براساس بيانيه گام دوم، ايجاد تمدن نوين اسلامي در عصر جديد انقلاب اسلامي امكانپذير نيست، جز با عنصر اراده ملي، كه جانمايه پيشرفت همهجانبه و حقيقي است (http://farsi.khamenei.ir/gaam2)؛ زيرا مهمترين ظرفيت اميدبخش كشور، نيروي انساني مستعد و كارآمد با زيربناي عميق و اصيل ايماني و ديني است. تقويت همت، هوشياري، سرعت عمل، ابتكار و اتكا به توانايي داخلي، منشأ بركات بزرگ است و ميتواند در پيشرفت مادّي و معنوي كشور به معني واقعي، جهش ايجاد كند. در جوامع پيشرفته كنوني، افراد ميكوشند هميشه در جريان همه امور و مسائل اجتماعي باشند و به همين دليل، آگاهي اجتماعي، از ويژگيهاي مهم زمان معاصر بهشمار ميرود. همين آگاهي، انسان را به زندگي فردي و جمعي علاقهمند ميسازد؛ ازاينرو، يكي از اركان هر تحول اجتماعي و اقتصادي، حضور فعال و مؤثر عموم مردم در فعاليتهاي اجتماعي است. حضور مردم بهاندازهاي اهميت دارد كه بسياري مواقع، كارآمدي ابزارهاي نظامي، سياسي و اقتصادي با حضور آنان تضمين ميشود و بدون حضور مؤثر مردم، اين ابزارها چندان كارآمد نخواهند بود. بهدليل اهميت بيبديل حضور مردم در عرصههاي اجتماعي است كه هر گروهي در دنياي معاصر تلاش ميكند رسانههاي بيشتر و پيشرفتهتري را براي اثرگذاري روي افكار و رفتارهاي عموم مردم در اختيار داشته باشد. برايناساس، شناخت نقش و جايگاه بيبديل حضور مؤثر مردم در مسائل اجتماعي و پرداختن به موضوع مشاركت، يكي از وظايف بزرگ رسانه ملي است؛ زيرا رسانه ملي ميتواند با حضور فعالانه و كنشگرانه از طريق تبيين مشاركت و اهميت گفتمانسازي آن، نقش اساسي در تغيير نگرش و بينش مخاطبانش ايفا كند؛ چراكه ترويج گفتمان مشاركت، ميتواند در جهتدهي به فعاليتهاي اجتماعي و اقتصادي مردمي در ساخت كشور كمك كند و توطئههاي اقتصادي دشمنان را خنثي نمايد. تمركز بر مشاركت مردمي در اين زمينه يكي از عوامل مهم اثرگذار بر فرهنگ عمومي (مردم و مسئولان) براي انديشيدن در اين مسئله است. دراينميان رسانه ملي با اتكا بر كاركردهاي آگاهيبخشي و آموزشي، بسيجكنندگي، تبليغي و نظارتي خويش، بايد اين گفتمان را در لايههاي مختلف زندگي مردم برجسته نمايد تا تودههاي مردم و مسئولان بتوانند در ساخت كشور، مشاركت فعال داشته باشند. در اين تحقيق تلاش كردهايم تا با بازخواني بيانيه گام دوم انقلاب كه رهبر معظم انقلاب، همزمان با چهلسالگي پيروزي انقلاب اسلامي در اختيار ملت بزرگ ايران قرار دادند، بر نقش مشاركت مردمي در تحولات اقتصادي كشور با رويكرد رسانه بپردازيم؛ ازاينرو بعد از بررسي مسئله مشاركت مردم در متون ديني و بيانات امام راحل(ره) و رهبر معظم انقلاب، راهبردها و راهكارهاي رسانهاي را در اختيار برنامهسازان و مديران محترم سازمان قرار ميدهيم. در پايان از تلاش پژوهشگران ارجمند، حجتالاسلام و المسلمين دكتر احمدعلي يوسفي و حجتالاسلام و المسلمين دكتر عبدالله جلالي در پديدآوري اين اثر سپاسگزاري ميكنيم و اميدواريم اين نوشتار گامي در راستاي تحقق اين شعار باشد. اداره كل پژوهشهاي اسلامي رسانه
امروزه شايد مهمترين برنامه عملي هر كشور و واحدهاي كوچكتر از كشور، همچون مناطق آزاد و حتي كارخانهها و واحدهاي صنعتي، سند توسعه راهبردي آنها باشد؛ سندي كه برنامه عملي هر مجموعه را تشكيل ميدهد تا افق دستيابي به موفقيت را ترسيم كند. همواره كشورهاي در حال توسعه به دنبال يافتن الگويي براي توسعهاند، كه جنبههاي مادي و معنويشان را در برگيرد. تجربه، نشان داده است كه بسياري از كشورها كه با الگوبرداري از شيوه الگوي توسعه كشورهاي توسعهيافته عمل كردهاند، نه تنها در روند توسعه دچار تضادهايي شدهاند، بلكه به كاستيهاي اين الگو نيز پي بردهاند. انقلاب اسلامي ايران نيز كه تجربه سه دهه شعار استقلال، آزادي و عدالت را سپري كرده و اكنون با رويكرد به آينده و سند چشمانداز، در چهارمين دهه عمر خود، مصمم است گام ديگري را بپيمايد، نياز به ترسيم نقشه راه و تعيين استراتژي منطبق بر تحولات موجود و در نهايت، پاراديمسازي منطبق با شرايط بومي و مقتضيات خود را بيش از پيش احساس كرده است. نياز به چنين الگوسازي و نقشه راهي بود كه سبب شد مقام معظم رهبري به عنوان سكاندار نظام جمهوري اسلامي ايران، در سال 1389، براي نخستين بار به مفهومسازي، تشريح الزامات و شاخصهها و تشكيل هيأتي از نخبگان كشور براي طراحي الگوي اسلامي ايراني پيشرفت اقدام كند. البته در حال حاضر و با مطالبه رهبر معظم انقلاب، اين موضوع به دغدغه نخبگان فكري، علمي و سياسي كشور تبديل شده است. با اين حال بايد معترف شد كه مطالعه و طراحي هدفمند و مطلوب الگوي اسلامي ـ ايراني پيشرفت، نيازمند شناخت عنصرهاي گوناگون و اثرگذار در زمينه اين الگوست. بيگمان يكي از مهمترين اين عناصر، ابزارهاي فرهنگي، از جمله رسانه است. اهميت مسئله را ميتوان در سخنان مقام معظم رهبري، در تشريح راهبردها و الزامات اين الگو دريافت؛ به گونهاي كه ايشان در اين زمينه مشخص شدن راهبردها و الزامات پيشرفت در عرصه انديشه و توجه به ابزارهاي آن، از جمله آموزش و پرورش و رسانهها را در تدوين الگوي پيشرفت، مهم دانسته است. پژوهش حاضر در جهت چنين اهميتي به بررسي نقشها، وظايف، كاركردها و كارويژههاي مهم رسانه در تحقق و پيشبرد مؤثر اين الگو پرداخته است.
رفتار مخاطب همان فرآيندهاي ذهني وعاطفي و فعاليتهاي فيزيكي افرادي است كه پيام و خدمات پيامگزاران را دريافت و از آن استفاده ميكنند و براي تأمين نيازها و خواستههاي مورد نظر پيامگيران به كار ميگيرند. درك و دريافت، يادگيري و متقاعدسازي و انگيزش، چگونگي نگرش مخاطب به جهان پيرامونش، چگونگي يادگيري آگاهيها و عادتها و سرانجام چگونگي تحقق و به فعليت درآوردن نيازها و انگيزههاي شخصي را تعيين ميكند. عوامل اثربخش بر رفتار مخاطب اثر ميگذارند و كنار هم جمع ميآيند تا چگونگي رفتارهاي مخاطب را معين سازند. البته اين اثرگذاري از يك كشور تا كشوري ديگر و از فرهنگي تا فرهنگ ديگر تفاوت قابل ملاحظهاي دارد. دين مبين اسلام بيش از هر چيز به اصول و ارزشهاي خود تأكيد دارد. پس ارزشها بايد شيوه گزينش فعاليتها و اهداف تأثير داشته و بر آن مقدّم باشند. مقام معظم رهبري مدظله با نامگذاري امسال به عنوان جهاد اقتصادي آن را راهبردي براي جامعه در نظر گرفته است تا توجه جامعه را به اهميت اين موضوع جلب كند. در اين ميان، ايشان بر توجه به ارزشهاي اسلامي و ارزشهاي انساني، بيش از تمركز بر عملكردها و وظايف تأكيد كرده است. مركز پژوهشهاي اسلامي صدا و سيما كه وظيفه پشتيباني فكري و پژوهشي رسانه ملي را مبتني بر فرهنگ و انديشه اسلامي برعهده دارد، با محور قرار دادن پيام معظمله، مجموعه زيرنويسها و پيامهاي كوتاه ديني را درباره جهاد اقتصادي گرد آورده است. اميد است اين مجموعه در رسانه، زمينه مشاركت افراد جامعه را در اجتماعي كه نوعي تعهد و قبول مسئوليت فردي و اجتماعي است، با استفاده از ارزشهاي مشترك فراهم شود.
موضوع توسعه از مباحث پويا در ادبيات اقتصادي جهان در دهه هاي اخير و از زنده ترين موضوعاتي است كه ذهن متفكران علوم مختلف را به خود جلب ساخته و به اظهار نظر واداشته است. اين موضوع براي كشورهاي توسعه نيافته از اهميت حياتي برخوردار است،اگر چه حفظ موقعيت توسعه يافتگي براي كشورهاي پيشرفته نيز، خالي از فايده و اهميت نيست. جالب اينجاست كه عليرغم آنكه مسئله توسعه يافتگي مشكل اصلي جوامع توسعه نيافته مي باشد، اما عمده ادبيات موجود اين علم از كشورهاي پيشرفته و توسعه يافته به اين جوامع وارد مي شود. با توجه به اين واقعيت، مهم آن است كه كشورهاي وارد كننده اين علم، و منفعلانه نسخه پيچيده شده از سوي ديگران را مورد عمل قرار ندهند، بلكه با توجه به اهداف، ارزشها و شرائط خاص كشور، در اين راه، قدم بردارند تا به جاي حل مشكلات، موجب تعميق و گسترش آن نشوند. اين تذكر براي كشورهاي اسلامي از اهميت بيشتري برخوردار است. زيرا دين اسلام مبتني بر ارزشها و اصولي خدشه ناپذير است، كه همه فعاليتهاي علمي و عملي تحت الشعاع آن قرار دارند و بسياري از آداب و رسوم اين جوامع با آن آميخته شده است. بنابر اين وارد كردن علوم ـ خصوصا علوم انساني و به ويژه مباحثي مانند توسعه كه همه جوانب زندگي فردي و اجتماعي را شامل مي شود و يا متأثر مي سازد ـ بايد با حساسيت و توجه بيشتري همراه باشد. البته اين بيان به معني عدم استفاده از نقاط مثبت نظرات متفكران ساير جوامع نيست. چه اينكه با عنايت به آيه شريفه «فَبَشِّرْ عِبادَ الَّذينَ يَستَمِعُونَ القَولَ فَيَتَّبَعُونَ اَحسَنَهُ»1، مأمور به استفاده از آنيم. بدين منظور راستا فصل ششم از كتاب «توسعه اقتصادي در خاورميانه»،نوشته رودني ويلسون با عنوان «مدل اسلامي توسعه اقتصادي» را ترجمه نموده ايم كه علاوه بر تأليف و انتشار آن در جهانغرب (لندن و نيويورك) در سالهاي اخير (1995 م) حاوي مطالب مفيدي است. اين بيان، بدان معنا نيست كه مترجم، همه مطالب مؤلف را پذيرفته است، بلكه هدف اصلي، آشنايي خوانندگان با ديدگاههاي ديگران نسبت به اين موضوع مهم مي باشد. البته در موارد ضروري در پاورقي و در پايان مقاله نيز، افزوده شده است.