در اين پژوهش برآنيم با بهرهگيري از منابع ارزشمند ديني و ديدگاه كارشناسان، افزون بر روشن كردن ديدگاه اسلام درباره مسئله مد، به جلوهها، ويژگيها، علل پيدايش، آثار و پيآمدهاي مدهاي منفي در جامعه بپردازيم. همچنين براي كاهش پيآمدها و اصلاح مدگرايي، راهكارهايي اجرايي پيشنهاد ميدهيم، به اين اميد كه گامي هرچند كوچك، در اصلاح و تعديل مدگرايي منفي در جامعه باشد.
امنيت از موضوعاتي است كه اسلام تأكيد فراواني بر آن كرده است. پيامبر گرامي اسلام(ص) امنيت و سلامتي را در كنار هم قرار ميدهند و آن را دو نعمتي معرفي مي كنند كه كسي اندازه آن را نميشناسد و زماني قدر آن را ميداند كه از وجودش محروم باشد. امنيت از عوامل اصلي رشد، پيشرفت و رفاه و ... است و بدون آن، امكان زندگي راحت متصور نيست. در كنار امنيت، داشتن احساس امنيت نيز اهميت دارد؛ زيرا بدون اين احساس، كاركردهاي آن زير سؤال ميرود. احساس امنيت اجتماعي؛ يعني افراد جامعه بدون دغدغه و ترس در اجتماع رفتوآمد كنند و با يكديگر تعامل منطقي داشته باشند. در ايجاد امنيت و احساس آن، دستگاه هاي متعددي سهيم هستند و اين مسئله از عهده يك سازمان يا نهاد خارج است. با اين حال هيچيك از آنها به اندازه رسانه ها بهويژه رسانه ملي اثرگذار نيست. رسانه مي تواند با پخش يك خبر نابهجا يا نمايشدادن فيلمي نامناسب، احساس امنيت را از مردم بگيرد؛ اگرچه امنيت فيزيكي وجود دارد، ولي مردم آن را احساس نميكنند و بالعكس. ازاينرو برنامهريزي دقيق و نظارت در رسانه ملي براي ايجاد امنيت، امري ضروري است كه پژوهش در اين زمينه بر هر چيزي مقدم است. بنابراين بررسي نقش رسانه در ايجاد احساس امنيت موضوع مهمي است كه اين كتاب درصدد بيان آن است. در پايان از تلاشهاي پژوهشگر ارجمند جناب آقاي دكتر مجيد امامي در پديدآوري اين اثر قدرداني ميكنيم و اميدواريم نوشتار حاضر محل استفاده اصحاب رسانه قرار گيرد. ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه
طنز بهمعناي عام آن، از عوامل مهم ايجاد نشاط و شادماني، سرگرمسازي و تعديل مشكلات روحي - رواني است. از آنجا كه طنز با پيامهاي ضمني، بر افكار و احساسات مخاطبان اثر مي گذارد، عامل مهمي در فرهنگسازي بهشمار ميآيد. به همين دليل، طنز از مؤثرترين عوامل جذابيت براي رسانه هاست و انواع گوناگون رسانهها در سراسر جهان براي رسيدن به اهداف خود، طنز را در قالبهاي مختلف صوتي، تصويري و مكتوب بهكار ميگيرند. براي رسانه ملي نيز كه رسالتي چون هدايت افكار عمومي و ارتقاي فرهنگ جامعه را به عهده دارد، اين هنر، فرصتي مغتنم و بسيار باارزش است. مسئله مهم در اين زمينه، خلأ تفسيري روشن از ماهيت و جايگاه طنز براساس جهانبيني و تفكر اصيل الهي است كه سردرگميها و ترديدهاي بسياري را در سلوك با اين رشته هنري در پي داشته است. اين امر در حوزه فعاليت سازمانها و مراكز فرهنگي، بهويژه رسانههايي كه بهصورت جمعي و سازمانيافته فعاليت ميكنند، اهميت بيشتري دارد. برخي تلاش هاي پژوهشي (در قالب مقالات، پاياننامه و...) در اين زمينه انجام گرفته است؛ اما بررسي هاي انجامشده نشان ميدهد اين پژوهش¬ها براي ارائه تصويري روشن و جامع از موضوع و مشخصساختنِ كيفيت بهرهگيري از طنز در مسير اعتلاي فرهنگ و افكار عمومي جامعه اسلامي ما كافي نيست. به همين علت، شيوهها و فنون طنزپردازي در رسانه، در بسياري از برنامهها با استفاده از شيوهها و فنون متداولِ دنيا بهويژه شيوههاي غربي انجام ميشود. گرچه برنامهسازان طنز برخي مرزها و خطوط قرمز ديني را رعايت و برخي را دور ميزنند، ولي بسياري از آنان به طرز واضحي تقليد از طنزهاي مشابه خارجي است. پژوهش حاضر از مدتها قبل با مطالعه و بحث¬هاي گروهي (روش گروه كانوني) در خصوص مفاهيم و ماهيت طنز آغاز و پس از گذشت يك دوره، نتايج كار، جمعبندي و تدوين شد؛ اما به سبب برخي ابهامات و نواقص، از ارائه آن بهعنوان نتيجه نهايي خودداري و پس از وقفه اي نهچندان كوتاه، موضوع بار ديگر بهطور گستردهتر مطالعه و بررسي گرديد و علاوهبر مباني نظري، حكمتهاي عمليِ طنز و شاخصهاي كاربردي آن در رسانه را نيز مورد مطالعه قرار گرفت. همچنين مقرر شد تا در همه مباحث، رهنمودها و آموزههاي اسلاميِ مربوطه نيز مورد كنكاش و بهرهبرداري اساسي قرار گيرد. در پايان لازم است از پژوهشگر ارجمند جناب آقاي دكتر محمد سليمي كه زحمت پژوهش اين اثر را متقبل شدند و نيز از فرهيخته گرامي جناب حجتالاسلام والمسلمين دكتر عبدالحسين خسروپناه و ناظر طرح جناب آقاي مهندس عباس معلمي و آقايان حسن ابراهيمزاده، مجتبي شاكري و دكتر سيدعليمحمد رضوي (آذربخش) و ديگر عزيزان كه به ما در اين زمينه ياري رساندهاند، تشكر كنيم. اداره كل پژوهشهاي اسلامي رسانه
سبك زندگي مجموعهاي از الگوهاي نظاممند رفتاري است كه خاستگاه آن را باورها، ارزشها و هنجارهاي شكلگرفته در يك فرهنگ تشكيل ميدهد. دين اسلام بهعنوان يك ايدئولوژي، توجه ويژهاي به سبك زيستن دارد و از طريق آموزههاي وحيانياش ميتواند منشأ شكلگيري سبك زندگي باشد؛ بر همين اساس، كاملترين سبك زندگي را به بشريت ارائه داده است؛ سبكي كه احكام و دستورهاي آن، تمام حوزههاي فردي، خانوادگي و اجتماعي را دربرميگيرد. پس از ورود اسلام به ايران، جامعه ايراني به تدريج، تحت تأثير آموزههاي اين نوع از سبك زندگي قرار گرفت، تا جايي كه فرايند درهم تنيدگي آموزههاي اسلامي با مشي زندگي ايرانيان موجب شكلگيري سبك زندگي اسلامي ايراني شد؛ سبكي از زندگي كه به مثابه، گنجينهاي ارزشمند رهنمودهايي را براي تمام جنبههاي زندگي انسان ارائه ميدهد. با توجه به اسلاميبودن جامعه ايراني، نهادينهسازي مؤلفههاي سبك زندگي اسلامي ايراني و جاري و ساريكردن اين مؤلفهها در تمامي ابعاد زندگي از ضروريات جامعه خواهد بود. از همين روست كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي، تحقق و ترويج اين سبك از زندگي، بهعنوان يكي از اهداف عالي نظام جمهوري اسلامي مورد توجه قرار گرفت و رهبر معظم انقلاب نيز همواره در تبيين مسير تمدنسازي اسلامي بر ضرورت تحقق اين سبك زندگي تأكيد داشتهاند. ايشان حتي در 23 مهر ۱۳۹۱ در ديدار با جوانان استان خراسان شمالي با طرح سؤالات بيستگانهاي با محوريت سبك زندگي اسلامي ايراني، ابعاد مهمي از اين نوع از سبك زندگي متناسب با مقتضيات زمان را مورد تبيين قرار داده، بر ضرورت اهتمام ويژه تمامي دستگاهها و نهادهاي نظام براي تحقق و ترويج آن تأكيد فرمودند. از آنجايي كه سبك زندگي بهويژه سبك زندگي اسلامي ايراني، بحثي كتابخانهاي نيست و نميتوان آن را در قالب قانون يا بخشنامه ارائه كرد، براي تحقق و ترويج آن بايد بسترسازيهاي لازم صورت گيرد تا ارزشهاي ديني بهصورت هنجارهاي اجتماعي جامعه ايران درآيد. در اين ميان، رسانه و محصولات رسانهاي بهسبب گيرايي و جذابيتهاي خاص خود در تحقق اين فرايند و انتقال و فرهنگسازي درباره مؤلفههاي سبك زندگي اسلامي ايراني از مهمترين عوامل اثرگذار خواهند بود. بهويژه رسانه ملي كه بهواسطه ابتناء رويكردش به اهداف عاليه نظام از يك سو و فراگيري گسترهاش از سوي ديگر، ميتواند در تزريق و نهادينهسازي مؤلفههاي سبك زندگي اسلامي در جامعه ايراني، ايفاگر مهمترين و مؤثرترين نقش در بين ساير نهادهاي اجتماعي باشد. همين اهميت و تأثيرگذاري رسانه ملي در حوزه سبك زندگي اسلامي ايراني و نيز تأكيدات مقام معظم رهبري بر ضرورت نهادينهسازي اين سبك از زندگي در جامعه، نويسنده را برآن داشت تا مبتني بر سؤالات بيستگانه رهبر معظم انقلاب اسلامي در حوزه سبك زندگي اسلامي ايراني به استخراج فهرستي حداكثري از سوژههاي برنامهسازي مبادرت و با بهرهگيري از حضور جمعي از كارشناسان حوزه سبك زندگي اسلامي ايراني و آشنا با امور رسانه، مهمترين اين سوژهها را به برنامهسازان رسانه ملي ارائه كند. در اينجا لازم است از پژوهشگر ارجمند، سركار خانم سيده مريم چاوشي و كارشناسان محترمي كه ايشان را در انتخاب مهمترين سوژههاي برنامهسازي حوزه سبك زندگي اسلامي ايراني ياري رساندند و نيز از ساير عزيزاني كه در بهثمررسيدن اين مجموعه نقش داشتند كمال تشكر و قدرداني را داشته باشيم. ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه
تولّي و تبرّي از اركان اعتقادي مكتب اسلام و از شئون قلبي و پايه بسياري از شئون رفتاري انسان وارسته و مؤمن است. اگر اين خصلت زنده و مؤثر ايجاد نشود و انسان اهل تولّي و تبرّي نباشد، نه تنها حلقههاي فضائل اخلاقي و عملي او آسيب ميبيند، بلكه صورتبنديهاي اعتقادي او هم سست و بيبنيان شده و به سوي ويراني ميرود. ازاين رو، پذيرش ولايت الهي و ورود در حصن حصين توحيد منوط به پذيرش ولايت رسول خدا(ص) و اهلبيت(ع) ايشان و التزام عملي به تولّي و تبرّي است. تولّي اولياي الهي و تبرّي از دشمنان آنان به مقدار شناخت انسان از ايشان وابسته است. زيرا دوستي با كسي يا دشمني با شخصي، مرهون معرفت به اوست. در اين ميان، تعاليم قرآن و اهلبيت(ع) به انسان نشان ميدهد كه هر مؤمني بايد چهره جان خود را به روي چه كساني بگشايد و از چه كساني روي گرداند. بنابراين بر انسان مسلمان لازم است بداند ولايت چه كسي را بپذيرد و از ولايت چه كسي پرهيز كند و در اين زمينه از هوشياري لازم برخوردار باشد. اظهار برائت و انزجار كه پوششدهنده حيثيت تبرّي در اسلام است، در درون خود، درس بزرگ دشمن شناسي را به همراه دارد و از ضرورتهاي زندگي اجتماعي در حيات انساني بشر است. بي شك دشمن شناسي از اساسي ترين موضوعات سياسي و اجتماعي هر ملتي است كه رهبران بيدار بر توجه به آن تأكيد ورزيده اند. با آغاز بزرگترين پديده قرن حاضر يعني انقلاب اسلامي ايران به رهبري فقيهي بزرگ، نظام سلطه جهاني با چالشهاي زياد نظري و عملي روبهرو شد و بيشترين توان خود و كشورهاي متبوع خود را به هماوردي با آن به ميدان آورد. در اين راستا، از همه ابزارها به ويژه از رسانهها براي مقابله با نظام اسلامي ايران بهعنوان يكي از ميوههاي مبارك تفكر انقلاب اسلامي استفاده ميكند. گرچه رهبر معظم انقلاب حضرت آيت الله خامنه اي(دامت بركاته) با اقتدا به آموزههاي قرآن و اهلبيت(ع) همگان را به شناخت دشمن توصيه كردهاند؛ اما تاكنون تحقيقي كه بتواند بر مبناي خوانش رسانهايِ بيانات معظم له، نقشه راه را فراروي اهالي رسانه قرار دهد، صورت نگرفته، تا با رويكرد تحليل بتوان چيزي از مجموع سخنان رهبري و ساخت نظام معنايي دريافت كه براي استفاده در برنامه سازي فهم پذير شده و با صورتبندي مفهومي الگوي درون متني دادهها استخراج شود، ازسوي ديگر نيز با شناسايي مضامين، نكات تازه و جذاب و ايدههاي نوآورانه از متن بيانات رهبري ارائه شود. به لحاظ اهميت موضوع و ضرورت تبيين سخنان رهبري و شناسايي رهيافتها و راهبردهاي رسانهايِ دشمن براي مديران و برنامه سازان رسانه ملي، بر آن شديم تا از پژوهشگر محترم، جناب آقاي سيدعلي محمدي متكازيني، تحقيقي در اين موضوع با رويكرد رسانه اي به فرجام رسانيم كه تقديم خوانندگان عزيز ميشود. اميدواريم ما هم به سهم خود توانسته باشيم در شناساندن دشمنان سرسخت نظام اسلامي و ارائه راهبردها و راهكارهاي رسانهاي گامي برداشته و به اهالي رسانه خدمتي كرده باشيم. ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه
آنچه جامعهاي را به قلههاي ترقي و پيشرفت مي رساند، وحدت و يكپارچگي است. بدون وحدت و اتحاد، هيچ اقدامي به سرانجام نخواهد رسيد. دنياي اسلام با جمعيتي نزديك به دو ميليارد تن و داشتن فرهنگ غني اسلامي و موقعيت نظامي و ذخاير عظيم طبيعي، با وحدت ميتواند سرآمد همه كشورهاي جهان باشد. با وجود اين، امروزه جهان اسلام با وضعيت اسفناكي روبه رو است. تجزيه كشورها، اختلاف و بي اعتمادي ملتها به يكديگر، مسلمانكشي و تروريسم، دوستي با دشمنان اسلام و در يك كلام هرج و مرج مديريت-شده، وضعيت كنوني جهان اسلام است كه همه اينها در چارچوب نقشه دشمنان خارجي و داخلي جهان اسلام و بصيرتنداشتن مسلمانان انجام ميگيرد. در اين ميان، بزرگترين ابزاري كه دشمنان براي رسيدن به اهداف خود به كار مي گيرند، استفاده از رسانهها و فضاي مجازي است. اين ابزار به دليل سرعت انتقال بالا و فراگير بودن، وسيله مهمي براي پاشيدن بذر تفرقه و اختلاف ميان مسلمانان است؛ از اين رو شايسته است مناديان وحدت نيز از اين ابزار براي تعالي اسلام و مسلمانان بهره ببرند. بر اين اساس، پژوهش حاضر كه راهكارهاي رسانهاي وحدت مذاهب اسلامي را پيشنهاد داده است، ميتواند مديران، تصميم گيران و برنامهسازان رسانه ملي را در اين امر خطير ياري رساند. در پايان شايسته است از زحمات پژوهشگر ارجمند، جناب آقاي دكتر مجيد مبيني مقدس كه در تهيه اين اثر ارزشمند، كوشايي فراواني داشته اند، قدرداني كنيم. ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه
فضاي مجازي عليرغم فرصتهايي كه ايجاد كرده است، به دليل ماهيت آن و همچنين سوءاستفاده معاندين نظام و مذهب، آسيبهايي در زمينههاي مختلف از جمله اجتماع، سبك زندگي، ارزشها و هنجارهاي فرهنگي، هويّت ملّي و... پديد آورده است. اين آسيبها كه با قوّت و ضعف همراه هستند، گاهي به صورت جريان و يا شبهات و شايعات قوي، ضربات قابل تأمّلي بر پيكره نظام جمهوري اسلامي و مذهب تشيّع وارد ميكنند كه ازاينرو، لازم است با بصيرت لازم و آگاهي از نحوه مواجهه با آن آسيبها، راهكارهاي لازم ارائه و عملياتي شود. آنچه در مرحله اوّل، به منزله شناسايي در جبهههاي واقعي جهاد عليه دشمنان، مورد اعتنا و استفاده قرار ميگيرد، شناخت صحيح نسبت به آن است. اين شناخت نيز با تبيين صحيح و مطابق با واقع از آسيبها شكل ميگيرد كه در نهايت، بتوان در صحنه عمليات، عملكرد مناسبي داشته و با تهاجم دشمن مقابله كرد. در اثر حاضر كه با تلاش پژوهشگران اين عرصه، آقايان محمدمهدي قرباني، محمدحسين كاظمي و احسان آذركمند، به رشته تحرير درآمده، تلاش شده است با استناد به موارد و شاهد مثالهاي واقعي از آسيبهايي كه در فضاي مجازي متوجّه اجتماع و فرهنگ است، ضمن ارائه دستهبندي مناسب، در دو بخش عمده، اين آسيبها تبيين شود و اميد است بتواند نظر مخاطبان خود را جلب نمايد. ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه
ادارهكل پژوهش هاي اسلامي رسانه با توجه به رسالت خود، مبني بر شناسايي جريانات و افكار انحرافي ديني، شبكه هاي ماهوارهاي ديني معاند را رصد و گزارشهاي آن را، در نشريه امواج شبهه منعكس كرده است. در تحقيق حاضر سعي شده است، گفتمان حاصل از فعاليت چندساله اين شبكهها، بازنمايي و نتايج حاصل از آن در اختيار مخاطبان اين اثر كه مديران و تهيهكنندگان سازمان صداوسيما و همچنين مديران، تصميمگيران و افراد مؤثر و مرتبط با امور فرهنگي كشور هستند، قرار داده شود تا (ايشان) با شناختي درست از جريانات معاند، براي مقابله با دشمن، برنامهريزي و سياستگذاري درست و اصولي انجام پذيرد
ارزشها در جامعه يكي از مهمترين معيارهاي تعيينكننده رفتار و هنجارهاي اجتماعي به شمار ميروند. تبيين جايگاه مفاخر يكي از راهكارهاي حفظ، تقويت و انتقال الگوهاي ارزشي در جامعه هستند. امروزه و در مواجهه بافرهنگ جهانيسازي نقش الگوهاي ارزشمند ديني، فرهنگي، اجتماعي و سياسي، اقتصادي در عرصههاي خرد و كلان اهميت بسياري دارد. بيشك مفاخر هر ملتي رابطهاي مستقيم با هويت و خودباوري فرهنگي آن ملت در فرآيند جهانيسازي دارد. بايد بپذيريم كه ما هماكنون در عصر جهانيسازي قرارگرفتهايم و رسانهها بهعنوان مهمترين ابزار در اين فرايند عمل ميكنند. بنابراين ميتوان از ابزار رسانه براي معرفي و شاخص سازي مفاخر بهره جست و الگوهاي رفتاري آنان را به جوانان ارائه داد. پرواضح است كه در اين فرايند با معرفي چهرههاي برجسته اسلام ميتوان زمينههاي تقويت هويت فرهنگي در گسترههاي منطقهاي، ملي و فراملي را نيز فراهم كرد. تاريخ اسلام، گواه ظهور و بروز انسانهاي شايسته و عالمان والامقامي است كه عمر خود را درراه اعتلاي فرهنگ و حفظ ارزشها و آرمانهاي اسلام صرف كردهاند. مردان و زناني كه خدمات ارزشمندشان در برهههاي مختلف و در هر عصر و زماني مايه فخر و مباهات است. مطالعه، معرفي و شناخت مفاخر ميتواند علاوه بر ايجاد حس افتخار و مباهات سبب رشد مؤلفههاي فرهنگي در كشور شود. اداره كل پژوهشهاي اسلامي رسانه به هدف تجليل از شخصيتهاي تأثيرگذار در تاريخ اسلام تلاش كرده است تا با تدوين «فرهنگ مفاخر مسلمان» در جهت رشد و تعالي فرهنگي جامعه قدمي هرچند كوچك بردارد. براي تهيه «فرهنگ مفاخر مسلمان» كتب تاريخي متعددي مطالعه و بررسيشدهاند بااينوجود به نظر ميرسد در اين مجموعه نياز بهدقت اهل نظر ضروري است تا احتمال وقوع خطا كمتر شود. «فرهنگ مفاخر مسلمان» را ميتوان به شكلهاي مختلف ارائه كرد، اما ازآنجاكه مخاطب اصلي اين كار برنامهسازان صداوسيما هستند بر آن شديم تا به كاربرديترين شكل معرفي مفاخر مسلمان در سطوح مختلف علمي، ادبي، اجتماعي، سياسي، هنري، فرهنگي و... معرفي شوند لذا ترتيب ارائه هركدام از مفاخر مسلمان در اين فرهنگ بر اساس ترتيب الفبايي در نظر گرفتهشده است. در شكل نگارش مداخل «فرهنگ مفاخر مسلمان» بيش از هر چيز ديگري به شكل كاربردي آن توجه شده است تا جايي كه هركدام از اين مداخل بهراحتي قابلارائه در برنامههاي راديويي، تلويزيوني و ساير رسانهها خواهد بود. از سوي ديگر در نگارش مطالب «فرهنگ مفاخر مسلمان» سعي شده تا نقاط عطف زندگي مفاخر مسلمان و آثار و فعاليتهاي مهم آنها مورد توجه قرارگرفته و به مخاطب ارائه گردد. لازم به ذكر است مطالب اين كتاب در حال تكميل است و آنچه پيش روي شماست تا تاريخ 1381ش (1422ق) تنظيمشده است. در پايان از عزيزاني كه در به ثمر نشستن اين اثر نقش موثري داشتند به ويژه جناب آقاي علي حائري مجد و سركار خانم فاطمه جهانگير تشكر و قدرداني ميكنيم. اداره كل پژوهشهاي اسلامي رسانه
«شايعه» پديدهاي اجتماعي است كه حيات «فرهنگي»، «سياسي» و «اقتصادي» انسانها را دستخوش دگرگوني زيادي ساخته است. «شايعات» پديدههايي مرموز هستند كه به صورت گفته يا نوشتههايي بيپايه و اساس، بيدليل و مدرك به صورت تركيبي از چيزهايي كه هم حقيقت دارند هم ندارند، به سرعت ميان مردم و جامعهاي معين، پخش ميشود.«وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولاً؛ و چيزي را كه بدان علم نداري دنبال مكن زيرا گوش و چشم و قلب همه مورد پرسش واقع خواهند شد» (اسراء: 36) در الگوي ارتباط انساني، فرستنده، پيامها را به اشكال گوناگون به سوي گيرنده ميفرستد. در دنياي امروز كه عصر گسترش و تنوع رسانههاست، همه ميكوشند علاوه بر گسترش دامنه مخاطبان، به اهداف خود دست يابند و پيام خود را بر دل و روح گيرندگان پيام بنشانند و در نهايت، گيرندگان در انتخاب و پذيرش هر پيامي آزادند و با ملاكها و معيارهاي متفاوتي كه دارند، اجازه ورود آن را به شهر دل و جان خود صادر ميكنند. بنابراين، اگر فرستندگان پيام بتوانند با شگردهاي گوناگون درست و نادرست در ناخودآگاه گيرندگان نفوذ كنند و بر آن اثر گذارند، موفق خواهند شد اين انتخاب را به خود اختصاص دهند. يكي از شگردهاي بسيار مؤثر و كارآمد اثرگذاري پيام بر گيرندگان آن «شايعهپراكني» است كه در اين پژوهش به ابعاد گوناگون آن پرداخته شده است. معمولاً شايعه خبر مهمي است كه در محتوا و همچنين اعتبار منبع، دچار ابهام است و ترويج آن در سطح جامعه، ميتواند آثار مخرب و زيانباري داشته باشد. ازاينرو، دين مبين اسلام به شدت از آن نهي كرده است. شايعه چگونه به وجود ميآيد و منتشر ميشود؟ چگونه ميتوان با آن مقابله كرد؟ و در نهايت نقش رسانه ملي در مقابله با آن چيست؟ پژوهشگر محترم جناب آقاي حسين رئيسي واناني در اين كتاب به اين پرسشها پاسخ گفته است. در پايان، علاوه بر تشكر از تلاش پژوهشگر محترم و همه افرادي كه در نشر اين كتاب سهيم بودهاند، اين اثر را به مديران و برنامهسازان رسانه ملي تقديم ميكنيم و اميدواريم گامي در راستاي پيشرفت و ارتقاي جريان آزاد و درست اطلاعات برداشته باشيم. گسترش فناوري رسانهها در يكصد سال اخير، سبب رشد و تقويت فضاي مجازي شده است. از اين رو، شاهد گسترش رسانههاي مجازي مانند وبلاگها، وبسايتها، پستهاي الكترونيكي، نرمافزارهاي ارتباطي مانند فيس بوك و واتس آپ، تلگرام، لاين، تانگو... هستيم. گسترش اين امكانات، به طور عملي امكان رديابي مرجع شايعهپراكني را دشوار ساخته است و تبادل غير رسمي اخبار و اطلاعات نيز به همين ترتيب در دنياي مجازي برابر كرده است. انتشار و گسترش «شايعه»، يكي از اثرگذارترين ابزارهايي است كه براي ايجاد «جنگ رواني» از آن استفاده ميشود. ازاينرو، افراد يا گروههايي با اهدافي خاص و از پيشتعيينشده و با استفاده از فناوريهاي ارتباطي جديدي كه در دست دارند (مانند رسانهها و مطبوعات و...) شايعات را در جامعه منتشر ميكنند تا بدين وسيله به جامعه ضربه بزنند يا افكار عمومي را منحرف كنند. بايد به اين نكته مهم توجه كرد كه امروزه رسانههاي سنتي و مدرن و همچنين شبكههاي اجتماعي، از ابزارهاي بسيار مهمي هستند كه هم ميتوانند در راه ايجاد «جنگ رواني» و هم مقابله با آن استفاده شوند. از آنجا كه شايعات در همه ايام، چه بحراني و چه عادي، چه جنگ و چه صلح، ظهور و بروز يابند، بايد براي تحليل آنها به انگيزهها، قوانين، تحريفها و توزيع و نشر شايعه توجه كرد. آسيبپذيري امنيت اجتماعي از رواج شايعات فرهنگي، سياسي، اقتصادي و اجتماعي با هدف ايجاد شكاف و بياعتمادي ميان جامعه و سطوح حاكميت، ميتواند دليل استواري باشد براي دستاندركاران امر به ويژه نهادهاي اثرگذار در اين حوزه (مانند رسانه ملي) تا با بررسي دقيق شايعات و ريشهيابي آنها، جامعه را از پيامدهاي ترويج آن، آگاه كند و براي مقابله با آن راهكارهاي درست در پيش گيرد. هر اندازه اين سازمانهاي ذيربط، ضعيفتر اقدام كنند، به همان نسبت ابزارها و شيوههاي شايعهپراكني نيز قويتر و منسجمتر خواهند بود. در نتيجه سرعت و ضريب تأثير شايعه نيز افزايش خواهد يافت. اطلاعرساني دقيق، شفاف و به موقع، درباره مسائل و موضوعات اساسي و چالشانگيز (كه ممكن است دشمن يا افراد ناسالم و مغرض، با استفاده از آن وجهه اسلام و انقلاب را تخريب كنند) كار مستمر و دقيق فرهنگي را در سطح جامعه ميطلبد. براي بالا بردن سطح تحليل افراد، نهادهاي اثرگذاري مانند صدا و سيما در خط مقدم اين نبرد فرهنگي هستند. اطلاعرساني بههنگام ميتواند تا اندازه زيادي از عواقب و خسارات احتمالي ناشي از «شايعه» بكاهد. اگر رسانه ملي به صورت منطقي و با تجزيه و تحليل علمي و روانشناختي به اين مقوله بپردازد، قبل از رخداد «شايعه»؛ يعني در مراحل پيشبيني و پيشگيري، بر توان و ظرفيت عموم جامعه براي آمادگي در برابر بحرانهاي احتمالي ناشي از انتشار شايعه افزوده خواهد شد. گفتني است كه اگر رسانه ملي به صورت درست اطلاعرساني نكند، نه تنها مؤثر نخواهد بود، بلكه سبب ايجاد تشويش و نگراني و آشفتگيهاي رواني در جامعه ميشود. بدون ترديد، اگر رسانه ملي درباره نحوه برخورد با پديده شايعه چارهانديشي نكند، به تدريج، تاثير شايعات بيشتر و دشمنان به اهداف خود نزديكتر خواهند شد. بنابراين، دستاندركاران رسانه ملي بايد با راهكارهاي مقابله با اين پديده آشنا شوند و به دنبال تحقق و پياده كردن آنها در جامعه باشند. نداشتن شناخت درست و دقيق صاحبان رسانه ملي از پديده «شايعه»، ميتواند براي جامعه اسلامي، خسارات و آسيبهاي جبرانناپذيري در پي داشته باشد. بنابراين، در عصر گسترش استفاده از اينترنت و نرمافزارهاي ارتباط جمعي، وظيفه رسانه ملي دو چندان ميشود.