هدف و فلسفه ي ارسال پيامبران و نزول وحي را بايد در نياز انسان ها به دستگيري و راهنمايي در كوره راه هاي زندگي دانست. از اين رو، با ختم نبوت، سلسله ي هدايت گران الهي هم چنان در بُعد ديگري تداوم يافت و پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله با معرفي دوازده تن از راهبران جامعه ي اسلامي، مسير زندگي جويندگان حقيقت را پس از خويش ترسيم كرده است. آگاهي از رموز كتاب و سنت الهي، اتكا بر علوم و اسرار الهي، بردباري، ايثار، پارسايي و جهاد و مبارزه از ويژگي هاي بارز هريك از اين پيشوايان معصوم به شمار مي رود. در اين بين، يازدهمين ستاره ي آسمان ولايت؛ حضرت امام حسن عسكري(ع)، نقش ويژه اي دارد؛ زيرا ايشان بايد پيروان مكتب اهل بيت(س) را براي ورود به دوران غيبت امام معصوم(ع) آماده مي كرد. از آن جا كه دوران غيبت در گستره ي مطالعات اسلامي، جايگاه ويژه اي دارد و حضرت امام حسن عسكري(ع) نيز براي تبيين علمي و عملي اين مبحث، تلاش گسترده اي داشته اند، كوشيده ايم در اين نوشتار به گوشه هايي از زندگاني آن پيشواي بزرگوار بپردازيم.
كتاب «از شاهد قدسي تا شاهد بازاري»، مجموعه مقاله هايي از آقاي سعيد حجاريان است كه از سال 72 تا 79 به نگارش در آمده است. برخي از اين مقاله ها با نام مستعار جهانگير صالح پور در نشريه كيان به چاپ رسيده بود. در سال 1380 اين مقاله ها كه داراي محور مشترك سكولاريزاسيون بود، به كوشش آقاي ابراهيم سلطاني از هيأت تحريريه نشريه كيان و آخرين سردبير اين نشريه، به همراه مقدمه اي از آقاي حجاريان به چاپ رسيد. مضمون و محتواي كتاب هنوز اساس، پايه و مايه نظريه پردازي هاي سياسي آقاي حجاريان است و مي توان اين را در سخنراني هاي ايشان ديد. بنابراين، موضوع و مضمون كتاب، پايان نيافته است و هنوز اين انديشه جريان دارد. مجموعه حاضر به اين صورت سامان يافته است: اشاره اي مختصر به موضوع هاي كلي مقاله ها و كتاب + بررسي و نقد + گزيده اي از متن كتاب نام اين مجموعه را «از دين دنيوي تا آستان قدرت» نهاديم؛ زيرا طرحي كه آقاي حجاريان در اين كتاب عرضه مي دارد، از دولتي كردن دين آغاز مي شود و به دنيوي شدن دين و سپس دنيوي شدن حوزه عمومي و واگذاري حوزه عمومي به قرارداد مي انجامد. در نهايت نيز با توجه به ناتواني هاي مكتب قرار داد، به قدرت ختم مي گردد و اين همه در زمينه اي تاريخي گرايانه معنا مي يابد. ازاين رو، نام گذاري اين مجموعه بر اساس فرآيند طراحي آقاي حجاريان است كه دين دنيوي و آستان قدرت، دو نقطه تعيين كننده آن به شمار مي روند. بنابراين، عنوان حاضر، سبك و سياق نظري داشته و به انگيخته نظر دارد. شايسته است از همه عزيزاني كه در تهيه اين نوشتار ياري رسانده اند سپاسگزاري شود. به ويژه از آقايان عليرضا اميني، هادي صادقي، محمد امجد، محمدحسين دشتي و امير ميلاني به پاس همكاري ها و حمايت هايشان قدرداني مي كنيم. نگارنده از ديدگاه ها و پيشنهادها و رهنمودهاي آقايان محمد ساجدي، سيدعلي عماد و داود مهدوي زادگان نيز بهره مند شده است. براي نخستين بار، آقاي مهدوي زادگان بر تهافت هاي دروني «از شاهد قدسي تا شاهد بازاري» انگشت نهاد و براي نمونه تهافت بنيادين دو مقاله «عرفي شدن فقه شيعي» و «امام خميني رحمه الله فقيه دوران گذار» را نشان داد. آقاي عماد بر نادرستي تفاوت گذاري هاي ادعايي ميان فقه و قانون تاكيد كرد و تفكيك دو حوزه عمومي و خصوصي در گذشته تاريخي را خاطر نشان ساخت. آقاي ساجدي نيز نقد را به تمركز بر متن و تعريف آن از مفاهيمي چون سكولاريزاسيون فرا خواند كه به دريافت تعارض در تعاريف و مفاهيم در متن ياد شده انجاميد. در پايان، ياد و خاطره انديشمند متعهد و پر تلاش، مرحوم عباس يزداني را گرامي مي داريم كه همواره بر توانايي هاي فقه شيعه در پاسخگويي به نيازهاي زمان تاكيد داشت و در رابطه با متن و نقد آن، بارها پژوهشگر را راهنمايي كرد.
امام حسين عليه السلام ، سبط اصغر پيامبر گرامي اسلام و جزو اهل بيت عليهم السلام است. روايات فراواني در منابع روايي شيعه و سني درباره شأن و فضايل ايشان وارد شده كه نشاندهنده جايگاه والاي آن حضرت در ميان مسلمانان است.رسول گرامياسلام درباره امام حسين عليه السلام فرموده است: «حسن و حسين، دو سرور جوانان اهل بهشت هستند». پرداختن به زندگاني اين امام آثار متعددي دارد كه از آن جمله ميتوان به الگوسازي براي نسل جوان، فرهنگسازي براي ارتقاي اخلاق فاضله در جامعه، آشنايي مردم مسلمان جهان با شخصيتهاي مهم صدر اسلام، زمينهسازي براي ايجاد وحدت در بين مسلمانان و كاهش اختلافات مذهبي اشاره كرد.بنابراين، شايسته است رسانه ملي كه وظيفه رشد اخلاقي و پالايش دروني افراد و ايجاد همدلي بين مسلمانان را بر عهده دارد، با پرداختن به اين اسوههاي مشترك، نقش مهم خود را ايفا كند. در پايان، از جناب حجتالاسلام علي باقر شيخاني كه اين اثر را نگاشته است، قدرداني ميكنيم. همچنين اميدواريم برنامهسازان و تهيهكنندگان رسانه ملي اين اثر را بپسندند.
جايگاه امامت، همانند مقام نبوت، منصبي الهي است و همان گونه كه خداوند سبحان فردي را به مقام نبوت و رسالت برمي گزيند و با معجزه، كه همانند نص خدا است، تأييد مي كند، همان خداوند، كسي را براي امامت برمي گزيند و به پيامبرش فرمان مي دهد كه آن را به مردم برساند و او را به عنوان پيشواي بعد از خود در ميان مردم نصب كند. امامت، خلافت خداوند و جانشيني رسول خدا، رشته پيوند اجزاي دين، نظام بخش جامعه مسلمين، سامان دهنده دنيا، سعادت آفرين آخرت و عزت دهنده مؤمنين است. امامت، زيربناي بنيادين شجره اسلام و ثمره شاخسار شكوفاي آيين خدايي است. امامت ادامه نبوت است و بدون شناخت امام و درك جايگاه امام، نبوت و توحيد نيز بي اثر خواهد بود و كارآيي خود را از دست خواهد داد؛ همچنان كه خداوند در آيه 67 سوره مائده به پيامبرش مي فرمايد: اگر (امر امامت اميرالمؤمنين(ع) را) ابلاغ نكني، هرآينه رسالتت را انجام نداده اي. امامت، رحمت و خيري است كه خداوند بر بندگان ارزاني داشته و به سبب آن، دينش را كامل كرده است. از همين روست كه مسئله امامت در ميان شيعه، در شمار اصول دين و امر آن به دست خداوند است؛ بر خلاف اهل سنت كه آن را از فروع دين و تعيين امام را به دست مردم مي دانند. مسئله امامت از ديرباز محل اختلاف و معركه آراء در بين مسلمانان بوده وكتاب هاي فراواني در تبيين آن نوشته شده است. در عصر حاضر كه شيعه موفق به تشكيل حكومت گرديده و پرچمدار عدالتخواهي و مبارزه با استكبار جهاني شده است، موج اتهامات و شبهات به اصول مذهب تشيع و اصل امامت فزونييافته و دشمنان با تمام توان خود مي كوشند مسلمانان را از فرهنگ شيعه به ويژه اصل امامت دور سازند. رسانه ملي به عنوان يك ابَرسازمان فرهنگي، كه تبيين و نشر معارف اسلامي و شيعي را بر عهده دارد، موظف است در بسط فرهنگ امامت و رفع شبهات آن تلاش كرده و معارف اهل بيت را به دنيا معرفي كند. در اين ميان، آنچه اهميت دارد بيان مطالب اساسي و متناسب با رسانه در اين باب و پرهيز از ارايه مباحث حاشيه اي است. با اقرار به اين كه كنه و كرانه امامت و ژرفاي حقيقت امام و با اين دست تهي، در پيمانه هيچ انديشه و پژوهشي نمي گنجد، با مدد از آستان اهل بيت(ع) برشي از حقيقت و ماهيت امامت را در برابر ديده انديشه وران و پژوهشگران عرصه امامت مي گشاييم. پژوهش پيش رو در پنج فصل سامان يافته است. در فصل اول، كليات پژوهش از قبيل مفاهيم، پيشينه و تبيين معنا و تعريف امامت بيان شده و فصل دوم، عهده دار بازنمايي، دلايل و ضرورت امامت عامه است. فصل سوم شامل مباحث امامت خاصه و گزارش اجمالي از دوره امامت هر كدام از پيشوايان دوازده گانه است و در بخش پاياني اينفصل، مباحثي درباره نظريه ولايت فقيه در دوره غيبت امام بيان مي شود. فصل چهارم به بازخواني امامت و رسانه اختصاص دارد و بايدها و نبايدهاي رسانه و ايده ها، محورها و موضوعات برنامه سازي را پيش روي برنامه سازان قرار داده است. فصل پاياني به معرفي منابع مكتوب، موسسات و مراكز تخصصي و معرفي كارشناسان و پژوهشگران حوزه امامت پرداخته است. در پژوهش حاضر تلاش شده است در فرم و قالب جديدي كه منطبق بر اصول رسانه اي است، اصحاب رسانه را در امر برنامه سازي مرتبط با امامت ياري رساند. در پايان از زحمات پژوهشگر ارجمند جناب آقاي ايرج حجازي در تحقيق و تدوين اين اثر سپاسگزاري مي كنيم و اميد داريم مديران، برنامه سازان و پژوهشگران رسانه ملي، با ارائه نظرات خود، ما را در هرچه بهترشدن پژوهش ها ياري رسانند. ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه
خداوند پس از آرامش جسم انساني، از روح خود در او دميده است و آن گاه در نهاد او حركت و پويايي در خاك آغاز مي شود و به تدريج همراه با مبارزه با وابستگي هاي شهواني و نفساني، تكاملي معنوي رخ مي دهد. در اين ميان، علاوه بر نگاه عرفاني كه زمينه ساز سلوك معنوي است، ايمان به عالم هاي ديگر كه در وراي اين عالم محسوس قرار دارند، لازم است. در عمق اين جهان، حقيقتي ناب وجود دارد كه ناديدني هاي آن را با چشم دل بايد ديد كه همان غيب جهان است. امدادهاي غيبي، نيروهايي است كه از عالم مافوق مادّه؛ يعني عالم غيب نازل شده و از انسان هاي جوياي حقيقت پشتيباني مي كند. اعتقاد به چنين نيروهايي، شرط دستگيري آنها از آدميان در لحظه هاي بحراني است و همانند اكسيري جاودان، زندگي دوباره به انسان ها مي بخشد. نويسنده معتقد است توكل بر نيروهاي غيبي بر خلاف قدرت هاي ديگر نه تنها انسان را دچار غرور نمي كند، بلكه غرور وي را مي شكند و پيوسته او را متوجه خداوند مي كنند و نگارنده كوشيده است اعتقاد جامعه را به چنين باوري بيشتر كند. اين گفتار سه بخش دارد. بخش اول كه قسمت ويژه آن است، امداد غيبي و انواع آن را توضيح مي دهد و آثار فردي و اجتماعي و شرايط بهره مندي از آن را بررسي مي كند. در ادامه، از موانع دريافت امداد غيبي و هم چنين از باورهاي غلطي كه در اين زمينه وجود دارد، سخن به ميان آمده و در پايان بخش هم به ديدگاه دنياي غرب در مورد امدادهاي غيبي اشاره شده است. بخش دوم شامل سه فصل است: فصل اول و دوم درباره امدادهاي غيبي به انبيا، اوليا و بزرگان ديگر است. در فصل سوم نيز به امدادهاي غيبي براي نظام جمهوري اسلامي پرداخته شده و بخش سوم درباره رسالت رسانه در گسترش و اشاعه ايمان به امدادهاي غيبي است كه بايد و نبايدها را بررسي كرده است.
... به راستي، انسانهاي برگزيده، چه كساني هستند؛ همانهايي كه بر خوان كرم و احسانشان هزاران حاتم متنعّمند؟ سيادت، بزرگواري، صداقت، عدل و دادگري و واژههايي مانند آن، از آن چه كساني است؟ پاسخ اين پرسش و مانند آن، ما را با دنيايي از فضيلتها آشنا ميسازد، مسير انديشه انسان را به سوي كمال و سعادت تغيير ميدهد، بينش وي را به جهان هستي به طور كلي دگرگون ميسازد و او را از ميان همه افراد بشري ـ كه امروزه با انديشههاي گوناگون مادي و معنوي در كنار هم زندگي ميكنند و تعامل تنگاتنگي در ابراز عواطف، احساسات، افكار و تمايلات متفاوت دارند ـ متمايز ميسازد. نوشتاري كه پيش رو داريد، ميكوشد با تحقيق و بررسي دقيق در غنيترين و بهترين منابع، به اين پرسشها پاسخ گويد تا راهكاري سازنده كه بشر همواره در آرزوي آن به سر ميبرد، به دست آيد.
بعد از توحيد، معاد مهمترين اصل اعتقادي است و در قرآن و روايات، مباحث مرتبط با جهان آخرت حجم زيادي را به خود اختصاص داده است. اعتقاد به اين مسئله آثار فراواني در زندگي انسان ها بر جا ميگذارد؛ زيرا معاد و حوادث پس از مرگ در واقع ادامه زندگي دنيوي است و جداي از آن نيست و آنچه كه در اين دنيا ميكاريم در آخرت درو مي كنيم. ما در اين دنيا تحت نظر هستيم و ناظراني، رفتار و اعمال ما را ثبت و ضبط و آنها را در جهان ديگر به ما عرضه ميكنند. درك اينكه كساني ناظر بر اعمال ما هستند و حركات و سكنات ما را ثبت مي كنند، نيرويي محرك و گاه بازدارنده در ما ايجاد مي كند كه در سعادت ما نقش بسزايي دارد. علت بسياري از خطاهاي ما آن است كه خود را بدون ناظر و تنها مييابيم. بازنمايي اين مطالب در رسانه در قالبهاي هنري و دراماتيك مي تواند به تحكيم معادباوري در جامعه كمك كند. كتاب حاضر با هدف تبيين موضوع «ثبت و ضبط اعمال» بر اساس قرآن و حكايات معصومين(ع) و ارائه ايده هاي برنامه سازي براي برنامه سازان و اصحاب رسانه نگاشته شده است. در پايان لازم است از پژوهشگر ارجمند جناب حجتالاسلام محمد رضايي آدرياني كه زحمت نگارش اين اثر را به عهده گرفتند و همچنين از همكاري حجتالاسلام سيدستار مهديزاده كه در تهيه اين اثر كوشيدند، تشكر و قدرداني كنيم. اميد است اين اثر گامي در راستاي ترويج فرهنگ «معادباوري» باشد. ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه
«قرض الحسنه» در نظام اخلاقي اسلام داراي جايگاهي بس والاست و آثار اقتصادي، فرهنگي، فردي، اجتماعي، دنيوي و اخروي فراواني دارد. از اين رو، در آموزههاي ديني بر توجه انسانها به نيازها و گرفتاريهاي يكديگر و تلاش براي رفع آنها تأكيد شده است. قرض الحسنه، آدمي را از خودخواهي و خودبيني ميرهاند و دريچه گستردهاي از دگرخواهي را به روي او ميگشايد و به رشد فضيلتهاي اخلاقي همچون سخاوت و بخشش در نهاد وي ياري ميرساند. با قرض دادن، زمينههاي شكوفايي استعدادها و تكامل روحي انسان فراهم ميشود. بر اساس منطق قرآن، انسان نيكوكار با كمك به ديگران، در اصل، ابتدا به خود كمك ميكند، هر چند آثار مثبت اين كار روحي بر قرض دهنده هم اثر ميگذارد و احساس خوشايندي در وي نسبت به احسان كننده به وجود ميآيد. كوشش براي رفع مشكلات ديگران و كمك به مردم، روح بندگي را در وجو د انسان تقويت ميكند. سورههاي مختلفي از قرآن از جمله مائده، حديد، بقره، مزمل و مانند آن، همگي درباره اهميت قرض الحسنه و فضيلت آن سخن ميگويند. به طور كلي، خداوند قرض الحسنه را در رديف نماز و روزه آورده و آن را وسيله آمرزش گناهان دانسته است كه نشان ديگري از اهميت اين سنت حسنه در اسلام است. در روايات ديني نيز فراوان از اهميت قرض الحسنه سخن به ميان آمده است. رسول گرامي اسلام ميفرمايد: هر كسي به برادر مسلمانش قرض دهد و در طلب آن، با وي مدارا كند، بدان سبب، بدون حساب و عذاب، مانند برق جهنده و درخشان از روي صراط ميگذرد.
سيره و زندگاني پيامبر اعظم صلي الله عليه و آله در عرصه هاي گوناگون فردي، خانوادگي و اجتماعي و نيز در زمينه هاي عبادي، تربيتي، سياسي، اقتصادي و فرهنگي، آكنده از فضايل انساني است كه پرداختن به هر يك از آنها كاري بايسته و شايسته است. يكي از ابعاد اخلاقي پيامبر كه بيشتر در عرصه اجتماعي بروز يافته، مبارزه با نابرابري و تبعيض است كه دست مايه پژوهش نويسنده ارجمند و پژوهشگر گرامي، جناب حجت الاسلام والمسلمين احمد رضوان فر قرار گرفته است. نويسنده در اين پژوهش با محور قرار دادن سخن و سيره پيامبر اعظم صلي الله عليه و آله كوشيده است زواياي گوناگون نابرابري و تبعيض را در دوران آن حضرت ترسيم و برخورد پيامبر اسلام را در اين باره بيان كند.
اگرچه تكفيري هاي وهابي در اكثر كشورها با شكست نظامي روبه رو شدند و پايگاه منطقه اي و اجتماعي مهمي در هيچ كجاي دنيا و كشورهاي اسلامي ندارند، اما به واقع اين گروه ها يك گروه نظامي صرف نيستند، آنها يك فكر و اعتقاد هستندكه با تبليغات فراوان و استفاده از ابزارهاي رسانه اي جديد و پول كشورهاي مرتجع عربي و همچنين ضعف اعتقادي مسلمانان و غير مسلمانان توانستند تفكر تكفيررا در دنيا پراكنده كنند و از اين راه به اعوان و انصار، دست يابند و با كمك قدرت هاي جهاني، مناطقي را به اشغال خود دربياورند. بنابراين بعد نظامي و سلطه آنها اگرچه در مدت زمان كوتاهي به همت جمهوري اسلامي ايران و مقاومت مردم منطقه تقريباً نابود شد، اما فكر و انديشه آنها به اين زودي زايل شدني نيست و به پژوهش و روشنگري ابعاد مختلف انحرافي آنهانياز دارد. اين پژوهش درصدد آن است تبيين كند اين گروه ها برآمده از افكار جديد نيستند و ريشه در جاهليت گروه هاي انحرافي صدر اسلام، همچون خوارج دارند؛ يعني همان گروه هايي كه در مقابل امام بر حق و خليفه معتمده همه مسلمانان ايستادند و مسلمانان بسياري را به جرم تكفير از دم تيغ گذراندند. در پايان از پژوهشگر ارجمند جناب حجت الاسلام اكبر اسدعليزاده عضو هيئت علمي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي كه زحمت اين تحقيق را بر عهده داشتند،تشكر ميكنيم. اميد است اصحاب رسانه از آن بهره گيرند.