مذهب، آسیبهایی در زمینههای مختلف از جمله اجتماع، سبک زندگی، ارزشها و هنجارهای فرهنگی، هویّت ملّی و... پدید آورده است. این آسیبها که با قوّت و ضعف همراه هستند، گاهی به صورت جریان و یا شبهات و شایعات قوی، ضربات قابل تأمّلی بر پیکره نظام جمهوری اسلامی و مذهب تشیّع وارد میکنند که ازاینرو، لازم است با بصیرت لازم و آگاهی از نحوه مواجهه با آن آسیبها، راهکارهای لازم ارائه و عملیاتی شود. آنچه در مرحله اوّل، به منزله شناسایی در جبهههای واقعی جهاد علیه دشمنان، مورد اعتنا و استفاده قرار میگیرد، شناخت صحیح نسبت به آن است. این شناخت نیز با تبیین صحیح و مطابق با واقع از آسیبها شکل میگیرد که در نهایت، بتوان در صحنه عملیات، عملکرد مناسبی داشته و با تهاجم دشمن مقابله کرد. در اثر حاضر که با تلاش پژوهشگران این عرصه، آقایان محمدمهدی قربانی، محمدحسین کاظمی و احسان آذرکمند، به رشته تحریر درآمده، تلاش شده است با استناد به موارد و شاهد مثالهای واقعی از آسیبهایی که در فضای مجازی متوجّه اجتماع و فرهنگ است، ضمن ارائه دستهبندی مناسب، در دو بخش عمده، این آسیبها تبیین شود و امید است بتواند نظر مخاطبان خود را جلب نماید.
جنگ نرم، عالیترین و پیچیدهترین سطح مقابله و درگیریِ ایمان و خداپرستی با کفر و نفاق است که در زمان حاضر، بیش از هر زمان دیگری به آن توجه شده است. رویکرد کنونی استکبار جهانی به تهاجم نرم و حجم عظیم و سازمانیافته فعالیتهای رسانهای در کنار فشارهای اقتصادی، دیپلماتیک و امنیتی با عقبه گسترده سیاسی، مالی و پژوهشی، جنگی ترکیبی و تمامعیار را برای محو شجره طیبه انقلاب اسلامی و قدرت منطقهای آن به نمایش گذاشته است که برخی خسارات آن را در عرصه فرهنگ و افکار عمومی، شاهد هستیم. این در حالی است که تلاشهای ارزشمند دلسوزان انقلاب، به عللی مانند انفعالیبودن، پراکندگی و نداشتن عمق و انسجام کافی، نتایج لازم را به دنبال ندارد. همه اینها، به اهتمام بیشتر نهادهای فرهنگی بهویژه رسانه ملی به صورت عمیق، قاعدهمند و منسجم نیاز دارد و این مهم، بیش از هر چیز نیازمند مطالعه و طراحی الگویی جامع و عمیق است تا بتواند براساس مبانی و مؤلفههای فرهنگ اسلامی ـ ایرانی، ضرورتها، جهتگیریها و راهبردها و شیوه انجام فعالیتها را مشخص کند و با ابتکار عمل، تلاشهای گوناگون رسانه، بلکه دیگر نهادها و مراکز فرهنگی را در این عرصه، منسجم و تا حصول نتیجه راهبری نماید. این پژوهش در راستای ترسیم ابعاد و خطوط اصلی چنین الگویی برای رسانه ملی انجام گرفته است. نویسنده علاوه بر مرور منابع موجود، از نظریات برخی اندیشمندان این حوزه در قالب مصاحبه و مباحثه بهصورت حضوری بهره جسته و نتایج کار را در چهار فصل شرح داده است. در فصلهای اول و دوم، مفاهیم، مبانی و نیز نظریهها و الگوهای مهم جنگ نرم به کمک نمودارهایی تشریح و تحلیل شده و فصل سوم بر موضوع اصلی پژوهش؛ یعنی الگوی نقشآفرینی رسانه ملی در جنگ نرم متمرکز است و الگوی تقابل رسانه ملی با نظام سلطه را در سه عرصه کلی (فرهنگ سیاسی، فرهنگ اجتماعی، فرهنگ اقتصادی) و چهار محور (بینش، اخلاق، روحیات و عادات رفتاری) برای هریک از ابعاد یادشده با شاخصهای خاص آن (مربوط به نظام اسلامی و نظام سلطه) و شیوههای مبارزه برای هر قسمت بیان میکند. سپس نقش و جایگاه هر دسته از راهبردها و اقدامات (مدیریتی، فنی و پیامرسانی) و انواع مخاطبان را مشخص میسازد و در فصل پایانی، برخی راهبردها، بسیار کلی بیان شده است. بهطور طبیعی بیان راهبردهای مشخصتر، به مرورکردن وضعیت جاری در هر زمان احتیاج دارد. لازم است از پژوهشگر گرامی جناب آقای دکتر محمد سلیمی که زحمت انجام این پژوهش را به دوش کشیدند سپاسگزاری و قدردانی شود. همچنین باید از آقایان: دکتر علیرضا پویا، حجتالاسلام دکتر علیرضا پیروزمند، دکتر حسن خجسته باقرزاده، دکتر سیدعلیمحمد رضوی (آذربخش)، دکتر محمد سلطانیفر، مهندس عباس معلمی، حجتالاسلام دکتر سیدحمید میرخندان، دکتر علیمحمد نائینی و دکتر غلامرضا یوسفزاده که در این زمینه با وقت و حوصله کافی، بذل محبت کردند، صمیمانه تشکر و قدردانی کنیم. ادارهکل پژوهشهای اسلامی رسانه
اثر علمی حاضر پژوهشی بنیادی در راستای تبیین شیوههای اخلاقی بازنمایی آسیبهای اجتماعی در فیلم و سریال است که با رویکردی هنری به مقوله درام به این موضوع پرداخته است. این اثر با تمرکز بر اندیشه استوارت هال در «بازنمایی رسانهای»، بر نقش ترغیبی و فرهنگی رسانههای جمعی در تزریق ارزش¬ها، نقش¬ها، ایدئولوژی و باورها به مخاطبانشان تأکید دارد و بر این نظر است که زندگي اجتماعي با استفاده روزمره از رسانه الگو مي¬گیرد و محتواي آن در اوقات فراغت مخاطب تزريق مي¬شود. بنابراین رسانه¬ها برای غالب مردم، کانال اصلي بازنمايي و بیان فرهنگي، منبع اصلي تصاوير واقعیت اجتماعي و اصول شکلدادن و حفظ هويت اجتماعي هستند. در این پژوهش «بازنمایی هنری» بر مبنای نظریه «محاکات» معنا می¬یابد و عمل محاکات بهمثابه عملی اخلاقی قلمداد میشود. نگارنده از مفهوم «بازنمایی هنری»، معنای درام¬پردازی و تکنیک¬های کاربست مفاهیم و رویدادها را در فیلم و سریال اراده کرده است؛ بنابراین با تمرکز بر اندیشه ارسطو، چهار عنصر کلیدی «ایده ناظر»، «پیرنگ»، «شخصیت» و «دیالوگ» را در بازنمایی اخلاقی آسیبهای اجتماعی مورد توجه قرار داده است. در پایان از همه افرادی که در انجام این پژوهش مؤثر بودهاند قدردانی میشود؛ خصوصاً از پژوهشگر محترم حجتالاسلام دکتر مهدی داودآبادی تقدیر و تشکر میشود. امیدواریم این مجلد مورد توجه صاحبان اندیشه، مدیران، هنرمندان و برنامهسازان رسانهای قرار گیرد. ادارهکل پژوهشهای اسلامی رسانه
نبوت، مهمترين كانال ارتباطي است كه در نظام آفرينش، ميان انسان و خداوند برقرار گرديد و نبي، كسي است كه در نقطه اوج و هرم قله هستي قرار دارد. او نماد انسان تكامليافته است و باطنش، با نور حق روشن است و با عالَم حقايق و معاني غيبي ارتباط دارد. او واسطه فيض ميان خالق و مخلوق و عالم ملكوت و ناسوت است و فقط او مي¬تواند انسانهاي ديگر را به كمال و رشد و تعالي برساند. وجود پيام¬آوران نور و رحمت براي رشد و تكامل بشر، لازم و ضروري است و ضرورت آن، به مسئله اهميت هدايت و رهبري انسانها بازميگردد. قرآن مجيد، انبياي الهي را انسانهاي نمونه و برگزيدهاي معرفي مي¬كند كه خودشان هدايتيافتهاند و به بهترين و زيباترين ويژگيهايي كه بالاتر از آن براي انسان قابل تصور نيست، متصف مي¬كند و آنها را از هر ناپاكي و صفت زشتي كه با مقام پيامبري الهي تعارض دارد، مبرا مي¬داند. بدون ترديد، مسئله نبوت در متن زندگي انسانها قرار دارد و براي رسيدن انسان به تكامل، پي¬ريزي شده است و براي نائلآمدن به چنين مقصودي راهي جز در پيش گرفتن راه انبيا ندارند؛ چون آنان به منبع وحي و علم الهي متصل هستند و مي¬توانند بشر را از گمراهي و حيران نجات دهند. رسانه ملي بهعنوان يك ابَرسازمان فرهنگي، كه تبيين و نشر معارف اسلامي و شيعي را بر عهده دارد، موظف است در بسط امر هدايت و معرفي اسوه¬هاي حسنه از سويي و رفع شبهات از سوي ديگر تلاش نمايد و معارف الهي را به دنيا معرفي كند. در اين ميان، آنچه اهميت دارد بيان مطالب اساسي و متناسب با رسانه در اين باب و پرهيز از ارائه مباحث حاشيهاي است. پژوهه پيش رو، از مجموعه كتاب¬هاي راهنماي اصول اعتقادي است كه در دفتر بنيادي ادارهكل پژوهش¬هاي اسلامي و رسانه تعريف شده، درصدد است مباني اعتقادي اسلام در باب نبوت را به اختصار واكاوي كند. ازاينرو، مباحث آن در چهار بخش سامان يافته است. در بخش اول، كليات پژوهش از قبيل مفاهيم، پيشينه و تبيين معنا و تعريف نبوت بيان شده و بخش دوم، عهدهدار بازنمايي، دلايل و ضرورت نبوت عامه است. بخش سوم شامل مباحث نبوت خاصه و گزارش اجمالي از پيامبران صاحب شريعت و كتاب است. بخش چهارم به بازخواني نبوت و رسانه اختصاص دارد، بايدها و نبايدهاي رسانه؛ ايدهها، محورها و موضوعات برنامهسازي را پيش روي برنامهسازان قرار داده است و در پايان به معرفي منابع مكتوب پرداخته است. در پژوهش حاضر تلاش شده است در فرم و قالب جديدي كه منطبق بر اصول رسانهاي است، اصحاب رسانه در امر برنامهسازي مرتبط با نبوت ياري شوند. در پايان لازم است از زحمات نويسنده ارجمند جناب آقاي ايرج حجازي در پژوهش و تدوين اين اثر سپاسگزاري كنيم و همچنين از حجتالاسلام و المسلمين جناب آقاي رضا محمدي شاهرودي كه ارزيابي اين اثر را بر عهده داشتند. اميد داريم مديران، برنامهسازان و پژوهشگران رسانه ملي با ارائه ديدگاه¬هاي خود، ما را در هرچه بهترشدن پژوهش¬ها ياري رسانند.
از مسائل مهمي که امروزه انقلاب اسلامي با آن روبهروست، رويارويي رسانهاي درباره شکلگيري انقلاب اسلامي و روايتگري آن است. تحريف تاريخ انقلاب و وقايع آن ميتواند علاوه بر تأثيرگذاري بر افکار و انديشهها، بهتدريج، حقايق و واقعيتها را دگرگون سازد و ريشهها را بخشکاند. در اين ميان، شايسته است رسانه ملي با توجه به رسالتش در آگاهيبخشي به مخاطبان، درباره سير تاريخي انقلاب اسلامي و تبيين دقيق و صحيح و هنرمندانه رخدادهاي آن، با ورود به موضوعها و مسائل انقلاب اسلامي، روشنگري کرده و با تحريفهايي مقابله کند که اين سرمايه اجتماعي و روايت درست آن را تهدید میکند. به همين منظور، در اين مجموعه که به همت پژوهشگر ارجمند، جناب آقاي حميد رحماني تهيه شده، تلاش شده است تا مهمترين وقايع و نقاط عطف انقلاب اسلامي ايران به شيوه گاهشمار و بر اساس اسناد و مدارک، از بازه زماني ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۷ شمسي بهصورت توصيفي - تحليلي ارائه شود. در پايان، از مشاورههاي آقاي محمدحسين حسيني هرندي، ديدگاههاي نقادانه آقاي حسن ابراهيمزاده و نيز حمايتهاي آقاي محمدحسين کشکولي و سرکار خانم مريم سقلاطوني سپاسگزاري و قدرداني ميشود. اميد است نتيجه اين تلاش، براي برنامهسازان محترم سازمان صداوسيما بهویژه در حوزه تاریخ انقلاب و رویدادهای معاصر مفيد واقع شود و از اين اثر در توليدات رسانهاي با موضوع انقلاب اسلامي و مناسبتهاي آن بهره ببرند. ادارهکل پژوهشهاي اسلامي رسانه
برای پیگیری و تحقق شایسته شعار سال، رسانه ملی نیازمند اقدامات ذیل است: معرفی ظرفیتهای بالفعل و بالقوه تولید کشور برای جهش مطلوب؛ ایجاد ارتباط میان سه ضلع دانش، صنعت و بازار و پرداختن به موانع جهش تولید در برنامهها و ایجاد فهم درست از اقتصاد مقاومتی در بین مخاطبان عام و خاص خود. ازاینرو ادارهکل پژوهشهای اسلامی رسانه یکی از موضوعات پژوهشی خود را به شعار سال اختصاص داده است؛ اما با توجه به رسم مألوف مرکز که همه ساله از مراکز مختلف سازمان صداوسیما، نیازسنجی پژوهشی میکند، موضوع پیشنهادی شبکه ایرانکالا در دستور کار گروه مدیریت، سیاست و اقتصاد اسلامی قرار گرفت. بنابراین بررسی و تحلیل برنامههای گفتوگومحور شش ماهه اول سال 1399 که در زمینه جهش تولید بود و از شبکه ایرانکالا پخش گردید بر عهده پژوهشگر محترم سرکار خانم زهرا تیزچنگ قرار گرفت. شایسته است از ایشان در ساماندهی این پژوهش، تشکر و قدردانی کنیم. امیدواریم مدیران و برنامهسازان رسانه از دستاوردهای این پژوهش که از تعامل مرکز با آن شبکه انجام یافته است، بهره ببرند و رسانه ملی بتواند در تحقق این شعار راهبردی نظام اسلامی بیش از پیش موفق باشد.
انقلاب اسلامی ایران در مقابله با نظام سلطه جهانی و گسترش فرهنگ مقاومت، بازتاب درخشانی در بینالملل دارد. این واقعیت را مناسبات آمریکا با جمهوری اسلامی ایران نشان میدهد؛ بهطوریکه در دهه اول پیروزی انقلاب، آمریکا بیشتر از قدرت سخت علیه ایران استفاده کرده است؛ مانند تحریمهای اقتصادی، ماجرای طبس، طراحی کودتا، همکاری آمریکا با عراق در طول جنگ تحمیلی و وقوع درگیریهای مستقیم و غیرمستقیم نظامی این کشور با ایران؛ اما اکنون پس از گذشت چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، سیاست سلطه، بهویژه آمریکای مستکبر، دربرابر ایران، بهخصوص پس از حادثه یازده سپتامبر، آمیزهای از شاخصهای جنگ نرم و سخت است. دولتمردان آمریکایی با اعمال فشار به ایران در زمینههایی چون آزادی بیان و اندیشه، برابری حقوق زنان و مردان و متهمکردن و مطرحنمودن ایران بهعنوان ناقض حقوق بشر، برای منزویساختن ایران در جامعه بینالمللی و القای رویگردانی مردم از حاکمیت سیاسی، در راستای تزِ جداسازی ملت از دولت و تقویت گزینه منازعه قدرت در داخل تلاش میکنند. اخیراً تهدید کشورهای غربی، ماهیت ایدئولوژیک و استراتژیک پیدا کرده و خطرهای امنیتی بسیاری را برای جمهوری اسلامی ایران در سطوح مختلف پدید آورده است. استراتژی امنیتی و دفاعی نظام سلطه برای مقابله با کشورهایی همانند جمهوری اسلامی ایران، بر مبنای رهیافتهای مقابلهجویانه سازماندهی شده است؛ اما آنچه استراتژیستها و تئورسینهای آمریکایی دریافتهاند، هزینه بالای استفاده از قدرت سخت است؛ بههمیندلیل، به قدرت نرم فرهنگی گرایش پیدا کردند (جعفری و قربی، 1392) تا با انواع جنگ سخت و نرم، به انقلاب ایران حمله کنند و آن را سرنگون سازند. آنها با قدرت سخت و هوشمند، اعمال تحریمها و جنگهای نیابتی علیه ایران و متحدان منطقهای آن و نیز ایرانهراسی در منطقه تلاش کردهاند علاوه بر ایجاد موانع برای صدور انقلاب ایران، موجب فروپاشی حکومت جمهوری اسلامی ایران شوند. تحریمهای ظالمانه مالی و دارویی، ترور سردار سلیمانی و بقیه موارد نشان میدهد که حرکتهای نظام سلطه، در حال رشد و تقویت است و عوامل متعددی در شکلگیری این روندها مؤثر است؛ چراکه انقلاب اسلامی ایران، عامل مهم و تأثیرگذاری در تقویت فرهنگ مقاومت، اعم از باورها، ارزشها، نمادها و ساختارها بوده است. رویدادهای بعد از آذرماه 98 و شهادت سردار سلیمانی نشان میدهد قدرت ایران در منطقه و شکست فضاحتبار داعش و حامیانش سبب شده است تا روند مخالفت با سیاستها و رفتارهای نظام سلطه دربرابر ایران بیشتر شود. یکی از اهداف سیاست خارجی ایران در قانون اساسی، تداوم تفکر انقلاب در داخل و خارج است (فلاحنژاد، 1384، ص63)؛ ازاینرو، رهبری مهمترین راهحلها را جهت مقابله و دفع نقشههای شیطانی نظام سلطه و استبداد آمریکایی ارائه میدهد. در این نوشتار سعی کردهایم به بخشی از راهبردهای رهبری در خطبههای نماز جمعه 27 دیماه 98 و نقش و وظیفه رسانه ملی در تبیین رهنمودها اشاره کنیم.
هدف از انجامدادن اين طرحواره، در دسترس قراردادن اطلاعات مرتبط با شخصيت و انديشه حضرت فاطمه زهرا(س) براي مخاطبان هدف؛ يعني كارشناسان و فعالان عرضه پيام در حوزه رسانههاي گوناگون است. در اين مجموعه تلاش شده است، اطلاعات و آگاهيهاي فراواني درباره شخصيت، زندگاني و فرهنگ فاطمي، بهصورت چكيده و منسجم به برنامهسازان رسانههاي شنيداري و ديداري و فعالان فضاي مجازي، اصحاب فرهنگ و هنر و هر كسي كه رسالت انتقال پيام را در جامعه به عهده دارد، تقديم شود تا با مراجعه كمتر به منابع پراكنده اوليه، بتوانند از آن در تمامي فرايندهاي برنامهسازي اعم از علمي، ادبي يا در قالب ترجمان ديداري و تصويري ثابت و متحرك بهره ببرند.
معاد از اركان اعتقادي دين اسلام است و بخش زيادي از متون اين دين، به معاد و جهان پس از مرگ اختصاص دارد؛ زيرا اعتقاد به توحيد و عدالت و قدرت خداوند فقط در سايه معاد كامل مي گردد؛ ايمان به معاد، به زندگي انسان، معنا و مفهوم ميبخشد و زندگي را از پوچي و بيهودگي خارج ميسازد و ايمان به جهان ديگر، ضامن اجراي قوانين الهي، ايثار و فداكاري و انگيزه مهم پرهيزكاري است. معادباوري، روح دنياپرستي و شهوات زودگذر را از دل آدمي ميزدايد و انسان را به انجامدادن كارهاي خير و خداپسندانه تشويق ميكند. برايناساس ترويج معادباوري در نظام اسلامي، رسالت همه نهادهاي فرهنگي است. دراينميان، رسانه ها بهدليل جايگاه ويژهاي كه دارند، وظيفه بسيار سنگين تري در مقايسه با ديگر نهادهاي فرهنگي برعهده دارند. متأسفانه در دنياي امروز، اكثر رسانه ها در نشر فرهنگ ماديگري و ابتذال از يكديگر سبقت مي گيرند و نفي جهان آخرت و معادباوري از پيشفرض هاي توليدات آنها است. صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران از معدود رسانههايي است كه در راستاي نشر فرهنگ توحيدي و قرآني و اهلبيت عصمت و طهارت(عع)، پرچمدار رسانههاي ديني و آرمان گرا است. به همين منظور، براي تحقق سياستگذاري و برنامهسازي در موضوع معاد انسان و جهان، پژوهش حاضر در دستور كار ادارهكل پژوهش هاي اسلامي رسانه قرار گرفت و متن پيش رو، منظومه محتوايي و پشتيباني تبييني سند تدبير «معاد انسان و جهان» است كه براي بهرهگيري مديران و برنامهسازان، تحقيق و تنظيم شده است. در اين پژوهش، تلاش كردهايم به موضوعات اصلي بپردازيم كه بيشتر انديشمندان ديني (با تمركز بر نظرات امامين انقلاب) روي آنها توافق دارند و از اشاره و تحليل مسائل پراكنده، كه طرح آن در افكار عمومي نفعي ندارد، بپرهيزيم. در پايان لازم است از پژوهشگر ارجمند سركار خانم فاطمه سليماني پور كه در پديدآوري اين پژوهش تلاش داشتند، سپاسگزاري كنيم. همچنين از همكاريهاي جناب آقاي محمد اعتضادالسلطنه در به ثمررساندن اين اثر تشكر ميكنيم. اميدواريم اين پژوهش، گام كوچكي در بازنمايي فرهنگ معاد و معادباوري در رسانه ملي باشد. ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه
با پيروزي انقلاب اسلامي در ايران دريچه جديدي از اقبال به دين در جهان گشوده شد. اين انقلاب حرف هاي تازه اي براي جوانان، زنان، انديشمندان و صاحبان خرد داشت. ليبراليسم غربي كه تا آن زمان، تنها صداي اميدبخش بود و خود را حريف بلامنازع در عرصه فكر و انديشه و حكمراني مي¬كرد به يكباره پايه هاي خود را لرزان و شكننده ديد و ارزش هاي ديني و خداپرستي به عنوان گفتمان حاكم جلوهگر شد. آنچه كه به تحكيم اين نگرش الهي در جهان كمك كرد، فطرت پاك مردم و استواري دستورات بدون تحريف اسلام بود كه دل ها را اقناع و عقل ها را مجاب كرد. بيشك كساني كه هموژني خود را در عدم دينداري مردم مي ديدند احساس خطر كردند و به مقابله با آن پرداختند. از اينرو در هزاره سوم كه جنگ ها بيشتر تبديل به جنگ هاي نرم و رسانه اي شده است امپرياليسم جهاني مي كوشد تا به مدد فناوري هاي مدرن در حوزه رسانه ها شكل جديد و نرم جنگ را عليه كشورهاي مسلمان و از جمله ايران بهكار گيرد. عدم ايستادگي در برابر اين هجوم رسانه اي مي تواند بنيان هاي اعتقادي ديني مردم را در پي داشته باشد. به نظر مي رسد يكي از پايگاه هاي مقاومت در مقابل اين هجوم، رسانه ملي است. ازاينرو در اين پژوهش سعي شده است تا با آيندهپژوهي فعاليت رسانه اي غربي در حوزه دين اسلام راه كارهاي مقابله با آن را در اختيار دست-اندركاران رسانه ملي قرار دهد. در پايان از زحمات پژوهشگر ارجمند سركار خانم فاطمه عموعبداللهي كه اين پژوهش را نگاشتند و همچنين جناب آقاي ايرج حجازي كه به ويرايش متن و تكميل منابع پرداختند، كمال تشكر و قدرداني را داريم. اميد است اين اثر گامي مهم در جهت پيشبرد اهداف رسانه ملي باشد. اداره كل پژوهشهاي اسلامي رسانه