// مقاله / سکس از نگاه آمریکایی ها

سکس از نگاه آمریکایی ها در یادداشت های شما ذخیره شد. توجه داشته باشید که یادداشت ها موقت بوده وبعداز خروج شما حذف خواهد شد.

سکس از نگاه آمریکایی ها

□ توماس مور1
چکیده:
در سایه آزادی های بدون حد و حصر کنونی و سیطره پرونوگرافی بر زندگی امروز، ما شاهد جدایی زندگی و سکس از یکدیگر شده ایم. چرا که دیگر در سکس، خبری از احساسات، پرستش، عبادت و حیات روزمره نیست. نویسنده با مقایسه فرهنگ کنونی سکس آمریکایی ها با آیین های بومی هندی ها، معتقد است که سکس، ما را بیش از هر زمان دیگری، از انسانیت دور نموده است. لذا باید بشریت امروز قدرت سکس را در خدمت حیات در بیاورد و آن را از یک تفریح مبتذل و شهوانی به مفهومی انسانی و مفاهمه آمیز و مسئولیت آور تبدیل نماید.


از زمانی که من نگارش کتاب اخیرم در مورد مسأله «سکس» را آغاز نموده ام، کتاب «کاماسوترا» یا راهنمای هندی فرهنگ سکس فردی، بر روی میز کارم بوده است. البته گاهی هم از شبکه اینترنت برای یافتن کتاب ها و مقالات مرتبط با آن بهره می برم. متأسفانه همراه با جست وجوی این مطالب در اینترنت، با انبوهی از تصاویر مستهجن روبه رو می شوم؛ چرا که در فضایی خارج از کنترل های مرسوم دولتی و سلطه فلسفه «پیورتیین»، افراد قادرند به نمایش اندام های خویش و اعمال مخفیانه خود دست بزنند. هرچند در این تصاویر هیچ عشقی مشاهده
نمی شود، عاطفه و احساسات اندکی در میان است و در آن از واقعیت های جهان امروز خبری نیست.
اما در مقابل، کاماسوترا با بحث در مورد طیف گسترده ای از مطالب جنسی و هنر عشق ورزیدن، به اهمیت حیات بشری و داشتن یک امنیت اقتصادی مناسب می پردازد. در این کتاب، سکس وارد حیات انسانی می شود، اما در مقابل، در شبکه اینترنت ما شاهد تمرکز بر روی اندام ها و اعمال سکسی هستیم. من همواره از مشاهده تصاویر عرفانی موجود در این کتاب به وجد می آیم؛ چرا که در این تصاویر که قدمتی بیش از هزار سال دارند، ما شاهد مفاهیمی نظیر عبادت و پرستش هستیم. البته از این امر هم متعجب می شوم که چرا هندی ها با وجود این منابع، به رویکرد پورنوگرافی وار ما از مسئله سکس روی می آورند. شاید این همان نکته ای باشد که می تواند ما را به سوی درک چالش ها و اشتباهات ما در فرهنگ کنونی یاری دهد.
من بدون هیچ گونه پیش داوری، دوست دارم که در مورد زندگی جنسی جامعه ای که در آن زندگی می کنم، به پژوهش بپردازم. چرا که سکس ما را فریفته و تحت جاذبه خویش، گرفتار نموده است. سکس می فروشد و تقریباً همه ما در بند آن اسیریم.
بی تردید یکی از مسایل رو در روی ما، جهانی فارغ از احساسات انسانی و با انبوهی از ماشین ها و بزرگراه ها و ساختمان هاست که با جدا کردن سکس از زندگی معمولی، از احساسات و عواطف هم به دور است.
تاریخ به ما نشان می دهد که به جز چند برهه خاص نظیر زندگی در شهر پمپی یونان، سکس از کسب و کارها و فعالیت های روزانه افراد، فاصله بسیاری داشته است. البته من از آشکار کردن این مسئله صحبت نمی کنم؛ چرا که باید بیش از هر چیز به بررسی شکاف موجود میان زندگی عمومی و سکس پرداخت؛ زیرا زندگی ما بیش از همیشه از احساسات خالی شده است و به همین دلیل این دنیا تا این حد، غیرقابل سکونت گردیده است.

از سوی دیگر، باید یادآوری کرد که در آمریکا، مذهب تأثیرات زیادی را بر روی سکس داشته است. هرچند مؤسسات مذهبی معمولاً از توجه به احساسات افراد، شانه خالی می کنند.
به یاد داشته باشیم که سکس کنونی، بیش از هر زمان دیگری، ما را از انسانیت خویش دور کرده است. ما از سکس به عنوان «عشق فیزیکی» یاد می کنیم، گویی که ما با بدن هایی بی روح طرف هستیم، و سپس به توجیه این فعالیت های زیستی از جنبه اخلاقی می پردازیم؛ اما باید دانست که عشق ورزی و نه عملی فیزیکی را می باید حقیقت سکس دانست.
ما سال هاست که مذهب خویش را از دست داده ایم. البته من در مورد مجموعه ای از عقاید و سازمان ها صحبت نمی کنم، چرا که منظور من یک روش زندگی همراه با معنا و امید است. در غیاب دین، زندگی بیش از هر زمان دیگری به منجلاب تبدیل می گردد. به همین دلیل هم ما در تصویرگری سکس یا پورنوگرافی تا این حد به بی راهه رفته ایم. کافی است نگاهی به انبوه مجلات مستهجن انگاری و فیلم های پورنوگرافی بیاندازید تا بیشتر به حقیقت این مفاهیم پی ببرید. ما خود را از آغوش فرشتگان به درون جهنم انداخته ایم و در آن، ما تنها شاهد حماقت و بی احساسی روزافزون هستیم.
اما نباید در درک یک حقیقت دچار اشتباه شویم. سکس لازمه تداوم حیات بشریت است. سکس ما را به ازدواج سوق می دهد، خانواده را تشکیل می دهد و باعث پایداری عشق می گردد. سکس ما را به خودمان باز می گرداند و از دنیای خشک محاسبات خارج می کند، اما رویکرد گسترده موجود به فیلم ها و عکس های پورنوگرافی، پرده از چه حقایقی برمی گیرد؟
من معتقدم که بهره گیری از این محصولات، به منزله شکست عاطفی در زندگی فردی و ازدواج خصوصی افراد است؛ بدین ترتیب نمی توان این اعتیاد را یک تفریح و سرگرمی دانست. در این دنیای خاکستری و سرد، ما از دوستی، هیجان و معاشرت های دوستانه محرومیم. لذا با فراموش کردن مسئولیت هایمان، تعهدات
خانوادگی خویش و در پاره ای از موارد، زندگی انسانی خود، چند ساعتی را به لذت شهوانی این محصولات، دل خوش می کنیم.
البته عده ای معتقدند که این وضعیت به دلیل از هم گسیختگی اخلاق سنتی جامعه ما به وجود آمده است؛ در غیر این صورت، تن دادن بسیاری از ما به یک زندگی شهوانی را چگونه می توان توجیه نمود؟
باید به خاطر داشت که برای دارابودن یک زندگی انسانی، باید در این روابط، تجدیدنظر نمود. به عنوان یک پیشنهاد از شما می خواهم که به زندگی نامه زنان و مردانی که به بشریت خدمت نمودند، نگاهی بیاندازید. دستاوردهای آنان را در یک ستون و رویکرد سکسی شان را در ستونی دیگر بنویسید. آیا بین این دو ستون ارتباطی وجود دارد؟ و آیا مفاهیمی انسانی، عمیق، مفاهمه آمیز و پیچیده را می توان در آینده سکس توجیه کرد؟
به خاطر داشته باشید که ما هرگاه بدن های خود را به جای مغزمان به کار بگیریم؛ به جای دوستی، از یکدیگر بیشتر دور شویم، و به جای عکس العمل های عقلایی، بر مبنای احساسات خویش تصمیم بگیریم، مطمئناً به جای سرگرمی های سازنده به مبتذل ترین تفریحات تن در خواهیم داد. اتفاقاتی که همه روزه در اطراف ما روی می دهد.
منبع: www.MSMagazine.com






/// مقالات