رمضان، ماه بندگي و راز و نياز با معبود است؛ ماه خودسازي و بلوغ، ماه دعا و ارتباط با خالق هستي است. اگرچه دعا در هر زماني از سوي خداوند پذيرفته ميشود، در ماه رمضان، فرصت بيشتري براي پذيرش دارد؛ زيرا خداوند در اين ماه، بيش از ديگر ماهها رحمتش را فرو ميفرستد. در اين ميان، دعاهاي رسيده از معصومان(ع)، غناي خاصي دارند. اين ادعيه، افزون بر پوشش دادن همه خواستههاي فردي و اجتماعي انسان، دريچههايي از جهان معنويت را بر وي ميگشايند و نيازهايي از جنس ديگر را به او يادآور ميشوند. معصومان(ع)، نكات مهم و ارزندهاي را كه هر مسلماني براي دنيا و آخرتش لازم دارد، در قالب دعا بيان كردهاند. اگر فرض كنيم اين دعاها به اجابت نيز نرسند، نفس راز و نياز با خالق هستي و ارتباط با موجودي بيانتها، براي كسي كه فقير و نيازمند مطلق است، شادي خاصي ميآفريند كه با هيچ لذت ديگري قابل قياس نيست. چه خسارتي از اين بالاتر كه اين درِ رحمت الهي را در ماه خدا بر خود ببنديم و به سراغ ديگراني برويم كه چيزي از خود ندارند؟! ازاينرو، شايسته است كه همه نهادهاي فرهنگي، به خصوص رسانه ملي، با هنرمندي تمام، عطر جانفزاي ادعيه معصومان(ع) را به خانههاي مردم ببرد و همه را از بوي آن مست كند. در پايان، از پژوهشگر توانا، جناب آقاي سيد محمود طاهري، كه با قلم وزين خود، به توضيح و شرح اين ادعيه پرداخته است، و نيز حجت الاسلام و المسلمين صادق ليراوي مدير گروه اعتقادات و رسانه و آقايان اسماعيلپرور و حسين بهراميان ارزياب و بازبين اثر، كمال قدرداني را داريم و اميدواريم اهل رسانه از اين اثر بيشترين استفاده را ببرند.
چهره تيره و تار فقر همواره متفكران دردمند را به انديشه واداشته است. مكاتب فكري گوناگون با تكيه بر معارف بشري براي حل اين مشكل راه هاي متفاوتي را فراروي بشر نهاده اند. چهره تابناك حضرت علي(ع) همواره مشعلي فروزان فراراه تاريخ انديشه بشري بوده است. بدين جهت بهره گيري از معارف اين امام بزرگوار مي تواند راهگشاي بشر در مواجهه با اين پديده هولناك باشد. روايات اميرالمؤمنين در زمينه فقر بسيار است و هر يك وجهي از وجوه فقر را روشن مي سازد؛ وجوهي مانند: علل و آثار فقر، ويژگيهاي فقر، رابطه فقر با ساير عوامل اجتماعي و ... در مجموعه حاضر كه متشكل از شش مقاله است، سعي شده تا به ميزان توان از خرمن معارف حضرت علي(ع) بهره گرفته و به تبيين برخي از وجوه فقر پرداخته شود. عناوين مقالات اين مجموعه و نويسندگان آن از اين قرار است: 1 ـ فقر و آثار زيانبارش بر انسان محمدرضا يوسفي 2 ـ راهبردهاي اقتصادي فقر ستيزي سيدرضا حسيني 3 ـ وظايف توانگران در برابر نيازمندان شجاعي 4 ـ فقرزدايي در شيوه رفتاري اميرمؤمنان سيدرضا حسيني 5 ـ رابطه فقر و زهد علي اصغر هادوي نيا 6 ـ آسيب شناسي فقر سعيد فراهاني فرد اميدواريم، مقالات اين مجموعه، گامي كوتاه در جهت تبيين برخي از وجوه فقر باشد.
زن به عنوان نيمي از پيكره اجتماع و مربي نسل آينده، تا مادامي كه در سنگر حجاب و تقواست و حجاب همچون سپري در اختيار زن مسلمانِ ايراني است، چنگال توطئه هاي ضد انساني به وي نمي رسد و وزش هواي آلوده و اسارت زاي غرب، آسيبي به او نمي رساند. اين سنگر حافظ ارزشهاي زن مسلمان است. لذا دشمن در صدد تخريب اين سنگر مصونيت است، حجاب را «زندان» مي نامد، پوشش اسلامي را تحقير كرده و مانع فعاليتهاي اجتماعي مي شمارد و با تهاجم فرهنگي، گام به گام در پي انهدام ارزشهاي اسلامي و ملي ماست. در اين بُرهه حساس بر متوليان احياي فرهنگ و ارزشهاي خودي مخصوصاً دست اندركاران صدا و سيماست كه ابعاد خيانت به فرهنگ اصيل اسلامي را آشكار سازند تا نسل پويا و معاصر، با توطئه گسترده دشمنان آگاه شده و عكس العمل مناسب را در برابر آنها اتّخاذ نمايد.
هدف و فلسفه ي ارسال پيامبران و نزول وحي را بايد در نياز انسان ها به دستگيري و راهنمايي در كوره راه هاي زندگي دانست. از اين رو، با ختم نبوت، سلسله ي هدايت گران الهي هم چنان در بُعد ديگري تداوم يافت و پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله با معرفي دوازده تن از راهبران جامعه ي اسلامي، مسير زندگي جويندگان حقيقت را پس از خويش ترسيم كرده است. آگاهي از رموز كتاب و سنت الهي، اتكا بر علوم و اسرار الهي، بردباري، ايثار، پارسايي و جهاد و مبارزه از ويژگي هاي بارز هريك از اين پيشوايان معصوم به شمار مي رود. در اين بين، يازدهمين ستاره ي آسمان ولايت؛ حضرت امام حسن عسكري(ع)، نقش ويژه اي دارد؛ زيرا ايشان بايد پيروان مكتب اهل بيت(س) را براي ورود به دوران غيبت امام معصوم(ع) آماده مي كرد. از آن جا كه دوران غيبت در گستره ي مطالعات اسلامي، جايگاه ويژه اي دارد و حضرت امام حسن عسكري(ع) نيز براي تبيين علمي و عملي اين مبحث، تلاش گسترده اي داشته اند، كوشيده ايم در اين نوشتار به گوشه هايي از زندگاني آن پيشواي بزرگوار بپردازيم.
آن گاه كه گرد و غبار پيكار «عاشورا» فرو نشست و صداي چكاچك شمشيرها با آخرين تپش قلب مجاهد مردان، خاموش گرديد و زماني كه خنجر سياه ستم، فرياد سرخ حسين عليه السلام را همراه حنجره اش بريد، دوران اربعين آغاز شد. اين بار مبارزه جديد در برابر ظلم آغاز گشت و جبهه اي به وسعت قلب همه ي انسان ها باز شد، اين بار قهرمان واقعه زينب عليهاالسلام است و زبان گوياي او و امام سجاد عليه السلام شمشير برّاني است كه رگ حيات ستم را قطع مي كند. اربعين ميقات نور است، ميعادگاه بيعت خون با پيام است. اربعين خالي كردن غصه هاي دل است. غصه هاي دوران اسارت و رنج سفر است. اين مجموعه كه به ابعاد مختلف اربعين حسيني پرداخته، شامل بخش هايي از قبيل: اربعين در آيات و روايات، زيارت اربعين، اولين زائران امام حسين عليه السلام، اربعين در انقلاب اسلامي و عزاداري امام حسين عليه السلام مي باشد.
ماه مبارك رمضان، ماه ميهماني خداوند و ماه نزول قرآن است. خداوند دراين ماه، مؤمنان را تشويق مي كند تا در راهي گام نهند كه پايان آن، خشنودي خدا و بهشت برين است؛ راهي كه بسياري از عارفان و سالكان حقيقت، آن را پيموده و در رضوان الهي، مقام گرفته اند. ابرهاي رحمت «رمضان» از سوي حق تعالي براي آناني فرستاده شده است كه رضايش را مي جويند. رمضان، سفره اي است كه فقير و غني، همه بر دور آن گرد مي آيند. خداوند در اين ماه، دست شيطان را مي بندد تا بندگانش با آسايش بر آستان بندگي او، پيشاني بسايند. اين پژوهش كوشيده است پندهاي اخلاقي سودمندي را از لابه لاي آيات قرآن، سخنان ائمه معصومين عليهم السلامو بزرگان دين براي خوانندگان گرامي ارائه دهد.
نهج البلاغه تاكنون محور پژوهش هاي گوناگون در حيطه ي ترجمه، تفسير، فرهنگ نويسي، و جز اين ها بوده است چه نيكو خواهد بود كه پژوهش هاي موضوعي نيز در سطحي گسترده تر و فراتر از اختصار، از منبع موثقي چون نهج البلاغه طرح، ريشه يابي و ارايه گردد. موضوعاتي كه هر يك به تنهايي سهم به سزايي در تعيين اولويت هاي ارزشي ما داشته و دارند. موضوع «دنيا در نهج البلاغه» با توجه به سيره ي عملي حضرت علي عليه السلام، لطف خاص خود را دارد. هرچند در اين مختصر تلاش شده است كه اشاراتي نيز از ساير منابع، به ويژه آيات معظم قرآني آورده شود، با اين حال محور اصلي طرح، كلام و موضع گيري هاي حضرت مي باشد كه در طول زندگاني پربارشان نمود عيني پيدا كرده است و بارقه هاي آن در نهج البلاغه نورافشاني مي كند.
بشر به حكم فطرت در اين نشأت خاكي پيوسته در جستجوي تكيه گاه مطمئني است كه با اتكاء به آن آرامش قابل قبولي بر زندگيش حاكم ساخته و همه دغدغه ها و تنش ها و چالشهاي خاطرش را به آسايشي دلپذير مبدّل سازد. كه گمشده اصلي انسان دنياي كنوني همين پديده مقدس است. از طرفي وجود اقدس حق برترين پناهگاهي است كه آفرينش انسان و تدبير زندگيش به دست با كفايت اوست كه اعتقاد حقيقي به وجود او و به ياد او بودن بالاترين و زيباترين آرامشها را در زندگي بندگان مؤمن حاكم مي سازد.1 و از سوي ديگر نماز محكم ترين حلقه اتصال مخلوق به خالق بوده و خاكيان را به افلاكيان متصل مي سازد و فرشيان را به اوج عرشيان مي رساند. چرا كه خود خالق فرموده است: نماز را جهت ذكر و ياد من برپا داريد.2 اگر زماني اين حلقه اتصال مخلوق با خالق همراه شود با پديده مقدس ديگري به نام وحدت در ميان بندگان موحد « نورٌ علي نور »ي بر صفحه گيتي نقش خواهد بست چرا كه ايجاد وحدت دلهاي پاك و همبستگي خدا پرستان مخلص خود هماره مورد تأكيد خداي متعال مي باشد. نماز جماعت مراسم منحصر به فردي است كه انبوه جمعيّت خداپرستان را با يك ايده پاك عبادي در كنار يكديگر قرار داده و توحيد و يگانه پرستي را با اتحاد و يگانگي دلها به نمايش مي گذارد. آن مراسمي كه به قول عارف رومي به خاطر آه حسرت از دست دادن فضيلت آن، هاتف غيبي قبولي عبادت انبوه بندگان را مژده مي دهد. كتاب حاضر تلاشي است در جهت آشنايي مؤمنان به ويژه نسل جوان با فضايل و بركات اين عبادت اجتماعي كه هم ارتباط دلهاي عبادتگر را با يكديگر و هم اتحاد عبادتگران با معبود را به ارمغان مي آورد.
خداوند پس از آرامش جسم انساني، از روح خود در او دميده است و آن گاه در نهاد او حركت و پويايي در خاك آغاز مي شود و به تدريج همراه با مبارزه با وابستگي هاي شهواني و نفساني، تكاملي معنوي رخ مي دهد. در اين ميان، علاوه بر نگاه عرفاني كه زمينه ساز سلوك معنوي است، ايمان به عالم هاي ديگر كه در وراي اين عالم محسوس قرار دارند، لازم است. در عمق اين جهان، حقيقتي ناب وجود دارد كه ناديدني هاي آن را با چشم دل بايد ديد كه همان غيب جهان است. امدادهاي غيبي، نيروهايي است كه از عالم مافوق مادّه؛ يعني عالم غيب نازل شده و از انسان هاي جوياي حقيقت پشتيباني مي كند. اعتقاد به چنين نيروهايي، شرط دستگيري آنها از آدميان در لحظه هاي بحراني است و همانند اكسيري جاودان، زندگي دوباره به انسان ها مي بخشد. نويسنده معتقد است توكل بر نيروهاي غيبي بر خلاف قدرت هاي ديگر نه تنها انسان را دچار غرور نمي كند، بلكه غرور وي را مي شكند و پيوسته او را متوجه خداوند مي كنند و نگارنده كوشيده است اعتقاد جامعه را به چنين باوري بيشتر كند. اين گفتار سه بخش دارد. بخش اول كه قسمت ويژه آن است، امداد غيبي و انواع آن را توضيح مي دهد و آثار فردي و اجتماعي و شرايط بهره مندي از آن را بررسي مي كند. در ادامه، از موانع دريافت امداد غيبي و هم چنين از باورهاي غلطي كه در اين زمينه وجود دارد، سخن به ميان آمده و در پايان بخش هم به ديدگاه دنياي غرب در مورد امدادهاي غيبي اشاره شده است. بخش دوم شامل سه فصل است: فصل اول و دوم درباره امدادهاي غيبي به انبيا، اوليا و بزرگان ديگر است. در فصل سوم نيز به امدادهاي غيبي براي نظام جمهوري اسلامي پرداخته شده و بخش سوم درباره رسالت رسانه در گسترش و اشاعه ايمان به امدادهاي غيبي است كه بايد و نبايدها را بررسي كرده است.
ضرورت نگاهي پويا و فراگير به آموزش ديني و روشهاي انتقال آن بر كسي پوشيده نيست. امروزه بشر گرفتار تجدد و نوگرايي، رويكرد نويني به معنويت، اخلاق و ارزشهاي ديني پيدا كرده و به خوبي دريافته است كه هدايت انسان به سوي تعالي تنها در پرتو آموزههاي ديني امكانپذير خواهد بود. در نگاهي كلان، دين چيزي نيست جز معيار هدايت و عامل معنادهي و هويتبخشي به انسان. دين، نسخهي رستگاري بشر است كه بايد براي انتقال مفاهيم پويا و ماناي دين و تربيت و تديّن دين و التزام دروني افراد، ساز و كارهاي مناسب فراهم آيد. به يقين، دين مبين اسلام در برنامههاي اعتقادي، اخلاقي، عبادي و اجتماعي خود، تربيت متعادل در جنبههاي گوناگون شخصيت آدمي تا رسيدن اين شگفتترين آفريدهي الهي به كمال شايسته را محور قرار داده و روشهاي متناسب با هر رده ي سني را در نظر گرفته است. تربيت ديني چه آن هنگام كه به اعتقاد و اخلاق معطوف است و چه هنگامي كه به عبادت و احكام توجه ميكند، چهرهاي عقلاني دارد و حضور عقلانيت در اين گستره كاملاً برجسته است. در امور اعتقادي كه سنگ بناي تدين به شمار ميرود، موجه و مدلل يافتن آنها لازم و ضروري است و در پذيرش آنها نميتوان بر فرد تحكم كرد. مربي در تربيت ديني بايد اصول بنيادين دين را به پشتوانه ي عقلاني پرورش دهد كه البته اين مهم در عصر ارتباطات، كار ساده اي نيست؛ زيرا اين عصر، پرسشهاي خاص خود را در برابر اعتقاد ديني به ميان آورده است.اينك يكي از آرمانهاي اسلام و انقلاب، تربيت نسلي معتقد به مباني دين، عامل به احكام و آداب الهي و برخوردار از سجايا و فضايل اخلاقي است. بايد با باروري باورهاي ديني در قشر جوان، تقوا و عفاف و ارزشهاي اسلامي را در ژرفاي وجدان آنان نهادينه سازيم. تحقق اين مهم ممكن نيست مگر با جريان شناسي، زمان شناسي، نيازسنجي، به كارگيري روشهاي نوين انتقال و دشمن شناسي. پژوهشگر ارجمند، جناب مهندس مهدي طهماسبي كوشيده است روشهاي انتقال مفاهيم ديني را در قالب بررسي نيازهاي جوانان، موانع دين مداري جوانان و ارايه ي راهكارهاي اصلاحي به تصوير كشد. با وجود دشواري راه، اين پژوهنده ي محترم، يافته هاي پژوهشي خود را در اختيار برنامه ريزان و برنامه سازان ارجمند نهادهاست تا رهتوشه ي برنامه هاي ديني بسازند و براي تربيت ديني جامعه به ويژه نسل جوان بهكار بندند. با سپاس از تلاشهاي محققانه ي ايشان، اميد است اين تكاپو روزي به كار آيد كه هيچ چيز جز قلب سليم را ثمري نباشد.