سعيد طاوسي مسرور*
چكيده
مجموعه تلويزيوني ولايت عشق ذهنيت بسياري از ايرانيان از طيفهاي گوناگون درباره امام رضا عليه السلام را شكل داده است. ازاينرو، نقد آن از جنبههاي مختلف فني و محتوايي ضرورت مييابد. از آنجا كه سبك زندگي از موضوعهايي است كه امروزه پژوهشگران حوزههاي مختلف علوم انساني، بسيار به آن توجه كردهاند، در اين نوشتار به نقد محتوايي اين مجموعه تلويزيوني، از منظر بازنمايي سبك زندگي رضوي پرداخته شده است. اين كار از آن جهت ضرورت دارد كه آشنايي بيشتر مردم با سيره امام رضا عليه السلام ، از اهداف اصلي اين مجموعه تلويزيوني بوده است. براي نشان دادن سيره امام بايد «چگونه زيستن» آن حضرت را به تصوير كشيد و اين همان بازنمايي سبك زندگي رضوي است. سبك زندگي رضوي، در سه محور سيره فردي (در نسبت خود)، سيره اجتماعي (در نسبت ديگران) و سيره عبادي (در نسبت خداوند) قابل تبيين است كه در اين نقد به هر سه محور پرداخته شده است.
كليدواژگان: امام رضا عليه السلام ، مجموعه تلويزيوني ولايت عشق، سبك زندگي رضوي، سيره فردي، سيره اجتماعي، سيره عبادي.
مجموعه تلويزيوني ولايت عشق كه نخستين بار حدود سيزده سال پيش از شبكه يك سيماي جمهوري اسلامي ايران پخش شد، به سبب جاذبه بالاي تصوير در قياس با متن (منثور يا منظوم) و صوت (سخنراني، سرود) ذهنيت بسياري از ايرانيان از طيفهاي گوناگون درباره امام رضا عليه السلام را شكل داده و در شكلگيري درك جمعي و فهم كنوني ما از تاريخ و سيره امام رضا عليه السلام نقش جدي داشته است. ازاينرو، نقد محتوايي آن ضرورت مييابد.
براي نشان دادن سيره امام بايد «چگونه زيستن» آن حضرت را به تصوير كشيد و اين همان بازنمايي سبك زندگي رضوي است؛ زيرا سبك زندگي در نگاه اسلامي، «مؤمنانه زيستن در همه عرصهها و شئون زندگي» است. (مصباح يزدي، 1392: 5) ازاينرو، از «چگونه زيستن» امام رضا عليه السلام ميتوان تعبير به سبك زندگي رضوي كرد. در يك تقسيمبندي، سبك زندگي رضوي در سه محور سيره فردي، سيره اجتماعي و سيره عبادي قابل تبيين است. (پوراميني، 1391: 5 ـ 7، 17 ـ 19)1 در اين نوشتار بر همين اساس به نقد محتوايي مجموعه تلويزيوني ولايت عشق، از ديدگاه بازنمايي سبك زندگي رضوي در سه محور يادشده خواهيم پرداخت.
در ارزيابي كلي درباره محتواي ارائه شده در اين مجموعه، اشكالهاي تاريخي متعددي وجود دارد، (ميرخندان، 1392) اما از نظر انطباق با منابع تاريخي و روايي، در قياس با برخي از ديگر آثار تاريخي سينما يا تلويزيون، پذيرفتنيتر است، به ويژه در آنچه كه مستقيماً به شخص امام رضا عليه السلام مربوط ميشود. با وجود كتاب عيون اخبار الرضا عليه السلام از شيخ صدوق كه به طور اختصاصي درباره تاريخ و سيره امام رضا عليه السلام نوشته شده و بيشتر بودن اطلاعات تاريخي درباره آن حضرت در قياس با برخي امامان معصوم عليهم السلام ، مانند امام مجتبي عليه السلام و امام سجاد عليه السلام و نيز حجم قابل توجه پژوهشهاي انجام شده درباره امام رضا عليه السلام ، كار نويسندگي اين سريال نسبت به برخي سريالهاي تاريخي، مانند تنهاترين سردار يا مختارنامه، راحتتر بوده و حتي برخي ديالوگهاي فيلم، به ويژه بيانات امام رضا عليه السلام ، مستقيماًً و با كمترين تغيير يا بدون تغيير از منبع تاريخي يا روايات، بهويژه از همان كتاب شيخ صدوق استخراج شده است. مانند سكانس مهم و اثرگذار مناظرات امام رضا عليه السلام با عالمان ديگر ملل1 يا مقايسه آن حضرت درباره پذيرفتن ولايتعهدي مأمون با رفتار حضرت يوسف عليه السلام در دربار عزيز مصر2 ازاينرو، محتواي اين مجموعه از سوي برخي مراجع عظام تقليد، مانند آيتالله العظمي مكارم شيرازي تأييد شد. (فخيمزاده، 1391)
اين مجموعه ميتوانست با بهرهگيري مستمر از يك ناظر و نه صرفاً يك مشاور آشنا به تاريخ و سيره معصومان عليهم السلام و آموزههاي مكتب اهل بيت عليهم السلام و نيز آگاه از ويژگيهاي رسانه در كنار كارگردان و صرف وقت بيشتر در مرحله تحقيق و نگارش، تصويري بهتر و منسجمتر از شيوه رهبري شيعه به وسيله امام رضا عليه السلام و سيره سياسي، اجتماعي، علمي و فرهنگي آن حضرت و سبك زندگي رضوي ارائه كند. مهدي فخيمزاده در نگارش متن متحمل زحمات فراوان شده و افزون بر بيست و چند جلد كتاب، مانند تاريخ يعقوبي، زندگي سياسي امام رضا عليه السلام ، نوشته علامه جعفر مرتضي عاملي و راويان امام رضا عليه السلام ، نوشته شيخ عزيزالله عطاردي را خوانده است (فخيمزاده، 1389) و از راهنمايي برخي مشاوران تاريخي ـ مذهبي، مانند استاد فقيد سيد جعفر شهيدي، استاد صادق آيينهوند و حجتالاسلام دكتر رسول جعفريان بهرهمند بوده است، ولي به ظاهر خطهاي اصلي مطالعه ايشان بيشتر درباره فضاي آن دوران و كليات تاريخ امام رضا عليه السلام و رويدادهاي مهم مرتبط با ايشان بوده است. در چنين مجموعهاي بايد افزون بر نويسنده فيلمنامه، فردي كارشناس با نگاهي جامع، سيره امام را در جنبههاي گوناگون، تبيين و در اختيار نويسنده فيلمنامه قرار دهد تا فيلم در نشان دادن «چگونه زيستن» امام يا به تعبير ديگر سبك زندگي رضوي موفق باشد. به علاوه در اين سريال به ادعاي كارگردان به جهت دراماتيك ساختن كار، تقريباً از حدود نيمي از دوران امامت امام (از آغاز امامت در سال 183 تا سال 193 قمري كه مرگ هارون الرشيد رخ داد) كه همزمان با اقامت امام در مدينه در دوره خلافت هارون است، صرف نظر شده و اين مسئله سبب شده معرفي ناقصي از امام رضا عليه السلام به مخاطب صورت بگيرد. ازاينرو، مقاطع ارائه شده از زندگاني امام رضا عليه السلام توازن ندارد و بيشتر بر دوران اقامت ايشان در مرو، ولايتعهدي و شهادت آن حضرت، تمركز و علاوه بر حذف دوران امامت امام در مدينه، از سفر آن حضرت به ايران نيز تصويري ناقص ارائه شده است. اين در حالي است كه مسائلي همچون رقابت و جنگ امين و مأمون براي خلافت و نبرد طاهر بن حسين، سردار مأمون و علي بن عيسي بن ماهان، سردار امين و سرانجام فتح بغداد و قتل امين كه براي روايت زندگاني امام هشتم عليه السلام بايد بيان شود، اما در حد حاشيه، زمان فراواني را به خود اختصاص داده و حاشيه جاي متن را گرفته است. اين وضعيت درباره برخي شخصيتهاي فرعي هم صدق ميكند كه بيش از حد به آنان پرداخته شده است؛ يعني نبود توازن در پرداخت به شخصيتها نيز ديده ميشود. ازاينرو، طبيعي است با تأكيد بيش از حد بر دراماتيك بودن اثر و اصل قرار دادن رويدادهاي سياسي مانند جنگها و پرداختن به انبوه شخصيتهاي فرعي يا گاهي خيالي و ساختگي، ديگر چندان جايي براي نمايش سيره امام و نشان دادن سبك زندگي رضوي به مخاطب نميماند. بنابر گفته كارگردان، مجموعه 30 قسمتي ولايت عشق، اينگونه تقسيمبندي شده است: دوازده قسمت درباره مرگ هارون، جنگ دو برادر و خلافت مأمون؛ پانزده قسمت درباره ضرورت ولايتعهدي امام رضا عليه السلام ، هجرت و سفر امام و بررسي عمل تاكتيكي امام و سه قسمت درباره حركت مأمون به سوي بغداد و شهادت حضرت رضا عليه السلام . (ميرخندان، 1392) در همين تقسيمبندي ميتوان بيتوجهي به سبك زندگي رضوي را ديد چنانكه در كل لوح فشرده چهارم، اساساً امام رضا عليه السلام براي دقايقي كوتاه و حتي در حد چند ثانيه هم حضور ندارد.
در جهت تقويت شخصيتهاي فرعي ميبينيم كه ظاهراً براي جذب مخاطب به سبك هاليوودي، نقش زنان بيش از حد در سريال پررنگ شده، به ويژه نقشهاي مربوط به خانمها لادن طباطبايي و مريلا زارعي، كه حتي بارها در سريال شاهد سواركاري آنان هستيم. فخيمزاده در گفتوگويي در اين باره گفته است: «گفتيم كه از شما هنرنمايي نميخواهيم. ما كسي را ميخواهيم كه بتواند اسبسواري كند و حركات نمايشي انجام دهد»، (ميرخندان، 1392) اما اينكه زنان در آن دوران در ميدان جنگ، سوار بر اسب، در درگيري با سربازان حكومتي شركت كنند و به راحتي، كارهايي انجام دهند كه حتي از برخي مردان برنيايد، 3 نه تنها مايه شگفتي است، بلكه اساساً به اين جذابيتهاي كاذب ناسازگار با سبك زندگي رضوي نيازي نيست؛ زيرا صرف پرداختن به موضوع امام رضا عليه السلام براي مخاطب ايراني وشيعه آنقدر جذاب است كه اگر آن را خوشساخت و با كيفيت بالاي فني ارائه كنيم، به اين گونه تقليدها از هاليوود و باليوود نياز نباشد.
صبر از ويژگيهاي امام رضا عليه السلام است. آن حضرت شكيبايي را از ويژگيهاي اصلي مؤمن و از نشانههاي دستيابي به حقيقت ايمان ميدانند. (كليني، 1365: ج 2: 241 ـ 242؛ ابن شعبه حراني، 1404: 446) ولايت عشق در بازنمايي اين صفت امام، موفق عمل كرده و علاوه بر نشان دادن بردباري امام در برابر رنجهاي ولايتعهدي اجباري، 1 در بيانات امام پس از رسميت يافتن ولايتعهدي، آن حضرت، صبر را از صفات امامان پيش از خود برميشمرد.2
آراستگي و اهميت دادن به نظافت، از ديگر مظاهر سيره فردي آن حضرت است (پوراميني، 1391: 67 ـ 69) چنان كه از آن حضرت نقل شده كه پاكيزگي از اخلاق انبياست. (ابن شعبه حراني، 1404: 442) به نظر ميرسد انتخاب جامه سپيد و تميز در انتقال اين صفات امام به مخاطب، اثرگذار بوده است. در اين مجموعه امام را ميبينيم كه لباسي ساده، اما آراسته و تميز دارند و نعلينهاي سادهاي به پا كردند يا اگر با پاي برهنه هستند، پاهايشان بسيار تميز است.3 البته بر خلاف آنچه در ولايت عشق ميبينيم، به ظاهر اين جامه سپيد لباس ايشان، در روز عيد فطر بوده است (خنجي اصفهاني، 1375: 237) و اين گونه نبوده كه امام فقط چنين جامهاي (رداي سپيد) بپوشند، بلكه مانند امامان پيش از خود (البته جز اميرالمؤمنين عليه السلام و امام حسن عليه السلام در هنگام خلافت كه به سبب قرار گرفتن در جايگاه حاكم به تأسي از رسول خدا صلي الله عليه و آله خود را در سطح پايينترين افراد جامعه قرار ميدادند) جامههاي زيبا و نو مانند جبه خز ميپوشيدند. (پوراميني، 1391: 75 ـ 76؛ جعفريان، 1391: 356 ـ 357) اين مسئله با سادهزيستي امام هيچ تناقضي ندارد و سادگي و بيتكلفي در سراسر زندگي امام جاري بود. آن حضرت جامه ارزان و خشن ميپوشيد اما در ديدار با مردم خود را ميآراست و لباس فاخر بر تن ميكرد. (پوراميني، 1391: 74 ـ 75؛ جعفريان، 1391: 576 ـ 577؛ ناجي، 1387: 77 - 79) در نگاهي كلي، ولايت عشق در بازنمايي سادهزيستي امام موفق بوده، اما از نكته پيشگفته صرف نظر كرده است.
نظر به محدوديت كارگردان در نشان دادن شخصيت امام رضا عليه السلام به صورت كامل، برخي ويژگيهاي فردي امام چندان امكان به تصوير كشيده شدن ندارد. صفات يادشده مواردي بود كه بيشتر امكان نمايش داشت و اين مجموعه در حد توان خود آنها را ارائه كرده است. انتخاب بازيگر نقش امام نيز مناسب بود؛ زيرا بلندقامتي ايشان باعث ميشود در لانگشاتها به خوبي ديده و حضورش احساس شود. حركتهاي آرام و باطمأنينه و صداي پخته، حرفهاي و پرطنين او كه مدتي طولاني از آن استفاده نشده بود، در خلق شخصيت وارستهاي همچون امام رضا عليه السلام بسيار كارساز بوده است. (سريالهاي تاريخ اسلام فخيمزاده، 1392)
از آنجا كه سيره اجتماعي امام بيشتر در تحليل ارتباط ايشان با ديگران قابل تبيين است، براي بازتاب سيره اجتماعي حضرت در سريال ولايت عشق بهتر بود ارتباط ايشان با برخي ياران اصلي و نزديك امام رضا عليه السلام مانند ابن ابيعمير، احمدبن ابينصر بزنطي، داوود رقي، زكريا بن آدم قمي، صفوان بن يحيي و فضل بن شاذان نيشابوري و برخي ديگر از اصحاب آن حضرت، مانند حسين بن سعيد اهوازي و برادرش حسن، داود بن سليمان غازي، ريان بن صلت و ياسر خادم و نيز دو امامزاده بزرگوار حضرت علي بن جعفر صادق عليه السلام (درباره وي عطاردي، 1373: 201 ـ 205) و حضرت عبدالعظيم حسني عليه السلام كه هر دو به محضر مبارك امام رضا عليه السلام مشرف شدند (طوسي، 1415: 359؛ عطاردي، 1373: 38 - 39) به تصوير كشيده شود، اما در اين زمينه نشاني در فيلم نميبينيم. در مقابل براي درك بهتر در اين مجموعه تلويزيوني، برخي شخصيتهاي فرعي يا گاهي خيالي و ساختگي، مانند علي بن عثمان (با بازي مهدي فخيمزاده) بسيار پررنگ شدهاند. چه نيكو بود پيام امام به شيعيانش كه آن را به حضرت عبدالعظيم آموختند، در مجموعه ولايت عشق ديده ميشد؛ زيرا اين پيام آموزههاي مهمي درباره رفتار اجتماعي دارد. (پوراميني، 1391: 94 ـ 95) البته در مقابل، برخي ياران آن حضرت، بسيار خوب و دقيق به تصوير كشيده شدهاند، مانند اباصلت هروي كه از ياران مخلص امام رضا عليه السلام و از تربيتشدگان آن حضرت بوده است (جعفريان، 1391: 571) كه در سريال هم شاهد چنين شخصيتي از او هستيم. گفتني است، اين نقش مهم با بازي خوب زندهياد غلامرضا طباطبايي ماندگار شده است. به علاوه ميشد در سريال بيش از اين به برخي برادران و خواهران امام رضا عليه السلام اشاره كرد، به ويژه به امثال سيد احمد يا حضرت معصومه عليها السلام و رابطه متقابل امام با آنان را به تصوير كشيد. البته در سكانسي، گروهي از برادران حضرت عليه السلام مانند زيد نزد ايشان ميآيند و درباره مبارزه با حكومت جور از ايشان سؤال ميكنند. اين سكانس از نظر نمايش دادن برخورد حكيمانه امام رضا عليه السلام با سؤال و اعتراض برخي برادرانش قابل توجه است. زيد معروف به زيد النار، از امام رضا عليه السلام تبعيت نداشت (صدوق، 1404: ج 2: 258 ـ 260) و بهتر بود در كنار نشان دادن وي، برخي از برادران نيك اعتقاد، فاضل و صالح امام مانند قاسم، اسماعيل، محمد عابد، حسين و حمزه، (عرفانمنش، 1388: 238 ـ 239، 245 ـ 249، 251 ـ 252، 284 ـ 294) به تصوير كشيده ميشد تا به مخاطب القا نشود كه غالب برادران آن حضرت، در خط ايشان نبودهاند.1
سفر امام رضا عليه السلام به ايران از ظرفيت بسيار بالاتري از آنچه در اين مجموعه ارائه شد، برخوردار است و ميشد از مراحل مختلف اين سفر و رويدادهاي مربوط به آن، بيشتر بهره برد و تصاوير و لحظات بديعي را پيش روي مخاطب قرار داد. براي نمونه، توجه حضرت به معيشت و اشتغال مردم در ماجراي تاريخي و مشهور عبور حضرت رضا عليه السلام از كوهسنگي و دعاي آن حضرت براي بركت دادن خداوند به اين كوه و سفارش حضرت به ساخت ديگهاي سنگي از اين كوه؛ همچنين بخشهايي از سريال كه مربوط به نيشابور است.2 در منابع تاريخي اخبار و گزارشهاي ديگري نيز مرتبط با اين شهر داريم كه با وجود محوريت اهل تسنن در نيشابور آن روزگار، اهميت بيشتري مييابد. (عرفان منش، 1389: 171 ـ 188) براي نمونه، امام در خانه فردي كه او را پسنده ناميدند (از آن جهت كه امام وي را پسنديد) درخت بادامي كاشت. (ناجي، 1387: 29)
احمد بن حنبل از ائمه اهل تسنن نيز از راويان از امام رضا عليه السلام بوده (طوسي، 1415: 351) و نشان دادن اين امر به شكل مناسب ميتوانست براي مخاطب جلوهاي از تقريب مذاهب اسلامي در سايه رعايت ادب اختلاف، به عنوان اصلي از سبك زندگي رضوي باشد. (ميرحسيني، 1392)
يكي از اصول برخورد امام رضا عليه السلام با مردم مهرباني است؛ چنان كه به آن حضرت امام رئوف ميگويند. (عقيقي بخشايشي، 1381: ج 10: 1379، 1388، 1389) از روايت مشهور آن حضرت اين است: «مهرباني با مردم نيمي از خرد است.» (ابن شعبه حراني، 1404: 443) آن حضرت با مردم كريمانه برخورد ميكرد و مردم به راحتي به حضور امام مشرف ميشدند و با آن حضرت سخن ميگفتند و نيازهايشان را بيان ميكردند. (پوراميني، 1391: 81 ـ 83) مجموعه تلويزيوني ولايت عشق در نشان دادن اين صفات امام موفق عمل كرده است. بارها ميبينيم امام رضا عليه السلام به روي مردم آغوش گشوده و به فكر آنان است. شاهد سر زدن امام به نيازمندان و دردمندان و همسفره شدن ايشان با فقير3 و نيز نشستن امام با مردم در بازار4 و حتي عيادت امام از پيرمردي مسيحي در حال احتضار هستيم.5 در كنار اينها امام رضا عليه السلام مروج فرهنگ احسان است (پوراميني، 1391: 83 ـ 85؛ ناجي، 1387: 77) چنان كه فضلالله بن روزبهان خنجي اصفهاني، از فضلاي اهل تسنن در دوره صفويه، آن بزرگوار را چنين وصف كرده است: «نيكوخصال، نيكوكار، نيكوسيرت. صاحب جود و مروت و نيكوكاري.» (خنجي اصفهاني، 1375: 223، 225) در ولايت عشق به خوبي شاهد اين صفات هستيم. براي نمونه، توصيه آن حضرت به انفاق، مراعات يتيمان و كمك به ازدواج جوانان6 و دادن پول براي عيادت از بيماران به يكي از اصحاب را ميبينيم.7
از اشكالات بازنمايي سيره اجتماعي امام ميتوان به اين مورد اشاره كرد: در صحنه دوم نخستين قسمت شاهد داستان محاكمه طاهره و دفاع ابن عقيل از او پس از مداخله حضرت رضا عليه السلام هستيم. اين قصه، تخيلي است و استناد تاريخي ندارد، اما به هر حال شاهد حضور و مداخله ناقص و نيمه كاره حضرت هستيم،8 در حالي كه سيره عملي ائمه اطهار عليهم السلام اينگونه بود كه هرگاه در مسئلهاي دخالت ميكردند، در مقام حل آن مسئله بودند، نه اينكه صرفاً حرفي بزنند و كنار بكشند و باقي كارها را به اصحاب و جماعت واگذارند. (ميرخندان، 1392)
نيايش يكي از مسائلي است كه در زندگي هشتمين امام همچون ديگر امامان شيعه بسيار حضور دارد. از امام رضا عليه السلام روايت شده كه همواره به اصحاب خود ميفرمودند: «بر شما باد به سلاح انبيا يعني دعا.» (كليني، 1365: ج 2: 468) مرحوم آيتالله العظمي سيد محمدباقر موحد ابطحي، ادعيه آن حضرت را در كتابي گرد آورده است. (موحد ابطحي، 1420: 15 ـ 113) بنا بر اين كتاب، در مناجاتهاي امام مضامين متعددي چون تحميد، تسبيح، شكر و ثنا و در ادعيه آن حضرت مضاميني چون طلب فرج، امن و ايمان، هدايت و ثابت قدم بودن بر آن، عافيت، شدائد، حاجات و دفع شر دشمنان و نيز ادعيهاي در زمان پذيرش اجباري ولايتعهدي ديده ميشود. با وجود اين، در مجموعه تلويزيوني ولايت عشق بسيار كم آن حضرت را در حال دعا ميبينيم. يكي از نمونههاي نادر دعاي آن حضرت پس از نماز باران است كه داراي متني كوتاه است و در ادامه اين سكانس فقط امام را ميبينيم كه دست به جانب آسمان بلند كرده است.1 آن متن كوتاه هم با ادعيهاي كه از آن حضرت براي استسقا (طلب باران) نقل شده، متفاوت است. (موحد ابطحي، 1420: 25، 83)
امام رضا عليه السلام مانند ديگر امامان عليه السلام در عبادت خداوند، نمونه و همواره به ياد خدا بودند و ذكر حق بر لبانشان جاري بود. (پوراميني، 1391: 27؛ شبراوي، 1423: 312) چنان كه بايد سيره عبادي آن حضرت، در مجموعه تلويزيوني ولايت عشق در برابر ديدگان مخاطب قرار نگرفته است. ممكن است توجيه كارگردان اين باشد كه نشان دادن امام در حال نماز يا ديگر مناسك براي مخاطب جذاب نيست و افتادن در دام كليشه است، اما ميتوان از ظرفيتهاي موجود بهترين استفاده را كرد و توجه امام به عبادت خدا را به مخاطب انتقال داد. براي نمونه، در همين مجموعه با نمايش بيانات امام، شاهد توصيه آن حضرت به عبادت خدا هستيم، 2 در حالي كه ميشد در اين مجموعه از اين گونه اشارات بيشتر استفاده كرد. وقتي امام رضا عليه السلام پيراهن خود را به دعبل خزاعي شاعر نامدار هديه دادند، به او فرمودند: «اين پيراهن را قدر بدان و خوب محافظت كن كه من در آن هزار شب و هر شبي هزار ركعت نماز خواندم و در آن هزار ختم قرآن به جاي آوردم.» (طوسي، 1414: 359) در مجموعه ولايت عشق، شاهد سكانس اهداي رداي امام رضا عليه السلام به دعبل هستيم، 3 اما چنين كلامي در آن وجود ندارد. نمونه ديگر، گزارش رجا بن ابيضحاك، از چگونگي عبادت امام رضا عليه السلام پس از نماز صبح است (پوراميني، 1391: 29 ـ 30) كه ميشد در قالب ديالوگي از رجاء (با بازي فتحعلي اويسي) در كار وارد شود. البته نشان دادن اين كه امام رضا عليه السلام در مناظره با عمران صابي براي اقامه نماز در اول وقت مناظره را قطع كردند در حالي كه عمران متمايل به قبول اسلام شده بود، 4 از محاسن اين مجموعه تلويزيوني است؛ زيرا بر مخاطب اثر ميگذارد و اهميت نماز اول وقت در ذهن او نقش ميبندد.
در يك ارزيابي كلي، نماز عيد فطر امام كه ناتمام ماند و به ويژه نماز باران، از صحنههاي موفق و ماندگار اين مجموعه است كه هم اثرگذاري معنوي خوبي بر مخاطب دارد و هم او را نسبت به نداشتن حسن نيت مأمون در ولايتعهدي امام رضا عليه السلام آگاه ميكند. هرچند صحنههاي اثرگذار رفتن امام براي نماز عيد، تحت تأثير ماجراي خيالي ترور نافرجام امام قرار گرفته است.5
در سيره عبادي ائمه اطهار عليهم السلام ، فرهنگ عزاداري براي اهل بيت عليهم السلام ، به ويژه امام حسين عليه السلام بسيار اهميت دارد. توجه امام رضا عليه السلام به ترويج اقامه عزاي اهل بيت عليهم السلام در ولايت عشق به خوبي نشان داده شده؛ زيرا دو بار شاهد مرثيهسرايي دعبل خزاعي و گريه امام رضا عليه السلام و ياران ايشان هستيم. به علاوه امام رداي خود را به دعبل هديه ميكنند و از او ميخواهند همواره بيانگر شرح مظلوميت اهل بيت عليهم السلام براي دوستداران اين خاندان باشد.6
افزون بر اين، امام در هنگام ترك مدينه خانواده خود را جمع كرد و از آنان خواست براي رفتن ايشان گريه كنند؛ زيرا ديگر برگشتي در كار نخواهد بود. پيام اين گريه اعلام اجباري بودن سفر به مرو و خبر دادن از نيات سوء مأمون بود. (جعفريان، 1391: 531 ـ 532) در پايان اين مجموعه تلويزيوني، ضمن گفتوگوي امام و مأمون، 7 خليفه به اين اقدام امام اشاره ميكند و مخاطب از آن آگاه ميشود.
انس با قرآن مجيد از ديگر جلوههاي سيره عبادي امام رضا عليه السلام است كه پيش از اين در ضمن كلامي كه به دعبل فرمودند، به آن اشاره كرديم. اين انس حضرت به قرآن تا حدي بود كه ميتوان بيان آن حضرت را گفتار قرآني ناميد. چنان كه يكي از معاصران ايشان ميگويد: «سخنان امام رضا عليه السلام و جوابها و مثالهاي آن حضرت به طور كلي از قرآن برداشت شده بود.» (صدوق، 1404: ج 2: 193) در بيانات امام رضا عليه السلام در مجموعه ولايت عشق نيز به خوبي شاهد اين گفتار قرآني حضرت هستيم. براي نمونه، استدلال ايشان در برابر برادرانشان براي عدم قيام مسلحانه، مبتني بر قرآن كريم است؛8 همچنين استدلال ايشان براي پذيرش ولايتعهدي در پاسخ اعتراض فردي كه ميخواست امام را به قتل برساند9 و همين طور منع امام از قسم خوردن به نام خداوند متعال10 كه مبتني بر آيه 224 سوره مباركه بقره است. در سكانسي امام در برابر حاكم مدينه، گروهي مظلوم را برادر خود ميداند و به آيه مباركه «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» (حجرات: 10) استشهاد ميكنند. به علاوه امام در عيادت از پيرمرد محتضر مسيحي، فاتحةالكتاب را بر وي ميخوانند و تفسيرش را بيان ميفرمايند و موجب مسلمان شدن آن پيرمرد ميشوند و در برابر اعتراض فرزند وي به آيات 15 و 33 سوره مريم استناد ميكنند.11 بنابراين فخيمزاده در نشان دادن انس امام با قرآن موفق عمل كرده است.
در نگاهي كلي ميتوان گفت، پرداختن به رويدادهاي تاريخي و اوضاع سياسي زمانه هشتمين امام، بر فضاي كلي مجموعه تلويزيوني ولايت عشق سايه انداخته بود كه باعث بروز كاستيهايي در نماياندن سبك زندگي رضوي شده است. از آنجا كه سبك زندگي رضوي در سه محور سيره فردي، اجتماعي و عبادي قابل تبيين است، در اين نقد به هر سه محور پرداخته شد. در بازنمايي سيره فردي با وجود محدوديت كارگردان در نمايش كامل شخصيت امام رضا عليه السلام ، صفاتي چون شكيبايي، آراستگي، پاكيزگي و سادهزيستي به خوبي به نمايش درآمده و انتخاب فرخ نعمتي نيز براي ايفاي نقش امام مناسب بوده است. توجه به شخصيتهاي فرعي و حتي خيالي و وجود نداشتن برخي از ياران و نزديكان امام رضا عليه السلام در اين مجموعه، به بازنمايي سيره اجتماعي آسيبزده و از ظرفيتهاي سفر امام رضا عليه السلام به ايران براي بازنمايي سيره اجتماعي آن حضرت نيز به ميزان كافي استفاده نشده است. در عين حال مهرباني و احسان كه از اصول رفتار اجتماعي هشتمين امام است، به خوبي به نمايش درآمده است. در اين مجموعه تلويزيوني، سيره عبادي امام رضا عليه السلام چنان كه بايد در برابر ديدگان مخاطب قرار نگرفته است. براي نمونه، دعاهاي متعددي از آن حضرت نقل شده، اما در ولايت عشق به ندرت شاهد دعا كردن ايشان هستيم. البته اين مجموعه در نماياندن برخي زمينههاي سيره عبادي مانند انس امام با قرآن مجيد و ترويج فرهنگ عزاداري موفق بوده و سكانسهاي ناتمام نماز عيد امام و نماز باران نيز معنوي و اثرگذار است.
قرآن كريم.
ابن شعبه حراني، ابومحمد حسنبن علي. 1404. تحف العقول عن آل الرسول. تصحيح: علياكبر غفاري. قم: مؤسسة النشر الاسلامي.
پوراميني، محمدباقر. 1391. سبك زندگي: منشور زندگي در منظر امام رضا عليه السلام . مشهد: قدس رضوي.
جعفريان، رسول. 1391. حيات فكري ـ سياسي امامان شيعه عليهم السلام . تهران: نشر علم.
خنجي اصفهاني، فضل اللهبن روزبهان. 1375. وسيلة الخادم الي المخدوم در شرح صلوات چهارده معصوم. به كوشش: رسول جعفريان. قم: انتشارات انصاريان.
«سريالهاي تاريخ اسلام فخيمزاده». 1392. در: پايگاه مهدي فخيمزاده:
(بازيابي در 24/12/1392).
شبراوي، عبداللهبن محمد. 1423. الاتحاف بحب الاشراف. تحقيق: سامي غريري. قم: دارالكتاب الاسلامي.
صدوق، ابوجعفر محمدبن عليبن بابويه قمي. 1404. عيون اخبار الرضا عليه السلام . تصحيح: حسين اعلمي. بيروت: مؤسسة الاعلمي للمطبوعات.
طوسي، ابوجعفر محمدبن حسن. 1414. الامالي. قم: دار الثقافة.
همان. 1415. رجال. تصحيح: جواد قيومي اصفهاني. قم: مؤسسة النشر الاسلامي.
عرفانمنش، جليل. 1388. چلچراغ شيراز. مشهد: بنياد پژوهشهاي اسلامي.
همان. 1389. همگام با امام رضا عليه السلام از مدينه تا مرو. مشهد: بنياد پژوهشهاي اسلامي.
عطاردي، عزيزالله. 1373. زندگاني حضرت عبدالعظيم. تهران: انتشارات عطارد.
عقيقي بخشايشي، عبدالرحيم. 1381. چهارده نور پاك. تهران: انتشارات نويد اسلام.
فخيمزاده، مهدي. 1389. مصاحبه با مجله زندگي ايدهئال. ش 51. در: پايگاه راسخون:
(بازيابي در 23/12/1392).
فخيمزاده، مهدي. 1391. «ناگفتههاي فخيم زاده درباره ساخت سريال ولايت عشق» (مصاحبه)، روزنامه خراسان، ش 18314، مورخ پنجشنبه 21/10/1391. در: پايگاه روزنامه خراسان:
(بازيابي در 23/12/1392).
كليني، ابوجعفر محمد بن يعقوب. 1365. الكافي. تصحيح: علياكبر غفاري. تهران: دارالكتب الاسلامية.
مصباح يزدي، محمدتقي. 1392. «سبك زندگي اسلامي؛ ضرورتها و كاستيها». معرفت. 185 (22). 5 ـ 12.
موحد ابطحي، سيد محمدباقر. 1420. الصحيفة الرضوية الجامعة. قم: مؤسسة الامام المهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف .
ميرحسيني، يحيي. 1392. «ادب اختلاف در سيره امام رضا عليه السلام ». در: پايگاه پيشينه:
(بازيابي در 24/12/1392).
ميرخندان، سيد حميد. 1392. «نقد مجموعه تلويزيوني ولايت عشق». در: پايگاه مركز پژوهشهاي اسلامي صدا و سيما:
(بازيابي در 23/12/1392).
ناجي، محمدرضا. 1387. امام رضا عليه السلام . تهران: دفتر پژوهشهاي فرهنگي.
ولايت عشق. نويسنده و كارگردان: مهدي فخيمزاده. محصول سيما فيلم. 10 لوح فشرده. تهران: شركت صوتي و تصويري سروش.