در اين پژوهش برآنيم با بهرهگيري از منابع ارزشمند ديني و ديدگاه كارشناسان، افزون بر روشن كردن ديدگاه اسلام درباره مسئله مد، به جلوهها، ويژگيها، علل پيدايش، آثار و پيآمدهاي مدهاي منفي در جامعه بپردازيم. همچنين براي كاهش پيآمدها و اصلاح مدگرايي، راهكارهايي اجرايي پيشنهاد ميدهيم، به اين اميد كه گامي هرچند كوچك، در اصلاح و تعديل مدگرايي منفي در جامعه باشد.
صبر، دژ محكم اهل يقين، به شكيبايي در موقعيتهاي مختلف اشاره دارد. اين فضيلت اخلاقي و بازدارنده از مسايل غيراخلاقي، خميرمايه سعادت بشري و مهمترين ابزار وصول به هرگونه خوشبختي است. از اين رو افراد صبور در تقابل با مشكلات، سركشي نمي كنند؛ برخورد متعادل در محدوده شرع و عقل دارند و با افزايش روحيه صبر، با محيط اطراف سازگارند؛ اما افراد عجول و بيتاب، از اعتدال كافي برخوردار نيستند. آن ها در مواقع حساس و بحراني، تسليم تندباد مي شوند و از اهداف اصلي باز ميمانند. دين اسلام به مباحث مرتبط با صبر و استقامت، تأكيد دارد. انبياي الهي، در مواجهه با ناملايمت ها، عجولانه تصميم نميگرفتند. آن ها در مأموريتهاي خود كوچكترين شك و ترديدي نداشته و بر قدرت بيپايان الهي اعتماد ميكردند و از هيچ قدرتي نميهراسيدند. انبوه مشكلات و كارشكنيهاي دشمنان در عزم راسخ پيامبران(عع) خللي وارد نميساخت و ايشان با استقامت و شكيبايي در حل مشكلات جامعه ميكوشيدند. از اين رو خداوند در قرآن ضمن معرفي آن ها به عنوان اسوه صبر و شكيبايي، به صابرين، وعده نعمتهاي ويژه را نويد داده است (بقره:157). «صبوري» بهعنوان يك اصل ثابت در سيره رفتاري و سنت معصومين(ع) به وفور يافت ميشود. آنها در گرفتاريها از اين خصيصه اخلاقي بهره ميبردند. نمونه بارز آن كلام امام اول شيعيان حضرت علي(ع) است كه ميفرمايد: «پس صبر كردم درحالي كه خار در چشم و استخوان در گلو داشتم». (نهجالبلاغه، خ3، ص48) رهبر معظم انقلاب، به پيروي از انديشه ناب آسماني اسلام، ضمن تواصي به صبر، بيصبري را از ابزار جنگ دشمن معرفي كرده و بر اين اعتقادند كه تلاش دشمن براي از بين بردن روحيه تواصي در جامعه، بسيار خطرناك است. ايشان مي فرمايد: «{يكي از كارهايي كه} دشمن در جنگ نرم انجام ميدهد اين است كه اين زنجيره تواصي به حق و به صبر را قطع كند. امّا اينكه رشته تواصي به حق و صبر را در بين مؤمنان قطع كند، جريان تواصي را قطع كنند، چيز خطرناكي است؛ [اينكه] كاري كنند كه مؤمنين به يكديگر توصيه نكنند، همديگر را حفظ نكنند، به يكديگر اميد ندهند؛ اگر قطع اين جريان، بريدهشدن جريان تواصي در جامعه اتّفاق بيفتد، خيلي خطرناك است. (بيانات به مناسبت روز مبعث، 21/12/1399؛ https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=47510) در اين بين نقش رسانه¬ها، مخصوصاً تلويزيون، بهدليل برد پهناورش، يكي از بهترين وسايل آموزشي و فرهنگي است كه امروزه در اختيار كشورها و جوامع مختلف قرار دارد. اين رسانه بهدليل جذابيت و دسترسي آسان و تنوع برنامهها، از اهميت دو چندان برخوردار بوده و با بهكارگيري صدا و تصوير مي تواند در ترويج فرهنگ ديني به شيوهاي از شخصيتهايي كه با صبر و استقامت، سرانجام خوشي برايشان رقم زده شد، الگوسازي كند تا ارزشها و هنجارهاي ديني نهادينه شود. اين تفكر اسوهسازي كه برگرفته از كلام وحياني است، به مرور زمان به بركت قرآن، مي تواند در جامعه ديني ما گسترش يابد و با فراگيرشدن اين فضيلت اخلاقي، خيلي از معضلات و آسيب هاي اجتماعي، سياسي، اقتصادي و... درجامعه به فراموشي سپرده خواهد شد. لذا ضرورت صحيح شكلگيري تواصي در جامعه يك اثر ملموس به نام روح جمعي را در پي خواهد داشت كه كمترين نمود آن به همت ها و تقويت اراده ها است. رسانه ملي با استفاده از كارشناسان خبره و مجرب، برنامهريزي منسجم و مناسب، طراحي الگوي سلوك اجتماعي، در به تصويركشيدن انسان صبور و مقاوم، پيامدهاي آن را براي جامعه، تبليغ و ترويج ميكند، كه اين امر موجب نهادينهشدن اين فضيلت اخلاقي در فرد و جامعه خواهد شد. از اين رو پژوهش حاضر سعي دارد به چهار سؤال عمده ذيل پاسخ دهد. الف) صبر و مقاومت در قرآن چه جايگاهي دارد؟ ب) جايگاه صبر و مقاومت در روايات كجاست؟ ج) صبر و مقاومت در انديشه امامين انقلاب چيست؟ د) راهكار نهادينهسازي صبر و مقاومت در رسانه چگونه است؟ اميد است برنامهسازان محترم رسانه ملي از محتواي آمادهشده در اين كتاب بهره كافي ببرند. ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه
رويكرد پژوهش حاضر به موضوع باستان گرايي، نگرشي منتقدانه بر برنامه هاي پخش شده از شبكه هاي ماهواره اي بي.بي.سي، من و تو و صداي آمريكا با موضوع باستان گرايي مبتني بر آموزه هاي ديني است. سعي نگارنده بر اين بود كه شبكه انديشه باتوجه به ماهيت سلطنت طلبياش بررسي شود، ولي علي رغم ماهيت اين شبكه و انتظاري كه از آن مبني بر پخش برنامههايي با رويكرد باستان گرايي مي رفت، كمابيش هيچ برنامه اي با اين موضوع، در اين شبكه تهيه و پخش نشده است، لذا در تحليل پيش رو، برنامه اي از شبكه انديشه وجود ندارد.
با توجه به مأموريت ادارهكل پژوهشهاي اسلامي صداوسيما، بهعنوان يگانه مرجع مطالعاتِ دو حوزه دين و رسانه در ترويج و گسترش آموزههاي ديني در رسانه ملي و نيز مأموريت گروه تربيت، خانواده و سبك زندگي در حوزه ترويج سبك زندگي اسلامي ايراني، بررسي بازنمايي نقش والدين در تربيت ديني فرزندان در سريال كلاه پهلوي و مقايسه آن با سريال شهرزاد در اولويت كاري اين گروه قرار گرفت.
خانواده نهادي كوچك اما مهم در بين نهادهاي اجتماعي است كه سلامت و تحكيم آن بر سلامت جامعه تأثيرگذار است؛ به عبارت ديگر نهاد خانواده از كاركردهاي زيادي برخوردار است كه هر يك از اين كاركردها بر حسب نقشآفريني صحيح اعضاي خانواده معضلات زيادي را از جامعه خواهد كاست. در اين بين نقش والدين در راستاي اجراي صحيح كاركردها اهميت ويژه اي دارد، لذا پدران بر حسب جايگاه مديريتي خود و اجراي هرچه بهتر كاركردها، نقشهاي مديريتي و قواميتي و مادران نقشهاي عاطفي و احساسي را اجرا خواهند كرد؛ اما در اين بين به علت قواميّت مردان، ايفاي درست نقش پدر از اهميت خاصي برخوردار است. با تأمل و مداقه در بين الزامات ديني، به راحتي ميتوان اذعان نمود كه رعايت حق پدري خصوصاً با تأكيد بر ولايت و قواميت وي، از مهمترين، ويژهترين و خاصترين حقوق اثباتي در بين اين آموزهها محسوب مي شود؛ لذا پرداختن به اين مهم از طريق رسانههاي ديداري، مكتوب و شنيداري با توجه به بازخوردهاي فرهنگي آن و در راستاي مهندسي فرهنگي جامعه از اهميت فوقالعادهاي برخوردار است. در اين ميان يكي از ابزارها و نهادهايي كه در عصر حاضر ميتواند جايگاه پدر را در جامعه بررسي كند، رسانههاي ارتباطجمعي به ويژه برنامههاي رسانه ملي است. رسانه ملي به عنوان يك پيامرسان فعال و پرمخاطب ميتواند در جهت احياي ارزشهاي اصيل يك خانواده مسلمان مانند جايگاه پدر، خوانشهاي فرهنگي مناسبي را رقم بزند. اين امر با بازنمايي جايگاه پدر در سياستهاي برساخته فيلمها و سريالهاي پرمخاطب كه همواره ذهن اصحاب رسانه و محققين حوزه مسائل اجتماعي را به خود مشغول ساخته، با نظر به تأثيرات آن بر كليه اعضاي خانوادههاي ايراني، اعم از كودكان تا بزرگسالان، از اهميت ويژهاي برخوردار است. نظر به نكات يادشده و تأثير شگرف رسانههاي ديداري بر ديدگاه افراد خانواده و جامعه و ترسيم نقشهاي خانوادگي از طريق اين نوع رسانهها، پژوهش حاضر در مرحله اول به بازخواني جايگاه خانواده و اعضاي آن بهويژه پدر در منابع اسلامي اشاره كرده و سپس با تحليل انتقادي سه سريال منتخب، ضمن بازنمايي جايگاه پدر در اين نوع سريالها با روش تحليل گفتمان پدام، برحسب نياز، راهكارهاي رسانهاي مناسبي را براي بازنمايي مطلوب نقش پدري در مجموعههاي تلويزيوني ارائه كرده است. در پايان از زحمات پژوهشگر محترم سركار خانم دكتر راضيه ميرعليملك در تهيه و ساماندهي اين پژوهش قدرداني ميكنيم. ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه
درسالهاي اخير، «شهرزاد» از موفقترين سريالهاي شبكه خانگي است كه مخاطبان بسياري از آن، استقبال كردند. تأثير اين سريال و سريالهاي مشابه بر نگرش، تفكر و سبك زندگي خانوادهها، بهويژه بر نسل جوان كه مخاطبان اصلي اين شبكه هستند، مسئلهاي بسيار مهم است. از نگاه منتقدان، سريال شهرزاد كه وقايع آن در زمان حكومت پهلوي اتفاق ميافتد، همانند سريال كلاه پهلوي از جنبههاي مختلفي از جمله ترويج فمينيسم، تقابل سنت و تجدد، روابط زن و مرد، حجاب و عفاف و... قابليت نقد و بررسي دارد. بررسي بازنمايي نقش والدين در خانواده مسلمان معاصر ايراني، يكي از ابعاد مهم اين سريال است كه بهطور ويژه بايد تحليل شود؛ زيرا شخصيتهاي والدين اين سريال همانند سريال كلاه پهلوي در پيشبرد وقايع داستان، نقش مؤثري دارند. با توجه به مأموريت ادارهكل پژوهشهاي اسلامي صداوسيما، بهعنوان يگانه مرجع مطالعاتِ دو حوزه دين و رسانه در ترويج و گسترش آموزههاي ديني در رسانه ملي و نيز مأموريت گروه تربيت، خانواده و سبك زندگي در حوزه ترويج سبك زندگي اسلامي ايراني، بررسي بازنمايي نقش والدين در تربيت ديني فرزندان در سريال كلاه پهلوي و مقايسه آن با سريال شهرزاد در اولويت كاري اين گروه قرار گرفت.
امنيت از موضوعاتي است كه اسلام تأكيد فراواني بر آن كرده است. پيامبر گرامي اسلام(ص) امنيت و سلامتي را در كنار هم قرار ميدهند و آن را دو نعمتي معرفي مي كنند كه كسي اندازه آن را نميشناسد و زماني قدر آن را ميداند كه از وجودش محروم باشد. امنيت از عوامل اصلي رشد، پيشرفت و رفاه و ... است و بدون آن، امكان زندگي راحت متصور نيست. در كنار امنيت، داشتن احساس امنيت نيز اهميت دارد؛ زيرا بدون اين احساس، كاركردهاي آن زير سؤال ميرود. احساس امنيت اجتماعي؛ يعني افراد جامعه بدون دغدغه و ترس در اجتماع رفتوآمد كنند و با يكديگر تعامل منطقي داشته باشند. در ايجاد امنيت و احساس آن، دستگاه هاي متعددي سهيم هستند و اين مسئله از عهده يك سازمان يا نهاد خارج است. با اين حال هيچيك از آنها به اندازه رسانه ها بهويژه رسانه ملي اثرگذار نيست. رسانه مي تواند با پخش يك خبر نابهجا يا نمايشدادن فيلمي نامناسب، احساس امنيت را از مردم بگيرد؛ اگرچه امنيت فيزيكي وجود دارد، ولي مردم آن را احساس نميكنند و بالعكس. ازاينرو برنامهريزي دقيق و نظارت در رسانه ملي براي ايجاد امنيت، امري ضروري است كه پژوهش در اين زمينه بر هر چيزي مقدم است. بنابراين بررسي نقش رسانه در ايجاد احساس امنيت موضوع مهمي است كه اين كتاب درصدد بيان آن است. در پايان از تلاشهاي پژوهشگر ارجمند جناب آقاي دكتر مجيد امامي در پديدآوري اين اثر قدرداني ميكنيم و اميدواريم نوشتار حاضر محل استفاده اصحاب رسانه قرار گيرد. ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه
طنز بهمعناي عام آن، از عوامل مهم ايجاد نشاط و شادماني، سرگرمسازي و تعديل مشكلات روحي - رواني است. از آنجا كه طنز با پيامهاي ضمني، بر افكار و احساسات مخاطبان اثر مي گذارد، عامل مهمي در فرهنگسازي بهشمار ميآيد. به همين دليل، طنز از مؤثرترين عوامل جذابيت براي رسانه هاست و انواع گوناگون رسانهها در سراسر جهان براي رسيدن به اهداف خود، طنز را در قالبهاي مختلف صوتي، تصويري و مكتوب بهكار ميگيرند. براي رسانه ملي نيز كه رسالتي چون هدايت افكار عمومي و ارتقاي فرهنگ جامعه را به عهده دارد، اين هنر، فرصتي مغتنم و بسيار باارزش است. مسئله مهم در اين زمينه، خلأ تفسيري روشن از ماهيت و جايگاه طنز براساس جهانبيني و تفكر اصيل الهي است كه سردرگميها و ترديدهاي بسياري را در سلوك با اين رشته هنري در پي داشته است. اين امر در حوزه فعاليت سازمانها و مراكز فرهنگي، بهويژه رسانههايي كه بهصورت جمعي و سازمانيافته فعاليت ميكنند، اهميت بيشتري دارد. برخي تلاش هاي پژوهشي (در قالب مقالات، پاياننامه و...) در اين زمينه انجام گرفته است؛ اما بررسي هاي انجامشده نشان ميدهد اين پژوهش¬ها براي ارائه تصويري روشن و جامع از موضوع و مشخصساختنِ كيفيت بهرهگيري از طنز در مسير اعتلاي فرهنگ و افكار عمومي جامعه اسلامي ما كافي نيست. به همين علت، شيوهها و فنون طنزپردازي در رسانه، در بسياري از برنامهها با استفاده از شيوهها و فنون متداولِ دنيا بهويژه شيوههاي غربي انجام ميشود. گرچه برنامهسازان طنز برخي مرزها و خطوط قرمز ديني را رعايت و برخي را دور ميزنند، ولي بسياري از آنان به طرز واضحي تقليد از طنزهاي مشابه خارجي است. پژوهش حاضر از مدتها قبل با مطالعه و بحث¬هاي گروهي (روش گروه كانوني) در خصوص مفاهيم و ماهيت طنز آغاز و پس از گذشت يك دوره، نتايج كار، جمعبندي و تدوين شد؛ اما به سبب برخي ابهامات و نواقص، از ارائه آن بهعنوان نتيجه نهايي خودداري و پس از وقفه اي نهچندان كوتاه، موضوع بار ديگر بهطور گستردهتر مطالعه و بررسي گرديد و علاوهبر مباني نظري، حكمتهاي عمليِ طنز و شاخصهاي كاربردي آن در رسانه را نيز مورد مطالعه قرار گرفت. همچنين مقرر شد تا در همه مباحث، رهنمودها و آموزههاي اسلاميِ مربوطه نيز مورد كنكاش و بهرهبرداري اساسي قرار گيرد. در پايان لازم است از پژوهشگر ارجمند جناب آقاي دكتر محمد سليمي كه زحمت پژوهش اين اثر را متقبل شدند و نيز از فرهيخته گرامي جناب حجتالاسلام والمسلمين دكتر عبدالحسين خسروپناه و ناظر طرح جناب آقاي مهندس عباس معلمي و آقايان حسن ابراهيمزاده، مجتبي شاكري و دكتر سيدعليمحمد رضوي (آذربخش) و ديگر عزيزان كه به ما در اين زمينه ياري رساندهاند، تشكر كنيم. اداره كل پژوهشهاي اسلامي رسانه
سبك زندگي مجموعهاي از الگوهاي نظاممند رفتاري است كه خاستگاه آن را باورها، ارزشها و هنجارهاي شكلگرفته در يك فرهنگ تشكيل ميدهد. دين اسلام بهعنوان يك ايدئولوژي، توجه ويژهاي به سبك زيستن دارد و از طريق آموزههاي وحيانياش ميتواند منشأ شكلگيري سبك زندگي باشد؛ بر همين اساس، كاملترين سبك زندگي را به بشريت ارائه داده است؛ سبكي كه احكام و دستورهاي آن، تمام حوزههاي فردي، خانوادگي و اجتماعي را دربرميگيرد. پس از ورود اسلام به ايران، جامعه ايراني به تدريج، تحت تأثير آموزههاي اين نوع از سبك زندگي قرار گرفت، تا جايي كه فرايند درهم تنيدگي آموزههاي اسلامي با مشي زندگي ايرانيان موجب شكلگيري سبك زندگي اسلامي ايراني شد؛ سبكي از زندگي كه به مثابه، گنجينهاي ارزشمند رهنمودهايي را براي تمام جنبههاي زندگي انسان ارائه ميدهد. با توجه به اسلاميبودن جامعه ايراني، نهادينهسازي مؤلفههاي سبك زندگي اسلامي ايراني و جاري و ساريكردن اين مؤلفهها در تمامي ابعاد زندگي از ضروريات جامعه خواهد بود. از همين روست كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي، تحقق و ترويج اين سبك از زندگي، بهعنوان يكي از اهداف عالي نظام جمهوري اسلامي مورد توجه قرار گرفت و رهبر معظم انقلاب نيز همواره در تبيين مسير تمدنسازي اسلامي بر ضرورت تحقق اين سبك زندگي تأكيد داشتهاند. ايشان حتي در 23 مهر ۱۳۹۱ در ديدار با جوانان استان خراسان شمالي با طرح سؤالات بيستگانهاي با محوريت سبك زندگي اسلامي ايراني، ابعاد مهمي از اين نوع از سبك زندگي متناسب با مقتضيات زمان را مورد تبيين قرار داده، بر ضرورت اهتمام ويژه تمامي دستگاهها و نهادهاي نظام براي تحقق و ترويج آن تأكيد فرمودند. از آنجايي كه سبك زندگي بهويژه سبك زندگي اسلامي ايراني، بحثي كتابخانهاي نيست و نميتوان آن را در قالب قانون يا بخشنامه ارائه كرد، براي تحقق و ترويج آن بايد بسترسازيهاي لازم صورت گيرد تا ارزشهاي ديني بهصورت هنجارهاي اجتماعي جامعه ايران درآيد. در اين ميان، رسانه و محصولات رسانهاي بهسبب گيرايي و جذابيتهاي خاص خود در تحقق اين فرايند و انتقال و فرهنگسازي درباره مؤلفههاي سبك زندگي اسلامي ايراني از مهمترين عوامل اثرگذار خواهند بود. بهويژه رسانه ملي كه بهواسطه ابتناء رويكردش به اهداف عاليه نظام از يك سو و فراگيري گسترهاش از سوي ديگر، ميتواند در تزريق و نهادينهسازي مؤلفههاي سبك زندگي اسلامي در جامعه ايراني، ايفاگر مهمترين و مؤثرترين نقش در بين ساير نهادهاي اجتماعي باشد. همين اهميت و تأثيرگذاري رسانه ملي در حوزه سبك زندگي اسلامي ايراني و نيز تأكيدات مقام معظم رهبري بر ضرورت نهادينهسازي اين سبك از زندگي در جامعه، نويسنده را برآن داشت تا مبتني بر سؤالات بيستگانه رهبر معظم انقلاب اسلامي در حوزه سبك زندگي اسلامي ايراني به استخراج فهرستي حداكثري از سوژههاي برنامهسازي مبادرت و با بهرهگيري از حضور جمعي از كارشناسان حوزه سبك زندگي اسلامي ايراني و آشنا با امور رسانه، مهمترين اين سوژهها را به برنامهسازان رسانه ملي ارائه كند. در اينجا لازم است از پژوهشگر ارجمند، سركار خانم سيده مريم چاوشي و كارشناسان محترمي كه ايشان را در انتخاب مهمترين سوژههاي برنامهسازي حوزه سبك زندگي اسلامي ايراني ياري رساندند و نيز از ساير عزيزاني كه در بهثمررسيدن اين مجموعه نقش داشتند كمال تشكر و قدرداني را داشته باشيم. ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه
تولّي و تبرّي از اركان اعتقادي مكتب اسلام و از شئون قلبي و پايه بسياري از شئون رفتاري انسان وارسته و مؤمن است. اگر اين خصلت زنده و مؤثر ايجاد نشود و انسان اهل تولّي و تبرّي نباشد، نه تنها حلقههاي فضائل اخلاقي و عملي او آسيب ميبيند، بلكه صورتبنديهاي اعتقادي او هم سست و بيبنيان شده و به سوي ويراني ميرود. ازاين رو، پذيرش ولايت الهي و ورود در حصن حصين توحيد منوط به پذيرش ولايت رسول خدا(ص) و اهلبيت(ع) ايشان و التزام عملي به تولّي و تبرّي است. تولّي اولياي الهي و تبرّي از دشمنان آنان به مقدار شناخت انسان از ايشان وابسته است. زيرا دوستي با كسي يا دشمني با شخصي، مرهون معرفت به اوست. در اين ميان، تعاليم قرآن و اهلبيت(ع) به انسان نشان ميدهد كه هر مؤمني بايد چهره جان خود را به روي چه كساني بگشايد و از چه كساني روي گرداند. بنابراين بر انسان مسلمان لازم است بداند ولايت چه كسي را بپذيرد و از ولايت چه كسي پرهيز كند و در اين زمينه از هوشياري لازم برخوردار باشد. اظهار برائت و انزجار كه پوششدهنده حيثيت تبرّي در اسلام است، در درون خود، درس بزرگ دشمن شناسي را به همراه دارد و از ضرورتهاي زندگي اجتماعي در حيات انساني بشر است. بي شك دشمن شناسي از اساسي ترين موضوعات سياسي و اجتماعي هر ملتي است كه رهبران بيدار بر توجه به آن تأكيد ورزيده اند. با آغاز بزرگترين پديده قرن حاضر يعني انقلاب اسلامي ايران به رهبري فقيهي بزرگ، نظام سلطه جهاني با چالشهاي زياد نظري و عملي روبهرو شد و بيشترين توان خود و كشورهاي متبوع خود را به هماوردي با آن به ميدان آورد. در اين راستا، از همه ابزارها به ويژه از رسانهها براي مقابله با نظام اسلامي ايران بهعنوان يكي از ميوههاي مبارك تفكر انقلاب اسلامي استفاده ميكند. گرچه رهبر معظم انقلاب حضرت آيت الله خامنه اي(دامت بركاته) با اقتدا به آموزههاي قرآن و اهلبيت(ع) همگان را به شناخت دشمن توصيه كردهاند؛ اما تاكنون تحقيقي كه بتواند بر مبناي خوانش رسانهايِ بيانات معظم له، نقشه راه را فراروي اهالي رسانه قرار دهد، صورت نگرفته، تا با رويكرد تحليل بتوان چيزي از مجموع سخنان رهبري و ساخت نظام معنايي دريافت كه براي استفاده در برنامه سازي فهم پذير شده و با صورتبندي مفهومي الگوي درون متني دادهها استخراج شود، ازسوي ديگر نيز با شناسايي مضامين، نكات تازه و جذاب و ايدههاي نوآورانه از متن بيانات رهبري ارائه شود. به لحاظ اهميت موضوع و ضرورت تبيين سخنان رهبري و شناسايي رهيافتها و راهبردهاي رسانهايِ دشمن براي مديران و برنامه سازان رسانه ملي، بر آن شديم تا از پژوهشگر محترم، جناب آقاي سيدعلي محمدي متكازيني، تحقيقي در اين موضوع با رويكرد رسانه اي به فرجام رسانيم كه تقديم خوانندگان عزيز ميشود. اميدواريم ما هم به سهم خود توانسته باشيم در شناساندن دشمنان سرسخت نظام اسلامي و ارائه راهبردها و راهكارهاي رسانهاي گامي برداشته و به اهالي رسانه خدمتي كرده باشيم. ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه