سازمانها-كه در قرن حاضر از آنها به عنوان نهادهاي اجتماعي ياد ميشود-هر كدام براي ايجاد ارتباط منطقي و متعادل با مخاطبان يا مشتريان (ذينفعان خود) و ايجاد رضايت از نوع فعاليت در ميان كاركنان و جلوگيري از تنشهاي احتمالي يا روند بيتصميمي در بين مديران و كاركنان، نيازمند رعايت ملاحظاتي هستند تا نهتنها رابطه محكم و پايداري با مخاطبان يا مشتريان (ذينفعان خود) برقرار سازند، بلكه در اجراي مأموريتهاي محولهشان، همه افراد، اعم از كاركنان و مديران در مواجهه با مسائل يا معضلات و به تعبير ديگر، «دوراهيهاي اخلاقي» به سهولت بتوانند براي اقدام مناسب و شايسته تصميمگيري كنند. اين ملاحظات همان اخلاقيات حرفهاي (يا اصول اخلاق حرفهاي) است كه امروزه بيش از هر زمان با توجه به گسترش فعاليتهاي سازمانها و ورود و حضور بيش از حد آنها در زندگي جاري و آينده مردم بيش از پيش احساس ميشود. در ميان انواع سازمانها، سازمانهاي ارتباطي و رسانهها به دليل حضور دائم و فعالي كه در سراسر زندگي فردي و اجتماعي دارند، نياز افزونتري به رعايت اخلاق حرفهاي و توجه دائم به اجراي آن در سطوح و انواع مختلف حرفهها و فعاليتهاي رسانهاي دارند. در نظام رسانهاي كشور، وجود منشور اخلاق حرفهاي، براي اين منظور كه هم چگونگي و كيفيت و خطمشي فعاليت كارگزاران رسانه براي خودشان و جامعه مخاطب روشن باشد و هم معضلات و كاستيهاي اخلاقي رسانه يا هر فرد فعال در آن معلوم باشد، اهميت دوصدچنداني دارد؛ ولي متأسفانه تاكنون در ايران، منشور اخلاقي جامع و تدوينشدهاي در اختيار اهالي رسانه قرار نگرفته است. بنابراين هر فرد يا فعال رسانهاي بر اساس ادراكي كه از روح حاكم بر عرف جامعه در اين موضوع دارد عمل ميكند. اكثر مواقع نيز ممكن است تصميم و اقدام فرد صحيح باشد ولي در برخي موارد و اقدامات هم ممكن است متعارض با اصول اخلاق حرفهاي باشد. اما كاربرد اصلي «منشور اخلاق حرفهاي» را در هنگام مواجهه با دوراهيهاي اخلاقي بايد جستجو كرد كه در عالم فعاليتهاي سازمانهاي رسانهاي برخلاف ديگر سازمانها اين دوراهيها به كرّات پيش ميآيد و حتي ميتواند تأثيرات سرنوشتسازي در زندگي فرد، خانواده، سازمان و حتي كشور داشته باشد. عدم وجود منشور اخلاق حرفهاي روشن و مدوّن در فعاليت رسانهها، سبب بروز رفتارهاي متضاد و متناقض از يك رسانه اعم از راديو، تلويزيون و روزنامهها در طرح و بيان يك موضوع واحد شده است. بهطور مثال در معرفي يك متهم يا مجرم خاص به جامعه، گاهي يك رسانه يا حتي يكي از شبكههاي همان رسانه از ترفند اختصار نام استفاده ميكند، گاهي همان رسانه بدون اينكه تغيير وضعيت حقوقي خاصي درباره متهم يا مجرم به وجود آمده باشد، عكس و نام كامل او را به تماشاي مخاطبان ميگذارد. اين تضاد در رفتار، فقط از فقدان منشور اخلاق حرفهايِ روشن و مدون ناشي ميشود، كه اجازه سياليت و اتخاذ تصميمهاي متفاوت و متضاد را به تصميمگيرندگان ميدهد و موجبات رقابت نادرست ميان رسانههاي گوناگون را به وجود ميآورد. در اين صورت ممكن است منافع مردم، مخاطبان (خانواده آنها) و جامعه، قرباني اين رقابت غيرمنطقي شود و چهبسا براي منفعت اندك سازمان رسانهاي، ضرر و زيان فردي و اجتماعي جبرانناپذيري نصيب جامعه يا مخاطب خاصي شود. در آن صورت اگر به رسانه انتقاد و ايرادي گرفته شود، براي فرار از آن موقعيت، دلايل متعدد و متنوعي ميتواند ارائه كند؛ يعني براي گريز و توجيه رفتار و عمل خود راه فرار دارد، چراكه منشور اخلاقي و حرفهاي روشن و مدون و مكتوبي وجود ندارد تا بتوان بر مبنا و بر اساس آن منشور، رفتار متفاوت آن رسانه را مورد قضاوت قرار داد. اگر اين منشور معلوم باشد و هر رسانه تكليف خودش را با آن روشن كند در اين صورت ميتوان رفتار و عملكرد آن رسانه را مورد ارزيابي و داوري قرار داده و بر اساس آن منشور، با دستاندركاران آن رسانه محاجّه يا استدلال منطقي كرد و بر همان اساس و معيار نيز پاسخها را به قضاوت گذاشت و از تكرار خطاها و عملكردهاي غيراخلاقي ممانعت به عمل آورد و اصلاح رفتار و عملكرد را از آن رسانه مبتني بر منشور اخلاق حرفهاي موجود خواستار شد. شايد سرگرداني يا به تعبيري افراطي، فروپاشي اخلاقي كه امروز در فضاي مجازي وجود دارد ناشي از دو موضوع اساسي باشد: نخست، در اين فضا برخلاف جريان جاري و حرفهاي رسانهاي در سازمانهاي ارتباطي و رسانهاي رسمي و حرفهاي، اغلب، افرادي غيرحرفهاي فعاليت ميكنند كه ميتوانند به اخلاقيات نانوشته يا نوشتهشده بههيچعنوان پايبند نباشند يا مسئوليتي در قبال آن احساس نكنند، دوم اينكه در اين فضا، اصالت با سرعت است و نه صحت و دقت. بنابراين در اين شرايط و وضعيت، انتظار رعايت اخلاق حرفهاي حتي در سطحي كمتر از سطح فعليِ جريانِ جاري رسانهاي، چندان موجه نيست. از انزوا و مظلوميت اخلاق حرفهاي در نظام آموزشي ايران، همين بس كه در رشتههاي ارتباطات و مديريت رسانه، مباحث مربوط به اخلاق رسانه تدريس نميشود يا جزء دروس انتخابي است، كه معناي هم ضمني و هم روشن آن چندان مهم نيست. اينكه در اين كتاب، علاوهبر مبناي اخلاقي و هنجار رسانه، بر ماهيت رسانهها نيز تأكيد ميشود برگرفته از اين واقعيت است كه تدوين اخلاق كاربردي رسانه، امري دشوار و پيچيده است؛ چون حداقل سه عنصر بنيادي يا اصولي در آن نقش دارند. اين سه عنصر عبارتند از مبناي اخلاقي كه در آن حداقل چهار بنياد اخلاقي رايج است و هر كدام داراي نقاط ضعف و قوتي هستند و شايد مبناي پنجم بر اساس آموزههاي اسلامي، لازم است تا گزارهها يا كدهاي اخلاقي از پشتوانه قويتري برخوردار باشند. عنصر ديگر، هنجار رسانه است كه در ادبيات ارتباطات با عنوان نظريه هنجاري مورد بحث قرار ميگيرد و هر هنجاري نيز تأكيدات خاصي دارد؛ يعني ميتوان گفت در ميان رسانهها با هنجارهاي گوناگون، هم مشتركات اخلاق رسانهاي وجود دارد و هم تفاوتهايي. شش نظريه رايج هنجار رسانه، توان و ظرفيت تحليل كامل هنجار حاكم بر رسانههاي جمهوري اسلامي ايران را ندارند. سومين عنصر تأثيرگذار بر گزارههاي اخلاقي رسانه، ماهيت يا نوع رسانه است كه موجب تفاوتهايي بعضاً بسيار جدي در تحقق اخلاق حرفهاي ميشود. اهميت و ضرورت وجود منشور اخلاق حرفهاي رسانه و نيز با توجه به فقدان چنين مبحثي مهم در سپهر رسانهاي كشور و حتي در نظام آموزشي، پژوهش پيش رو، برآمده از همين دغدغههاست تا نهفقط به حركت دقيق و مسئولانه رسانهها با تكيه بر اخلاقياتِ روشن كمك كند، بلكه بتواند براي درك و شناخت دوراهيها و گرههاي اخلاقي رسانهها و جامعه رسانهاي در بستري روشن و منطقي فرصتي جديد ايجاد كند. اين كتاب در چهار فصل و يك بخشِ مربوط به «پيوستها و ضمائم» سامان يافته است. در فصل اول به مباني نظري و تبيين برخي مفاهيم و موضوعات مرتبط از جمله تبيين رابطه اخلاق و رسانه، ارائه مهمترين مباني و اصول و قواعد اخلاق حرفهاي آن مبتني بر مباني اسلامي و غنيسازي حوزه نظري و آموزشي مرتبط با بحث، اشاره شده است. بررسي برخي نقصانها و كمبودها در منابع موجود، از جمله مباحث ديگر اين فصل است. در فصل دوم به مباني سه گانه اخلاق حرفهاي رسانهها در جمهوري اسلامي ايران پرداخته و علاوه بر بررسي مفهوم «اخلاق» و «اصول اخلاقي» و تعاريف و تمايز آنها و مفهوم مدنظر در اين كتاب، به بررسي و شناسايي مفهوم «قلمرو مسئوليت اخلاقي» و حوزههاي چهارگانه مسئوليت رسانه، تبيين مفهوم و تعاريف «فلسفه اخلاق»، «اخلاق كاربردي»، «اخلاق حرفهاي» و رابطه اين دو مفهوم، ضرورت و اهميت رعايت اخلاق حرفهاي در رسانهها جهت روشن و شفافشدن حوزه فعاليت و عملكرد رسانه، اشاره شده و در ادامه معرفي و تبيين «مباني و اصول عام اخلاق حرفهاي» از قبيل «اصل صداقت»، «اصل عدالت و انصاف»، «اصل امانتداري» و.... مد نظر بوده است. مفاد و اصول دهگانه مهم و بينالمللي اخلاق حرفهاي رسانهها كه در اغلب نقاط دنيا به آنها تا حدودي عمل و رفتار ميشود از جمله مباحث فصل دوم است كه براي روشن شدن تفاوتها، تمايزها و نكات اشتراك اصول اخلاق حرفهاي رسانهها در جمهوري اسلامي ايران و جهان، مورد مطالعه و بررسي واقع شده است. در فصل سوم با عنوان اصول اخلاق حرفهاي رسانه - كه از فصول و مباحث ابداعي و شايسته توجه بيشتر اين كتاب است- پس از بررسي و ارائه مقدمهاي تبييني در اين خصوص، به ارائه پيشنهادات، اصول و قواعد اخلاق حرفهاي در دو حوزه عمده و متفاوت الف. ناظر بر محتوا و ب. ناظر بر حِرَف اصلي رسانه اشاره شده است. در بخش الف، اصول پيشنهادي، ذيل مفاهيم و ساختارهاي اصلي حوزه پيام از قبيل «معارف اسلامي و فرهنگي»، «مباحث اجتماعي»، «مباحث سياسي»، «مباحث علمي»، «رفتار سازماني» و... از همديگر تفكيك شده، و در بخش ب، «اصول اخلاق حرفهاي رسانه ناظر به حِرَف اصلي رسانه» از قبيل «نويسندگي»، «تهيهكنندگي»، «گزارشگري»، «گويندگي و اجرا» و «خبر و خبررساني» به صورت مجزا و متمايز از همديگر ارائه و پيشنهاد شده است. در فصل چهارم با عنوان پيشنهادها، جمعبندي و نتيجهگيري به چگونگي و شيوههاي كاربست و رعايت اصول اخلاق حرفهاي در نهادها و سازمانهاي رسانهاي از قبيل «اتيان سوگند و امضاي سوگندنامه»، «ارائه درسي به نام اخلاق حرفهاي در رسانهها» در مراكز آموزشي، پژوهشي و رسانهاي، «مجامع صنفي رسانهاي» و ... اشاره شده و درنهايت با مرور پرسشهاي آغازين به بررسي نتايج و جمعبندي و ارائه پيشنهادات پرداختهايم. در بخش ضمائم و پيوستها با توجه به اين كه يكي از اهداف عمده اين پژوهش، غنيسازي حوزه نظري و آموزشي در حوزه «اخلاق حرفهاي رسانه» و رويكرد آموزشيداشتن اين پژوهش بود، ابتدا به مطالعه و بررسي مرحله به مرحلهاي «روش پژوهش در اين كتاب» پرداخته ايم و در ادامه به ارائه «نمونه فرم طرح برنامهسازي» راديويي و تلويزيوني و نيز به نمونه سؤالاتي كه در اين پژوهش از مصاحبهشوندگان، پرسيده شده بود، جهت آشنايي بيشتر دانشجويان و پژوهشگران با شيوههاي عملياتيسازي فرايندهاي يك پژوهش و نيز چگونگي استفاده و نتيجهگيري از مصاحبهها و فرايندهاي دادهيابي و تحليل و تبيين دادهها و... ارائه شده است. بخش منابع و مآخذ كتاب نيز به تفصيل به معرفي همه منابعي كه به صورت مستقيم يا غير مستقيم در اين پژوهش مورد مطالعه، نقد و بررسي يا ارجاع و استناد قرار گرفته اند، پرداخته است. بعون الله. جا دارد در اين مجال از تلاش پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در حمايت از اين اثر و حمايت اداره كل پژوهش هاي اسلامي صداو سيما در انتشار آن كمال سپاس و قدرشناسي را ابراز داشته و اميدواريم اين اثر كه چاپ نخست آن در اولين همايش علمي ، پژوهشي « اخلاق و رسانه» منتشر مي شود بتواند مورد توجه و امعان نظر صاحبنظران و اساتيد قلمرو « دين و رسانه» قرار گيرد و مولفان اين اثر را از نقدها، رهنمودها و راهكارهاي خويش بهره مند نمايد. باسپاس دكتر حسن خجسته- دكتر ظهير احمدي
انسان همواره در معرض تغيير و تحول قرار دارد و يكي از مهمترين عوامل تحولپذيري انسان، تأثيرپذيري او از سرنوشت و راهي است كه الگوها پيمودهاند. الگوهاي نيكو نمونههاي عيني و مشهود يك انديشه و عمل در ابعاد گوناگون براي رسيدن به كمال هستند. سلمان فارسي يا بهتر است بگوييم سلمان محمدي يكي از الگوهاي وارسته و كماليافته اسلام و تربيتيافته مكتب نبوي، علوي و فاطمي است. او با همه تجربههاي ارزشمندي كه پيش از اسلام داشت، پس از اسلام و آشنايي با رسول خدا(ص) و عترت پاك او، حيات ديگري يافت و چون پروانهاي رهاشده از پيله خود، در آسمان معنويت پرواز كرد و بهسان ذرهاي، مسير روشن آفتاب توحيد را پيمود. با بهرهگيري از شخصيت، سيره و انديشه اين الگوي شاخص و ممتاز در بين صحابه، رسانه ملي ميتواند براي نسل جوان و تشنگان معرفت، ابعاد مختلف زندگي سلمان را تبيين و ترويج كند. اين مجموعه كه به همت پژوهشگر ارجمند، آقاي حميد رحماني تهيه شده است، مشتمل بر شش بخش است. در اين بخشها، ابعاد شخصيت، سيره و انديشه سلمان مورد بررسي و تبيين قرار گرفته است. سپس مهمترين محورهاي زندگي سلمان، شبهات مطرحشده درباره اين شخصيت به همراه پاسخهاي آن بيان شده و در پايان نيز آثار مكتوب كه مستقلاً درباره سلمان نگاشته شدهاند معرفي شده است. اين مجموعه ميتواند به عنوان دستمايهاي براي برنامهسازان ارجمند رسانه ملي، درباره زندگي سلمان فارسي مورد بهرهبرداري قرار بگيرد.
در تاريخ معاصر ايران حادثهاي به اهميت وقوع انقلاب اسلامي وجود ندارد. پديده انقلاب اسلامي را نميتوان فقط جابهجايي قدرت در ميان حكمرانان دانست؛ حادثهاي كه فقط سلسلهاي سقوط كند و جاي خود را به قدرتي ديگر دهد. در شكلگيري انقلاب اسلامي نقش شخصيتهاي انقلاب، سخنرانيها، اعلاميهها و بيانيهها و حتي برخي از مناسبتهاي مذهبي تأثير بسزايي داشته است. ادارهكل پژوهش هاي اسلامي رسانه با درك اهميت اين موضوع، در آستانه چهلمين سال پيروزي انقلاب اسلامي ايران با هدف تأمينبخشي از محتواي برنامههاي صداوسيما به ويژه «راديو انقلاب» اين اثر را چاپ و منتشر كرده است. در طراحي اين اثر سعي كردهايم به برخي از دغدغههاي مهم برنامه سازان رسانه ملي به ويژه برنامه سازان راديو انقلاب توجه كنيم كه در ذيل به آن اشاره ميشود: درج منتخبي از مهمترين رويدادهاي تأثيرگذار در شكلگيري نهضت امام خميني(ره) و پيروزي انقلاب اسلامي؛ معرفي شخصيتهاي مهم و تأثيرگذار در پيروزي انقلاب اسلامي؛ معرفي اعلاميهها و بيانيههاي برجسته. در پايان ضمن سپاس و قدرداني از زحمات پژوهشگران ارجمند آقايان:سيدمحمدحسين حسيني هرندي، حميد رحماني و علي حائريمجد؛ اميدواريم ويراست اول اين اثر مورد توجه و بهرهبرداري مديران محترم، پژوهشگران و برنامهسازان رسانه ملي و ديگر نهادهاي مرتبط قرار گيرد.
ادارهكل پژوهش هاي اسلامي رسانه با توجه به رسالت خود، مبني بر شناسايي جريانات و افكار انحرافي ديني، شبكه هاي ماهوارهاي ديني معاند را رصد و گزارشهاي آن را، در نشريه امواج شبهه منعكس كرده است. در تحقيق حاضر سعي شده است، گفتمان حاصل از فعاليت چندساله اين شبكهها، بازنمايي و نتايج حاصل از آن در اختيار مخاطبان اين اثر كه مديران و تهيهكنندگان سازمان صداوسيما و همچنين مديران، تصميمگيران و افراد مؤثر و مرتبط با امور فرهنگي كشور هستند، قرار داده شود تا (ايشان) با شناختي درست از جريانات معاند، براي مقابله با دشمن، برنامهريزي و سياستگذاري درست و اصولي انجام پذيرد
«زائرٌ لَكُم عائِذٌ بِكُم لائِذ لِقُبورِكُم» به زيارت شما شتافته و به قبور و مرقدهاي مطهر شما پناه آوردهام. همواره آيينها و اديان مختلف با هدف همبستگي ميان پيروان و هويت بخشي به جريان اجتماعي خود، ايامي را در سال مشخص و پيروان خويش را ملزم به شركت در اين اجتماعات ميكنند. يكي از آثار اينگونه تجمعات، نمود جهاني و به نوعي تبليغ جريان اجتماعي است كه معمولاً در جامعه جهاني اثرگذار است. به فرموده مقام معظم رهبري، خلأ وجود اجتماعي عظيم و بين المللي در ميان شيعيان را حضور ميليوني در ايام اربعين پر ميكند. كربلا ميتواند «نماد» تبلور وحدت و بيعت با امام باشد كه «نمود»ي جهاني خواهد داشت. پيادهروي در مراسم اربعين توفيقي عظيم و وصف ناپذير است كه براي بهرهوري بيشتر از اين سفر معنوي لازم است تا زائران، آدابي را رعايت كنند. بي شك، مراسم باعظمتي مثل پيادهروي اربعين كه به صورت خودجوش و مردمي صورت گرفته و ميگيرد، در كنار نقاط قوت و ارزشمند آن، آسيبهايي هم دارد كه بايد براي رفع آنها، فكري كرد و طرحي درانداخت. سفر اربعين در پيش است و قرار است چند روزي در كشور دوست و برادر مهمان باشيم و از پذيرايي آنان بهرهمند؛ اما هر مهماني، آدابي دارد كه اگر آن آداب رعايت نشود هم خود آسيب ميبينيم و هم صاحبخانه آزرده خاطر خواهد شد. اداره كل پژوهشهاي اسلامي رسانه با درك اهميت اين موضوع، مجموعه حاضر را چاپ كرده است كه هدف اصلي آن تبيين آداب زيارت اربعين به ويژه آداب مهماني در اين سفر نوراني است. اميد است اين اثر، ره توشهاي مناسب براي زائران سفر اربعين باشد.
بدون شك تبيين و توجه به مناسبتهاي ديني با درونمايه برگرفته از معارف الهي و فرهنگ اسلامي، علاوه به آنكه در ذات خود، مفاهيمي همچون تعظيم شعائر مذهبي و ارزشهايي همچون عزت ملي، وحدت ملي و روح مشاركتجويي دارد، ميتواند عاملي براي ايجاد دلبستگي بيشتر مردم به آموزههاي ديني و آرمانهاي ناب اسلامي باشد. از سويي بنابر تعاليم ديني و اسلامي، بزرگداشت مناسبتها و ايامالله و تعظيم شعائر الهي، بهعنوان مصاديق تحول انسان و تحقق شايسته اين مهم معرفي شدهاند و نقش عمدهاي در اشاعه فرهنگ غني اسلامي دارند. از ديگر سو بهدليل دو ويژگي مهم «ديني و مليبودن» سازمان صداوسيما، مناسبتهاي ديني و ملي، جزء جدانشدني از فرايند توليد و پخش در برنامه ريزي خرد و كلان اين رسانه بزرگ بهشمار مي آيند. اين موضوع، بزرگترين فلسفه وجودي توليد اين اثر در اداره كل پژوهشهاي اسلامي رسانه است. اهميت اين مسأله، اداره كل پژوهشهاي اسلامي رسانه را بر آن داشت تا با تدوين مجموعهاي با عنوان «ايدهها؛ دستينهاي براي پژوهشگران و برنامهسازان» علاوه بر معرفي آثار مرتبط با مناسبتهاي مذهبي كه در ادارهكل منتشر شده است، به معرفي محورها، موضوعها و ايده هاي پيشنهادي براي گروههاي مختلف برنامهساز در رسانه ملي بپردازد. اميد است اين تلاش اندك، گامي مؤثر در پيشبرد اهداف رسانه ملي باشد.
بدون شك تبيين و توجه به مناسبتهاي ديني با درون مايه برگرفته از معارف الهي و فرهنگ اسلامي در ذات خود علاوه بر تعظيم شعائر مذهبي و ارزش هايي همچون عزت ملي، وحدت ملي و روح مشاركت جويي، مي تواند عاملي براي ايجاد دلبستگي بيشتر مردم به آموزه هاي ديني و آرمان هاي ناب اسلامي باشد. از سويي بنابر تعاليم ديني و اسلامي، بزرگداشت مناسبتها و ايام الله و تعظيم شعائر الله بهعنوان مصاديق تحول انسان و تحقق شايسته اين مهم معرفي شده است و نقش عمدهاي در اشاعه فرهنگ غني اسلامي دارد. از ديگر سو بهدليل دو ويژگي مهم «ديني و مليبودن» سازمان صداوسيما، مناسبتهاي ديني و ملي جز جدانشدني از فرايند توليد و پخش در برنامه ريزي خرد و كلان اين رسانه بزرگ بهشمار ميآيند. اين موضوع بزرگترين فلسفه وجودي توليد اين اثر در اداره كل پژوهش هاي اسلامي رسانه است. اهميت اين موضوع، اداره كل پژوهشهاي اسلامي رسانه را بر آن داشت تا با تدوين مجموعهاي با عنوان «ايدهها؛ دستينهاي براي پژوهشگران و برنامهسازان» علاوه بر معرفي آثار مناسب با مناسبت هاي مذهبي كه در اداره كل منتشر شده است به معرفي محورها، موضوعها و ايده هاي پيشنهادي براي گروه هاي مختلف برنامهساز در رسانه ملي بپردازد. اميد است اين تلاش اندك، گامي مؤثر در پيشبرد اهداف رسانه ملي باشد. اين اثر دومين دفتر مجموعه «ايده ها»ست كه در آن به مناسبت هاي شمسي و قمري فصل تابستان مي پردازد. در طراحي اين كتاب سعي شده است برخي از مهمترين دغدغه هاي پژوهشگران و برنامه سازان در حوزه انقلاب اسلامي، تاريخ و مناسبتها مورد توجه قرار گيرد كه در ذيل به آنها اشاره ميشود. درج دقيق تاريخ و مناسبتهاي شمسي، قمري و ميلادي با استفاده از منابع معتبر و با آخرين اطلاعات جمع آوري شده از مركز تقويم ژئوفيزيك دانشگاه تهران (مصوبه شوراي فرهنگ عمومي) معرفي آيات و روايتهاي مناسب با مناسبت روز معرفي كتاب، نشريه و ويژهنامه هاي مناسب با مناسبتهاي مهم ملي و مذهبي معرفي موضوعها و ايده هاي پيشنهادي مناسبتهاي مذهبي براي گروه هاي مختلف برنامهساز با هدف جلوگيري از تكراريشدن مباحث كارشناسي شبكه ها در ايام منتسب به معصومان(ع). لازم به ذكر است فايل اين مجموعه در سايت ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه (www.irc.ir) رسانه بارگذاري شده است.
ارزشها در جامعه يكي از مهمترين معيارهاي تعيينكننده رفتار و هنجارهاي اجتماعي به شمار ميروند. تبيين جايگاه مفاخر يكي از راهكارهاي حفظ، تقويت و انتقال الگوهاي ارزشي در جامعه هستند. امروزه و در مواجهه بافرهنگ جهانيسازي نقش الگوهاي ارزشمند ديني، فرهنگي، اجتماعي و سياسي، اقتصادي در عرصههاي خرد و كلان اهميت بسياري دارد. بيشك مفاخر هر ملتي رابطهاي مستقيم با هويت و خودباوري فرهنگي آن ملت در فرآيند جهانيسازي دارد. بايد بپذيريم كه ما هماكنون در عصر جهانيسازي قرارگرفتهايم و رسانهها بهعنوان مهمترين ابزار در اين فرايند عمل ميكنند. بنابراين ميتوان از ابزار رسانه براي معرفي و شاخص سازي مفاخر بهره جست و الگوهاي رفتاري آنان را به جوانان ارائه داد. پرواضح است كه در اين فرايند با معرفي چهرههاي برجسته اسلام ميتوان زمينههاي تقويت هويت فرهنگي در گسترههاي منطقهاي، ملي و فراملي را نيز فراهم كرد. تاريخ اسلام، گواه ظهور و بروز انسانهاي شايسته و عالمان والامقامي است كه عمر خود را درراه اعتلاي فرهنگ و حفظ ارزشها و آرمانهاي اسلام صرف كردهاند. مردان و زناني كه خدمات ارزشمندشان در برهههاي مختلف و در هر عصر و زماني مايه فخر و مباهات است. مطالعه، معرفي و شناخت مفاخر ميتواند علاوه بر ايجاد حس افتخار و مباهات سبب رشد مؤلفههاي فرهنگي در كشور شود. اداره كل پژوهشهاي اسلامي رسانه به هدف تجليل از شخصيتهاي تأثيرگذار در تاريخ اسلام تلاش كرده است تا با تدوين «فرهنگ مفاخر مسلمان» در جهت رشد و تعالي فرهنگي جامعه قدمي هرچند كوچك بردارد. براي تهيه «فرهنگ مفاخر مسلمان» كتب تاريخي متعددي مطالعه و بررسيشدهاند بااينوجود به نظر ميرسد در اين مجموعه نياز بهدقت اهل نظر ضروري است تا احتمال وقوع خطا كمتر شود. «فرهنگ مفاخر مسلمان» را ميتوان به شكلهاي مختلف ارائه كرد، اما ازآنجاكه مخاطب اصلي اين كار برنامهسازان صداوسيما هستند بر آن شديم تا به كاربرديترين شكل معرفي مفاخر مسلمان در سطوح مختلف علمي، ادبي، اجتماعي، سياسي، هنري، فرهنگي و... معرفي شوند لذا ترتيب ارائه هركدام از مفاخر مسلمان در اين فرهنگ بر اساس ترتيب الفبايي در نظر گرفتهشده است. در شكل نگارش مداخل «فرهنگ مفاخر مسلمان» بيش از هر چيز ديگري به شكل كاربردي آن توجه شده است تا جايي كه هركدام از اين مداخل بهراحتي قابلارائه در برنامههاي راديويي، تلويزيوني و ساير رسانهها خواهد بود. از سوي ديگر در نگارش مطالب «فرهنگ مفاخر مسلمان» سعي شده تا نقاط عطف زندگي مفاخر مسلمان و آثار و فعاليتهاي مهم آنها مورد توجه قرارگرفته و به مخاطب ارائه گردد. لازم به ذكر است مطالب اين كتاب در حال تكميل است و آنچه پيش روي شماست تا تاريخ 1381ش (1422ق) تنظيمشده است. در پايان از عزيزاني كه در به ثمر نشستن اين اثر نقش موثري داشتند به ويژه جناب آقاي علي حائري مجد و سركار خانم فاطمه جهانگير تشكر و قدرداني ميكنيم. اداره كل پژوهشهاي اسلامي رسانه
مقام معظم رهبري(مدظله العالي) طبق يك سنت حسنه با توجه به ضرورتهاي موجود و شرايط سياسي، اقتصادي، اجتماعي و نيز ترفندها و توطئههاي دشمنان، براي هر سال، نام و شعار خاصي برميگزينند كه اين كار از جهاتي داراي اهميت است. رهبر فرزانه انقلاب خود دراين باره ميفرمايند: «شعار سال با دو منظور مطرح ميشود: يكي جهتدادن به سياستهاي اجرائي و عملكرد مسئولين دولتي و مسئولين حكومتي است، يكي توجيه افكار عمومي است؛ يعني افكار عمومي توجّه پيدا كنند به اينكه چه مسئلهاي امروز براي كشور مهم است». براين اساس، نام حمايت از كالاي ايراني را براي سال 1397 انتخاب ميكنند و در توضيح آن ميافزايند: «امروز براي كشور، مسئله كالاي ايراني يك مسئله مهمّي است... شعار امسال، هم خطاب به مسئولين است، هم خطاب به مردم است. شعار امسال حمايت از كالاي ايراني است. كالاي ايراني يعني محصول نهايي كار و سرمايه و فعّاليّت اقتصادي و ذهن و ابتكار و همهچيز. سرمايهگذار با سرمايه خود، كارگر با كار خود، طرّاح با ذهن خود و با دانش خود، اينها همه تلاش ميكنند و محصول [كار آنها] ميشود كالاي ايراني. بنابراين چيز باعظمتي است، چيز بسيار مهمّي است؛ اين را بايستي حمايت كرد. در حمايت از اين كالاي ايراني ـ كه محصول تلاش فعّالان اقتصادي و فعّالان كارگري و سرمايهگذاران و برنامهريزان و طرّاحان و مانند اينها است ـ هم مردم نقش دارند بهعنوان توليدكننده كالاي ايراني، هم مردم نقش دارند بهعنوان مصرفكننده كالاي ايراني؛ هم بايد توليد كنند، هم بايد مصرف كنند؛ هم بايد در توليد تلاش كنند». در اينباره مسئوليتهاي چندي متوجه رسانه ملي است كه تبيين ابعاد مختلف موضوع، اصول و مباني و راه و روشهاي تحقق آن، وظايف مسئولين و مردم، پيگيري فعاليت قواي سهگانه، ارائه گزارش از عملكردها و... از جمله آنهاست. بر اين اساس، يكي از كارهاي ضروري در انواع فعاليتهاي دستاندركاران رسانه ملي، بهويژه برنامهسازان، تبيين مباني حمايت از كالاي ايراني در آيات و روايات، سيره معصومين(ع)، علما، راهبردهاي رسانه ملي و... است كه ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه، همچون سالهاي گذشته، با هدف ياريرساندن به برنامهسازان، اين مجموعه را تقديم ميكند.
بدون شك تبيين و توجه به مناسبتهاي ديني با درونمايه برگرفته از معارف الهي و فرهنگ اسلامي در ذات خود علاوه بر تعظيم شعائر مذهبي و ارزشهايي همچون عزت ملي، وحدت ملي و روح مشاركتجويي، ميتواند عاملي براي ايجاد دلبستگي بيشتر مردم به آموزههاي ديني و آرمانهاي ناب اسلامي باشد. از سويي بنابر تعاليم ديني و اسلامي، بزرگداشت مناسبتها و ايام الله و تعظيم شعائر الله بهعنوان مصاديق تحول انسان و تحقق شايسته اين مهم معرفي شده است و نقش عمدهاي در اشاعه فرهنگ غني اسلامي خواهد داشت. از ديگر سو بهدليل دو ويژگي مهم «ديني و ملي بودن» سازمان صدا وسيما، مناسبتهاي ديني و ملي جدانشدني از فرايند توليد و پخش در برنام هريزي خرد و كلان اين رسانه بزرگ بهشمار مي آيند. اين موضوع بزرگترين فلسفه وجودي تولد اين اثر در اداره كل پژوهشهاي اسلامي رسانه است. اهميت اين موضوع، اداره كل پژوهشهاي اسلامي رسانه را بر آن داشت تا با تدوين مجموعهاي با عنوان «ايدهها؛ دستينهاي براي برنامهسازان» علاوه بر معرفي آثار مناسب با مناسبتهاي مذهبي كه در اداره كل منتشر شده است به معرفي محورها، موضوعها و ايده هاي پيشنهادي براي گروههاي مختلف برنامهساز در رسانه ملي بپردازد. اميد است اين تلاش اندك، گامي مؤثر در پيشبرد اهداف رسانه ملي بردارد. در طراحي اين كتاب سعي شده است برخي از مهمترين دغدغه هاي برنامه سازان در حوزه انقلاب اسلامي، تاريخ و مناسبتها مورد توجه قرار گيرد كه در ذيل به آنها اشاره ميشود. - درج دقيق تاريخ و مناسبتهاي شمسي، قمري و ميلادي با استفاده از منابع معتبر و با آخرين اطلاعات جمعآوري شده از مركز تقويم ژئوفيزيك دانشگاه تهران (مصوبه شوراي فرهنگ عمومي) - معرفي آيات و روايتهاي مناسب با مناسبت روز - معرفي كتاب، نشريه و ويژه نامه هاي مناسب با مناسبتهاي مهم ملي و مذهبي - معرفي موضوعها و ايده هاي پيشنهادي مناسبتهاي مذهبي براي گروه هاي مختلف برنامهساز با هدف جلوگيري از تكراري شدن مباحث كارشناسي در شبكه ها در ايام منتسب به معصومين(ع)