نگاهي به دستاوردهاي فرهنگي و اجتماعي انقلاب اسلامي در طليعه تحقيق گوياي عمق و عظمت انقلاب است. در چشم اندازي كلي، مهم ترين دستاوردها عبارتند از: 1. به وجود آمدن محيطي مناسب جهت رشد كمالات اخلاقي و انساني و بازگشت به خويشتن. 2. زدودن مظاهر فساد مانند عشرتكده ها و شراب فروشي ها از عرصه جامعه. 3. ارتقاي نسبي سطح آگاهي هاي عمومي و روحيه تحقيق. 4. مبارزه با بي سوادي. 5. امنيت اجتماعي و قضايي و برقراري حقوق مساوي براي مردم. 6 . ايجاد روحيه وحدت و برادري. 7. رواج ادبيات انقلاب ديني. 8 . افزايش و رشد مطبوعات و نشريات. 9. اسلامي كردن مقررات مدني، جزايي، مالي، اقتصادي، اداري، نظامي و سياسي. 10. احياي تفكر ديني، تحول در ارزش هاي اجتماعي و احياي مفاهيمي مانند جهاد، هجرت، شهادت، ايثار، اخلاص و حج سياسي. 11. هماهنگي بين تعهد و تخصص و ديانت و روشن فكري. 12. همكاري حوزه و دانشگاه. 13. افزايش ظرفيت دانشگاه ها، مراكز تحقيقاتي و حوزه هاي علميه. 14. مردمي شدن نيروهاي مسلح و ايجاد و سازمان دهي نيروي بسيج مردمي. 15. معرفي الگوي زن مسلمان با فراهم ساختن زمينه هاي تشكيل جشنواره هاي مختلف بانوان، مطبوعات ويژه زنان، تأسيس جمعيت ها و تشكل هاي مربوط، فدراسيون ورزشي بانوان و شركت آنان در صحنه هاي سياسي و اجتماعي از جمله نامزدي براي مجلس شوراي اسلامي و شوراهاي شهر و روستا و خودباوري فرهنگي. به طور كلي، انقلاب اسلامي ايران بر اساس اصل «نه شرقي، نه غربي»، الگوي فرهنگي جديدي براي مسلمانان و مستضعفان جهان به ارمغان آورد. اين پژوهش درصدد است تا ارمغان و هداياي انقلاب را در ابعاد سياسي، اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي با استفاده از كتاب نودودو دستاورد انقلاب اسلامي ايران به تصوير بكشاند. اميد كه تلاش پژوهشگران اين مجموعه مورد استفاده اصحاب رسانه قرار گيرد.
تقديم: به نخستين شهيد امامت كه همتايش دربارهاش فرمود: اي عمّار! هنگامي كه فاطمه عليها السلام را بر مكان غسل گذاشتم، ديدم يكي از استخوانهايش شكسته و ميخِ در، وارد سينهاش شده و آن را مجروح كرده و پهلويش از شدت ضربات سياه شده است. اي عمار! آنچه از قلبم بيرون نميرود، اين است كه او اين جراحات را از من مخفي ميكرد تا مبادا زندگي به كام من تلخ شود ... باعث گريه من نشد، مگر ديدن اثر تازيانهها بر جسم فاطمه عليها السلام كه همچون نيل سياه شده بود؛ او همينگونه روز قيامت مبعوث ميشود و خدا را ملاقات ميكند.
سنت پر مفهوم پيادهروي براي زيارت اربعين حضرت سيد الشهداء(ع) كه ميراث گرانسنگ عالمان بزرگ شيعي براي ماست توفيقي عظيم و وصف ناپذير است كه براي تاثير بيشتر از اين سفر معنوي لازم است تا زائران، آدابي را رعايت كنند و كاربه دستان اين بزرگترين تجمع انساني، تمهيدات لازم براي رعايت آن آداب را فراهم سازند. اين مهم با عنايت به تبليغات مغرضانه دشمنان اسلام و مهاجمان سياسي رسانهاي به وحدت جوامع شيعي خاصه عراق و ايران، حساسيت مضاعفي پيدا كرده است. اداره كل پژوهشهاي اسلامي رسانه با درك اهميت مفهوم زيارت، ابعاد مناسك اربعين و حساسيتهاي آداب پيادهروي اربعين، اثر حاضر را تدوين و فراروي مخاطبان قرار داده است. اميد است اين مجموعه براي سياستگذاران و مديران مراسم اربعين و فعالان فرهنگي رسانهاي اين موسم الهي موثر واقع شده و ره توشهاي مفيد براي زائران كوي عشق باشد. اداره كل پژوهشهاي اسلامي رسانه
ابوذر غفاري يكي از برجسته ترين اصحاب و ياران پيامبراعظم صلي الله عليه و آله است. ابوذر شخصيتي است كه رسول خدا و امامان معصوم عليهم السلام بارها او را ستودند. اين شخصيت سترگ و عظيم در تاريخ اسلام آوازه اي بلند دارد و كمتر مسلماني است كه نامش را نشنيده باشد. با اين حال، بايد سوگمندانه پذيرفت كه چهره اين مرد خدا و صحابي راستين پيامبر و مخاطب آشناي بعثت آن گونه كه شايسته عظمتش است، شناخته نيست. گويي او در شمار افراد و شخصيت هايي است كه چهره واقعي شان در نقاب و حجاب آوازه و شهرت پوشيده مانده است. ابوذر، شخصيتي است عارف، زاهد، شجاع، با سياست، با تدبير، صادق و عاشق رسالت و ولايت كه كمتر صحابي از ياران پيامبر خدا از چنين ويژگي هايي برخوردار است. با اين جنبه هاي اخلاقي و شخصيتي، نه تنها عوام، بلكه شماري از خواص، ابوذر را به زهد و پرخاشگري مي شناسند. او بي عدالتي هاي زمانه را تحمل نمي كرد و بي باكانه لب به اعتراض مي گشود و صاحب منصبان را به عدالت، زهد و پيروي از سيره نبوي دعوت مي كرد تا آنجا كه اين كار به تبعيدشدنش انجاميد. آنچه در اين پژوهش مي خوانيد، گذري است فشرده بر زواياي شخصيت اين بزرگ صحابي پيامبراكرم صلي الله عليه و آله كه مي تواند الگويي باشد براي همه رهپويان سنت و سيره نبوي. اين كتاب در چهار فصل سامان يافته است كه عناوين آن عبارتند از؛ ابوذر كيست؟ ابوذر مسلمان، ويژگي هاي ابوذر غفاري، ابوذر در كلام معصومان عليهم السلام و ياران.
از آنجا كه يكي از راه هاي معرفي افراد عالِم، بهتصويركشيدن زندگي، شخصيت و زندگي آنهاست. ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه از اين زاويه، زندگي برخي از بزرگان و مشاهير برجسته در حوزه دين و معارف اسلامي را در قالب نمايشنامه راديويي در دو جلد (جلد اول با نام آينههاي زلال مربوط به شش شخصيت بزرگ از عالمان تشيع: ميرزاي قمي، شيخ عباس قمي، زكريابن آدم، شيخ صدوق، عليبن ابراهيم قمي و قطبالدين راوندي و جلد دوم با عنوان صدوق دين شامل زندگي شيخ صدوق) به مخاطبان رسانه ملي معرفي كرده است. ضمن تشكر از نويسندگان اين نمايشنامهها، كه در توليد اين اثر، نقش مؤثري داشتند، اميد است اين مجموعه براي برنامهسازان مفيد واقع شود. لازم به يادآوري است فايل الكترونيكي اين مجموعه در پايگاه اطلاعرساني ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه به آدرس www.irc.ir بارگذاري شده است. ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه
سيدالشهدا عليه السلام ، عاشورا و محرم از هويتهاي بنيادين و شناسه تشيع است. مهمترين دليل تبديل شدن عاشورا به نقشآفريني براي تشيع، تفسير و ترجماني فرهنگي است كه در طول تاريخ براي آن شكل گرفته است. حتي سازماندهي اجتماعي شيعه و جامعهسازي تشيع بر اساس اين ترجمان فرهنگي شكل گرفته است. بدينگونه است كه محرم براي مكتب و مذهب تشيع به منشوري تبديل گرديده است كه از هر زاويه به آن بنگريد، داراي پيام و رهيافتي است. عاشورا از منظر گرايشهاي علوم انساني همانند سياست، فرهنگ، اقتصاد، جامعهشناسي، هنر، روانشناسي، ادبيات، تعليم و تربيت و... داراي پيامهاي مهمي است. همين قابليت تودرتويي و لايههاي معنايي موجود در عاشوراست كه همانند قرآن آن را داراي جاودانگي كرده و از منظري، عاشورا به نوعي ترجمان و تفسير لايههاي معنايي قرآن است.پويايي عاشورا در عين تكرار ساليانه آن با وجود گستره زماني مراسم و آيينهاي آن از 10 روز تا 2 ماه (در كنار مناسبتهاي متفرقه ديگر در طول سال) در همين غناي علمي و فرهنگي و معنايي و معنوي عاشورا و محرم ريشه دارد. اينك كه عاشورا داراي اين قابليتهاي معنايي و آن پويايي تاريخي است، ميطلبد رسانههاي مذهبي ـ شيعي و عاشورايي، هر ساله، هماهنگ با فرهنگ اجتماعي ساليانه جامعه برنامههاي پويا و روزآمد و غني تهيه كنند. متأسفانه در گستره شبكههاي مختلف ملي و استاني و تنوع گروههاي برنامهسازي، از اين روزآمدي چندان نشاني نيست و به جاي اينكه رسانهها در حداقل مرتبه خود، همراه و هماهنگ جامعه باشند، به رسانه دنبالهرو آن هم در مرتبهاي ضعيف و سطحي و در حد برنامهسازي احساسي و عوامانه تبديل ميشوند.
در اين اثر كه دومين تلاش پس از «پژوهش برنامهسازي درباره زندگاني امام كاظم(ع)» است، ميكوشيم براي پيشتجربههاي تخصصي در آينده و بازشناسي چگونگي فرآيند ايدهيابي و رصد و معرفي نمونههايي از ايدهها درباره زندگاني امام صادق(ع)، موضوعهايي را با نام «ايدههاي برنامهسازي در مورد زندگاني امام صادق(ع)» ارائه دهيم. اين پژوهش شامل اين بخشهاست: بخش اول،كلياتي درباره ايدهيابي در زندگاني معصومان كه دربردارنده پيشفرضها و پيشنيازهاي مطالعه زندگي معصومان و ضرورت نگاه ميانرشتهاي در برنامهسازي معارفي است. بخش دوم، با نام ايدهيابي زندگي امام صادق(ع) در سه بخش سامان يافته است: زندگينامه تحليلي و تطبيقي امام صادق(ع) از ديدگاه خط زمان (Time Line)؛ اطلس جعفري و امام و طراحي سبك زندگي شيعي.
اين كتاب تلاش دارد تا رهيافتي به شخصيت شناسي و انديشه شناسي آخرين منجي عالم امكان حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف داشته باشد. اميد كه مورد استفاده پژوهشگران و برنامه سازان محترم قرار گيرد.