مريم آخوندي*
به تصوير كشيدن سيماي معصومان عليهم السلام و تالي تلو آنها در سريالها و فيلمها يكي از مسائل عميق و مستحدثه فقهي است كه همواره در توليد محصولات تصويري با چالش روبهرو بوده است. اين نوشتار تلاش كرده است، پس از بيان عظمت وجايگاه والاي اين افراد، از اين منظر اين مسئله را مورد كنكاش و مداقه قرار دهد و دلايل حرمت يا حليت آن را بررسي كند. به راستي تصويرگري چهره معصومان عليهم السلام و تالي تلو آنها يعني كساني كه از نظر گفتار و كردار معصوم بودند، در نگاه اول امري حرام و ممنوع محسوب نميشود، اما وجود برخي ملاكها و عناوين محرمه كه در موضوع دخيل و به صورت طبيعي همراه با آن هستند، باعث شدح رمت اين مسئله بررسي وكنكاش شود.
واژگان كليدي
تصويرگري، رسانه، چهرههاي مقدس، معصومان عليهم السلام ، عصمت
جهان امروز، جهان تصوير است. عصاره عصري كه از آن با عنوان عصر انفجار اطلاعات ياد ميشود. به عبارتي جذابترين، كارآمدترين و ماندگارترين شيوه بيان و ارائه اطلاعات به مخاطبان هزاره سوم را ميتوان جادوي تصوير ناميد.
در دنياي امروز، تمركز كار و استراحتها بر رسانههاي تصويري است. تجربه امروز زندگي، بيشتر تصويري است و واقعي نيست؛ يعني به صورت مجازي و با كمك تصوير و رسانههاي تصويري در حال زندگي كردن و مشاهده زمان حال و حتي گذشته هستيم. براي نمونه به وسيله تصوير به شهرها، كشورها، قارهها و مانند آن سفر ميكنيم، با آداب و رسوم ملل مختلف آشنا ميشويم، شخصيتهاي برجسته گذشته و حال را ميشناسيم و... . بيشك عمدهترين و شاخصترين مصاديق تصوير، در عصر حاضر ميتواند تلويزيون و سينما باشد كه هدف متعالي رسانه ديني و ملي را در نظر دارند.
اگرچه ميتوان بر اين نكته تأكيد ورزيد كه وسايل ارتباط جمعي تصويري در حيات اجتماعي انسانها، مانند يكي از اجزاي ضروري و جداييناپذير زندگي درآمده و از مهمترين راههاي كسب آگاهي و اطلاعات و از توانمندترين منابع معرفتي بشر به شمار ميآيند. همانطور كه «مك لوهان»، بشر عصر تكنولوژي را در معرض حمله و هجمه اطلاعات گسترده، فراوان و نامحدودي ميبيند كه چون دريايي خروشان او را احاطه كردهاند. (آخوندي، 1386: 10)
حال اگر با منشور دالگرن به رسانههاي جمعي تصويري نگاه كنيم، دريافت اطلاعات و چگونگي دريافت آنها يا به عبارتي صنعت رسانههاي جمعي؛ يعني توليد و مجموعه متون ديداري و شنيداري، تنها دو بخش از مطالعه رسانههاي جمعي را در بر ميگيرد و بخش مهم تر كه بايد مورد تأمل قرار بگيرد، مربوط به تجربه اجتماعي ـ فرهنگي مخاطبان است. (دالگرن، 1380: 46) تجربه اجتماعي ـ فرهنگي در ارتباط مستقيم با متون ديداري و شنيداري است و سلبي يا ايجابي بودن آن نيز به طور كامل از همين متون و محتواي ارائه شده از سوي رسانههاي جمعي اثر ميپذيرد. به راستي تجربه اجتماعي ـ فرهنگي به مخاطبان رسانههاي جمعي توجه دارد و به اين معني است كه بدانيم مخاطبان از برنامههاي رسانههاي جمعي، چه معنايي دريافتهاند و سپس بدانيم اين برنامهها چه تأثيراتي را براي مخاطبان خود گذاشتهاند. (همان، 70)
همه ميدانيم رسانههاي جمعي، فارغ از يك نگاه افراطي يا تفريطي، خوشبينانه يا بدبينانه بر روي مخاطبان خود تأثير دارند و ميتوانند به مانند الگويي در زندگي مخاطبان مطرح شوند و تصاوير ذهني آنان را نسبت به تمام مفاهيم مادي و معنوي دگرگون كنند و تصوير جديدي جايگزين آن نمايند.
بنابراين، با توجه به جايگاه رسانههاي جمعي و به ويژه تصويري، نظريهپردازي تجويزي براي ترسيم وظايف و بايدها و نبايدهاي وسايل ارتباط جمعي، بايد مبتني بر جهانبيني و نوع نگاهي باشد كه ما به همه يك چرخه ارتباطي و نظام رسانههاي جمعي داريم. بيشك مقتضيات مكاني و خاستگاه قرارگيري رسانه، بر عملكرد رسانه و محتواي ارائه شده از سوي آن اثر ميگذارد. به راستي از آنجا كه ساخت و نحوه عمل نهادهاي تشكيلدهنده هر جامعه، انعكاسي از باورها، ارزشها و هنجارهاي يك جامعه ميشود، رسانه بايد در چارچوب هنجارها و اصول و ايدئولوژيهاي پذيرفته شده جامعه، حركت و عمل كند. در كشور ما نيز كه بر اساس پشتوانهاي ديني و شيعي شكل گرفته و بر اصول آن استوار است، اهتمام به رعايت بايدها و نبايدهاي دين بايد در اولويت فعاليتهاي رسانهاي قرار گيرد.
در ميان حجم وسيع موضوعات موجود، در تعامل ميان ابعاد دين و رسانه، نوشتار حاضر، قصد دارد به اين مسئله بپردازد كه آيا رسانه در برابر دين، معرفي شخصيتها و الگوهاي ديني و معصومان عليهم السلام و تالي تلو آنها تعهدي دارد يا بايد داشته باشد؟ آيا رسانه، ابزاري مناسب براي طرح اين مسئله است؟ با فرض پاسخ مثبت به اين پرسشها، آيا منبع معتبر و موثقي براي خلق يك تصوير واقعي وجود دارد؟ و با فرض يافتن منابع معتبر، آيا از نظر فقهي، براي انجام تصويرگري از اين اشخاص مجوز وجود دارد؟ احكام فقهي درباره نمايش هر يك از معصومان و يا تالي تلو آنها به چه صورت است؟ آيا ايجاد جذابيت بيشتر در نمايشهاي تصويري و اثرگذاري بر مخاطب، ميتواند مجوزي براي نمايش چهره معصومان عليهم السلام باشد؟ فيلمسازان تا كجا مجاز هستند به آن بپردازند و حد و مرز اين موضوع تا كجاست؟ براي ارائه زندگي معصومان عليهم السلام و تالي تلو آنها با حفظ حدود فقهي چه راه حلي وجود دارد؟
در پاسخ به پرسشهاي موجود، در متن اصلي نوشتار دو بحث مطرح خواهد شد: نخست مشخص كردن مفهوم چهرههاي مقدس، دوم تعيين مصاديق حرمت يا حليت نمايش چهرههاي مقدس و ارائه راهكار جهت نمايش.
منظور از رسانه، فناوريهاي مربوط به تمدن جديد براي انتقال پيام است و مخاطبان آن انبوه، وسيع، فراوان و نامتناجس هستند. رسانهها براي ارتباطهاي بزرگ، در محدوده جغرافيايي گسترده به كار ميروند و اصطلاحاً به آنها رسانههاي جمعي يا تودهاي گفته ميشود. از ميان انواع رسانههاي جمعي موجود، منظور رسانههاي جمعي تصويري است كه در انتقال پيام مورد نظر، از شيوه و ابزار ارتباطي تصاوير متحرك استفاده ميكنند و سعي دارند پيام و محتواي مورد نظر را به علامتهاي تصويري تبديل و به مخاطب منتقل كنند؛ مانند سينما و تلويزيون.
فقيه گرانقدر مرحوم شيخ انصاري در كتاب ارزشمند مكاسب، تصوير را اين چنين تعريف ميكند: تصوير دو قسم است. مجسم و غير مجسم. تصوير مجسم مانند بت كه از سنگ و چوب و ... ساخته ميشود. تصوير غير مجسم نيز آن چيزي است كه بر روي كاغذ و چوب و سنگ ترسيم شده و نقاشي ناميده ميشود. تمثال بر هر دو مجسم و غير مجسم اطلاق ميشود.1 (1415: 23) شمايلنگاري و تصويرگري نيز در يك تعريف فراگير، همان كشيدن و نمايش صورت است، ولي بيشتر ويژه شخصيتهاي مذهبي است. در انديشه عالمان ديني شمايلنگاري و تصويرگري مسئلهاي اعتقادي و فقهي است كه در منابع فقهي مورد بحث و توجه فقيهان قرار گرفته است.
آنچه در اين پژوهش و نوشتار مورد بررسي و توجه قرار گرفته، چيزي فراتر از يك نقاشي صرف و در حالت سكون است؛ بلكه موضوع اين نوشتار تصويرگري تصاوير متحرك است كه بيشتر در رسانه در قالب فيلم و سريال نمود و تمركز يافته و تبديل به چالش شده است؛ با توجه به اين نكته كه موضوع تعزيه از گستره اين نوشتار خارج است.
منظور ازچهرههاي مقدس، افرادي هستند كه به مذهب اسلام و به طور ويژه به شيعه مربوط ميشوند و در جايگاه رهبران و الگوهاي ديني مردم شناخته ميشوند و بايد آنها را در تاريخ اعتقادي خود جستوجو كرد.
چهرههاي مقدس در اين نوشتار، شامل معصومان، يعني پيامبران الهي از آدم عليه السلام تا حضرت پيامبر خاتم صلي الله عليه و آله و حضرت فاطمه زهرا عليها السلام و دوازده امام و تالي تلو آنها مانند حضرت ابوالفضل عليه السلام ، حضرت زينب عليها السلام ، حضرت علي اكبر عليه السلام ، و همچنين افراد برجستهاي كه شايد به طور مستقيم از آنها تعبير به معصوم نشده باشد، اما اخبار و روايتهايي كه دليل بر مقام عصمت و قريب به عصمت بودن آنها است، وجود دارد.
عصمت براي رهبران برگزيده از سوي خداوند ضروري است. عصمت در نگاه شيعي، ملكه نفساني نيرومندي است كه معصومان را از آغاز تولد تا پايان عمر از همه گناهان اعم از كبيره و صغيره نگاه ميدارد. چنين ملكهاي با عنايت ويژه خداوند تحقق مييابد. (مصباح، 1381: 96)
ضرورت عصمت به دليل عقلي جنبه هدايتگري معصومان است و اينكه طبق مفاد آيه «لا ينال عهد الظالمين» (بقره: 124) صاحبان مقام الهي همچون نبوت و امامت ظالم نيستند، ظلم شامل ظلم به نفس و ظلم به ديگران ميشود. پس پيامبر و امام بايد از هر گونه ظلم به نفس؛ يعني گناه و ظلم به ديگران پيراسته باشند و اين همان مقام عصمت است.
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و امامان شيعه عليه السلام ، انسانهاي كاملي هستند كه قطب عالم امكان و واسطه فيض ميان خداوند و مردم ميباشند و تداوم فيض، وجود و قوام آسمان، استقرار زمين، نزول بركات و نعمتهاي خدا همگي در پرتو وجود آنهاست. (جوادي آملي، 1374: 29)
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله داراي مقام خاتميت است و خاتميت هم خاتميت زماني و هم خاتميت رتبي در قوس صعود را شامل ميشود؛ يعني پايان صحيفه رسالت انبيا. او الگوي جهانيان است.1 او را نخستين مسلمان ميشمارند.2 يعني دررتبه وجودي او هيچ كس قرار ندارد و مقام خاتم تا اندازهاي بالا و والا است كه آفريدگار هستي و تمام فرشتگان بر او درود ميفرستند و خداوند به همه مؤمنان دستور ميدهد كه آنها هم بر پيامبر درود بفرستند.3 در روايات گوناگون رسول اعظم و اهل بيت عليهم السلام به عنوان برترين مخلوقات و عامل اصلي آفرينش هستي معرفي شدهاند.
در حديثي از امام باقر عليه السلام خطاب به جابر ميخوانيم كه خداوند به پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله ، به عزت و جلالش سوگند ياد كرده است كه اگر تو و علي عليه السلام نبوديد، بهشت و جهنم، مكان و زمان، آسمان و ملائكه را خلق نميكردم.4 (مجلسي، 1403: 17)
همچنين خداوند در حديث قدسي مقام شامخ و عالي رتبه اين سفيران هدايت را اينگونه وصف ميكند: «اي احمد اگر تو نبودي، افلاك و كائنات را نميآفريدم و اگر علي نبود، تو را و اگر فاطمه نبود، هر دوي شما را خلق نميكردم». ( النمازي الشاهرودي، 1366: 169) و (المسعودي، 1384: 231)
نخستين نكته كه از روايات يادشده به دست ميآيد، بيان يك تفسير روشن و ملموس از هدف خلقت است. در سوره ذاريات آيه 56، هدف از خلقت، بندگي خدا بيان ميشود و سرانجام بندگي، اوج تكامل انسان و قرب به حضرت حق است. (مكارم شيرازي، 1367: 387) حال اين هدف متعالي خلقت در وجود مقدس برترين انسانها در آفرينش ـ كه عصمت و طهارت آنها توسط قرآن امضا شده5 ـ محقق شده است. به عبارت ديگر، انسان كامل، هدف اصلي از خلقت عالم، كانون اصلي توجه، مجراي اراده او و واسطه فيض و رحمت الهي در عالم خلقت شمرده ميشود.
در وصف جايگاه برترين الگوهاي انسان، برخي حكما و عرفا اينگونه توضيح دادهاند كه اگر براي وحدت عالم نبود، كثرت تحقق نمييافت. سنخيت علت و معلول اقتضا ميكند، ميان علت نخستين جهان كه در همه صفات يگانه است و هرگز تكثر در او نيست و ميان معلومات عالم كه متكثرات و مختلفات ميباشند يك جهت وحدتي تحقق داشته باشد، كه از جهتي ارتباط با وحدت كل و از جهتي تناسب با عالم كثرت داشته باشد و اين امر فقط در عالم نفس متحقق است و اين كار هر موجودي نيست، بلكه فقط نفوس پيامبر و اهل بيت هستند كه ميتوانند اين مهم را به عهده گيرند. پس اگر نفوس پيامبر نبود، جهت وحدت عالم تحقق نمييافت و آن گاه كثرات هم تحقق نمييافت. (المسعودي، 1384: 334)
درباره ديگر انبيا و پيامبران الهي نيز، قرآن با تعبير برگزيده شدن در جهانيان از آنها ياد ميكند.6 كه اين برگزيدن، ممكن است هم از نظر تكويني و هم از نظر تشريعي باشد؛ يعني خداوند آفرينش آنها را از آغاز، آفرينش ممتازي قرار داده است. (مكارم شيرازي، 1368: 389)
همچنين افراد ديگري هستند كه اگرچه از چهارده معصوم به شمار نميروند و در زمره انبيا الهي نيستند، اما جايگاه بلندي دارند، عصمت از گناه داشتند و به لحاظ گفتار و كردار مانند معصوم عمل كردند و به اصطلاح به آنها، «تالي تلو معصوم» گفته ميشود. البته در اين نوشتار با توجه به موضوع مورد بحث منظور از تالي تلو معصوم، افرادي چون حضرت ابوالفضل عليه السلام ، حضرت زينب عليها السلام ، حضرت علي اكبر عليه السلام ، حضرت معصومه عليها السلام و ... هستند كه در تاريخ اسلام، جايگاه بلند و وارستهشان همواره يادآوري و ثبت شده است. سجاياي والاي نفساني: فات، كمالات پر ارج انساني و الهي، نقش بسيار حساس و حياتي آنان تا جايي است كه انديشه ما قدرت درك عميق و دقيق آن را ندارد و از ذات مقام و سجاياشان جز باري تعالي و حضرات معصومان عليهم السلام كسي آگاه نيست.
در ادامه نوشتار، نگارنده گرچه به يقين توانايي وصف اين بزرگواران را نخواهد داشت نخواهد بود و حق مطلب ادا نخواهد شد؛ اما به منظور آشنايي و يادآوري هر چند سطحي جايگاه و اهميت اين بزرگواران به پارهاي موارد مهم و اساسي اشاره ميشود.
براي نمونه، در زيارت حضرت ابوالفضل عليه السلام بزرگترين و والاترين مقام بندگان خاص و اولياي الهي را به آن حضرت نسبت ميدهيم؛ يعني «عبد صالح» كه پروردگار براي عظمت مقام انبياي عظام و حتي رسول گرامي اسلام، آنان را به اين مرتبت عظيم معرفي كرده است.
امام سجاد عليه السلام در ترسيم جايگاه حضرت ابوالفضل عليه السلام ميفرمايند: «عمويم عباس عليه السلام نزد خداوند مقامي دارد كه روز قيامت، همه شهيدان به آن غبطه ميخورند و رشك ميبرند. (مجلسي، 1403: 298) يا فارغ از مباحث مربوط به معنويت، عبادت، اخلاق و ... حضرت زينب عليها السلام ؛ كه سخن در اين باره بسيار فراوان است، امام سجاد عليه السلام ، حضرت زينب عليها السلام را فردي معرفي ميكند كه علم خود را در مكتب و مدرسهاي نياموخته و از دانشمندي فرانگرفته است.7 (مجلسي، 1403: 64) و به اين شكل دانش حضرت زينب عليها السلام از دسته علوم معصومان عليهم السلام ؛ يعني علم لدني شمرده ميشود كه از مجراي غيب به قلب مقدس حضرت نازل ميشده است.
و همچنين است مقام حضرت علي اكبر عليه السلام كه ازحيث آفرينش، خلق و خو و منطق شبيهترين مردم به رسول اكرم صلي الله عليه و آله بوده است و يا حضرت معصومه عليها السلام كه علمش لدني و زيارتش برابر با قرار گرفتن در بهشت شمرده ميشود كه براي توصيف و روايت ويژگيهاي اين بزرگواران فرصتي نيست.
پرداختن به جايگاه اين الگوهاي كامل به اين اختصار، فقط بدين دليل است كه بايد نگاهمان به معصومان غير از نگاهي باشد كه به ديگران داريم. اينان قابل قياس و همتراز با ديگران نيستند. همچنانكه امير مؤمنان علي عليه السلام در خطبهاي به مردم فرمودند: «هيچ كس از اين امت با آل محمد قابل قياس نيست».8 (1379: 44)
در اين بستر، به دو موضوع فتواهاي فقيهان پرداخته شده و در قالب استفتا، آمده است: الف: در مورد تصاوير و عكس ب: در مورد فيلم و تصويرگري
پرسش: تهيه و فروش تصاوير منسوب به ائمه معصومان عليهم السلام و نصب آنها در مراكز دولتي چه حكمي دارد؟
آيت الله خامنهاي: اين كار فينفسه از نظر شرعي اشكال ندارد؛ به شرط اينكه مشتمل بر اموري كه از نظر عرف، اهانت و بياحترامي محسوب ميشود؛ نبوده و با شأن آن بزرگواران منافات نداشته باشد. (1380: 38)
پرسش: نصب عكسهاي منسوب به ائمه معصومان عليهم السلام كه چاپ و منتشر ميشود، در حسينيهها و هيئتهاي عزاداري چگونه است؟
آيت الله فاضل: مانعي ندارد، هر چند انتساب آنها به معصومان عليهم السلام اعتباري ندارد.
آيت الله سيستاني: اگر مشتمل بر هتك نباشد، اشكال ندارد.
آيت الله تبريزي: اگر مقصود اين است كه تذكر و يادآوري آن بزرگواران باشد، مانعي ندارد ولي اگر معتقد باشد كه اين عكسهاي واقعي ائمه عليهم السلام است، اين عقيده صحيح نيست و خطا است. (محمودي، 1380: 105)
آيت الله مكارم: چنانچه تصاوير نامناسبي نباشد و نسبت قطعي به آن بزرگواران ندهند، اشكالي ندارد. (1388: 28)
عكسهايي كه در مورد ائمه و امامان عليه السلام ميكشند، چه حكمي دارد؟
آيت الله نوري: اين عكسها و نقاشيها درست نيست و اصلي ندارد. (1388: 165)
با توجه به آنچه گفته شد، ملاك جواز و عدم جواز رسم تصاوير معصومان عليهم السلام و تالي تلو آنها را ميتوان از دو منظر با دو ملاك بررسي كرد: 1. جايگاه و منزلت معصومان عليهم السلام 2 . مخاطب
ترسيم عكس چهره افراد مقدس، از نظر فقهاي بزرگوار، از سويي به جايگاه و قداست اين بزرگواران برميگردد كه به نوعي فرستنده را هدف قرار ميدهد. اگر اهانتي به مقام برجسته اين افراد صورت نگيرد و عكس به تصوير كشيده شده، توانسته باشد ابهت و چهره والاي الهي آنان را به ظهور رسانده و روايت كرده باشد، جايز است و البته ملاك تشخيص اين مسئله برعهده عرف متشرعه است كه واجد قدرت تميز و تشخيص هستند.
جدا از اين ملاك، ملاك دومي وجود دارد و آن مخاطب است؛ نوع برخورد مخاطب با تصوير و خوانش آن نيز بايد داراي شرايطي باشد. در مرحله اول بيننده بايد به اين شبهه كه آيا اين تصاوير، تصاوير واقعي معصومان عليهم السلام هستند، چنين بنگرد كه تصوير پيشروي او واقعيت ندارد؛ به عبارت ديگر، با اين گونه عكسها و تصاوير به نوعي برخورد نكند كه گويا چهره واقعي اين بزرگواران است كه در طول تاريخ به تصوير كشيده شده و در طي اعصار به دست آنها رسيده است و سرانجام به مانند يك سند مستند و مقدس با آن برخورد كند و روبهرو شود! همچنان كه در فتاواي آيات عظام تبريزي، نوري و مكارم به اين ملاك تصريح شده است.
ب: احكام مربوط به نمايش چهرههاي معصومان عليهم السلام و تالي تلو آنها در فيلمها در بررسيهاي انجام شده و استفتائاتي كه از محضرشان شده، نظر برخي از علما، پيرامون مسئله شمايلنگاري و تصويرگري چهرههاي مقدس به دست آمده است كه از منظرتان ميگذرد.
پرسش: براي آنكه مقام معنوي و شئون ائمه و پيامبران محفوظ بماند، در ساختن فيلم زندگي آنان چه نكات و ضوابطي لازم است رعايت شود؟
ايت الله بهجت رحمه الله : بايد عمل به هيچ وجه حرام نباشد و دلالت بر خلاف واقع ـ كه به منزله دروغ است ـ نداشته باشد و اهانت به مقام شامخ معصومان نزد متشرعه نباشد. (220: 1428)
آيت الله جوادي آملي: در مورد نمايش چهره معصومان عليه السلام ميفرمايند: نمايش چهره معصومان در افرادي كه نماز نميخوانند يا روزه نميگيرند، هتك است، اما اگر اهل روزه و نماز باشند، نشان دادن چهره هيچ منعي ندارد. اگر از بازي و سرگرمي فقط به هنر برسيم، آنگاه نشان دادن صورتها، هيچ منعي ندارد. هنرمند واقعي نيز، هنرمندي است كه توانايي درك سخن وحي را داشته باشد و به عالم حس بياورد و البته ما هنرمندي نداشتيم كه بتواند مفاهيم وحي را از مرحله شهود به عقل و عقل را به مرحله خيال بياورد و خيال را حسي كند. يك هنرمند بايد وحي را خوب بشناسد. مشهود را از دانايي صحيح به معقول تبديل كند و بعد معقول را متخيل و متخيل را محسوس كند تا قابل عرضه باشد كه در غير اين صورت علمي نيست. (جوادي آملي، 1390)
پرسش: ما تصميم به ساخت يك فيلم داستاني و حماسي گرفتهايم كه حادثه جاويد كربلا را ترسيم كرده و اهداف بزرگي را كه امام حسين عليه السلام به خاطر آنها به شهادت رسيد، بيان كند. با توجه به اينكه شخصيت امام حسين عليه السلام دراين فيلم به صورت فردي عادل و قابل رؤيت با چشم نشان داده نشده؛ بلكه در همه مراحل فيلمبرداري، توليد و نورپردازي به صورت شخصيتي نوراني نشان داده شده است، آيا ساخت اين فيلم و نشان دادن شخصيت امام حسين عليه السلام با اين كيفيت جايز است؟
آيت الله خامنهاي: اگر فيلم بر اساس منابع مستند و با حفظ قداست موضوع و مراعات مقام و منزلت والاي امام و اصحاب و اهل بيت عليهم السلام ساخته شده، اشكال ندارد؛ ولي چون حفظ قداست موضوع چنانكه شايسته آن است و حفظ حرمت امام و اصحاب او بسيار مشكل است، بنابراين بايد در اين زمينه احتياط شود.
پرسش: نمايش دادن چهره كامل انبيا الهي، رسول اكرم صلي الله عليه و آله ، حضرت زهرا عليها السلام ، ائمه اطهار عليهم السلام و افرادي كه درجايگاه معصوم قرار دارند، مانند حضرت ابوالفضل عليه السلام ، حضرت علي اكبر عليه السلام ، حضرت زينب عليها السلام و مانند آنها در فيلم در حالات زير چه حكمي دارد؟
1. نمايش دادن چهره كامل همراه با گريم، به گونهاي كه تماشاگر با كمي دقت، مصنوعي بودن آن را بفهمد.
2. نمايش دادن چهره كامل بدون هيچگونه تغيير در چهرهپردازي؟
3. استفاده از اشخاصي كه در تمام مدت بازيگري خود، فقط نقش معصومان و نقشهاي مثبت را بازي ميكنند.
آيت الله صافي: به طور كلي نشان دادن چهره انبيا و رسول اكرم صلي الله عليه و آله ، و حضرات ائمه معصومان و ساير اهل بيت، چون در معرض اهانت و تحريف بعضي حقايق است، خودداري از آن اولي است و اگر هتك حرمت باشد، جايز نيست.
نشان دادن چهره حضرت زهرا عليها السلام ، اهانت به آن حضرت است و بايد ترك شود و نشان دادن چهره پيامبر و ائمه عليهم السلام چون حاكي از چهره واقعي آن بزرگواران نيست و به اختلاف كساني كه خود را شبيه ايشان مينمايند چهرههاي گوناگون كه بسا برخي از آنها نامناسب است، ارائه ميشود و اشخاصي كه در نقش شبيه آنها عمل ميكنند، گاه در بين مردم اعتبار اخلاقي ندارند و حتي ممكن است اشخاصي باشند كه سوابق خوبي در جامعه ندارد و خلاصه به جهات متعدد، موجب اهانت و تحريف بعضي حقايق ميشود، لذا مورد تجويز نيست. (1385: 139)
آيت الله مكارم: نشان دادن چهره كامل معصومان و بزرگان اسلام كه تالي تلو آنها هستند، در هر صورت شرعاً اشكال دارد هر چند در بعضي موارد اشكالش شديدتر و در بعضي موارد كمتر است، زيرا اولاً در عرف عمومي جامعه نوعي اهانت محسوب ميشود و ثانياً هيچ اطميناني نيست كه چنين افرادي فردا در چه نقشي بازي ميكنند و يا چه اعمالي در زندگي روزمره خود مرتكب ميشوند كه همان مايه اعتراض مردم ميشود و از اين گذشته اصراري براي اين موضوع نبايد داشت؛ زيرا ضرورتي ندارد و اين بسا نشان دادن چهره در هالهاي از نور بر ابهت آنها بيفزايد.
آيت الله نوري: در فرض سؤال همه موارد ذكر شده اشكال دارد، زيرا حضرات ائمه اطهار عليهم السلام و همچنين انبيا عليهم السلام داراي مزايايي هستند كه هيچ فيلمي قدرت تصوير آنها را ندارد و اين دستگاهها فقط در اجسام و تجسم كارايي دارند و امتياز و شخصيت آنها با همان مزايا است كه ذكر شد.
آيت الله وحيد: در فرض سؤال، هيچ كدام جايز نيست.1
به نظر ميرسد در مرحله نخست نميتوان گفت نمايش چهرههاي برجسته و معصوم از نظر فقه شيعه امري حرام باشد؛ به عبارت ديگر نشان دادن چهره اين گونه افراد في نفسه مشكلي ندارد، اگر زيرمجموعه ديگر كارهاي حرام قرار نگيرد.
به راستي نكته اصلي كه با توجه و بررسي عميق در فتاواي فقها استنتاج ميشود، وجود نوعي نگاه احترام به شخصيت والا و بيبديل اين انوار الهي است كه واسطه فيض ميان زمين و آسمان و حجتهاي خداوند در زمين هستند و همين مسئله اين موضوع را هم در بخش استاتيك شمايلنگاري و تصويرگري و هم در بخش ديناميك آن همواره به چالش كشيده است. ولي آنچه سبب حرمت شمايلنگاري و تصويرگري چهره معصومان عليهم السلام و تالي تلو آنها در فيلمها و سريالها ميشود، وجود برخي عناوين محرمه است كه خواسته يا ناخواسته در موضوع دخالت دارند؛ چه بسا كه براي نقاشي و تصويرگري در بعد ايستا يعني تجسم بدون حركت و نداشتن رفتار، شايد چنين حرمتي متصور نباشد، البته بدان شرط كه با منابع و مضامين و ملاكهاي اصيل شيعي هماهنگ باشد و باعث هتك حرمت به مقدسات نشود!
از آنجا كه در سطح تصويرگري پويا، قرار است شخصيت دروني اين بزرگان روايت شود و اين نكته در بخش دروني و بيروني نيز بازتاب يابد، بنابراين ديگر عناوين محرمه نمود مييابد كه در سه سطح «جايگاه معصومان عليهم السلام »، «مخاطب» و «بازيگران» مطرح ميشود. اما آنچه در اينجا بحث تصويرگري چهرههاي مقدس به صورت پويا را تبديل به يك مسئله فقهي مستحدثه ميسازد و باعث جدايي آن از احكام مربوط به عكس ميشود علاوه بر قداست، موضوع بازيگران و مخاطب است كه در ادامه به آن اشاره خواهد شد.
1. معصومان عليهم السلام و تالي تلو آنها در جامعه ديني ما ـ با توجه به جايگاه و منزلتي كه يادشده نزد مخاطب مقدس هستند و مردم، اين ذاتهاي مقدس را بسيار احترام ميكنند. قائل هستند. ازاينرو، ادب و تربيت ديني، چنين كاري را برنمي تابد و خلاف آداب و عرف متشرعه شمرده ميشود.
همچنين انجام چنين عملي در عرف جامعه، نوعي اهانت است و اين كار از نظر مردم باايمان، آگاه و متدين مشكل آفرين است. (مكارم1383: 598) يعني ملاك تشخيص همان عرف مؤمن و متشرعه با قوه تشخيص است.چرا كه امري فراتر از محسوس، نازل و عادي جلوه داده ميشود و در رديف موجودات و انسانهاي ديگر، پاييين ميآيد.
2. نمايش چهرههاي مقدس سبب سازگاري مصداق با بازيگر صالح يا مفسد ميشود؛ يعني نخست بازيگري كه در نقش افراد معصوم و تالي تلو آنها بازي ميكند، معلوم نيست در آينده در چه نقشهايي ظاهر ميشود كه چه بسا مبتذل نيز باشد. دوم اينكه اگر فرض كنيم كه در آينده نيز چنين بازيگري فقط در نقش معصومان عليهم السلام ظاهر خواهد شد، اما بيشك همه معتقد هستيم كه بازيگر مقدس نيست و به حكم قرار گرفتن در جايگاه يك انسان معمولي و فاقد عصمت، اشتباهها و گناهاني هر چند كوچك در زندگي معمولي خود انجام ميدهد. در نتيجه چنين فردي علاوه بر اينكه قادر نخواهد بود كمالات ائمه و معصومان را منعكس سازد و بر زندگي مخاطبان خود تأثيرگذار باشد، مصداقي ديگر از توهين و هتك حرمت نيز شمرده ميشود و با اعتراض عرف متدين و متشرع روبهرو خواهد شد.
3. يكي ديگر از ملاكها و عناوين محرمه كه هم موجب توهين به مقام اين بزرگواران و تالي فاسد ميشود و هم بر مورد بالا مهر تأييد مينهد، بحث تداعي براي مخاطب است. اگر يك پژوهش ميداني كوچك پيرامون شخصيتهاي برجستهاي كه زندگي آنها به تصوير كشيده شده است، مانند حضرت مريم عليها السلام ، حضرت يعقوب عليه السلام ، حضرت ابراهيم عليه السلام و ... انجام شود، نزديك به بيشتر مخاطبان اگر در فيلمها و تصوير بعدي، بازيگر جايگزين همين افراد را در نقشهاي ديگر و چه بسا نقشهاي ناپسند مشاهده كنند، به سرعت شخصيت تجسميافته اين بزرگان در ذهن شان يادآوري و تكرار ميشود و حتي ممكن است بازيگر را با نام همان امام يا پيامبر و ... خطاب كنند! مسلم است اين نكته با شخصيت قدسي و آسماني اين افراد در تضاد است.
البته در اين ميان شايد عدهاي مسئله تداعي را نپذيرند و معتقد به قدرت فهم و شعور فوق العاده مخاطب باشند. به اين معني كه مخاطب ميداند كه بازيگر در حالي بازي كردن است و چون بازيگري يك شغل و حرفه براي او تعريف شده است، ممكن است چند روز آينده نقشي ديگر در تضاد با نقشهاي مقدس بازي كند و اين مسئله امري اجتنابناپذير و پذيرفتني است؛ اما پرسش اصلي اينجاست كه آيا با پذيرش فرض مذكور، روايت زندگي كساني كه براي هدايت انسانها خلق شدهاند، براي تغيير زندگي دنيوي انسانها و تعالي آنها، مؤثر خواهد بود؟ آيا فيلم با صرف هزينههاي گزاف به اهداف نهايي خود و شكلدهي مثبت و راهبردي به جامعه دست خواهد يافت؟ يا صرفا تمركز بر اساس كميت و يك دور باطل است؟!
4. همچنين در راستاي سازگاري مصداق با بازيگر، امكان سوء استفاده بازيگر با بازي در نقش اين افراد، ترويج خرافات و يا حتي تقديس بازيگر با اين ويژگيها از سوي مخاطب وجود خواهد داشت.
5. سرانجام از آنجا كه در فقه، مقدمه حرام، حرام است و به تصوير كشيدن چهرههاي معصومان عليهم السلام و تالي تلو آنها به صورت پويا، مقدمهاي براي ايجاد مفسده، فساد و تالي فاسد كه مواردي از آنها ذكر شد، ميشود؛ بنابراين شمايلنگاري و تصويرگري چهرههاي اين افراد با مشكل روبهرو است.
6. سخن آخر اينكه بهتر است امور ملكوتي را با سادهسازي، مبتذل و دنيوي نسازيم و امر فراتر از محسوس را نازل و عادي جلوه ندهيم و مهمتر از همه اينكه براي جذابيت بيشتر داستان، عظمت اين بزرگواران را پايين نياوريم و مقام و شأن الگوهاي اخلاق و دين را با يك نگاه عامهپسند گره نزنيم.
به نظر ميرسد بهترين راهحل براي نشان دادن چهره معصومان عليهم السلام و تالي تلو آنها، به مانند انوار الهي، نمايش آنها در هالهاي از نور باشد. همچنان كه فقيه عاليقدر آيت الله مكارم به آن تصريح داشتند.
لطفاً براي مشاهده عكس ها به فايل پي دي اف مراجعه كنيد
قرآن كريم
آخوندي، مريم. 1386. «سيماي رسانهاي زن، فرصتها و چالشهاي فرارو». روزنامه كيهان. شماره 18842.
انصاري، مرتضي. 1415 ق. المكاسب المحرمه.كنگره جهاني بزرگداشت شيخ انصاري.
بهجت، محمدتقي. 1428 ق. استفتائات. قم: دفتر حضرت آيت الله بهجت.
جوادي آملي، عبدالله. 1374. تفسير موضوعي قرآن مجيد. قم: رجاء.
خامنهاي، سيد علي. 1380. اجوبه الاستفتائات. تهران: بين المللي الهدي.
دالگرن، پيتر. 1380. تلويزيون و گستره عمومي. ترجمه: مهدي شفقتي. تهران: سروش.
دشتي، محمد. 1379. نهجالبلاغه. قم، نشر الهادي، چاپ ششم.
صافي، لطف الله. 1385. جامع الاحكام. قم: دفتر نشر اثار حضرت آيت الله صافي گلپايگاني.
مجلسي، محمدباقر. 1403 ق. بحارالانوار. بيروت: دارالاحياء التراث العربي. جلد 44 و 45.
محمودي، سيد محسن. 1388. مسائل جديد از ديدگاه علما و مراجع تقليد. قم: انتشارات علمي فرهنگي صاحب الزمان عج الله تعالی فرجه الشریف
مسعودي، محمد فاضل. 1384. الاسرار الفاطميه. تهران: طليعه نور.
مصباح، محمدتقي. 1385. آموزش عقايد. تهران: امير كبير.
مكارم شيرازي، ناصر. 1367. تفسير نمونه. قم: نشر دارالكتب الاسلاميه.
مكارم شيرازي، ناصر. 1383. استفتائات جديد. قم: مدرسه الامام علي ابن ابي طالب.
مكارم شيرازي، ناصر. 1388. مسائل كثيرالابتلاء. قم.
النمازي الشاهرودي. 1366. مستدرك سفينه البحار. تهران: بنياد بعثت. جلد سوم.
نوري، حسين. 1388. هزار و يك مسئله فقهي. قم: مؤسسه مهدي موعود. جلد دوم.
ديدگاههاي آيت الله جوادي آملي درباره بازسازي چهره معصومان در تلويزيون. شهريور1390. به آدرس: Soroush press.ir
ديدگاه متفاوت آيت الله جوادي آملي درباره نشان دادن صورت ائمه در فيلمها. شهريور 1390. به آدرس: Hamshahrionline.ir تاريخ بازيابي: