همان طور که آقای اوپرمن در کتاب خود به آن اشاره می کند، با وجود اینکه تعدادی از کشورها اخیراً آزادی سکس تجاری را به رسمیت شناخته اند، اما توریسم جنسی تقریباً در سراسر دنیا وجود دارد. امروزه مردان زیادی از کشورهای توسعه یافته تر به کشورهای در حال توسعه در آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین و کارائیب سفر می کنند تا از سکس ارزان تر، در دسترس تر و یا لذت بخش تری به نسبت سکس موجود در وطنشان استفاده کنند. این روند تنها به مردان اختصاص ندارد، چرا که امروزه ما شاهد موجی نوظهور از زنانی تنها و ثروتمند هستیم که با سفر به آفریقا و یا منطقه کارائیب، خواهان سکس با مردان بومی می باشند. براساس بسیاری از تحلیل های اخیر، سکس را نمی توان تنها به مصرف تجاری روابط جنسی محدود
کرد، چرا که بسیاری از توریست ها علاقه دارند که به عنوان بخشی از تجربه سفر خود، با روسپیان همخوابه شوند.
به هر ترتیب، بخش اعظم صنعت توریسم جنسی را مردان کشورهای ثروتمندی تشکیل می دهند که برای استثمار جنسی زنان کشورهای فقیر و درحال توسعه، روانه این مناطق می شوند.
امروزه ما شاهد انبوهی از روسپیانی هستیم که همانند توریست های بین المللی، همزمان با برپایی کنفرانس های بین المللی در هتل های زنجیره ای، کازینوها و یا پاتوق های جهانگردان و میهمانان، به فعالیت می پردازند. البته در کشوری همانند آلمان، روسپیان خارجی زیادی وجود دارند که برای امرار معاش خود روانه این کشور می شوند. باید آنان را نیز به عنوان فعالان حوزه توریسم جنسی به حساب آوریم. آقای اوپرمن در کتاب خود با نگاهی به شرایط کنونی این صنعت بزرگ معتقد است که برده داری سفید در سال های قرن بیستم رواج زیادی داشته است و زنان سفیدپوست فراوانی، پس از ربوده شدن، به فاحشه خانه های خارجی فروخته شده اند.
به هر ترتیب، نمی توانیم همه فاحشه ها را ناهمجنس خواه تلقی کنیم. ما شاهد پیچیدگی زیادی در تنوع خواسته ها و خدمات جنسی در سراسر دنیا هستیم. مثلاً گفته می شود، مردانی اروپایی که از دیرباز رهسپار کشورهایی نظیر تایلند و ویتنام و فیلیپین می شوند، خواهان درک و صمیمیت و توجه و تنوع بیشتری در روابط جنسی خود بوده و از تجارب پیشین خویش احساس دل زدگی و عدم رضایت می کنند. مثلاً در اکثر کشورهای ثروتمند غربی، یک مهارت مهم زنان روسپی را باید در توانایی تحریک سریع مردان دانست و بسیاری از روابط مقدماتی، اصولاً انجام نمی شود. گویی همانند اتفاقی که در مورد سوراخ شدن یک لوله و مراجعه به لوله کش روی می دهد، در اینجا هم، ما شاهد یک رابطه تجاری موقتی هستیم.
سابقه چنین وضعیتی به ویژه در کشورهای شرق آسیا، از سال های حضور نظامیان آمریکایی در شبه جزیره کره آغاز شده است. در آن دوره، روسپی گری با
رشد فزاینده ای روبه رو شد و تجارت سکس به یک بخش مهم اقتصاد این کشورهای فقیر تبدیل گردید. ساخت مراکزی نظیر مشروب فروشی، کلوپ های شبانه، سالن های تئاتر، مهمان خانه ها، دیسکو و غیره که در همه آنها، زنان روسپی به فعالیت می پرداختند، در کنار برپایی رستوران های ساحلی، به این صنعت رونقی دوچندان داده است. به علاوه، در این مراکز می توان به انواع کارگران جنسی نظیر کودکان، زنان روسپی، همجنس بازان و افرادی که لباس های جنس مخالف را می پوشند، دست یافت. و احتمالاً باید ارزان بودن فوق العاده چنین خدماتی را به نسبت کشورهای پیشرفته غربی، دلیل عمده توسعه تجارت سکس در کشورهای در حال توسعه مقصد توریسم معرفی کرد.
یک مطالعه انجام شده در مورد تایلند نشان می دهد که در یک دوره 12 ساله، درصد مردان خارجی وارد شده به این کشور از 66 % به 75 % افزایش یافته است. هم اینک نیز با توجه به ورود سالانه 000/000/3 گردشگر به تایلند، بین 000/500 تا 000/700 روسپی به فعالیت مشغولند. این عدد بزرگ، حدود 8 % کل زنان 15 تا 34 ساله بومی را تشکیل می دهد و گفته می شود، در آینده ای نزدیک، تعداد زنان روسپی از یک میلیون نفر فراتر خواهد رفت.
با گسترش توریسم جنسی در کشورهای فقیر، ما شاهد چه تغییراتی در آن مناطق بوده ایم؟ بسیاری از والدین، نوجوانان دختر و پسر خود را برای تأمین قرض هایشان به فعالان این بازار می فروشند. این کودکان مجبور می شوند که در بارها و کلوپ های عمومی، به کارهایی شرم آور و غیراخلاقی تن دهند و به انواع خشونت ها و بدرفتاری ها و آسیب ها نیز عادت کنند.
به علاوه، با افزایش تعداد زنان توریست ثروتمندی که خواهان تنوع در روابط جنسی خویش هستند، ما شاهد رشد پدیده حضور پسران بومی کشورهای آمریکای لاتین و آسیای شرقی و آفریقایی و کارائیب، در مکان های رفت و آمد توریست ها، برای سکس با آنان در ازای دریافت پول هستیم. رویدادی که مفهوم روسپی گری را با تغییراتی بنیادین روبه رو می نماید. این زنان مجرد عموماً به دلیل داشتن کار و زندگی مستقل، از ثروت زیادی برخوردارند و انجام سفرهای تفریحی در طول سال، جزو برنامه های آنان است. مردم بومی نیز این جوانان را «مخاطره جویان در عشق» می نامند. چراکه برخلاف دختران و کودکان فقیر و بدهکار، به نظر می رسد، این مردان جوان از شرایط بهتری برخوردارند. نباید فراموش کرد که این زنان ثروتمند به دلیل داشتن پول زیاد، از قدرت و سلطه زیادی برخوردارند و از وابسته کردن مردان به خود و این قدرت طلبی لذت می برند. پیش بینی می شود که با تغییر در نظام خانواده های سنتی و کسب استقلال اقتصادی توسط زنان، تعداد این زنان توریست همچنان افزایش یابد.
با گسترش بازار جهانی توریسم، کارگران استثمار شده جنسی این صنعت چه وضعیتی خواهند داشت؟ و ما چگونه می توانیم از لحاظ اخلاقی و سیاسی این روابط اجتماعی پیچیده را ارزیابی کنیم؟
امروزه از یک سو، عده ای از کارشناسان و رهبران دنیا خواهان آزادسازی این صنعت و جرم زدایی از آن هستند تا سوءاستفاده های موجود پایان یابد، اما عده ای دیگر با اشاره به آثار غیرانسانی و زشت تجارت سکس نظیر گسترش بیماری اچ.آی.وی / ایدز، استثمار جنسی کودکان، برده داری مرتبط با بازار پرداخت بدهی ها، رشد نابرابری، افزایش اتکا به درآمدهای تجارت سکس و سلطه مردان بر این صنعت، معتقدند که با آزادسازی قانونی، نمی توان این آثار را از بین برد. این افراد یادآوری می کنند که به دلیل ویژگی های سیاسی و اخلاقی تجارت سکس، قانونمند نمودن آن بسیار مشکل خواهد بود. همچنین افراد زیادی نظیر مدیران هتل ها، باشگاه های شبانه، کازینوها، شرکت های حمل و نقل، فاحشه خانه ها، رانندگان تاکسی، سالن های تئاتر، مهمانخانه ها و در نهایت، مقامات محلی و دولتی،
از شرایط کنونی درآمدهای زیادی به دست می آورند که به دلیل رقابت های بین المللی موجود، چندان تمایلی به محدود کردن شرایط کنونی ندارند.
اما، ما چگونه می توانیم حقایق زندگی روزمره کارگران صنعت سکس را درک کنیم؟
آقای سیبروکی در کتاب خود با اشاره به سه نوع دیدگاه نسبت به تجارت سکس شامل فعالیتی ضروری، فعالیتی استثماری و یا خطرناک، معتقد است که در هر صورت، باید پذیرفت که زنان و کودکان کشورهای فقیر و در حال توسعه، قربانی امیال توریست های ثروتمند کشورهای توسعه یافته می شوند. دیدگاهی که تقریباً مورد پذیرش همه صاحب نظران قرار دارد؛ اما براساس نظریه ای جدیدتر، توریسم جنسی آنچنان متنوع است که نمی توان همه ابعاد آن را در یک قالب مشخص محدود نمود. مثلاً امروزه زنان روسپی زیادی برای کسب درآمد بیشتر روانه کشورهایی دیگر می شوند، ولی به دلیل ناتوانی در بازپرداخت بدهی هایشان باید سال ها به کار اجباری بپردازند. به علاوه، سالانه هزاران کودک در سراسر دنیا برای سوءاستفاده از آنها در فاحشه خانه ها و مراکز فساد ربوده می شوند که اقدامات مناسبی نیز برای پی گیری سرنوشت این کودکان فقیر و یا بی سرپرست، از سوی والدین و یا دولت های آنها صورت نمی گیرد. نکته دیگر این است که به عنوان مثال، در تایلند بسیاری از زنان و دختران فعال در صنعت سکس، به صورت داوطلبانه وارد این بخش شده اند؛ چراکه اعتقاد دارند، اشتغال به این کار، نسبت به سایر فعالیت ها، دارای منافع بیشتری است که خوردن غذاهای خوب، پوشیدن لباس های شیک و دریافت هدایایی زیبا، بخشی از این شیوه زندگی به اصطلاح مستقل می باشد. پسران بومی نیز می توانند علاوه بر یافتن چنین موقعیت های مناسبی، درصورت خوش شانسی، از سوی دوست دخترهایشان برای سفر به کشورهای
توسعه یافته این توریست ها، دعوت نامه دریافت کنند. لذا با توجه به چنین شرایطی، یک تصمیم گیری درست بسیار مشکل و پیچیده خواهد بود. امروزه، ما شاهد انواع توریسم و فعالیت های مرتبط با آن نظیر مخاطره جویی، ورزش، طبیعت گردی و یا قایق سواری هستیم. در کنار بدنه این صنعت، یک رویکرد عاطفی و احساسی نوظهور نیز درحال شکل گرفتن است. افزایش سرعت زندگی نیز برای دیدگاهی که لذت امروز را به رفاه فردا ترجیح می دهد، طرفداران بیشتری فراهم کرده است. نباید فراموش کنیم که نمی توان به خاطر کسب درآمدهای اقتصادی حاصل از این فعالیت ها، از آثار درازمدت فاجعه آمیز و غیراخلاقی و غیرانسانی تجارت سکس و توریسم جنسی چشم پوشی کرد.
منبع: WWW.Sagepub.com