// مقاله / بررسي شاخص‌هاي ازدواج موفق از ديدگاه‌ روان‌شناسي و شيوه بازنمايي آن در رسانه ملي

بررسي شاخص‌هاي ازدواج موفق از ديدگاه‌ روان‌شناسي و شيوه بازنمايي آن در رسانه ملي در یادداشت های شما ذخیره شد. توجه داشته باشید که یادداشت ها موقت بوده وبعداز خروج شما حذف خواهد شد.

بررسي شاخص‌هاي ازدواج موفق از ديدگاه‌ روان‌شناسي و شيوه بازنمايي آن در رسانه ملي

حسين رئيسي واناني*
چكيده
توجه به شاخص‌ها و معيارهاي ازدواج موفق، يكي از كليدي‌ترين مباحثي است كه مي‌تواند ضريب موفق بودن ازدواج‌ را تا اندازه زيادي تضمين كند. شاخص‌هاي ازدواج موفق، به عنوان راهنما براي گزينش و روش ارتباط برقرار كردن درست با همسر، استفاده مي‌شوند و توجه به آنها از بسياري مشكلاتي كه ممكن است براي جوانان رخ دهد، پيشگيري مي‌كند. اين شاخص‌ها در دو مرحله پيش و پس از ازدواج قابل بررسي هستند. مهم‌ترين شاخص‌هاي پيش از ازدواج عبارتند از: شناخت كامل، هم‌كفو بودن، كيفيت رفتار افراد پيش از ازدواج، اولويت دادن به امور غيرمادي. همچنين شاخص‌هاي پس از ازدواج عبارتند از: آشنايي با مهارت‌هاي برقراري ارتباط درست، حل تعارض‌هاي همسران به شكل مناسب، داشتن احساس خوب از شخصيت همسر، توافق بر سر ارزش‌هاي اخلاقي و مذهبي و داشتن نقش برابر در ارتباط با يكديگر و توجه به عشق مصاحبتي. بنابر نظريه بازنمايي رسانه‌اي، درك افراد جامعه از واقعيت‌ها بر اساس نوع تصويري است كه از رسانه‌ها دريافت مي‌كنند. رسانه ملي با توجه به قدرت اثرگذاري زيادي كه بر افراد جامعه دارد، بايد شاخص‌هاي ازدواج موفق را در برنامه‌سازي‌هاي خود به شكل درست بازنمايي كند. ازاين‌رو، در اين تحقيق درصدد هستيم تا در ابتدا شاخص‌هاي ازدواج موفق را تبيين كرده و سپس شيوه‌هاي بازنمايي آنها را در رسانه ملي بحث و بررسي كنيم.
واژگان كليدي: شاخص‌هاي ازدواج موفق، بازنمايي رسانه‌اي، رسانه ملي.

// 1. طرح مسئله

بي‌شك، انتخاب همسر و آغاز زندگي مشترك، از مهم‌ترين تصميم‌هاي هر فردي است؛ زيرا اين تصميم، سرنوشت زندگي آينده فرد را رقم مي‌زند. تشكيل خانواده سالم، متعادل و پايدار؛ مانند هر امر مهم ديگري به تفكر منطقي و تلاش و كوشش نيازمند است. بايد افراد جامعه بر اساس معيارهاي اصولي و منطقي، همسر آينده خود را شناسايي و گزينش كرده، آن‌گاه پيوند زناشويي برقرار كنند.
برخي بر اين باورند كه هر قدر افراد در گزينش همسر و ازدواج، احتياط كنند، همه جوانب را بسنجند و رعايت كنند، باز هم جوانبي هستند كه مورد سنجش و ارزيابي قرار نمي‌گيرند. با اين توصيف، مشخص نيست كه هر ازدواجي كه با احتياط صورت پذيرد آيا به نتيجه موفقي دست مي‌يابد يا خير، اما روان‌شناسان اين نظريه را تأييد نمي‌كنند. ايشان بر اين باورند كه معيارها و شاخص‌هاي ازدواج موفق، پلي براي يك زندگي موفق است. از ديد ايشان اگر افراد جامعه شناخت دقيق و كاملي درباره شاخص‌ها و معيارهاي ازدواج موفق داشته باشند، تا اندازه بسيار زيادي مي‌توانند از بروز مشكلات در زندگي مشترك پيشگيري كنند (شعيبي، 1392، ص12). بنابراين شناخت معيارها و شاخص‌هاي ازدواج موفق ضرورت مي‌يابد.
رسانه، در جايگاه يكي از نهادهاي اثرگذار بر آموزش افراد جامعه، مي‌تواند در اين زمينه نقش اساسي ايفا كند و با بازنمايي شاخص‌هاي ازدواج موفق به جوانان در اين زمينه اثرگذار باشد.
بازنمايي رسانه‌اي راه و روشي است كه رسانه‌ها با آن رويدادها و واقعيت‌ها را نشان مي‌دهند. از آنجايي كه محتواهاي رسانه‌اي همواره داراي ساختار هستند و هرگز پنجره‌اي شفاف و روشن نيستند، بازنمايي به سادگي به موفقيت منتهي نمي‌شود و متضمن فرايندي بسيار پيچيده و پويا است. بنابراين، در اين مقاله سعي مي‌شود تا شاخص‌هاي ازدواج موفق و بازنمايي آن در رسانه از منظر روان‌شناسي را بررسي كنيم.

// 2. ضرورت و اهميت مقاله

ازدواج، يكي از مراحل مهم در زندگي هر انساني به شمار مي‌رود. نتايج بررسي‌هاي گوناگوني كه درباره ازدواج انجام شده، بر اهميت آن در سلامت جسماني و رواني افراد تأكيده كرده‌اند. در دهه‌هاي گذشته، توجه بسياري از پژوهشگران و متخصصان باليني و خانواده به كيفيت انتخاب همسر آينده، روابط زناشويي، رضايت زوجين و تأثير آن در سلامت خانواده جلب شده است. به طور كلي آنچه در مباحث روان‌شناسي مورد توجه است، بررسي عوامل مؤثر بر شيوه انتخاب همسر و عوامل بهبوددهنده شرايط كيفي ازدواج است كه جستارهايي چون نقش عوامل مادي، فرهنگي، رواني و شخصيتي را بر تصميم‌گيري ازدواج و رضايت ازدواج را در بر مي‌گيرد.
براي رسيدن به يك ازدواج موفق، شاخص‌ها و مؤلفه‌هايي وجود دارد كه توجه به آنها ضريب موفقيت ازدواج را بالا مي‌برد. هر فرد بالغي پيش از ازدواج، بايد معيارهاي درستي را در ذهن خود داشته و سپس با توجه به اين معيارها، همسر آينده خود را انتخاب كند؛ زيرا روان‌شناسان بر اين باورند كه اين معيارها، اساس و پايه زندگي مشترك را تشكيل مي‌دهند. همچنين توجه به معيارهايي كه براي پس از ازدواج مشخص شده‌اند، مي‌تواند سبب دوام يافتن زندگي زوجين شود.
در يك نگاه كلي، بيشترين مشكلاتي كه د‌ر زند‌گي مشترك به وجود‌ مي‌آيد‌، به اين دليل است كه د‌ختر و پسر، همسر خود‌ را بر اساس شاخص‌هاي درست انتخاب نكرد‌ه‌‌اند‌ و پس از چند‌ سال زند‌گي، متوجه مي‌شوند‌ كه مناسب يكد‌يگر نيستند و شوربختانه با نشاندن مهر طلاق بر صفحه شناسنامه خود، به زندگي مشتركشان پايان مي‌دهند. متأسفانه در جامعه امروز، شاهد هستيم كه معيارهاي درست انتخاب همسر، بسيار كمرنگ شده‌ و معيارهايي كه افراد براي انتخاب همسر آينده در نظر مي‌گيرند، معيارهايي هستند كه چندان در خوشبختي زوجين مؤثر نيست. توجه به ظواهر، در اولويت قرار دادن تجملات و بي‌توجهي به آموزه‌هاي ديني در انتخاب همسر، از جمله معيارهاي نادرستي است كه امروزه در جامعه ما مورد توجه قرار گرفته است و در نظر گرفتن آنها در ازدواج، سبب شده كه شاهد رشد روزافزون آمار طلاق در جامعه باشيم.
از آنجايي كه شيريني پيوند يك زوج در تلاش آنها براي رسيدن به رفاه، سعادت و پرورش فضيلت‌هاست، دختران و پسران جامعه ما، بايد بر اساس شاخص‌هاي درست و با منطق واقع‌گرايي دست به انتخاب بزنند و معيارهايي را در زندگي برگزينند كه در ايجاد خوشبختي واقعي و محبت مؤثر هستند. مسلم است كه شناخت اين شاخص‌ها مي‌تواند به افراد در انتخاب هرچه بهتر همسر آينده خود ياري رساند.
در اين ميان، رسانه ملي در جايگاه يكي از اثرگذارترين نهادهاي آموزشي و اطلاع‌رساني در كشور، نقشي اساسي بر عهده دارد. رسانه‌ ملي با بازنمايي شاخص‌هاي ازدواج موفق پيش و پس از ازدواج به جوانان، مي‌تواند تا اندازه بسيار زيادي از مشكلاتي پيشگيري كند كه ممكن است در زندگي مشترك جوانان به وجود بيايد. بنابراين، شناخت شاخص‌هاي ازدواج موفق، چگونگي و شيوه بازنمايي آنها در رسانه ملي ضرورت مي‌يابد.

// 3. روش تحقيق

روش تحقيق برگزيده شده در اين پژوهش روش تحليل كيفي است. همچنين از روش اسنادي كتابخانه‌اي نيز استفاده شده است. در اين روش سعي شده است تا از مهم‌ترين ابزار تحقيقات اسنادي، يعني فيش‌برداري استفاده شود.

// 4. مفهوم‌شناسي

// الف) شاخص‌هاي ازدواج موفق

شروع مطالعه علمي و دقيق درباره ازدواج به سال 1930 بر مي‌گردد كه به طور گسترده‌تر در سال 1950 دگرگوني‌هايي ژرف در پژوهش‌هاي مربوط به آن صورت گرفت. نخستين تحقيق منتشر شده در مورد روان‌شناسي ازدواج، اثر ترمن و همكارانش بود. آنها تلاش ‌كردند به اين پرسش پاسخ دهند كه چه تفاوت‌هايي مي‌تواند ميان ازدواج موفق و ناموفق باشد (شعيبي، 1392، ص10). به طور كلي، مي‌توان گفت در روان‌شناسي ازدواج، دو موضوع مورد نظر است؛ دسته اول به شرايط پيش از ازدواج و در واقع به مرحله تصميم‌گيري براي ازدواج مربوط است و دسته دوم به مراحل پس از ازدواج مربوط هستند (ميرمحمدصادقي، 1384، ص30). بنابراين، ازدواج موفق، عبارت‌ است از يك انتخاب درست و با تدبير همراه عمل كردن بر اساس معيارها و شاخص‌هاي ويژه‌اي كه عمل بر اساس آنها ضريب موفقيت ازدواج را بالا مي‌برد (اسميت، 1388، ص39). از جمله ملاك‌هايي كه مي‌توان براي يك ازدواج موفق برشمرد، تشابه مذهبي، تشابه علايق و طرز فكر، پايداري در ازدواج، تشابه تحصيلي و طبقاتي، وجود ارتباط عاقلانه و صميمانه ميان همسران و گذشت متقابل است (شعيبي، 1392، ص23). ازدواج موفق مسئله‌اي نيست كه به صورت اتفاقي رخ بدهد؛ چه‌ بسا نيازمند برنامه‌ريزي و رعايت شاخص‌ها و معيارهايي است كه عمل به آنها ميزان موفق بودن ازدواج را مشخص خواهد كرد. براي اينكه يك زوج بتوانند به ازدواج موفقي دست يابند، بايد شاخص‌ها و معيارهاي ازدواج موفق را چه در مرحله پيش از ازدواج و چه پس از آن رعايت كنند. بر اين اساس، ازدواجي كه بدون در نظر گرفتن شاخص‌هاي ازدواج موفق صورت پذيرد، بيشتر با شكست روبه‌رو مي‌شود. پژوهش‌هاي به عمل آمده نشان مي‌دهند كه باثبات‌ترين و موفق‌ترين ازدواج‌ها، آنهايي هستند كه با توجه به همساني زن و شوهر در مباحث فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي به يكديگر بنا شده‌اند (ابراهيمي‌بختور، 1364، ص57). ازاين‌رو، براي موفق بودن ازدواج‌، عمل بر اساس معيارهاي ازدواج موفق ضروري است.
در فرهنگ فارسي معين، شاخص در لغت به معناي نمونه، الگو و سرمشق آمده است (معين، 1375، ص497) و معادل لاتين اين واژه (parameter و standard) است (كراولي، 1387، ص208). به عبارت ديگر، اين واژه در لغت، وسيله مشخص كردن هر موضوع است (صالحي اميري، 1389، ص226). واژه شاخص يا معرف، به معناي اعم، مفهومي است كه اندازه يا كيفيت معيني را مشخص مي‌كند (اماني و همكاران، 1354، ص9).
شاخص‌ها به منزله معيارهايي هستند كه مي‌توان به وسيله آنها كميت، كيفيت و يا سقوط يك موضوع را اندازه‌گيري كرد. از آنجا كه بررسي و تجزيه و تحليل موضوعات نيازمند اطلاعات مناسب است، شاخص‌ها نخستين مجموعه اطلاعات درباره يك موضوع را به دست مي‌دهند و در واقع، اولين پل ارتباطي كارشناس با موضوع موردنظر هستند. تأثير گسترده شاخص‌ها در شناخت موضوعات و در پي آن ارزيابي و برنامه‌ريزي فعاليت‌هاي فرهنگي، ضرورت اهتمام و دقت كافي در تعيين شاخص‌ها را روشن مي‌سازد (طبرسا، 1382، ص22 و 23).
بنابراين، هنگامي كه مفهوم شاخص‌هاي ازدواج موفق استفاده مي‌شود، در واقع، مقصود و هدف، بررسي الگو‌ها و معيارهاي ويژه‌اي است كه عمل بر مبناي آنها موجب مي‌شود تا از بروز ازدواج‌هاي ناموفق پيشگيري شود.

// ب) بازنمايي رسانه‌اي

بازنمايي رسانه‌اي بيان مي‌كند كه اغلب دانش و شناخت ما از جهان پيرامون، به وسيله رسانه‌ها ايجاد مي‌شود و درك ما از واقعيت، بر اساس ميانجي‌گري رسانه‌ها شكل مي‌گيرد. طبق اين ديدگاه، كاركرد اساسي و بنيادين رسانه‌ها عبارت است از بازنمايي واقعيت‌هاي جهان خارج براي مخاطبان (حكيم‌آرا، 1388، ص290). رسانه‌ها اين هدف را با انتخاب و تفسير خود در كسوت دروازه‌باني و به وسيله عواملي انجام مي‌دهند كه متأثر از جهان‌بيني معيني هستند. آنچه ما در جايگاه مخاطب، از افريقا و افريقايي‌ها، صرب‌ها و آلبانيايي‌تبارها، اعراب و مسلمانان مي‌دانيم از تجربه مواجهه با گزارش‌ها و تصاويري سرچشمه مي‌گيرد كه رسانه‌ها به ما ارائه داده‌اند. بنابراين، مطالعه بازنمايي رسانه‌اي در مطالعات رسانه‌اي، ارتباطي و فرهنگي بسيار مهم و محوري است. از آنجايي كه نمي‌توان جهان را با همه پيچيدگي‌هاي بي‌شمار آن به تصوير كشيد، برخي از ويژگي‌ها برجسته مي‌شوند و تصور مخاطبان از واقعيت را شكل مي‌دهند. بر اين اساس بازنمايي، عنصري محوري در ارائه تعريف از واقعيت است (Watson and Hill، 2006، ص248).
اين تعريف، فقط به برخي از سرفصل‌هاي مهم مفهوم بازنمايي رسانه‌اي اشاره كرده است. در اين تعريف، بازنمايي رسانه‌اي ابزاري براي نمايش واقعيت است كه با هدف ميانجي‌گري  رسانه‌ها صورت مي‌گيرد و به عوامل مؤثر بر دگرگوني و حتي تحريف واقعيت در كسوت دخالت‌هاي اعمال شده، اشاره شده است. اين تعريف به درستي محيط رسانه‌اي را محيطي جهان‌بينانه مي‌داند كه در چارچوب‌هاي مشخص جهان‌بينانه فعاليت مي‌كنند. امروزه مفهوم بازنمايي به شدت وام‌دار آثار استوارت هال است و به ايده‌اي بنيادين در مطالعات فرهنگي و رسانه‌اي مبدل شده است. نگاه جديد ارائه شده از سوي هال به مفهوم بازنمايي، از ديدگاه‌هاي متفكراني مانند فوكو و سوسور براي بسط نظريه بازنمايي سرچشمه گرفته است (خالقي، 1382، ص29).

// ج) رسانه

«رسانه» در لغت اسم آلت از مصدر «رسانيدن» و به معناي وسيله رسانيدن است. در اصطلاح علوم ارتباطات اجتماعي مقصود از «رسانه» وسيله رسانيدن پيام از پيام‌دهنده به پيام‌گيرنده است (دانايي، 1389، ص17). رسانه، در فرهنگ عميد به هر وسيله‌اي كه مطلب يا خبري را به اطلاع مردم برساند، مانند راديو، تلويزيون و روزنامه آمده است (عميد، 1369، ص1401). واژه رسانه به گردآوري انواع گوناگوني از فناوري‌هاي ديداري و شنيداري با هدف ارتباط بر مي‌گردد. انواع مختلف رسانه شامل: متن، صوت، گرافيك و انيميشن است. همچنين رسانه‌هاي جمعي به همه ابزارهاي غير شخصي ارتباط گفته مي‌شود كه به وسيله آن، پيام‌هاي ديداري و يا شنيداري به طور مستقيم به مخاطبان انتقال مي‌يابد. تلويزيون، راديو، سينما، اينترنت، ماهواره، مجلات، كتب و... در زمره رسانه‌هاي جمعي شمرده مي‌شوند (عباس‌زادگان، 1375، ص80).
با توجه به قدرت اثرگذاري بالاي دو رسانه راديو و تلويزيون، معمولاً منظور از رسانه ملي، راديو و تلويزيون جمهوري اسلامي ايران است.

// 5. شاخص‌هاي ازدواج موفق

ازدواج، حركت از «من» به سوي «ما» است. نيازي مقدس و طبيعي كه از فطرت و آفرينش انسان‏ها سرچشمه مي‏گيرد. اديان الهي از مشوقان ازدواج هستند و آن را ميثاق مقدس مي‏خوانند. دين مبين اسلام بر اين سنت پاك و ارزشمند كه سعادت جامعه را رقم مي‏زند و موجب بقاي نسل مي‏گردد، بسيار تأكيد ورزيده است. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله در حديثي مي‌فرمايند: كسي كه ازدواج كند، نصف دين خود را حفظ كرده است و بايد درباره نيمه ديگر آن تقواي الهي پيشه كند. (عاملي، 1360، ص 398)
قرآن كريم تشكيل خانواده را مايه آرامش و احساس امنيت و سرچشمه ظهور مودت و رحمت دانسته و آن را از آيات الهي شمرده است. قرآن كريم در آيه 21 سوره روم مي‌فرمايد:
وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ؛
يكي از آيات (لطف) او آن است كه براي شما از جنس خودتان جفتي بيافريد كه در كنار او آرامش يافته و با هم انس گيريد و ميان شما رأفت و مهرباني برقرار فرمود. دراين‌باره نيز براي مردم با فكرت ادله‏اي (از علم و حكمت حق) آشكار است.
چنانكه گذشت براي رسيدن به يك ازدواج موفق، ملاك‌ها و مؤلفه‌هايي وجود دارد كه تكيه بر آنها، ضريب موفقيت ازدواج را به اندازه بسيار زيادي بالا مي‌برد. توجه به اين ملاك‌‌ها و معيارها، در دو مرحله پيش از ازدواج و پس از آن مطرح هستند و در هر مرحله‌اي به تناسب، توجه به معيارهاي خاصي مدنظر است. بنابراين، بحث شاخص‌هاي ازدواج موفق را مي‌توان در دو مرحله بررسي كرد:

// الف) مرحله نخست (شاخص‌هاي پيش از ازدواج)

هر فردي پيش از انجام ازدواج، براي خود معيارهايي دارد كه به اعتقاد خودش منطقي و اصولي است، اما واقعيت اين است كه حتي منطقي‌ترين معيارهاي ازدواج كه توسط خود افراد برگزيده مي‌شوند نيز ممكن است با باورهاي غلط و خواسته‌هاي اشتباهي تركيب شوند كه چشم انسان را روي واقعيت‌ها ببندند. بنابراين، در ازدواج بايد به دنبال معيارها و ملاك‌‌هايي باشيم كه با عمل به آنها، كمترين ميزان اشتباه در گزينش همسر آينده صورت پذيرد؛ زيرا روان‌شناسان بر اين باورند كه اين ملاك و معيارها، پايه زندگي مشترك هستند. بقا و دوام اين بنا، به برنامه و نوعي مهندسي فكري و روحي نياز دارد. اين مسئله، به ويژه در دنياي مدرن امروز كه پيچيدگي فراواني دارد، اهميت دوچندان پيدا مي‏كند (كيهان‌نيا، 1388، ص26). بنابراين، شناخت شاخص‌هاي درست انتخاب همسر، پيش از ازدواج ضرورت مي‌يابد. ازاين‌رو، در ادامه به مهم‌ترين معيارهايي مي‌پردازيم كه بايد پيش از ازدواج مورد توجه قرار گيرند.

// يك ـ كسب شناخت كامل

شناخت كامل زماني صورت مي‌پذيرد كه فرد هم درباره خود شناخت كافي داشته باشد و هم بتواند درباره طرف مقابل شناخت لازم را پيدا كند.

// اول) شناخت خود

شناخت فرد از خود، تا اندازه بسيار زيادي مي‌تواند به درك عميق‌تر و بهتري از شرايط منجر شود و در موفق بودن گزينش شريك براي زندگي آينده، نقش بسيار مؤثري باشد. ازاين‌رو، مهم‌ترين گام، رسيدن به خودآگاهي و طي كردن مراحل خودشناسي است. فرد بايد پيش از هر انتخابي، نقاط ضعف و قوت خود را به طور كامل بشناسد، هدف و ارزش‌هاي زندگي‌اش را مشخص كند و با شناسايي معيارها و شاخص‌هاي انتخاب موفق، دست به انتخابي شايسته بزند (ميرمحمد صادقي، 1384، ص45؛ شعيبي، 1392، ص13).

// دوم) شناخت فرد مقابل

بايد اين نكته را در نظر داشت كه پس از شناخت خود، شناخت طرف مقابل هم بسيار مهم است. اگر فرد در شرايطي قرار گيرد كه احساس كند شناخت درستي از طرف مقابل ندارد، بهتر است براي ازدواج عجله نكند. ممكن است دو نفر در يك رابطه چندساله احساس كنند آن‌چنان كه بايد و شايد يكديگر را شناخته‌اند، اما پاسخ كارشناسان به چنين وضعيتي عكس نظر آنها باشد (دژكام، 1382، ص97). در واقع، يك رابطه دوستانه كه حتي به قصد ازدواج ايجاد شده باشد، نمي‌تواند پاسخگوي شناختي درست و كامل باشد. وقتي فردي با فرد ديگر ازدواج مي‌كند، در واقع با كل وجود او و با همه ابعاد زندگي‌اش، خانواده‌اش، گذشته‌اش، آينده‌اش، افكار و اخلاقش ازدواج كرده است؛ مسلم است كه در شناخت‌هاي لحظه‌اي در كافي‌شاپ و رستوران، افراد تنها بعد تفريحي يكديگر را مي‌شناسند. اين شناخت، هرگز شناخت كافي براي يك ازدواج موفق به شمار نمي‌آيد. ازدواج، پيوندي همه‌جانبه است كه به شناختي عميق و دوطرفه افراد از يكديگر نياز دارد.

// دو ـ هم‌كفو بودن

توجه به هم‌كفو بودن زن و شوهر، از معيارهاي بسيار مهمي است كه پيش از ازدواج بايد مورد توجه قرار گيرد. تناسب مرد و زن در ازدواج، بر هر گرايش و تمايل ديگري برتري دارد. در ازدواج، هر فردي تنها با فردي در حد و اندازه‌هاي خودش خوشبخت خواهد بود. استفن وايت، معتقد است كه شباهت‌هاي اخلاقي و شخصيتي زن و شوهر روي موفقيت ازدواج آنها نقش تعيين‌كننده‌اي دارد (عشقي، 1385، ص46). بنابراين، نبايد دارا بودن موقعيت‌هاي ويژه افراد، موجب ترغيب براي ازدواج شود. بدين ترتيب، اگر فرد در چنين شرايطي قرار گرفت، بايد طرف مقابل خود را بدون آن موقعيت خاصش (شغل، زيبايي، پرستيژ و موقعيت اجتماعي ويژه و...) تصور كند (شعيبي، 1392، ص34). آيا اگر چنين موقعيتي را نداشت، باز هم انسان قابل پذيرش بود؟ غير از اين موقعيت خاص، چه ويژگي‌هاي ديگري دارد كه فرد را به خود جذب مي‌كند؟
موضوع مهم ديگر، هماهنگي و تشابه فرهنگي خانواده‌هاست كه در اين زمينه مسائل مذهبي و اعتقادي هم مطرح مي‌شود. خيلي‌ها زماني كه براي حضور در مراسم خواستگاري آماده مي‌شوند، چندان به فكر مسائل فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي نيستند و عقيده دارند كه پس از ازدواج مي‌توانند نظرات همسرشان را مطابق ميل و سليقه خود تغيير دهند. در حالي كه به هيچ عنوان چنين چيزي ممكن نيست. در حقيقت، براي فردي كه به طور متوسط 25 سال با فرهنگ و عادتي خاص زندگي كرده است، تغيير رفتار نمي‌تواند به سرعت اتفاق بيفتد (وثوقي، 1384، ص192). بنابراين از همان ابتدا بايد فردي را انتخاب كرد كه با معيارهاي فرد هماهنگ بوده و نيازي به تغيير نداشته باشد.
به طور كلي در هم‌كفو بودن زوجين، بايد به اين نكات توجه كرد:
ـ خانواده هر دو نفر از نظر فرهنگي و سنت‌هاي رايج نزديك به هم باشند.
ـ تا اندازه ممكن، تمكن مالي دو خانواده متناسب با يكديگر باشد.
ـ اگر هر دو نفر اهل يك شهر نيستند، دست‌كم در ديگر زمينه‌ها و آداب و رسوم نزديك به هم باشند. درباره ازدواج‌هايي كه در دو دين متفاوت ـ صرف‌نظر از احكام شرعي ـ يا در دو فرهنگ از دو جامعه متفاوت صورت مي‌گيرد، بايد دقت كافي داشت؛ زيرا پارامترهاي بسياري در اين نوع ازدواج‌ها مطرح مي‌شود.
ـ ديدگاه‌هاي دو خانواده از نظر مذهبي، سياسي، اجتماعي و آداب معاشرت نزديك به هم باشد.
ـ در خانواده دو طرف پدرسالاري يا مادرسالاري به صورت مطلق وجود نداشته باشد. اين دو سيستم خانوادگي درحقيقت نوعي تكبرورزي و سلطه‌گرايي در خانواده است كه به هيچ وجه صورت مناسبي در زندگي آينده فرزندان پيدا نمي‌كند.
ـ تناسب جسمي –شكل، –قيافه، قد، سن و اندام هر دو نفر به هم نزديك باشد تا حدي كه تفاوت‌هاي موجود خيلي چشمگير نباشد و به اصطلاح عامه «به هم بيايند».
ـ از نظر ميزان تحصيلات، اختلاف فاحش نداشته باشند يا تا جايي كه ممكن است تحصيلات زن از مرد خيلي بالاتر نباشد؛ البته اين موضوع در پرتو اخلاق در خانواده قابل حل است (طهماسبي، 1390، ص90).

// سه ـ كيفيت رفتار افراد پيش از ازدواج

يك شاخص ارزشمند، كه مي‌توان بر پايه آن آينده يك ازدواج را پيش‌بيني كرد، كيفيت رفتار افراد پيش از ازدواج است. به طور كلي، رفتار دو نفر پيش از ازدواج شاخص خوبي است براي اينكه پيش‌بيني كنيم كه ازدواج آنها موفق خواهد بود يا نه.
زوج‌هاي موفق با خوش‌باوري و ساده‌لوحي به سوي ازدواج گام برنداشته‌اند. آنها مشكلات ازدواج را ناديده نگرفته و متوجه هستند كه زندگي هميشه ساده و بدون مشكل نيست و نخواهد بود. همان‌طور كه پيش‌تر نيز گفته شد، فردي كه تصميم به ازدواج گرفته است، نخست بايد شناخت كاملي از رفتارها و ويژگي‌هاي اخلاقي فرد مورد نظرش داشته باشد. كيفيت رفتار افراد پيش از ازدواج، مي‌تواند در هر چه بيشتر شدن اين شناخت و به دست آوردن ويژگي‌هاي رفتاري افراد، نقش بسزايي داشته باشد. ازاين‌رو، همسراني كه در مرحله پيدا كردن شناخت درباره يكديگر هستند، بايد كيفيت رفتارهاي طرف مقابل خود را پيش از ازدواج، به صورت دقيق مورد بررسي كنند.

// چهار ـ داشتن انتظارات واقع‌بينانه

محققان به اين نتيجه رسيده‌اند كه زوجين شاد و راضي كه با طيب خاطر و خوشنودي زندگي مشترك خود را آغاز مي‌كنند، كساني هستند كه انتظارهاي واقع‌بينانه‌اي از مشكلات ازدواج دارند، خوب ارتباط برقرار مي‌كنند، تعارض‌ها را به شكل مناسب حل مي‌كنند، احساس خوبي از شخصيت همسر خود دارند، بر سر ارزش‌هاي اخلاقي و مذهبي با يكديگر توافق دارند و نقشي برابر در ارتباط با هم ايفا مي‌كنند (ميرمحمدصادقي، 1384، ص135).

// پنج ـ برتري دادن به امور غير مادي

برتري ‌دادن به امور مادي در انتخاب همسر، مي‌تواند در آينده پيامدهاي ناگواري در زندگي مشترك همسران داشته باشد. اولويت دادن به امور مادي سبب مي‌شود تا توجه به ديگر معيارهاي مهم مانند تشابه در اخلاق، ظاهر و حتي سن افراد چندان مورد توجه قرار نگيرد (دي‌آنجليس، 1391، ص129). افرادي كه براي پول و ماديات حاضرند با افرادي كه از نظر فرهنگي و يا حتي سني اختلاف زيادي دارند، ازدواج كنند، به يقين در آينده با مشكلات بسياري روبه‌رو مي‌شوند. متأسفانه در جامعه امروز، برخي شاخص‌هاي نادرست جاي خود را به معيارهاي صحيح ازدواج داده‌اند. ازاين‌رو، شاهد هستيم كه همسران در ابتداي زندگي به جاي گفت‌وگو درباره مسائل مذهبي و معنوي و ميزان پايبندي به آنها، برتري را به مسائل مادي مي‌دهند. در واقع، اين اولويت سبب شده كه اركاني كه بايد براي پايداري چنين امر مقدسي وجود داشته باشد و به آن توجه شود، به چشم نمي‌خورد (ابراهيمي‌بختور، 1364، ص98).
امام صادق عليه السلام ، در روايتي شاخص‌هاي يك همسر نمونه را بيان مي‌فرمايد:
«چون يكي از شما به اين كار تصميم گرفت، دو ركعت نماز گزارد و خدا را حمد كند و بگويد: خداوندا من قصد ازدواج دارم، زيباترين و خوش‌خوترين و عفيف‌ترين زنان را نصيب من كن كه مال من و ناموس خود را بهتر حفظ كند و رزق و بركت او از همه وسيع‌تر باشد و از او فرزنداني پاك كه در حيات و مرگ من يادگاري صالح باشند، به من عنايت كن» (كليني، 1390، ج3، ص387).
با توجه به اين روايت، مردي كه مي‌خواهد به خواستگاري برود، بايد در ويژگي‌هاي زير تحقيق كند؛ زيبايي ظاهر، حسن خلق، عفت و پاكدامني، حفظ فرزند و شوهر و تربيت فرزند. همان‌طور كه در اين‌ روايت مشخص است نبايد در انتخاب همسر، به مسائل مادي برتري داد.
در روايت ديگري علي بن اسباط از امام باقر عليه السلام براي شوهر دادن دختر خود مشورت مي‌طلبد (عاملي، 1360، ص291) و در نامه‌اي مي‌نويسد: هيچ‌كس مانند (هم‌شأن) من پيدا نمي‌شود كه به او دختر دهم. حضرت جواب نوشت: مقصود تو را درباره دخترانت دانستم، خدايت رحمت كند، اين چنين مينديش و انتظار مبر، كه پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: «اگر خواستگاري آمد كه اخلاقش مورد رضايت است، با او ازدواج كنيد و اگر نكنيد فتنه و فسادي در زمين شده است» (مجلسي، 1370، ج 49، ص127).
در اين حديث به مسائل مادي توجه نشده است؛ بلكه به اخلاق نيكو و خوشنودكننده اشاره شده كه مي‌تواند نتيجه دينداري و ايمان باشد؛ البته مسلمان بودن فرد، ملاك مسلم در ازدواج است، اما امام عليه السلام به خوش‌خلقي اشاره مي‌كنند كه مي‌توانيم نتيجه بگيريم يكي از شاخص‌هاي مهمي كه بايد در خواستگار و همسر آينده ديده شود، خوش‌اخلاقي است؛ نه توجه به امور مادي.

// ب) مرحله دوم (شاخص‌هاي پس از ازدواج)

زن و شوهري كه مي‌خواهند با هم زندگي و براي تربيت فرزنداني سالم و صالح كوشش و همكاري كنند، بايد با يكديگر توافق، همتايي و همانندي نسبي داشته باشند. ازاين‌رو، بايد به منظور كم كردن اختلافات و بيشتر شدن وجوه اشتراك يكديگر تلاش كنند (صفائي‌حائري، 1378، ص56). ازاين‌رو، پس از ازدواج، نيز بايد به ملاك‌ها و معيارهايي كه براي دوام يك ازدواج موفق مشخص شده‌اند، توجه كرد. در ادامه معيارهايي را كه بايد پس از ازدواج مورد توجه قرار گيرند بررسي مي‌كنيم.

// يك ـ آشنايي با مهارت‌هاي برقراري ارتباط درست

توانايي ابراز و بيان به طور مؤثر، براي ازدواج موفق امري حياتي است. مهارت‌هاي ارتباط مثبت از جمله مهم‌ترين مهارت‌هاي ارتباطي است كه همسران مي‌توانند آن را فرا گيرند و در بهبود آن تلاش كنند. زوج‌هاي خوشبخت با يكديگر صحبت مي‌كنند و به حرف يكديگر گوش مي‌دهند. اين زوج‌ها مي‌دانند كه عوامل بيروني كه باعث حواس‌پرتي مي‌شوند يا بر عواطف فرد اثر مي‌گذارند، مانع ارتباط درست مي‌شوند و راه‌هايي را پيدا مي‌كنند تا هنگامي كه خودشان و نامزدشان آماده هستند، بر اين عوامل غلبه كنند (خبوشاني، 1386، ص125).

// دو ـ حل تعارض‌ها به شكل مناسب

نداشتن توافق درباره برخي مسائل، در هر ارتباطي گريزناپذير است. همسران بي‌شك بر سر همه مسائل با هم توافق ندارند، اما لازم است، بدانند و بياموزند كه چگونه با وجود تعارض‌ها با موفقيت كار كنند و اثربخش باشند (بزرگ‌منش، 1383، ص29). هر چند در نظر گرفتن اختلاف‌نظرها و تعارض‌ها و حل آن پيش از ازدواج به همسران شانس بيشتري براي زندگي شادتر خواهد داد.

// سه ـ داشتن احساس خوب از شخصيت همسر

دوست داشتن شخصيت همسر، عامل مهمي در ارتباط درست همسران است. اين نكته بسيار مهم است كه همسران صادقانه و از صميم قلب يكديگر را دوست بدارند. يا به عبارت ديگر، همسران بايد براي يكديگر همانند بهترين و صميمي‌ترين دوست باشند (اسميت، 1388، ص98). بنابراين، هر چه ويژگي‌هاي همسران بيشتر به گونه‌اي باشد كه در جرگه دوستان صميمي قرار گيرند، ارتباط موفق‌تر و شادتري خواهند داشت.

// چهار ـ هماهنگي ارزش‌هاي اخلاقي و مذهبي

همسران موفق، با داشتن باورهاي مشترك، احساس صميميت و نزديكي بيشتري مي‌كنند و معمولاً درباره ارزش‌ها و باورهاي اخلاقي و مذهبي هماهنگي عام و كلي دارند (ابراهيمي، 1390، ص120). همسران موفق اين واقعيت را پذيرفته‌اند كه ممكن است در مواردي بر سر ارزش‌هاي اخلاقي با هم هماهنگي نداشته باشند، اما سعي مي‌كنند تا هر چه بيشتر به توافق عام و كلي دست يابند. ارزش‌هاي مشترك، بنيان و پايه‌اي مهم براي بناي ارتباط همراه با مراقبت و پايداري است.

// پنج ـ داشتن نقش برابر در ارتباط با يكديگر

همسران موفق به يكديگر اجازه مي‌دهند تا علاقه‌مندي‌هاي فردي و توانمندي‌هاي بالقوه خود را رشد دهند. براي آنها مهم است كه همسرشان هماني شود كه مي‌تواند باشد. آنها يكديگر را به داشتن روابط خويشاوندي و حفظ دوستي‌هاي قديمي تشويق مي‌كنند؛ زيرا اين‌گونه روابط، زندگي را پربارتر مي‌سازد و به آن غنا مي‌دهد (دي‌آنجليس، 1391، ص179). همسران شاد مي‌توانند خوشنودي را در همه موقعيت‌ها درك كنند.

// شش ـ توجه به عشق مصاحبتي در مقابل عشق آتشين

تعاريفي كه در حوزه روان‌شناسي براي عشق بيان شده، نشان‌دهنده اين است كه عشق، حالتي واحد و تك‌بعدي نيست؛ بلكه پديده‌اي كمابيش پيچيده و چندوجهي است كه افراد، آن را در گونه‌هاي بسيار گسترده‌اي از روابط تجربه مي‌كنند (ارنسون، 1389، ص414).
الين هتفيلد و همكارانش، ميان دو گونه اساسي عشق تفاوت گذاشته‌اند: عشق آتشين1 و عشق مصاحبتي2 (هتفيلد و همكاران، 1978، ص595). عشق آتشين با هيجان‌هاي شديد، تمناي جنسي و اشتغال فكري شديد با معشوق مشخص مي‌شود. آغاز آن بيشتر سريع است تا كم‌كم، و كمابيش به گونه گريزناپذيري، حرارت سركش آن با گذشت زمان رو به ‌سردي مي‌گذارد. در پاره‌اي از روابط، عشق آتشين ممكن است مقدمه‌اي براي پرورش نهايي عشق مصاحبتي باشد. در مقايسه با شدت معمولاً كوتاه‌مدت عشق آتشين، عشق مصاحبتي، طولاني‌تر است و در طول زمان عمق پيدا مي‌كند (ارنسون، 1389، ص415). ازاين‌رو، هنگامي كه زندگي مشتركي بر اساس عشق مصاحبتي تشكيل گردد، احتمال بيشتري براي ادامه‌دار بودن و همچنين موفق بودن آن وجود دارد.
طبقه‌بندي مفيد ديگري درباره توصيف عشق، با عنوان مثلث عشق وجود دارد كه استرنبرگ پديد آورده است (استرنبرگ، 1988، ص300). وي عشق را با تركيب سه مؤلفه اصلي ترسيم مي‌كند، «صميميت»، «اشتياق» و «تعهد». صميميت به احساس نزديكي و پيوستگي با معشوق اشاره دارد. اشتياق به جنبه‌هاي گرم يك رابطه اطلاق مي‌شود؛ يعني هيجاني كه فرد نسبت به طرف مقابل خود احساس مي‌كند به انضمام كشش و جاذبه جنسي. تعهد متشكل از دو تصميم است، تصميم كوتاه‌مدت براي عشق‌ورزي به طرف مقابل خود و تصميم بلندمدت براي حفظ و نگهداري آن عشق و باقي ماندن با طرف مقابل. عشق مي‌تواند تنها متشكل از يكي از اين مؤلفه‌ها يا تركيبي از اين سه جزو باشد. براي نمونه، شخصي ممكن است كشش و جاذبه بدني بسياري نسبت به ديگري داشته باشد، ولي چيزي نزديك به صميميت واقعي احساس نكند. به تدريج كه رابطه‌اي با ازدواج پديد مي‌آيد، ممكن است در رابطه همسران تركيبي از اشتياق و صميميت شكوفا شود كه استرنبرگ آن را عشق خيال‌انگيز مي‌نامد، اما هدف واپسين و بهترين رابطه همسران، در عشق كامل شكل مي‌گيرد كه آميزه‌اي از هر سه مؤلفه عشق يعني صميميت، اشتياق و تعهد است. در اين مفهوم عشق كامل استرنبرگ، با مفهوم عشق مصاحبتي هتفيلد كمابيش هم معنا هستند. مي‌توان گفت كه ميل، مؤلفه هيجاني عشق، صميميت، مؤلفه رفتاري و تعهد قسمت شناختي آن است (ميرمحمد صادقي، 1384، ص40).
همسراني در ازدواج و زندگي موفق هستند كه در پي دستيابي به عشق كامل باشند. اين نوع از عشق هر سه عنصر را به طور كامل در خود دارد. همان‌طور كه استرنبرگ مي‌گويد رسيدن به اين مرحله خيلي آسان‌تر از نگه‌ داشتن آن است (ميرمحمد صادقي، 1384، ص42). ازاين‌رو، عشق كامل مي‌تواند به عنوان شاخص مناسبي براي ازدواج موفق شمرده شود.
تاكنون چند شاخص مهم ازدواج موفق (پيش و پس از ازدواج) را بررسي كرديم. مسلم است شاخص‌هاي ازدواج موفق فقط به اين موارد محدود نمي‌شود و پرداختن به همه شاخص‌هاي ازدواج موفق، از حوصله اين تحقيق خارج است. در ادامه روش‌هايي كه رسانه ملي مي‌تواند به كمك آنها شاخص‌هاي موفق را بازنمايي كند بررسي مي‌كنيم.

// 6. بازنمايي رسانه‌اي

رسانه‌ها بر شناخت و درك عموم از جهان اثر مي‌گذارند؛ به اين معنا كه آگاهي و ذهنيت مردم درباره جهان بستگي به محتوايي دارد كه از رسانه‌ها دريافت مي‌كنند؛ زيرا رسانه‌ها واسطه و ميانجي ميان آگاهي‌هاي فردي و ساختارهاي گسترده‌تر اجتماعي و سازنده معنا هستند. رسانه‌ها همچون آينه براي انعكاس واقعيت عمل نمي‌كنند؛ بلكه بر ساخت اجتماعي واقعيت اثر مي‌گذارند. بر اين اساس بازنمايي ساخت رسانه‌اي واقعيت است. اين نگرش در زمينه نسبت رسانه‌ها و واقعيت، از دگرگوني فهم و برداشتي است كه از زبان در غرب رخ داده است و چرخش زباني نام دارد. در اين فرايند، زبان امري شفاف براي بازتاب معنا و واقعيت نيست؛ بلكه سازنده واقعيت و معنا است (مهدي‌زاده، 1387، ص50). معنا، مسئله‌اي آشكار در واقعيت نيست كه در زبان يا رسانه منعكس مي‌شود؛ بلكه حاصل روابط ساخت‌مند در زبان است؛ به اين معني كه پديده‌ها داراي معناي ذاتي نيستند؛ چه بسا معنا حاصل روابط، به ويژه روابط تقابلي است. براي نمونه، سياهي معنا ندارد، مگر آنكه آن را در برابر سفيدي قرار دهيم. بنابراين، بازنمايي را بايد ساخت رسانه‌اي و زباني واقعيت دانست.
زبان، ابزار بازنمايي واقعيت است؛ تجلي‌هاي زباني به صورت صدا، تصوير و مانند آن است كه واقعيت را بازتاب مي‌دهد. در اين ميان، رسانه‌ زبان ارائه بازنمايي از واقعيت را دارد و ويژگي چند زباني نيز دارد. براي نمونه، رسانه سينما در برگيرنده تصوير و صدا است.
يادآوري اين نكته اهميت دارد كه بازنمايي به سادگي به موفقيت نمي‌انجامد و فرايندي بسيار پيچيده و پويا دارد. رسانه‌ها فراگيرترين و مؤثرترين نهاد توليد، بازتوليد و توزيع دانش و معرفت در مقايسه با ديگر نهادهاي آگاهي و شناخت در جهان جديد هستند و مرزهاي محيط نماديني را كه در آن زندگي مي‌كنيم، تعيين مي‌كنند. بنابراين، بايد رسانه‌ها را سازنده محيط نماديني دانست كه تأثير عمده آنها، شكل‌گيري تصوير ذهني مخاطبان از دنياي اطراف است (مهدي‌زاده، 1387، ص51).
رسانه‌ها، نگرش‌ها و ارزش‌هايي را كه از پيش در فرهنگ وجود دارد، پرورش مي‌دهند و اين ارزش‌ها را ميان اعضاي يك فرهنگ حفظ و تكثير مي‌كنند؛ به عبارتي، محتواي رسانه‌اي به پيش‌فرض‌ها و نقطهنظراتي دلالت دارد كه بر حسب بافت‌ها و روابط اجتماعي كه در آن توليد مي‌شود، قابل فهم است؛ البته، محتواي آن بافت‌ها و روابط را از نو سازماندهي و بازتوليد مي‌كند و حافظ ساختارها و شيوه‌هاي توليد خود است (شوميكر و دي‌ريس، 1393، ص49).
بنابراين، محتواي رسانه‌ها منبع معني قدرتمندي درباره جهان اجتماعي است؛ زيرا جريان مداوم و مكرر بازنمايي رسانه‌اي از ديگران، به شدت بر ادراك‌ها و كنش‌هاي مخاطبان از كساني كه بازنمايي مي‌شوند، اثر مي‌گذارد و اين بازنمايي‌ها عين واقعيت پنداشته مي‌شود.

// الف) نظريه‌هاي بازنمايي رسانه‌اي

الف) نظريه انعكاسي، اين نظريه بر اين باور است كه دوربين در حال نشان دادن واقعيت است. قدرت فهم واقعيت وجود دارد و همانندي در جهان خارج وجود ندارد؛ يعني دوربين واقعيت را منعكس مي‌كند.
ب) نظريه ارادي، عكس نظريه انعكاسي است، اين نظريه مي‌گويد هيچ عمل انعكاسي از جهان بيروني وجود ندارد و آنچه دوربين نشان مي‌دهد اراده و نيت پنهاني است كه پشت تصاوير وجود دارد. دوربين واقعيت را منعكس نمي‌كند؛ بلكه نمايشي از واقعيت است (اخگري، 1386، ص239).
تصميم‌هايي كه مردم در زندگي مي‌گيرند، بستگي به آنچه دارد كه در ذهن آنها مي‌گذرد و اين نيز به نوبه خود از تصوير يا انگاره ساختهشده رسانه‌ها سرچشمه مي‌گيرد؛ تا وقتي رسانه‌ها مسئول توليد، توزيع و اشاعه ايده‌ها و ترويج تصاوير و انگاره‌هاي خاصي در جامعه هستند و تا هنگامي كه افكار و اعمال مردم را اين ايده‌ها شكل مي‌دهند، رسانه‌ها دربرگيرنده و اعمالكننده قدرت گفتماني در جامعه هستند (تانكارد و سورين، 1381، ص254). استوارت هال، رسانه‌ها را بخشي از سياست معناسازي تعريف مي‌كند و معتقد است كه رسانه‌ها به رويدادهايي كه در جهان رخ مي‌دهد، معنا مي‌دهند. او مي‌گويد: «رسانه‌ها واقعيت را تعريف مي‌كنند و به جاي آنكه فقط معناهاي موجود را منتقل كنند، از خلال گزينش و عرضه و سپس بازتوليد و صورت‌بندي مجدد آن رويداد، براي آنها معنا مي‌آفرينند» (ويليامز، 1386، ص176).

// ب) رسانه و بازنمايي شاخص‌هاي ازدواج موفق

همان‌طور كه گفته شد، بنابر نظريه ارادي بازنمايي رسانه‌اي، رسانه‌ در بيان واقعيات، مانند آينه عمل نمي‌كند؛ بلكه صاحبان رسانه بر اساس نيات و اهدافي كه به دنبال رسيدن به آن هستند، محتواي مورد نظر خود را با كمك رسانه‌ها بازنمايي مي‌كنند.
رسانه ملي، با دارا بودن قدرت اثرگذاري زياد بر افراد و گروه‌هاي مختلف جامعه، بايد شاخص‌هاي ازدواج موفق را در جامعه تبليغ و ترويج كند. سياست‌گذاران رسانه ملي بايد از ظرفيت بازنمايي رسانه‌اي به منظور ترويج شاخص‌هاي موفق ازدواج در جامعه استفاده كرده، بر مبناي فرهنگ اسلامي‌ ـ ايراني، شاخص‌هاي ازدواج موفق را به درستي در رسانه ملي بازنمايي كنند.
بر اين اساس و با توجه به نظريه ارادي بازنمايي رسانه‌اي، رسانه ملي مي‌تواند به دوگونه عمل كند:
الف) بازنمايي اثرات مثبت در نظر گرفتن شاخص‌هاي ازدواج موفق. در اين راستا، بايد رسانه ملي اثرات مثبت ازدواج‌هايي را كه بر اساس شاخص‌هاي ازدواج موفق صورت گرفته‌اند، در محتواهاي رسانه‌اي كه تنظيم و تدوين مي‌كند، بگنجاند. در اين صورت مخاطبان با اثرات مثبتي كه به دليل در نظر گرفتن اين شاخص‌ها پديد مي‌‌آيند، آشنا مي‌شوند.
ب) بازنمايي اثرات منفي در نظر نگرفتن شاخص‌هاي ازدواج موفق. رسانه ملي مي‌تواند با بازنمايي اثرات منفي كه در نظر نگرفتن شاخص‌هاي درست سبب آن مي‌شود، مخاطبان را از پيامدهاي انتخاب معيارهاي نادرست ازدواج آگاه سازد. بنابراين، بازنمايي شاخص‌هاي ازدواج موفق مي‌تواند در دو جنبه مثبت و منفي در رسانه ملي بازنمايي شود.
همان‌گونه كه پيش‌تر گفته شد؛ شاخص‌ها و معيارهايي كه براي ازدواج موفق وجود دارند، در دو دسته پيش و پس از ازدواج مطرح مي‌شوند. توجه به هر دو دسته در برنامه‌سازي‌هاي رسانه ملي ضروري و مهم است. ازاين‌رو پيشنهاد مي‌شود تا صاحبان رسانه ملي در برنامه‌سازي‌هاي خود به اين نكات در بازنمايي شاخص‌هاي ازدواج موفق (پيش و پس از ازدواج) توجه داشته باشند.

// ج) راهكارهاي بازنمايي رسانهاي شاخصهاي ازدواج موفق

// يك ـ مرحله نخست (شاخص‌هاي پيش از ازدواج)

// اول ـ راهكارهاي بازنمايي شاخص كسب شناخت كامل

چنانكه گذشت شناخت كامل زماني صورت مي‌پذيرد كه فرد هم درباره خود و هم درباره طرف مقابل شناخت لازم را پيدا كند. بايد توجه داشت شاخص‌هاي ازدواج موفق با ساخت يك فيلم و سريال در رسانه ملي به طور كامل محقق نمي‌شود؛ بلكه رعايت اين شاخص‌ها بايد به عنوان هنجار در برنامه‌سازي‌هاي رسانه ملي مورد توجه قرار گيرد.

// ـ راهكارهاي بازنمايي شاخص شناخت خود

ـ‌ توجه رسانه به شناخت خود، در جايگاه يكي از شاخصهاي اصلي ازدواج؛
ـ‌ نمايش چگونگي تأثير شناخت خود در هماهنگ شدن با فرد مقابل و داشتن ازدواجي موفق؛
ـ‌ تأكيد بر آسيب‌هاي ناآشنايي با خود در مقوله ازدواج؛
ـ‌ نمايش مهم‌ترين گام‌هاي رسيدن به خودآگاهي و طي كردن مراحل خودشناسي؛
ـ‌ نمايش چگونگي يافتن نقاط قوت و ضعف خود؛
ـ‌ اختصاص زماني به شناخت ويژگيهاي خود در برنامههاي نمايشي رسانه ملي.

// ـ راهكارهاي بازنمايي شناخت فرد مقابل

ـ‌ نمايش اهميت شناخت ويژگيهاي همسر در موفق بودن ازدواج، پيش از ازدواج و در دوران نامزدي؛
ـ‌ تأكيد بر عجله نداشتن در ازدواج در صورت نداشتن شناخت كافي درباره همسر آينده؛
ـ‌ تأكيد بر غلبه نكردن احساسات و عواطف در شناخت همسر آينده؛
ـ‌ توجه به كافي نبودن روابط پيش از ازدواج در شناخت همسر آينده؛
ـ‌ تأكيد بر فرهنگ مشاوره در انتخاب همسر؛
ـ‌ تأكيد بر كافي نبودن شناخت‌هاي لحظه‌اي در كافي‌شاپ و رستوران و لزوم شناخت كامل و همه‌جانبه؛
ـ‌ نمايش مشاوره با والدين و اطرافيان براي كسب شناخت بهتر؛
ـ‌ لزوم توجه بر داشتن معيارهايي براي كسب شناخت بهتر از همسر آينده؛
ـ‌ جلب توجه مخاطبان به رعايت ضوابط شرعي در شناخت طرف مقابل؛
ـ‌ لزوم توجه به شناخت همسر بدون موقعيتهاي خاص مانند شغل، زيبايي، موقعيت اجتماعي ويژه و...؛
ـ‌ تأكيد بر محيط تربيت خانوادگي در جايگاه عاملي براي شناخت مناسب از فرد مقابل؛
ـ‌ تأكيد بر راهكارهايي همچون، مطالعه، مشاوره و گفت‌وگو با فرد مقابل براي رسيدن به راه‌هاي كسب شناخت؛
ـ‌ تأكيد بر رعايت موازين اسلامي و اخلاقي در روابط دختر و پسر پيش از ازدواج در برنامه‌ها (رعايت لحن كلام، خنده و شوخي، شيوه نشستن، نگاه كردن، شيوه برخورد و ...).

// دوم ـ راهكارهاي بازنمايي شاخص هم‌كفو بودن

ـ‌ تبيين معنا و مفهوم همكفوي در اسلام؛
ـ‌ توجه دادن مخاطبان به هم‌كفو بودن زن و شوهر به عنوان يكي از معيارهاي بسيار مهم در ازدواج؛
ـ‌ نمايش برتري تناسب مرد و زن در ازدواج، بر هر گرايش و تمايل ديگري؛
ـ‌ نمايش ازدواج موفق در صورت ازدواج با فرد همكفو؛
ـ‌ توجه به تعيينكننده بودن شباهت‌هاي اخلاقي و شخصيتي زن و شوهر در موفقيت ازدواج؛
ـ‌ تأكيد بر ترجيح ندادن موقعيتهاي ويژه فرد، بر ملاك همكفوي؛
ـ‌ تأكيد بر لزوم مديريت عواطف در رويارويي با جنس مخالف طي كسب شناخت؛
ـ‌ توجه به هماهنگي و تشابه خانواده‌ها در مسائل فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي؛
ـ‌ توجه به تغييرناپذيري فرد مورد نظر پس از ازدواج و لزوم پذيرش وي با همان شرايط؛
ـ‌ توجه به حاكم نبودن پدرسالاري و مادرسالاري به صورت مطلق در خانواده فرد مقابل؛
ـ‌ توجه به هماهنگي و تشابه خانواده‌ها در مسائل اعتقادي و مذهبي؛
ـ‌ نمايش تناسب نسبي فيزيكي افراد با هم؛
ـ‌ لزوم توجه به پارامترهاي مختلف در نمايش ازدواج دو فرد با مليتهاي متفاوت؛
ـ‌ نمايش ندادن زندگي موفق با وجود تفاوت سطح تحصيلات فاحش؛
ـ‌ پيشگيري از بروز مشكلات احتمالي با نمايش ندادن ازدواجهاي موفق افراد غير همكفو؛
ـ‌ توجه دادن مخاطبان به تفاوتهاي فردي و شخصيتي مانند درونگرا يا برون‌گرا بودن يا تفاوت در هوشمندي.

// سوم ـ راهكارهاي بازنمايي شاخص كيفيت رفتار افراد، پيش از ازدواج

ـ‌ جلب توجه مخاطبان به دقت در رفتار همسر آينده پيش از ازدواج؛ شاخصي در ازدواج موفق؛
ـ‌ توجه به چگونگي رفتار افراد پيش از ازدواج، در موقعيت‌ها و شرايط متفاوت؛
ـ‌ نمايش اهميت چگونگي رفتار افراد پيش از ازدواج در كسب شناخت كامل از فرد مقابل؛
ـ‌ لزوم نمايش نگاه كاملاً واقع‌بينانه‌ به زندگي و پرهيز از سطحي‌نگري درباره ازدواج.

// چهارم ـ راهكارهاي بازنمايي شاخص داشتن انتظارهاي واقع‌بينانه

ـ‌ نمايش لزوم داشتن انتظارهاي واقع‌بينانه‌ از ازدواج و فرد مقابل در ازدواج موفق؛
ـ‌ نمايش چگونگي غلبه بر انتظارهاي غير واقع‌بينانه‌ از ازدواج و فرد مقابل؛
ـ‌ تأكيد بر ارتباط همسران جوان بر پايه عقل و انصاف؛
ـ‌ بيان زيان‌هاي بالابودن توقع‌ها از همسر و تأكيد بر اعتدال‌ورزي؛
ـ‌ نمايش اهميت سالمسازي روابط عاطفي در دوران نامزدي؛
ـ‌ تأكيد بر شناخت نيازهاي همسر؛ عاملي در ازدواج پايدار؛
ـ‌ نمايش سطحي مناسب از توقع‌ها و قابل اجرا بودن در تمام شرايط زندگي؛
ـ‌ نمايش اهميت توجه به روحيات يكديگر و تنظيم سطح ارتباط و خواستهها بر اساس ويژگيهاي همسر.

// پنجم ـ راهكارهاي بازنمايي شاخص برتري دادن به امور غير مادي

ـ‌ نمايش پيامدهاي ناگوار در زندگي مشترك در صورت برتري ‌دادن امور مادي در انتخاب همسر؛
ـ‌ برجسته كردن توجه به امور غيرمادي از جمله اخلاق و معنويات در داشتن ازدواج موفق؛
ـ‌ تقبيح توجه به مسائل مادي در نخستين جلسه‌هاي خواستگاري؛
ـ‌ لزوم اولويت قرار دادن امور غيرمادي در محتواي برنامههاي نمايشي رسانه ملي؛
ـ‌ توجه دادن به اخلاق نيكو، تعهد و مسئوليت‌پذيري در داشتن ازدواج موفق؛
ـ‌ تبيين رابطه ايمان و پاي‌بندي به مذهب با ازدواج موفق.

// دو ـ مرحله دوم (شاخص‌هاي پس از ازدواج)

زن و شوهري كه مي‌خواهند با هم زندگي و براي تربيت فرزنداني سالم و صالح كوشش و همكاري كنند، بايد با يكديگر توافق، همتايي و همانندي نسبي داشته باشند. ازاين‌رو، بايد براي كم كردن اختلاف‌ها و بيشتر شدن وجوه اشتراك يكديگر تلاش كنند (صفائي‌حائري، 1378، ص56). بنابراين، پس از ازدواج نيز بايد به ملاك‌ها و معيارهايي كه براي دوام يك ازدواج موفق مشخص شده‌اند، توجه كرد. در ادامه معيارهايي را كه بايد پس از ازدواج مورد توجه قرار گيرند، بررسي مي‌كنيم.

// اول ـ راهكارهاي بازنمايي شاخص آشنايي با مهارت‌هاي برقراري ارتباط درست

ـ‌ تأكيد بر حياتي بودن توانايي ابراز و بيان علاقه به طور مؤثر، براي ازدواج موفق؛
ـ‌ نمايش نقش مهارت‌هاي ارتباط مثبت در بهبود روابط زن و شوهر؛
ـ‌ شناسايي و نمايش عوامل بازدارنده ارتباط‌گيري مثبت بين زن و شوهر؛
ـ‌ نمايش چگونگي غلبه بر موانع بازدارنده ارتباط‌گيري مثبت؛
ـ‌ توجه دادن به مهارت‌هايي مانند صحبت كردن و گوش دادن به يكديگر؛
ـ‌ نمايش تكريم و حفظ جايگاه زن و شوهر در زندگي.

// دوم ـ راهكارهاي بازنمايي شاخص حل تعارض‌ها به شكل مناسب

- توجه دادن مخاطبان به گريزناپذير بودن توافق همه‌جانبه درباره برخي مسائل در هر ارتباط؛
- آموزش چگونگي روابط زن و شوهر در حل تعارض‌ها؛
- بيان راهكارهاي حل تعارض‌هاي زوج‌ها به شكل مناسب و منطقي؛
- نمايش تمرين پرهيز از خودخواهي.

// سوم ـ راهكارهاي بازنمايي شاخص داشتن احساس خوب، از شخصيت همسر

- توجه به اخلاق همسرداري در نگاه معصومان(ع)؛
- نمايش دوست داشتن شخصيت همسر عاملي مهم در ارتباط موفق‌تر و شادتر همسران؛
- نمايش روابط همسران همانند بهترين و صميمي‌ترين دوستان؛
- تبيين اهميت جايگاه همسر به عنوان دوست، شريك و همراه زندگي؛
- شناسايي و نمايش راهكارهاي داشتن نگاه مثبت به همسر و چگونگي مهرورزي هر يك از زن و شوهر به يكديگر.

// چهارم ـ راهكارهاي بازنمايي شاخص هماهنگي ارزش‌هاي اخلاقي و مذهبي

- نمايش احساس صميميت و نزديكي بيشتر در صورت داشتن باورهاي مشترك؛
- بيان چگونگي دستيابي به توافق عام و كلي درباره ارزش‌ها و باورهاي اخلاقي و مذهبي؛
- نمايش اهميت داشتن ارزش‌هاي مشترك به عنوان بنيان و پايه‌اي مهم براي بناي ارتباط؛
- تأكيد بر مدد جستن از خداوند و معصومان(ع) در غلبه كردن بر مشكلات زندگي.

// پنجم ـ راهكارهاي بازنمايي شاخص داشتن نقش برابر در ارتباط با يكديگر

- تأكيد بر نقش رشد علاقه‌مندي‌هاي فردي و توانمندي‌هاي بالقوه در ازدواج موفق؛
- توجه به تمرين همدلي و نگاه به مسائل از دريچه نگاه فرد مقابل؛
- تأكيد بر بيان احساس، طرح خواستهها، بيان ايدهها و آرمانها و گفت‌وگوي موفق در ايفاي نقش برابر؛
- نمايش تأثير داشتن روابط خويشاوندي و حفظ دوستي‌هاي قديمي در ازدواج موفق.

// ششم ـ راهكارهاي بازنمايي شاخص توجه به عشق مصاحبتي در مقابل عشق آتشين

ـ نمايش تداوم زندگي مشترك در صورت بناء آن بر اساس عشق مصاحبتي با مؤلفههاي عقل و منطق؛
ـ نمايش تفاوتهاي عشق آتشين با عشق مصاحبتي؛
ـ تأكيد بر «صميميت»، «اشتياق» و «تعهد»، سه مؤلفه اصلي عشق واقعي و كامل؛
ـ هشدار به مخاطبان درباره ناپايداري عشقهاي آتشين و زيان‌هاي احتمالي آن؛
ـ برجستهسازي نقش عشق كامل در ازدواج موفق؛
ـ توجه به محدوديت‌هاي به نمايش درآوردن عشق و لزوم به كاربردن ظرافت‌هاي خاصي در بازنمايي عشق در رسانه؛
ـ پرهيز از به نمايش درآوردن زندگي موفق بر اساس روابط عاشقانه زودگذر.

// نتيجه‌گيري

توجه به شاخص‌هاي ازدواج موفق از ديدگاه روان‌شناسي، مي‌تواند به عنوان مهم‌ترين عامل جلوگيري از بروز بسياري از مشكلات در زندگي مشترك همسران شمرده شود. به گونه‌اي كه بي‌توجهي به اين شاخص‌ها، مي‌تواند سبب بروز خسارات جبران‌ناپذيري به زندگي مشترك زوجين شود. با توجه به قدرت اثرگذاري زيادي كه رسانه ملي در بازنمايي شاخص‌هاي ازدواج موفق دارد، مي‌تواند در اين زمينه نقش اساسي ايفا كند. صاحبان رسانه ملي نيز بايد در تدوين متون رسانه‌اي با به كارگيري فنون مختلف بازنمايي رسانه‌اي، توجه به شاخص‌هاي ازدواج موفق را ميان افراد جامعه نشر و گسترش دهند.

// منابع

// الف) كتاب‌

ابراهيمي بختور، داود، 1364. بحثي پيرامون روان‌شناسي ازدواج، تهران: سعدي.
ابراهيمي، حبيب‌الله، 1390. ازدواج موفق، تهران: مؤسسه فرهنگي محسني.
اخگري محمد، 1386. نگاهي به فلسفه تلويزيون: جايگزيني واقعيت، تهران: ني.
ارنسون، اليوت، 1389. روان‌شناسي اجتماعي، ترجمه: حسين شكركن. تهران: رشد.
اسميت، رابين‌ال، 1388. چگونه ازدواجي موفق داشته باشيم؟، ترجمه: فروزان كثيري. تهران: چلچله.
اماني، مهدي و همكاران، 1354. لغت‌نامه جامعه‌شناسي، تهران: دانشگاه تهران.
بزرگ‌منش، مهسا، 1383. ازدواج موفق، تهران: باغ دانش.
تانكارد، جيمز و سورين، ورنر، 1381. نظريههاي ارتباطات، ترجمه: عليرضا دهقان. تهران: دانشگاه تهران.
حكيم‌آرا، محمدعلي، 1388. روان‌شناسي رسانه، تهران: دانشكده صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران.
خالقي، احمد، 1382. قدرت، زبان، زندگي روزمره در گفتمان سياسي معاصر، تهران: گام نو.
خبوشاني، هادي، 1386. ازدواج موفق، مشهد: شهيديپور.
دانائي، نسرين 1389. رسانه‌شناسي، تهران: مبناي خرد.
دژكام، محمد رضا، 1382. روان‌شناسي ازدواج، تهران: آزادپيما.
دي‌آنجليس، بابارا، 1391. رازهايي درباره زنان كه هر مردي بايد بداند، ترجمه: آزاده سخايي‌منش. قم: ارمغان گيلار.
شعيبي، فاطمه، 1392. ازدواج موفق، تهران: پارس بوك.
شوميكر، پاملا جي، دي‌ريس، استيفن، 1393. انتقال پيام: تئوري‌هاي تأثيرات موجود بر محتواي رسانه، ترجمه: مجيد سرابي و اردشير زابليزاده و حسين‌علي افخمي. تهران: دفتر مطالعات و توسعه رسانه‌ها.
صالحي اميري، سعيد، 1389. ديپلماسي فرهنگي، تهران: ققنوس.
صفائي حائري، علي، 1378. روابط متكامل زن و مرد، قم: ليله‌القدر.
طهماسبي، احمد، 1390. ازدواج موفق، قم: ياقوت.
عاملي، محمد بن حسن، 1360. تحرير وسائل الشيعه، قم: نصايح.
عباس‌زادگان، محمد، 1375. تلويزيون و آموزش مردم، تهران: حامد.
عشقي، احمد، 1385. ازدواج موفق و خانواده خوشبخت، مشهد: سخن گستر.
عميد، حسن، 1369. فرهنگ فارسي عميد، تهران: اميركبير.
كراولي، آنجلا، 1387. فرهنگ آكسفورد المنتري، ترجمه: علي‌اكبر جعفرزاده. تهران: دانشيار.
كليني‌، محمد بن‌ يعقوب، 1390. اصول‌الكافي، ترجمه: عباس حاجياني‌‌دشتي. قم: موعود اسلام‏.‬
كيهان‌نيا، اصغر، 1388. جوانان و ازدواج، تهران: ذهن‌آويز.
مجلسي، محمدباقر، 1370. بحارالانوار. قم: دارالكتب الاسلاميه.
معين، محمد، 1375. فرهنگ لغت فارسي، تهران: ققنوس.
مهدي‌زاده، محمد، 1387. رسانه‌ها و بازنمايي، تهران: دفتر مطالعات و توسعه رسانه‌ها.
ميرمحمدصادقي، مهدي، 1384. ازدواج؛آموزش پيش از ازدواج، تهران: سازمان بهزيستي كشور، معاونت امور فرهنگي و پيشگيري.
وثوقي، منصور، 1384. جامعهشناسي مسائل اجتماعي و فرهنگي روستا، تهران: سازمان شهرداري‌ها و دهياري‌هاي كشور.
ويليامز، كوين، 1386. درك تئوري رسانه‌ها. ترجمه: رحيم قاسميان. تهران: ساقي.

// ب) مقاله

طبرسي، غلامعلي، تبيين شاخص‌هاي مديريت حوادث با رويكرد پيشگيري از وقوع بحران، نشريه كمال مديريت، زمستان 1382 و بهار 1384، شماره 4 و 5، 22 صفحه.

// ج) منابع انگليسي

Hatfilde, E Walster & G.W. 1978. A new look at love. Rading, M.A: Adison-Westly. New Yourk: Guilford Press.
Strenberg, R.j. 1988. The triangle of love. New York: Basic Booke.
Watson, james and Hill, Anne, 2006. Dictionary of media and communication Studye, 7th edition, Hoder Arnold Publication.

/// مقالات