// مقاله / نقش ازدواج موفق جوانان در سلامت روان و تصوير آن در رسانه ملي

نقش ازدواج موفق جوانان در سلامت روان و تصوير آن در رسانه ملي در یادداشت های شما ذخیره شد. توجه داشته باشید که یادداشت ها موقت بوده وبعداز خروج شما حذف خواهد شد.

نقش ازدواج موفق جوانان در سلامت روان و تصوير آن در رسانه ملي

سميرا ابراهيم پوركومله*
ياسر فروغي**
چكيده
سلامت روان نياز حياتي و اوليه انسان در جهت بهتر زيستن است. ازدواج نقشي اساسي در سلامت روان انسان دارد كه فوايد و نتيجه‌هاي بيشماري بر آن مترتب است. رسانه‌هاي جمعي از جمله تلويزيون در جايگاه فراگيرترين رسانه ملي مي‌توانند بر افكار، گرايشها و كنش‌هاي جوانان را با طرح موضوعات مختلف درباره ازدواج و در قالب‌هاي گوناگون تصويري (فيلم، سريال، گزارش، مصاحبه و...) اثر بگذارند. بنابراين، توجه كارگزاران رسانه ملي به كيفيت محتواي برنامههاي تلويزيون ميتواند به ترغيب و افزايش انگيزه جوانان به ازدواج و احساس امنيت رواني برآمده از آن بيانجامد. اين نوشتار درصدد است تا به بررسي نقش ازدواج موفق جوانان در سلامت روان و تصوير آن در رسانه ملي بپردازد. اين پژوهش كه به روش كتابخانه‌اي و با بهره‌گيري از مطالعات پيشين در اين زمينه انجام شده، با تشريح سلامت روان و نقش مهم ازدواج در بهبود آن، در جامعه به نقش رسانه ملي و چالشهايي كه با آن در زمينه بازنمايي نقش ازدواج در سلامت روان با آن روبه‌رو است، پرداخته است. نتايج نشان مي‌دهند كه سياست‌گذاري رسانه ملي در زمينه كيفيتبخشي به برنامه‌ها و فيلمهايي با موضوع ازدواج جوانان ميتواند در افزايش سلامت روان زوج‌ها مؤثر باشد.

كليدواژگان: سلامت روان، ازدواج، جوانان، رسانه ملي.

// مقدمه

كانون خانواده واحد اصلي و زيربنايي جامعه است و منبع تأمين احساس امنيت، آرامش و تأمين نيازهاي عاطفي و هيجاني است. زيرساخت هرگونه پرورش و تكامل اجتماعي، رواني و اخلاقي، اقتصادي و ديني در خانواده شكل مي‌گيرد. خانواده نهادي است كه از يكسو با جامعه و از سوي ديگر با خود فرد پيوند دارد. اهميت اين نهاد به اندازه‌اي است كه از پايه‌هاي بنيادين جامعه شمرده مي‌شود و رسيدن به جامعه‌اي سالم در گرو دستيابي به خانوادهاي سالم است (ابوالقاسمي و كيامرثي، 1385). پيوند زناشويي يكي از پيچيده‌ترين انواع روابط انساني و واجد چنان توان بالقوهاي در آزادسازي احساسات است كه در كم‌تر رابطه ميان ‌فردي ديگري مي‌توان مانند آن را يافت (صادق‌مقدم و همكاران، 1385). ارتباط زناشويي ميتواند دست مايه شادي يا منبع بزرگ رنج باشد. ارتباط زن و شوهر اين امكان را ميدهد كه با يكديگر به بحث و تبادل نظر بپردازند، مشكلاتشان را حل كنند و از نيازهاي هم آگاهي پيدا كنند (مرادي و همكاران، 1387). خوشنودي از زندگي زناشويي بر روابط والدين و فرزندان اثر ميگذارد. اين ارتباط در سلامت فردي و رواني فرزندان، سلامت زوجين و سلامت خانواده نيز تأثير دارد. همسراني كه از كيفيت ارتباطي يا تفاهم خوبي برخوردارند، از وضعيت تندرستي بهتري نيز بهره‌مند هستند (كياني و همكاران، 1389). امروزه، تلاش براي بهبود سلامت و پيشگيري از بيماري، به سمت خانواده سوق يافته است (دفتر اروپايي سازمان جهاني بهداشت، به نقل از بخشي، اسدپور و خداداديزاده، 1386). نظريه حمايت مبتني بر اين ايده است كه ازدواج به شيوه‌هاي مختلفي از افراد در مقابل عوامل تهديدكننده سلامتي حمايت و محافظت ميكند. افراد متأهل، بهره‌مندي بيشتري از منابع اقتصادي، حمايت اجتماعي و رواني و نيز حمايت در زمينه سبك‌هاي سالم زندگي در مقايسه با افراد مجرد و افرادي دارند كه در گذشته ازدواج كرده‌اند (مسعودنيا، 1389). به طور كلي، مطالعات نشان ميدهد دستيابي به خانواده سالم در گرو ازدواجي موفق و كيفيت زندگي زناشويي1 است. كيفيت زندگي زناشويي نيز بنيادي‌ترين ستون سلامت رواني افراد در نظام خانواده است كه از عوامل گوناگوني اثر مي‌پذيرد (سينها2 و مكرجي3، 1990). ازدواج به دليل نقشي كه در بنا نهادن نظام خانوادگي و تربيت نسل آينده دارد، مهم‌ترين و اساسي‌ترين رابطه بشري و اصليترين منبع تأمين سلامت روان توصيف شده است.

// 1. طرح مسئله

سلامت روان، غايت يك ازدواج ايدئال و اساس يك خانواده و جامعه با نشاط است. سلامت رواني افراد در پيشبرد اهداف ملي و آرماني جوامع بيشترين اهميت از لحاظ صرفه‌جويي در هزينه‌هاي مادي و معنوي را دارد (آراسته و همكاران، 1387). و موجب پيشرفت و تعالي يك جامعه است. تغييرات چند دهه گذشته در الگوهاي زندگي، چالشهايي را در روابط خانوادگي و زوجها پديد آورده كه به نظر مي‌رسد با تهديد سلامت روان زوجين بر احساس امنيت رواني و دلبستگي زوجين به همديگر اثر گذاشته و عامل مهمي براي توليد اضطراب و افسردگي و در نتيجه ضعيف شدن يا از بين رفتن خوشنودي از ازدواج شده است (طباطبايي و همكاران، 1391). پيشرفت دانش و فناوري، درگير شدن گريزناپذير افراد جامعه در صحنه‌هاي مختلف رقابت اجتماعي، مشاركت فعال زنان در امور اقتصادي و عوامل مشابه، كانون پرجمعيت، كم‌توقع و آرام خانواده قديمي را به كانون كم‌جمعيت، پرتوقع و پراسترسي تبديل كرده است (استبنيكي،1 2008). امروزه در سطح جهاني، به دليل افزايش بيش از اندازه ناسازگاريهاي زناشويي و در نتيجه طلاق در ميان همسران جوان، به ناخوشنودي زناشويي جديتر از گذشته توجه شده است. تنش‌ها، تعارض‌ها، هيجان‌ها و اضطرابهاي تحميلشده امروزي بر افراد جامعه و زوجهاي جوان، همه نشانه آن هستند كه در جهان پر تلاطم امروزي ما، سلامت روان به يكي از جديترين مسائل زندگي در اين كره خاكي بدل شده است. از سوي ديگر، بروز اختلاف‌ها، تعارض‌ها و افزايش آمار طلاق تصوير ازدواج آسماني و مقدس ازدواج را در ذهن بسياري از جوانان مخدوش كرده است و روايت ناقصي از ازدواج موفق را به دست آنان داده كه سرانجام موجب بيميلي و بي‌رغبتي آنان به ازدواج شده است.
اين دگرگوني در حالي رخ ميدهد كه امروزه جهان اجتماعي ما، جهاني در تسخير رسانه‌ها است و رسانهها تأثير عميقي در نگرشها، رفتارها، اهداف و كنش‌هاي ما در زندگي دارند. رسانهها در قالب اشكال متفاوتي همچون رسانههاي جمعي و رسانههاي اجتماعي سهم بالايي در امنيت رواني و هستيشناختي ما دارند. از سوي ديگر، جامعه جهاني در عصر حاضر كه آن را دهكده جهاني مي‌نامند، به سرعت در حال تعامل و تأثيرپذيري از فرهنگ‌هاي ديگر كشورها است؛ زيرا پيشرفت‌هاي كنوني در عرصه فناوري اطلاعات و ارتباطات امكان بهره‌گيري از رسانه‌هاي ارتباطي را به راحتي در درون خانواده‌ها ميسّر ساخته‌اند. اينترنت، شبكه‌هاي اجتماعي مجازي و گستره وسيع شبكه‌هاي راديويي و تلويزيوني ماهواره‌اي با صورتهاي جذاب و متنوعشان، همگي سعي در جذب مخاطبان بيشتر، به ويژه جوانان و همسران جوان دارند تا بتوانند سبكهاي زندگي و ايدههاي مصرفي خود را بر آنان تحميل كنند.
امروزه روح و روان افراد جامعه در ارتباطي عميق و درگيري طولاني مدتي با رسانهها دارد و غولهاي رسانههاي مختلف از سرتاسر دنيا در فضايي رقابتي و جنگي بيپايان به دنبال جذب مخاطب و همنوا ساختن او با جهان‌بيني‌ها و سياست‌هاي خود به سر ميبرند. در اين ميان، امپرياليسم رسانهاي غربي با هجوم به باورها و ارزشهاي بومي و سنتهاي ديني در حال تخريب و فروپاشي آنهاست. ظهور قارچگونه برنامههاي ماهوارهاي با طيف متنوعي از برنامه‌هاي جذاب و سرگرمكننده، كانون توجه خود را روي نهاد مقدس خانواده و تخريب آن نهادهاند. بسياري از برنامهها و شبكههاي ماهوارهاي با ترويج الگوها و اشكال جديد خانواده و ترغيب جوانان به زندگياي با مدل غربي به دنبال تغيير در ساختار نظام خانوادهاند تا بدين صورت پايهها و ساختارهاي حياتيترين نهاد جامعه را سست و لرزان كنند و انگيزه ازدواج و تشكيل خانواده را در دل آنان بميرانند.
در اين كارزار رقابت، رسانه ملي با وجود رقبايي بسيار و بي‌شمار نقش مهمي را در هدايت جامعه و بهبودي سلامت روان اعضاي آن بر محور هستههاي مركزي آن يعني ازدواج و خانواده دارد. رسانه ملي به ويژه تلويزيون قادر است با برگرفتن سياستها و راهبردهاي مناسب موجب جذب اعضاي جامعه، به ويژه جوانان به برنامه‌هاي سالم و منطبق با فرهنگ بومي و اسلامي شده و از بروز بسياري از آشفتگيها و مشكلات رواني آنان جلوگيري نمايد. ترغيب و تشويق به ازدواج و نمايش اثرات و كاركردهاي مهم آن در سلامت روان يكي از مهم‌ترين اين راه‌هاست كه سرانجام به سلامت روان جامعه ميانجامد.
از آنجا كه ازدواج نقطه شروع چرخه زندگي خانوادگي است، هدف از ازدواج بر همه زندگي زناشويي اثر مي‌گذارد (ماناپ2 و همكاران، 2013). ازدواج موفق نقش چشمگيري در سلامت روان همسران و پيوستگي يك زندگي آرام و سالم خواهد داشت. از سوي ديگر با توجه به نقش انكارناپذير رسانه ملي (صدا و سيما) به عنوان گستردهترين و همگانيترين رسانه در سرتاسر كشور به منظور فرهنگ‌سازي براي ازدواج و تشكيل خانواده در ميان جوانان، اين نوشتار به بررسي نقش ازدواج موفق در سلامت روان افراد و تصوير آن در رسانه ملي خواهد پرداخت؛ به عبارت ديگر، اين مقاله در پي پاسخگويي به پرسشهاي زير است:
1. ازدواج موفق چه نقشي در سلامت روان افراد دارد؟
2. آثار مثبت ازدواج بر سلامت روان از منظر قرآن كريم كدامند؟
3. نقش رسانه ملي در بازنمايي ازدواج موفق جوانان و تأثير آن در سلامت روان افراد چيست؟

// 2. تعريف سلامت روان

سازمان جهاني بهداشت،1 سلامت رواني را چنين تعريف مي‌كند: «سلامت رواني در درون مفهوم كلي بهداشت جاي ميگيرد و بهداشت يعني توانايي كامل براي ايفاي نقشهاي اجتماعي، رواني و جسمي. بهداشت، تنها نبود بيماري يا عقب‌ماندگي نيست» (گنجي، 1392) سلامت رواني حالتي از رفاه است كه در آن فرد تواناييهايش را باز ميشناسد و مي‌تواند با اضطراب‌هاي معمول زندگي سازگاري يابد، از نظر شغلي مفيد و مولد باشد و به عنوان بخشي از جامعه با ديگران مشاركت و همكاري داشته باشد (نوريزاده، 2012 به نقل از: قاضيوكيلي و همكاران، 1393).
در تعريفي ديگر، سلامت رواني عبارت است از مجموعه عواملي كه در پيشگيري از ايجاد يا پيشرفت روند وخامت اختلالات شناختي، احساسي و رفتاري در انسان نقشي مؤثر دارند؛ يعني انسان براي داشتن يك زندگي سالم با رضايت كامل و با پيشگيري و هم درمان سعي مي‌كند سلامتي كنوني خود را حفظ كند (شاملو، 1382). به طور كلي سلامت روان بدين مفهوم است كه فرد داراي توانايي‌هاي اجتماعي، رواني و جسمي باشد كه به وي در راستاي خوشنودي از زندگي كمك كند و او را در برابر ناملايمات و سختيهاي زندگي در امان نگه دارد.

// 3. جنبه‌ها و مؤلفههاي سلامت روان

سلامت روان را ميتوان در جنبه‌ها و مؤلفههاي مختلفي تقسيم كرد. در يك تقسيمبندي سلامت رواني را ميتوان در چهار مؤلفه كلي جاي داد كه عبارتند از: نشانه‌هاي بدني؛ اضطراب و بي‌خوابي؛ نارسا كنش‌وري اجتماعي و افسردگي (انيسي و گوهري، 1390).
الف) مؤلفه نشانه‌هاي بدني شامل مواردي درباره احساس افراد درباره وضع سلامت خود و احساس خستگي آنهاست. اين مؤلفه، دريافت‌هاي حسي بدني را كه اغلب با برانگيختگي‌هاي هيجاني همراهند (مانند احساس ضعف و سستي، احساس بيمار شدن، سردرد، داغ يا سرد شدن بدن و...) دربر مي‌گيرد.
ب) مؤلفه اضطراب و بيخوابي شامل مواردي مانند بي‌خواب شدن بر اثر نگراني، تحت فشار بودن، عصباني و بد خلق شدن، هراسان يا وحشت‌زده شدن و دلشوره داشتن است كه همگي با اضطراب و بي‌خوابي رابطه دارند.
ج) مؤلفه نارساكنشوري اجتماعي گستره توانايي افراد در رويارويي با خواسته‌هاي حرفهاي و مسائل زندگي روزمره است و احساسات آنها درباره چگونگي كنار آمدن با موقعيت‌هاي معمول زندگي را آشكار مي‌كند؛ مانند احساس رضايت از نحوه انجام كارها، داشتن نقش مفيد در انجام كارها، توانايي تصميم‌گيري و لذت بردن از فعاليت‌هاي روزمره زندگي.
د) مؤلفه افسردگي دربرگيرنده مواردي مانند احساس بيارزشي درباره زندگي، احساس نااميدي و فكر خودكشي است كه با افسردگي وخيم و گرايش مشخص به خودكشي ارتباط دارد.
آلپورت1 (به نقل از: گنجي، 1392) در روشن‌سازي ابعاد سلامت روان، از افراد داراي سلامت روان به انسان بالغ ياد ميكند. از ديد وي، افراد سالم در سطح معقول و آگاه عمل كرده، از قيد و بندهاي گذشته آزادند و درباره نيروهايي كه آنها را هدايت مي‌كنند، آگاهي داشته و مي‌توانند بر آنها چيره شوند.
روان‌شناسان نيز شش مقوله را از جنبه‌هاي مثبت سلامت رواني بر شمرده‌اند: نگرش درباره خود (شناخت خويشتن)، تلاش براي خودشكوفايي، خودجوشي و استقلال، درك صحيح واقعيت، يكپارچگي كاركردهاي روان‌شناسي و تسلط بر محيط (جاهودا، 1958). به طور كلي، همه متخصصان بر اين باورند كه سلامت رواني مانند سلامت جسمي نياز و خواسته همه انسان‌ها است و بيش از آنكه مسئله‌اي شخصي باشد، مسئله‌اي اجتماعي است؛ زيرا فردي كه سلامت رواني ندارد، براي جامعه شخصي خطرناك به شمار مي‌آيد (متين، 1391). بنابراين، محدوده سلامت روان فقط حيطه فردي را دربر نميگيرد؛ بلكه حيطه اجتماعي را نيز شامل ميشود.

// 4. اصول كلي سلامت روان

بهداشت رواني مانند هر علم و معرفتي داراي احكام و اصولي است كه رعايت آنها در پيشرفت و رفاه مردم داراي اهميت است. اين اصول كلي به قرار زير است:
الف) عزت نفس و حرمت ديگران: به اعتقاد روان‌شناسان افراد بهنجار، خود و زندگي خود را دوست دارند و هرگز كاري نميكنند كه مورد بياحترامي و نفرت ديگران واقع شوند يا حب ذات و شخصيت خود را به خطر اندازند؛ بلكه بر عكس همه كوشش آنان بر اين استوار است كه محبت و احترام ديگران را جلب كنند.
ب) خودشناسي: كساني كه از نيروها و كاستي‌هاي خود آگاهند و با واقعيت‌هاي مربوط به خود و محيط بيشتر آشنايي دارند، كمتر گرفتار كج‌روي و انحراف مي‌شوند. فرد بايد آن‌گونه كه هست، خود را قبول داشته باشد.
ج) توجه به اصل علت و معلول: رفتار تابع علت و معلولي است. زشتي و زيبايي يا خوبي و بدي هر رفتاري به سبب علتي به وجود مي‌آيد. بنابراين، يافتن علت رفتارهايي كه خلاف رفتار بيشتر مردم يا جامعه است، نخستين كاري است كه بايد به آن پرداخت تا در صورت امكان بتوان آن رفتار را درمان كرد.
د)آگاهي از نيازهاي اصلي: آگاهي فرد از نيازهاي اصلي خويشتن، در سلامت رواني وي اهميت ويژه‌اي دارد. قسمت بزرگي از تلاش‌ها و فعاليت‌هاي هر انساني در راه ارضاء يا رفع نيازهايش صرف مي‌شود. كسي كه از نيازهاي خود و راه رفع آنها آگاه است، با واقعيت‌ها سروكار دارد و براي رسيدن به هدف‌هاي خود از هيچ تلاش و كوششي دريغ نخواهد كرد. همين فعاليت‌ها و كار و كوششهاست كه به سلامت رواني فرد ياري ميدهد و به زندگي روانياش رونق ميبخشد (پارسا، 1382).

// 5. نقش ازدواج موفق جوانان در سلامت روان

ازدواجي كه بر اساس اصول و موازين منطقي صورت گيرد، بيشترين نقش را در ارتقاء سلامت روان افراد دارد كه در زير به آن اشاره خواهد شد:

// الف) نقش ازدواج موفق در عزت نفس و احترام به ديگران

ازدواج موفق با پيوند دادن فرد به يك زندگي اجتماعي فرد را در يك جايگاه جديد اجتماعي قرار ميدهد و با ازدواج شخصيت جديدي در او شكل ميگيرد. اين شخصيت احترام گذاشتن به خود و ديگري را ياد گرفته است و احساس دوست داشتن خود و دوست داشتن ديگري در او رشد مييابد. هر يك از زن و شوهر جوان سعي كند به ديگري احترام بگذارد، با ادب رفتار كند، از بدگويي بپرهيزد، خود و همسرش را دوست داشته باشد و محبت و احترام او را جلب كند.

// ب) نقش ازدواج موفق در خودشناسي

فرد با ازدواج هويت جديدي در اجتماع پيدا مي‌كند، تعريف جديدي از خود در او پديد ميآيد و شناخت بيشتر و عميقتري از خود مي‌يابد. اصل خودشناسي در ازدواج سبب ميشود تا فرد در فرايند زندگي مشترك، دست به كارهاي ناممكن و خارج از توانش نزند، امكانات، توانايي‌ها و محدوديت‌هاي خود را به لحاظ مادي و رواني بشناسد و از كمك‌ها و امكانات عقلي و فكري همسر خود بهره‌مند شود كه در نهايت با سلامت روان وي همراه است.

// ج) ازدواج موفق و اصل توجه به علت و معلول

ازدواج موفق كه در آن اصل توجه به علت و معلول در آن ساري و جاري است، اين امكان را به فرد ميدهد كه در صورت بروز مشكلات در طول زندگي و روابط زناشويي و ايجاد تعارض به شناسايي علل آن بپردازد و با وارسي امكانات و شرايط موجود دست به بهترين انتخابها بزند.

// د) نقش ازدواج موفق در آگاهي از نيازهاي اصلي

ازدواج موفق موجب آگاهي بيشتر انسان از نيازهاي بدني و رواني خود مانند نياز به غذا، استراحت، مسكن، محبت، امنيت، آزادي و جامعهپذيري، به ويژه نياز جنسي مي‌شود كه هم بعد جسمي و هم بعد رواني دارد و تعادل جسمي و روحي را براي فرد فراهم ميسازد.
ازدواج موفق همراه با رعايت اصول بهداشت رواني در زندگي زناشويي موجب ميشود تا هر يك از همسران از ظهور مؤلفه‌هاي سلامت روان در خود و همسرش آگاهي داشته باشد و به محض وقوع چنين علائمي از راهكارهاي مناسب همچون مشاوره و زوج درماني به كنترل سلامت رواني خود و شريك زندگي‌اش بپردازد. زن و شوهري كه در خود يا ديگري نشانه‌هاي بدني همچون احساس ضعف و سستي و بيماري را مشاهده ميكند، بي‌تفاوت از كنار آن نمي‌گذرد، بلكه از پزشك كمك مي‌گيرد. اگر يكي از همسران دچار اضطراب و بي‌خوابي شود، نشانه آن است كه از چيزي هراسان و وحشت‌زده شده و تحت فشار است. پس علت آن را جويا شده و در آرامش به حل آن مي‌پردازند. در صورتي كه يكي از همسران احساس كند كه از فعاليت‌هاي روزمره زندگي لذت نمي‌برد و خوشنودي از انجام كارها برايش حاصل نمي‌شود، همسرش با ترتيب دادن برنامه‌اي متفاوت و جذاب همچون تدارك ديدن مسافرت يا ترتيب دادن يك مهماني يا گردش دستهجمعي كوچك به كمك او مي‌آيد تا او را از احساس يكنواختي در زندگي به در آورد. حتي در موارد سخت‌تر و جدي‌تر زندگي كه يكي از همسران به هر دليلي دچار افسردگي مي‌شود و احساس نااميدي مي‌كند، همسرش در كنار او خواهد ماند و او را از هر راه ممكني دوباره به زندگي باز خواهد گرداند. اينها پارههايي چند از فوايد ازدواج و زندگي زناشويي است كه موجب بالا رفتن سلامت روان فرد مي‌شود.

// 6. آثار مثبت ازدواج در سلامت روان از منظر قرآن كريم

با توجه به روشن شدن ماهيت سلامت روان و مؤلفههاي آن، اكنون به بررسي اين آثار و فوايد از منظر قرآن كريم خواهيم پرداخت. از منظر قرآن كريم ازدواج آثار و پيامدهاي بسياري بر روي سلامت روان انسان بر جاي ميگذارد و حكمتهاي بسياري در اين پيوند اجتماعي و آسماني نهفته است. از جمله:
الف) ايجاد سكون و آرامش؛ مهم‌ترين نيازي كه در پرتو ازدواج، برآورده و تأمين مي‌شود، نياز به آرامش و امنيت خاطر است. همسر شايسته در پيشامدهاي زندگي، راه وصول به آرامش و سعادت را نزديك مي‌كند. برخي مفسران، مقصود از لباس را در آيه 187 سوره بقره، سكون و آرامش دانسته‌اند؛ همانگونه كه خدا شب را لباس (مايه آرامش و سكون) دانسته، به سكون و آرامشي كه با همسر حاصل مي‌شود، اشاره كرده است. بنابراين، همسر موجب آرامش‌خاطر و امنيت دل است و جوان را كه در اوايل جواني با احساس تنهايي، بيهودگي و نداشتن پناهگاه عاطفي، دست به گريبان است، به جايگاه امن رهنمون مي‌شود و موجب ميشود تا همسران با اتّكا به همديگر در مقابل امواج و گرفتاري‌هاي زندگي مقاومت كنند و با اميد بخشيدن به همديگر، به زندگي محبت‌آميز خود ادامه دهند. امام رضا عليه السلام درباره فوايد همسر شايسته مي‌فرمايد: «هيچ منفعتي بهتر از همسر شايسته نيست؛ همسري كه وقتي انسان او را مي‌بيند شادمانش گرداند و در موقع نبودن او، نگهدار ناموس و مالش باشد.»؛ يعني در حضور او، به نوعي او را شادمان مي‌كند و در غيبت او هم كاري مي‌كند كه اگر شوهر از عمل او آگاهي يابد، شادمان شود. بنابراين، مهم‌ترين پيامد مثبت رواني ازدواج، آرامش و امنيت خاطر انسان است.
ب) ايجاد مودت و رحمت؛ ازدواج موجب پيوند و ارتباط انسانها با يكديگر ميشود. از ديدگاه روان‌شناسي اجتماعي ارتباط در انسان توليد احساس مثبت مي‌كند و اين احساس مثبت آن چيزي است كه در قرآن كريم از آن به مودت و رحمت تعبير شده است. «وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ؛ از نمونه آيات پروردگار آن است كه براي شما از جنس خودتان همسراني آفريد تا آرامش بيابيد و بين شما مودت و رحمت قرار داد. براي افرادي كه صاحب انديشه‌اند در اين امر نشانه‌هايي است.» (روم: 21) آنچه در آغاز زندگي مشترك بين زن و شوهر يگانگي برقرار ميكند و اثر آن در مقام عمل ظاهر ميشود، مودت است، ولي پس از گذشت زمان و رسيدن دوران ضعف و ناتواني، رحمت جاي مودت را پر مي‌كند. رحمت و مودت به تعبير قرآن، دو نشانه الهي و ضامن به پا ماندن بناي زندگي و پايداري وحدت هستند. دو بالي كه رشته‌هاي اين پيوند را حفظ مي‌كند و با نيرويي عظيم موجب سلامت روان انسان ميشود.
ج) ارضاي غريزه جنسي؛ غريزه جنسي، نيرويي است كه در زن و مرد قرار داده شده و ازدواج، وسيله‌اي مجاز براي اطفاي نيروي شهوت و پاسخي به اين غريزه خدادادي است. ميان لذت‌هاي مادي و جسماني در دنيا و آخرت، هيچ كدام به پايه لذت زناشويي نميرسد؛ البته اين مسئله نميتواند انگيزه اصلي و هدف نهايي ازدواج باشد؛ زيرا غريزه جنسي در زن و مرد دوره محدودي دارد و اگر ازدواج فقط به اين منظور باشد، بايد همسران هنگام ناتواني جنسي يكديگر را رها كنند يا زن و مردي كه توانايي جنسي خويش را از دست داده‌اند، هيچ‌گاه پيمان زناشويي نبندند. غريزه جنسي يكي از انگيزههاي ازدواج است كه موجب تعادل جسمي و روحي فرد خواهد شد و روان فرد را از پريشاني و سرگرداني نجات مي‌دهد و او را به يك جهت و يك سمت متمايل ميكند.
د) بازداشتن از گناه؛ يكي از آثار ازدواج براي زن و مرد، ايجاد زمينه تقوا و دوري از گناهان است. با اشباع غريزه جنسي در زن و مرد، زمينه گناهان شهوت‌انگيز از ميان مي‌رود. در قرآن آمده است كه زن و مرد با ازدواج در سنگر محكمي قرار مي‌گيرند و خود را حفظ مي‌كنند تا وسوسه‌هاي شيطاني در آنان اثر نگذارد. همچنين، ازدواج زمينه گناهان ديگر را نيز از بين ميبرد؛ زيرا پذيرفتن مسئوليت تأمين و تربيت اولاد، انسان را به استفاده بهينه از عمر وا مي‌دارد و براي گناه و معاشرتهاي گمراه‌كننده جايي باقي نمي‌ماند و موجب ميشود تا فرد در سايه آلوده نشدن به گناه، از آرامش و امنيت روان برخوردار باشد.
ه‍) توسعه رزق و روزي؛ نگراني از تنگدستي، يكي از بهانه‌هايي است كه براي گريز از ازدواج مطرح مي‌شود. قرآن، اينگونه به انسان اميدواري مي‌دهد: «إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمْ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ.» (نور: 32) از فقر و تنگدستي جوانان و مجردان نگران نباشيد و در ازدواج آنها بكوشيد؛ زيرا اگر فقير باشند، خداوند از فضل خويش آنان را بي‌نياز مي‌سازد. معمولاً بخشي از پريشاني‌ها و ناراحتي‌ها به سبب فقر و نداشتن امكانات مادي هستند. حسن تدبير در اداره منزل، صرفه‌جويي و جلوگيري از اسراف و تبذير موجب اعتدال در امور زندگي و سرانجام، ايجاد سازگاري و تعادل شخصيت است.
و) داشتن فرزند صالح؛ يكي از خواسته‌هاي غريزي انسان، نياز فطري به پدر و مادر شدن شمرده شده و پاسخ به اين خواسته با ازدواج و داشتن فرزند تأمين مي‌شود؛ زيرا اصل توليد و تكثير از راه‌هاي نامشروع نيز ممكن است، ولي در سايه ازدواج، نسلي داراي اصل و نسب پديد مي‌آيد. فرزند صالح سرمايه و نعمت بزرگي براي انسان است كه موجب شادماني و شادكامي انسان ميشود. فرزند صالح به انسان آرامش و امنيت عطا ميكند و موجب مسرت انسان در زندگي و عصاي دست او در دوران ضعف و كهولت اوست و زندگي انسان را از يك‌نواختي و نااميدي بيرون آورده و زندگي، اميد و نشاط را در حيات انسان جاري ميسازد.
در مجموع، آنچه ميتوان از منظر قرآن كريم و مباني ديني درباره نقش ازدواج در بهبود سلامت روان افراد دريافت، اين قضيه منطقي است كه امر ازدواج به خودي خود به بهبود سلامت روان افراد مي‌انجامد؛ بدين معني كه فردي كه ازدواج ميكند به نسبت فردي كه ازدواج نميكند، سلامت روان بالاتري دارد، اما به طور طبيعي اين گزاره در صورتي است كه با شروطي توأم باشد و آن، ازدواج و زندگي بر اساس موازين و معيارهاي ديني و فطري است. در اين صورت است كه ازدواج فوايد و نتيجه‌هاي زيادي از جمله در زمينه سلامت روان براي انسان در پي خواهد داشت.

// 7. نقش رسانه ملي در بازنمايي مؤلفههاي سلامت روان در ازدواج جوانان

سياست‌ها و راهكارهايي كه رسانه ملي در حوزه ازدواج و تشكيل خانواده بايد در پيش بگيرد، عبارتند از:

// الف) سياستهاي كلي

// يك ـ سياستهاي رسانه ملي پيش از ازدواج با تأكيد بر سلامت روان

ـ ترويج ارزشي و الهي بودن ازدواج و خانواده و دستيابي به آرامش و كمال؛
ـ ترويج ازدواج به عنوان امري فطري و برطرف كننده خلأهاي روحي و عاطفي؛
ـ زدودن نگاه عقلاني و ابزاري صرف در ازدواج؛
ـ نمايش اثرها و كاركردهاي مهم ازدواج در سلامت روان براي مقابله با برنامههاي مخرب ماهوارهاي؛
ـ بازنمايي ازدواج، مهم‌ترين و اساسي‌ترين رابطه بشري و اصليترين منبع تأمين سلامت روان؛
ـ تبيين و آگاهسازي نقش و مسئوليتهاي نهادها و ارگانهاي مختلف در تسريع ازدواج به‌هنگام؛
ـ شناسايي و بازنمايي ضعفها و موانع فرهنگي موجود در زمينه ازدواج؛
ـ تشريح تأثيرگذاري و فايده‌هاي ازدواج به‌هنگام بر سلامت رواني و بازنمايي ازدواج، بهبوددهنده سلامت روان جوانان؛
ـ توجه به مقوله ازدواج در برنامههاي مختلف همچون: سريال‌هاي تلويزيوني، مستند، اخبار و برنامه‌هاي ويژه در رسانه ملي؛
ـ پرهيز از نشان دادن زندگي‌هاي رؤيايي و اشرافي براي زوج‌هاي جوان و ترويج ساده‌زيستي، درس واقعي ازدواج؛
ـ نمايش مراحل ازدواج جوانان، مانند: شيوه آشنايي، به جاي آوردن رسوم ازدواج و زندگي زناشويي به شيوه منطقي و مطابق با واقعيت و فرهنگ ايراني ـ اسلامي؛
ـ نمايش ازدواج، راهي براي رهايي از پريشانيهاي روحي و عاطفي؛
ـ تأكيد بر فرهنگ بومي ازدواج در شبكههاي استاني؛
ـ افزايش انگيزه جوانان براي ازدواج و نيل به سلامت روان در شبكههاي استاني؛
ـ لزوم كيفيتبخشي به برنامه‌ها و فيلمهايي با موضوع ازدواج جوانان براي بهبود مؤلفههاي سلامت روان؛
ـ لزوم توجه به مقابله به فعاليت رسانههاي رقيب، مانند شبكههاي ماهواره‌اي فارسي‌زبان.

// دو ـ سياستها و راهبردهاي رسانه ملي پس از ازدواج و تشكيل خانواده با تأكيد بر سلامت روان

ـ بازنمايي خانواده‌هاي متعادل، آرام و با سلامت روان بالا در جايگاه كانوني امن و آرام در رسانه ملي؛
ـ بازنمايي خانواده، در جايگاه منبع تأمين احساس امنيت، آرامش و تأمين نيازهاي عاطفي و هيجاني؛
ـ نمايش راهكارهاي ازدواج موفق و تشكيل زندگي جمعي؛
ـ بازنمايي كاركردهاي آشكار و پنهان تشكيل خانواده و نقش مهم آن در ارتقاء سلامت روان؛
ـ پرهيز از ناآرام و پرتنش جلوه دادن فضاي خانواده ايراني؛
ـ پرهيز از نشان دادن بي‌احترامي و كم‌طاقتي همسران در برابر خواستههاي يكديگر و ناتواني در فائق آمدن بر مشكلات زندگي؛
ـ نماياندن مشكلات و كاستيهاي زندگي امروزي براي جوانان و بازنمايي بهترين درمان و راهكار.

// ب) راهكارها

ـ تبيين پيوند فرد با زندگي اجتماعي و كسب عزت نفس و احترام به ديگران در سايه ازدواج؛
ـ تبيين نقش ازدواج موفق در خودشناسي و يافتن هويت جديد در اجتماع؛
ـ تبيين نقش ازدواج موفق در حل تعارضها به شكل منطقي؛
ـ تبيين نقش همسر، به عنوان پايگاه عاطفي و تأثير آن در ايجاد سكون و آرامش؛
ـ تبيين نقش ازدواج در ايجاد مودت و رحمت و تأثير آن در سلامت روان؛
ـ تبيين نقش ازدواج در توسعه رزق و روزي و رفع پريشاني‌ها و ناراحتي‌هاي ايجاد شده در اثر فقر و نداشتن امكانات مادي؛
ـ تبيين نقش ازدواج در حفظ عفت و تقوا و رسيدن به آرامش و امنيت روان در اثر آلوده نشدن به گناه؛
ـ نمايش رسيدن به شادماني و شادكامي در پرتو داشتن فرزند سالم و پاك؛
ـ برجستهسازي مؤلفههاي سلامت روان در متأهلان نسبت به مجردان؛
ـ نمايش رفتار مؤدبانه و محترمانه هر يك از زن و شوهر جوان و پرهيز از بدگويي؛
ـ تبيين روشهاي تأمين نشاط روحي و آرامش در خانواده؛
ـ آموزش روشهاي صحيح حل بحران و چگونگي غلبه بر ناملايمت‌هاي زندگي در خانواده؛
ـ نمايش تأثير گسترش ارتباط با خدا در سلامت رواني اعضاي خانواده؛
ـ ترسيم افقهاي روشن در زندگي خانوادگي ديني؛
ـ تقويت اميدواري، مثبت‌نگري در رابطه با همسر؛
ـ تقويت روحيه توكل به خدا، صبر و تحمل سختي‌ها در زندگي خانوادگي؛
ـ تشريح تعارض‌ها و كمبودهاي رواني در زندگيهاي مشترك بدون معنويت؛
ـ پرهيز از نمايش بيدليل دعواهاي خانوادگي.

// نتيجه‌گيري

ازدواج از نخستين و مهم‌ترين مسائل هر اجتماع كوچك و بزرگ بشري و نيازي تكويني است؛ به اين معنا كه خداوند متعال اين نياز را در نهاد هر دو جنس زن و مرد قرار داده است و مبارزه با آن، جز رنج و مشقت و سرانجام فساد و تباهي چيزي در پي نخواهد داشت. ازدواج مجراي درست بروز عواطف و ارضاي نياز عشق و محبت و تأمين غريزه جنسي است. دين مبين اسلام با تأكيد بر انجام ازدواج، در پي برآورده ساختن اين نياز فطري انسان بوده است. (مهكام، 1389)
امروزه وسايل ارتباط جمعي، پديده‌هايي هستند كه بر همه جنبه‌هاي زندگي انسان سايه افكنده‌اند و به آنها سمت و سو مي‌دهند. وسايل ارتباط جمعي، به ويژه تلويزيون، از جمله عوامل مهم و اثرگذار بر شيوه تفكر و كيفيت زندگي افراد است. تأثير اين رسانه‌ها به حدي است كه در خصوصي‌ترين حوزه‌هاي تجربه انساني وارد شده است و مسائلي چون هيجان‌ها و احساس‌هاي عميق انسان را بر‌مي‌انگيزند و در جهت دلخواه خود هدايت مي‌كنند. محتواي برخي فيلم‌هاي تلويزيوني در سال‌هاي كنوني نشانگر آن است كه اين فيلم‌ها سعي در ايجاد تغييراتي در نگرش خانواده‌ها، به ويژه جوانان درباره ازدواج، معيارهاي همسرگزيني، شيوه انتخاب همسر و نگرش درباره جايگاه زن هستند. بنابراين، يكي از موضوع‌هايي كه بيشتر در برنامه‌هاي تلويزيون مطرح مي‌شود، مسائل عشقي و ازدواج است كه به دليل جذابيت خاصي كه براي خانواده‌ها دارد، به آن پرداخته مي‌شود. هنگامي كه چنين موضوعاتي در اين حجم وسيع ارائه مي‌شوند، در صورتي كه بر مبناي فرهنگ بومي و اسلامي جامعه تهيه شده باشند، مي‌توانند به بهبود نگرش افراد، به ويژه جوانان درباره ازدواج كمك كنند و با بهبود جنبه سلامت روان آنها در مورد ازدواج و زندگي مشترك مي‌توانند در دوام و استمرار يك زندگي زناشويي موفق تأثير بنهند، ولي اگر با فرهنگ عامه جامعه سازگاري و هم‌خواني نداشته باشند، بايد منتظر عواقب شوم آنها در خانواده‌ها بود و پيش از آنكه دير شود، بايد براي آنها چاره‌اي انديشيد.
با توجه به نقش اساسي تلويزيون در افزايش سلامت رواني همسران به منظور دستيابي به ازدواج موفق مي‌توان براي تهيه محصولات اين رسانه ملي در قالب مجموعه‌هاي تلويزيوني، به ويژه با موضوع ازدواج موارد زير را به كارگزاران اين رسانه فراگير پيشنهاد كرد:
ـ در انتخاب موضوع و محتواي مجموعه‌هاي تلويزيوني از نظر كارشناسان ديني، روان‌شناسي و جامعه‌شناسي استفاده شود؛
ـ به عنوان مؤثرترين رسانه ملي، به تهيه فيلم‌ها و سريال‌هاي تلويزيوني پرداخته شود كه مبتني بر فرهنگ اصيل اسلامي ـ ايراني هستند و در آن ملاكهاي سلامت روان، در نظر گرفته شده باشد؛
ـ به ساخت برنامههاي تلويزيوني با محتواي ازدواج و نقش آن در بهبود سلامت روان بر اساس ديدگاه‌ها و نظرات مشاوران و كارشناسان پرداخته شود؛
ـ سياست خلاقانه و كنش‌گر به جاي سياست تدافعي و كنش‌پذير در ساخت برنامهها و سريال‌هاي تلويزيوني با محور بازنمايي الگوهاي بومي و اسلامي ازدواج و خانواده؛
ـ توجه به نقش مباني و آموزهها ديني در ازدواج موفق جوانان و پررنگ كردن اين جنبه در بازنمايي رسانه ملي؛
ـ ملموس كردن فوايد و نتيجه‌هاي ازدواج در بهبود سلامت روان با توجه به مباني ديني با بازنمايي الگوهاي عيني و واقعي.

// منابع

// الف) كتاب

انيسي، جعفر؛ گوهري، زهرا (1390). پرسش‌نامه سلامت عمومي گلدبرگ 28ـGHQ. تهران: مؤسسه آزمون يار پويا.
پارسا، محمد (1382). بنيادهاي روان‌شناسي. تهران: سخن.
شاملو، سعيد (1382). بهداشت رواني. تهران: رشد.
گنجي، حمزه (1392). بهداشت رواني. تهران: ارسباران.
مسعودنيا، ابراهيم (1389). جامعه‌شناسي پزشكي. تهران: دانشگاه تهران.
شيخ حرّ عاملي (1412ق). وسائل‌الشيعه. ج 20. باب 9. ح 6. قم: مؤسسة آل البيت.

// ب) مقاله

آراسته، مدبر؛ هادي‌نيا، بهروز؛ صداقت، عبداله؛ چاره‌جو، نادر. (1387). «بررسي وضعيت سلامت روان و عوامل مرتبط با آن در ميان كاركنان درماني و غير درماني بيمارستان‌هاي شهر سنندج در سال 85». مجله دانشگاه علوم پزشكي كردستان، دوره 13، 35ـ44.
ابوالقاسمي، عباس؛ كيامرثي، آذر. (1385). بررسي رابطه آندروژني و سلامت رواني با سازگاري زناشويي در زنان. مطالعات اجتماعي روان‌شناختي زنان، شماره 10، 55 ـ 66.
بخشي، حميد؛ اسدپور، محمد؛ خدادادي زاده، علي. (1386). ارتباط رضايت از روابط زناشويي با افسردگي در زوجين شهر رفسنجان. مجله علمي دانشگاه علوم پزشكي قزوين، 11 (2) (پي‌درپي 43).
ذوالقدر، حسين. قاسمزاده عراقي، مرتضي. (1391). چكيده مقالات همايش ملي رسانهها و مسائل اجتماعي ايران. دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه. شعبه اصفهان.
صادق‌مقدم، ليلا؛ عسكري، فريبا؛ معروضي، پرويز؛ شمس، هدايت‌الله؛ طهماسبي، سيمين. (1385). ميزان رضايت از زندگي زناشويي در زنان شاغل و خانه‌دار و همسران آنها در شهر گناباد. افق دانش، مجله دانشكده علوم پزشكي و خدمات بهداشتي ـ درماني گناباد، دوره 12، شماره 2.
طباطبايي، محمود؛ پناهنده، ساميه؛ حسين‌آبادي، مجيد؛ روشني، فرناز؛ عطاري، عباس. (1391). بررسي رابطه سلامت عمومي و رضايت‌مندي زناشويي در كارمندان دانشگاه فردوسي مشهد. تحقيقات علوم رفتاري، 10 (6)، 491ـ499.
كياني، فاطمه؛ خديوزاده، طلعت؛ سرگلزايي، محمدرضا؛ بهنام، حميدرضا. (1389). ارتباط رضايت زناشويي در دوران بارداري با افسردگي پس از زايمان. مجله زنان، مامايي و نازايي در ايران، 13 (5).
مرادي، زينب؛ شفيع‌آبادي، عبدالله؛ سوداني، منصور. (1387). اثربخشي آموزش ارتباط مؤثر بر رضايت زناشويي در مادران دانش‌آموزان مقطع ابتدايي شهرستان خرم آباد. پژوهشنامه تربيتي دانشگاه آزاد اسلامي واحد بجنورد، شماره 17.
Everett, CA. 1990. The field of marital and family therapy. Journal of Counseling & Development, 68 (5), 498ـ502.
Manap, J.; Kassim, A.C.; Hoesni, S.; Nen, S.; Idris, F.; Ghazali, F. 2013. The Purpose of Marriage Among Single Malaysian Youth. Procedia ـ Social and Behavioral Sciences, 82, 112 ـ 116.
Sinha, SP.; Makerjee, N. (1990). Marital adjustment and personal space orientation. The Journal of Social Psychology, 130 (5), 633ـ639.
Stebnicki, MA. 2008. Empathy fatigue: Healing the mind, body, and spirit of professional counselors. New York, NY: Springer Publishing Company, 28.

// ج) پايگاه اينترنتي

اسدي، مصطفي (1386). نگاهي به اهداف و آثار ازدواج در قرآن. در: تبيان: www.tebyan.net/newindex.aspx (بازيابي در 15/9/1393).
مهكام، رضا. 1389. تصوير ازدواج در رسانه ملي. مجله كتاب زنان. شماره 25. در: پايگاه اطلاع رساني حوزه:
(بازيابي در 15/9/1393).
خبرگزاري مهر. 29/2/1393، افزايش دختران مجرد/ كمبود 100 هزار پسر آماده ازدواج، قابل دسترسي در:

/// مقالات