بدون شك تبيين و توجه به مناسبتهاي ديني با درونمايه برگرفته از معارف الهي و فرهنگ اسلامي در ذات خود علاوه بر تعظيم شعائر مذهبي و ارزشهايي همچون عزت ملي، وحدت ملي و روح مشاركتجويي، ميتواند عاملي براي ايجاد دلبستگي بيشتر مردم به آموزههاي ديني و آرمانهاي ناب اسلامي باشد. از سويي بنا بر تعاليم ديني و اسلامي، بزرگداشت مناسبتها و ايامالله و تعظيم شعائرالله، مصاديق تحول انسان و تحقق شايسته اين مهم معرفي شده است و نقش عمدهاي در اشاعه فرهنگ غني اسلامي دارد. از ديگر سو بهدليل دو ويژگي مهم «ديني و مليبودن» سازمان صداوسيما، مناسبتهاي ديني و ملي، جزو جدانشدني از فرايند توليد و پخش در برنامهريزي خرد و كلان اين رسانه بزرگ بهشمار ميآيند. اين موضوع بزرگترين فلسفه وجودي توليد اين اثر در ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه است. اهميت اين موضوع، ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه را بر آن داشت تا با تدوين مجموعهاي با عنوان «ايدهها؛ دستينهاي براي پژوهشگران و برنامهسازان» علاوه بر معرفي آثار متناسب با مناسبتهاي مذهبي كه در ادارهكل منتشر شده است، محورها، موضوعها و ايدههاي پيشنهادي براي گروههاي مختلف برنامهساز در رسانه ملي را نيز معرفي ميكند. اميد است اين تلاش اندك، گامي مؤثر در پيشبرد اهداف رسانه ملي باشد. اين اثر، پنجمين دفتر مجموعه «ايدهها»ست كه به موضوع مهدويت اختصاص يافته است. در طراحي اين كتاب به برخي از مهمترين دغدغههاي برنامهسازان در حوزه موضوعات مهدوي توجه شده است. لازم به ذكر است برخلاف سال گذشته كه رويكرد اين اثر مناسبتمحور بوده است، در سال جديد مبناي كار موضوعمحور ميباشد.
قال الامامُ الرضا(ع): «رَحِمَ اللّهُ عَبْدا اَحْيا أمْرَنا،» فَقُلْتُ لَهُ: «فَكَيفَ يحْيي أمْرَكُمْ؟» قالَ: «يتَعَلَّمُ عُلُومَنا و يعَلِّمُها النّاسَ، فَإِنَّ النّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحاسِنَ كَلامِنا لاَتَّبَعُونا». (بحار الانوار، ج2، ص30) ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه افتخار دارد در طول بيش از بيست سال گذشته در جهت نشر و گسترش فرهنگ اهلبيت(ع) در موضوعات مختلف آثار و تأليفاتي را با اهداف تأمين محتواي برنامهسازي رسانه ملي ارائه كرده است. كتاب حاضر، مجموعهاي است از متون مناسبتي درباره امام باقر(ع) كه در شش بخش كلي شخصيتشناسي، سيرهشناسي، انديشهشناسي، بخش متون ادبي و زيرنويسها، ايدهها و محورهاي برنامهسازي و پاياني منبعشناسي، با هدف كمك فكري به گروههاي مختلف برنامهسازي تهيه و تدوين گرديده است در باب نوشتار حاضر چند نكته قابل ذكر است: محتواي اين مجموعه شامل نوشتارهاي اكثراً كوتاهي است كه هر كدام به صورت مستقل (بدون ارتباط الزامي به قبل و بعد) قابل استفاده است. اين مجموعه به دليل اينكه از مطالب آثار مختلف در اين زمينه تجميع گرديده است ممكن است به صورت طبيعي از لحاظ قلم و نگارش متفاوت است. تلاش شده است كه اين نوشتار به لحاظ منطقي در ذيل بخشهاي مختلف تدوين گردد كه اميدواريم مورد استفاده برنامهسازان محترم قرار گيرد. در بخش محورهاي برنامهسازي، با هدف استفاده بهينه سعي شده تا محوريابي بر اساس گروههاي برنامهساز انجام شود و در عين حال نسبت به مسائل روز جامعه نيز تناسب بيشتري داشته باشد. با توجه به اينكه در نظر است در خصوص همه معصومين(ع) چنين مجموعهاي ارائه شود، از هر گونه انتقاد و پيشنهاد در راستاي ارتقاي كيفي اينگونه آثار استقبال ميكنيم. در پايان از همه عزيزاني كه ما را در تهيه و تدوين اين مجموعه ياري كردند بهويژه آقايان سيدمحمدحسين حسينيهرندي وحسين عباسي و خانم مريم سقلاطوني، كه با تلاشهاي خود اين مجموعه را به سامان رساندند، تقدير و تشكر ميشود و همچنين از ساير همكاران ادارهكل و مديريت خدمات پژوهشي كه در چاپ اثر زحمات فراواني كشيدند.
چكيده مقالات اولين همايش علمي ـ پژوهشي اخلاق و رسانه (كد2809) ويژه اولين همايش علمي پژوهشي اخلاق و رسانه
موضوع اخلاق رسانه از جمله حوزه هاي بسيار ضروري و حياتي مربوط به رسانه است كه متأسفانه در زبان فارسي از ادبيات غني و منابع كافي، كمبهره مانده است. اين كتاب كه از جمله آثار جديد در اين قلمرو و منتشر شده در سال 2015 ميلادي در زمينه اخلاق رسانه و حاصل سال ها تدريس و پژوهش نويسندهي آن در اين موضوع است، توانسته در مدت كوتاهي در مراكز آكادميك غربي و انگليسيزبان جايگاه ويژهاي به خود اختصاص دهد و استادان و دانشجويان به آن توجه ويژهاي كردهاند. مهمترين علت گرايش به اين كتاب، سبك نگارش بسيار خوب و همچنين موضوعات كاربردي آن است. نويسنده كوشيده است مهمترين و كاربرديترين موضوعات اخلاق رسانه را با پرهيز از حاشيهروي و اطنابهاي نظري، در فصلهاي مستقل بررسي كند. نويسنده علاوه بر اينكه به موضوعات پيچيده و بنيادي ميپردازد و آراء انديشمندان برجسته همانند ارسطو، كانت و جان استوارت ميل را نقل ميكند، ميكوشد از بياني روان و فارغ از تعقيد استفاده كند. سايت انتشارات «سيج» در قسمت «ريويو» اين كتاب، نقل قولهاي بسيار بلند و تمجيدات ويژهاي از استادان برجسته عرصه رسانه در مورد اين كتاب قرار داده كه نشان ميدهد چگونه اين كتاب، توانسته به عنوان متن آموزشي و كتابي مرجع در دانشگاههاي مختلف دنيا در كانون توجه استادان قرار گيرد. نويسنده با تسلطي كه بر مباحث اخلاق رسانه و مطبوعات دارد، هر فصل را با يك مقدمهچيني كاربردي و ارائه تصوير جامع از آن فصل شروع ميكند. مباحث هر فصل به صورت كاملاً كاربردي و عيني و با بيان ديدگاههاي موافق و مخالف پيش ميرود. استفاده و تحليل مثالهاي عيني و چالشهاي پيشآمده واقعي در عرصه رسانه بر جذابيت و فهم آسانتر مباحث افزوده است. «فراخوان قضاوت»، «كادرهاي تعريف»، «كادرهاي مثال»، «مروري بر فصل» و «مطالعه بيشتر»، از جمله عناوين مشترك همه فصلهاست كه ساختار آموزشي و نظم منطقي هر بحث را دو چندان ميكند. زمان اندك و نياز به دقت بالا، اينجانب را بر آن داشت كه ترجمه كتاب را بهصورت گروهي و در يك چارچوب بسيار دقيق و برنامهريزيشده پيش ببرم. بخشهايي از كتاب را خود ترجمه كردهام، اما عمده كار بهصورت گروهي و در سه مرحله به انجام رسيده است. هر فصل در مرحله اول، ترجمه شده، و در مرحله دوم توسط فرد ديگري از ابتدا با متن اصلي تطبيق و اصلاحات مورد نياز اعمال شده است. در سومين مرحله نيز بنده همه متن را كلمه به كلمه مطالعه، اصلاح و ويرايش كرده و با متن اصلي تطبيق دادهام. بهمنظور هماهنگي و يكدستبودن ترجمه، از همان ابتدا فهرستي از كلمات و اصطلاحات مشترك تهيه شد تا در همه كتاب بهصورت واحد ترجمه شوند. علاوه بر آن، صفحات اول هر فصل به منظور ريلگذاري و تثبيت كلمات و ساختارهاي اصلي آن فصل، چند بار مورد ارزيابي، بازبيني و اصلاح قرار گرفته است. كوشيدهايم كه در ترجمه اصطلاحات و انديشههاي شخصيتهاي برجسته مانند كانت، ميل يا بنتام، به متون اصلي و مقالات پيراموني هر انديشمند مراجعه و از معادلهاي رايج و متعارف مربوط به هر اصطلاح استفاده كنيم. در اينجا لازم است از تكتك همكاران گرامي كه در ترجمه و ارزيابي قسمتهاي مختلف اين اثر همكاري داشتهاند، تشكر ويژه داشته باشم. به خصوص از خانمها وحيده دهقانپور، رقيه حقگويان، گلناز محمدخاني، نرجس امامي، منيره وفاييفر، طاهره غفاري حسيني، زهرا صديقيان و آقاي سيدمحمدباقر ساجدي. در اينجا لازم ميدانم از ادارهكل پژوهشهاي اسلامي صداوسيما كه با اعتماد به اينجانب، فرصت ترجمه و تقديم اين اثر براي رونمايي و معرفي در اولين همايش علمي ـ پژوهشي اخلاق و رسانه را فراهم ساختند تشكر كنم. اميدوارم ترجمه اين كتاب بتواند افقهاي روشن و جديدي را در مسير تعالي و ارتقاي اخلاق در حوزه رسانه، مطبوعات و فضاي مجازي رقم زند و كاستيها و كمبودهاي احتمالي ترجمه نيز با تذكرات و ديدگاههاي منتقدان و صاحبنظران بيش از پيش رفع شود. پيشاپيش سپاسگزار هرگونه نقد، ديدگاه اصلاحي و نقطهنظر تكميلي راجع به اين اثر هستم.
دغدغه فهم نسبتِ ميان دين و رسانههاي نوظهور، نخست در مغرب زمين، به تكاپوي فكري پرفراز و نشيبي انجاميد. پس از آن، تجربه تأسيس و مديريت شبكههاي راديويي و تلويزيوني مروّج آموزههاي مسيحيت و تدوين دانشِ نظري در ساحت «دين و رسانه» به تدريج، ذهن انديشهورزان مسلمان را نيز به خود معطوف ساخت. اين دغدغه با پيروزي انقلاب اسلامي و مديريت دينداران بر شئون مختلف علمي و رسانهاي، فزوني يافت تا آنجا كه به تاسيس نهادهايي با هدف تحقق آرمان رسانه ديني در دهه هفتاد منجر شد. ايجاد حلقه اتصال ميان رسانه ملّي و حوزههاي علميه، اهتمام به تدوين پژوهشهاي بنيادي با تكيه بر انديشه ناب اسلامي و تامين نيازهاي رسانه ملي، به ويژه حوزه پيام با بهرهمندي از پژوهشهاي كاربردي، رياست وقت سازمان صدا و سيما را بر آن داشت تا با الهام از فرامين رهبر معظم انقلاب اسلامي مدّظلّه العالي، در اقدامي راهبردي در سال 1373 «مركز پژوهشهاي اسلامي صداوسيما» را تأسيس كند. راهاندازي «دانشكده دين و رسانه» با هدف تربيت و تأمين نيروي انساني دين پژوه و رسانهشناس و تأسيس «شبكه راديويي معارف» و «شبكه قرآن و معارف سيما» به عنوان نمونههاي راديويي و تلويزيوني از رسانه ديني در سالهاي پس از آن، گامهاي بعدي در مسير پيشبرد اهداف رسانه ملي در عرصه «دين و رسانه» است. اينك به لطف و مدد الهي، اداره كل پژوهشهاي اسلامي سازمان صدا و سيما، به مثابه يگانه مركز راهبردي مطالعات دين و رسانه با كوله باري از تجربه در ساحت توليد و توسعه دانش نظري و تقديم بيش از 800 عنوان كتابِ حاصل از پژوهشهاي فاخر بنيادي و پژوهشهاي كارساز كاربردي، 1200 شماره نشريه، توليدات ارزشمند الگوييِ راديويي و تلويزيوني، ايجاد بانك اطلاعات كارشناسان رسانهاي در قلمرو علوم اسلامي و علوم انساني، راه اندازي گنجينه فرزانگان مشتمل بر 122 هزار دقيقه فيلم و هزاران سند و تصوير از مفاخر حوزوي، تاسيس تنها كتابخانه تخصصي دين و رسانه، تربيت كارشناسان رسانه اي، مشاوران و ناظران توليد و فيلم نامهنويسان ديني با هدف غنيتر ساختن توليدات رسانه ملي، توانسته است خدمات ارزشمند و آثار ماندگاري را در رسانه ملي و جامعه حوزوي، دانشگاهي و رسانهاي كشور به يادگار بگذارد. نياز روزافزون جوامع انساني و جامعه اسلامي ايران به تعالي اخلاقي از يك سو، انتظار و مطالبه نظام اسلامي از رسانه ملي و ديگر رسانهها براي اعتلاي اخلاقي از سوي ديگر و فقر ادبيات علمي در اين قلمرو، اين ادارهكل را بر آن داشت تا در آستانه ورود به ربع قرن تكاپوي عالمانه خويش، «اولين همايش علمي پژوهشي اخلاق و رسانه» را با هدف توليد و توسعه دانش نظري در ساحت دين و رسانه براي نيل به رسانه اخلاقي با بهرهگيري از ظرفيتهاي اخلاق رسانهاي برگزار كند. در اين همايش علمي پژوهشي كه حائز رتبه ISC از پايگاه استنادي جهان اسلام است، پنجاه نهاد عاليِ حوزوي، دانشگاهي و رسانهاي همكاري مؤثر داشتند. توجه به حوزههاي نظري مبتني بر بُعد تكنولوژيك، بُعد كاركردي و بُعد تأثير رسانه، سبب نشد دبيرخانه همايش از دغدغه تدوين شاخصهاي اخلاق حرفهاي در قلمروهاي سياستگذاري و مديريت رسانه، پژوهشگري رسانه، حرفههاي نويسندگي، اجرا و گويندگي، خبر، بازيگري، تهيهكنندگي، كارگرداني، گريم و چهرهآرايي، طراحي صحنه و لباس و تدوين غافل شود. همچنين به موازات نشستهاي علمي متعددي كه از سال 1396 در ادارهكل و در سه ماهه منتهي به برگزاري همايش، در برخي مراكز همكار برگزار شد، نشست هاي تخصصي با حضور پيشكسوتان و خبرگان برخي حرفههاي پيش گفته صورت گرفت تا مسائل اخلاقي آن حرفهها شناخته و آثار و مقالات، غني تر شوند. از ديگر برنامههاي اين همايش علمي، توليد و انتشار آثار فاخر در قلمرو اخلاق و رسانه بود كه ترجمه دو كتاب از زبان انگليسي، ترجمه يك كتاب از زبان آلماني و همكاري در انتشار يك كتاب به زبان فارسي و تأليف «راهنماي مطالعاتي اخلاق و رسانه» و «چكيده مقالات همايش» از آن جملهاند. كتاب «مجموعه مقالات» نيز به زودي منتشر خواهد شد. اثر حاضر كه براي نخستين بار در اولين همايش علمي پژوهشي اخلاق و رسانه به زيور طبع آراسته شده است، محصول تلاش جناب آقاي دكتر عيسي زارعي است كه كوشيده است فهرستي توصيفي و تفصيلي از منابع مطالعاتي قلمرو اخلاق و رسانه شامل كتابها، پايان نامهها و مقالهها را در يك چارچوب ناظر به موضوع كلي همايش و همچنين گونههاي مختلف رسانه يا همان «مديوم»ها صورتبندي كند. تلاش ايشان و همكاران ارجمندشان را سپاس گفته و اميدوارم پاسخگوي نياز علمي اساتيد و پژوهشگران ارجمند باشد. در پايان از جناب آقاي دكتر عبدالعلي عليعسگري، رئيس انديشمند سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران و جناب آقاي دكتر حسين رضي، معاون فرهيخته پژوهش، برنامهريزي و نظارت سازمان و رئيس شوراي سياستگذاري همايش و همچنين از همكاري عالمانه اعضاي محترم كميته علمي و ديگر دستاندركاران اين همايش در نهادهاي همكار در سازمان صداوسيما، به ويژه همكاران پرتلاشم در ادارهكل پژوهشهاي اسلامي سازمان صداوسيما كمال امتنان را ابراز ميدارم.
فضاي مجازي عليرغم فرصتهايي كه ايجاد كرده است، به دليل ماهيت آن و همچنين سوءاستفاده معاندين نظام و مذهب، آسيبهايي در زمينههاي مختلف از جمله اجتماع، سبك زندگي، ارزشها و هنجارهاي فرهنگي، هويّت ملّي و... پديد آورده است. اين آسيبها كه با قوّت و ضعف همراه هستند، گاهي به صورت جريان و يا شبهات و شايعات قوي، ضربات قابل تأمّلي بر پيكره نظام جمهوري اسلامي و مذهب تشيّع وارد ميكنند كه ازاينرو، لازم است با بصيرت لازم و آگاهي از نحوه مواجهه با آن آسيبها، راهكارهاي لازم ارائه و عملياتي شود. آنچه در مرحله اوّل، به منزله شناسايي در جبهههاي واقعي جهاد عليه دشمنان، مورد اعتنا و استفاده قرار ميگيرد، شناخت صحيح نسبت به آن است. اين شناخت نيز با تبيين صحيح و مطابق با واقع از آسيبها شكل ميگيرد كه در نهايت، بتوان در صحنه عمليات، عملكرد مناسبي داشته و با تهاجم دشمن مقابله كرد. در اثر حاضر كه با تلاش پژوهشگران اين عرصه، آقايان محمدمهدي قرباني، محمدحسين كاظمي و احسان آذركمند، به رشته تحرير درآمده، تلاش شده است با استناد به موارد و شاهد مثالهاي واقعي از آسيبهايي كه در فضاي مجازي متوجّه اجتماع و فرهنگ است، ضمن ارائه دستهبندي مناسب، در دو بخش عمده، اين آسيبها تبيين شود و اميد است بتواند نظر مخاطبان خود را جلب نمايد. ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه
در قرن هفدهم كه رهبران كليساي كاتوليك با گاليله و ديگر دانشمندان علوم تجربي مقابله كردند اين ذهنيت ايجاد شد كه دين با علم، فنآوري و محصولات آن ضديت دارد و عدهاي از هر دو طرف به آن دامن زدند به طوري كه قرون بعد چنين تصور ميشد كه تكنولوژي و علم، تهديدي براي دين و مظاهر آن است و دين و سازمانهاي ديني نيز به علم و فنآوري بدبين است. با ظهور رسانههاي نوين كه محصول جديد فنآوري امروزي است، اين تقابل در برخي مجامع بيشتر جلوه كرده زيرا خاستگاه اين رسانهها و تفكر حاكم بر آن، برخاسته از نظامهاي سكولار و ليبرالي بودند كه با دين و اجتماعات آن ميانهاي نداشتند؛ اما واقعيت اين است كه فنآوري و تكنولوژي در ذات خود با دين و اجتماعات ديني تقابل ندارد بلكه هم ميتواند فرصت و هم تهديد به حساب آيد. اين ترجمه كه اصل آن به قلم خانم «هيدي كمبل» است به اين مفهوم اساسي ميپردازد كه «وقتي دين با رسانههاي نوين روبرو ميشود چه اتفاقي ميافتد» و به عبارت ديگر «درك و بازخورد گروههاي مذهبي نسبت به انواع فنآوريهاي نوين رسانهاي چگونه است». در پايان از زحمات مترجمان گرامي جناب آقاي امير يزديان و سركار خانم منا نادعلي كه زحمات فراواني در اين اثر كشيدند و نيز گروه مطالعات فرهنگي، اجتماعي و بينالملل دين و رسانه (گروه فرهنگ و هنر ديني رسانه سابق) مراتب قدرداني را دارد. اميد است اين اثر بتواند رضايت مخاطبان انديشمند خود را جلب كند
سازمانها-كه در قرن حاضر از آنها به عنوان نهادهاي اجتماعي ياد ميشود-هر كدام براي ايجاد ارتباط منطقي و متعادل با مخاطبان يا مشتريان (ذينفعان خود) و ايجاد رضايت از نوع فعاليت در ميان كاركنان و جلوگيري از تنشهاي احتمالي يا روند بيتصميمي در بين مديران و كاركنان، نيازمند رعايت ملاحظاتي هستند تا نهتنها رابطه محكم و پايداري با مخاطبان يا مشتريان (ذينفعان خود) برقرار سازند، بلكه در اجراي مأموريتهاي محولهشان، همه افراد، اعم از كاركنان و مديران در مواجهه با مسائل يا معضلات و به تعبير ديگر، «دوراهيهاي اخلاقي» به سهولت بتوانند براي اقدام مناسب و شايسته تصميمگيري كنند. اين ملاحظات همان اخلاقيات حرفهاي (يا اصول اخلاق حرفهاي) است كه امروزه بيش از هر زمان با توجه به گسترش فعاليتهاي سازمانها و ورود و حضور بيش از حد آنها در زندگي جاري و آينده مردم بيش از پيش احساس ميشود. در ميان انواع سازمانها، سازمانهاي ارتباطي و رسانهها به دليل حضور دائم و فعالي كه در سراسر زندگي فردي و اجتماعي دارند، نياز افزونتري به رعايت اخلاق حرفهاي و توجه دائم به اجراي آن در سطوح و انواع مختلف حرفهها و فعاليتهاي رسانهاي دارند. در نظام رسانهاي كشور، وجود منشور اخلاق حرفهاي، براي اين منظور كه هم چگونگي و كيفيت و خطمشي فعاليت كارگزاران رسانه براي خودشان و جامعه مخاطب روشن باشد و هم معضلات و كاستيهاي اخلاقي رسانه يا هر فرد فعال در آن معلوم باشد، اهميت دوصدچنداني دارد؛ ولي متأسفانه تاكنون در ايران، منشور اخلاقي جامع و تدوينشدهاي در اختيار اهالي رسانه قرار نگرفته است. بنابراين هر فرد يا فعال رسانهاي بر اساس ادراكي كه از روح حاكم بر عرف جامعه در اين موضوع دارد عمل ميكند. اكثر مواقع نيز ممكن است تصميم و اقدام فرد صحيح باشد ولي در برخي موارد و اقدامات هم ممكن است متعارض با اصول اخلاق حرفهاي باشد. اما كاربرد اصلي «منشور اخلاق حرفهاي» را در هنگام مواجهه با دوراهيهاي اخلاقي بايد جستجو كرد كه در عالم فعاليتهاي سازمانهاي رسانهاي برخلاف ديگر سازمانها اين دوراهيها به كرّات پيش ميآيد و حتي ميتواند تأثيرات سرنوشتسازي در زندگي فرد، خانواده، سازمان و حتي كشور داشته باشد. عدم وجود منشور اخلاق حرفهاي روشن و مدوّن در فعاليت رسانهها، سبب بروز رفتارهاي متضاد و متناقض از يك رسانه اعم از راديو، تلويزيون و روزنامهها در طرح و بيان يك موضوع واحد شده است. بهطور مثال در معرفي يك متهم يا مجرم خاص به جامعه، گاهي يك رسانه يا حتي يكي از شبكههاي همان رسانه از ترفند اختصار نام استفاده ميكند، گاهي همان رسانه بدون اينكه تغيير وضعيت حقوقي خاصي درباره متهم يا مجرم به وجود آمده باشد، عكس و نام كامل او را به تماشاي مخاطبان ميگذارد. اين تضاد در رفتار، فقط از فقدان منشور اخلاق حرفهايِ روشن و مدون ناشي ميشود، كه اجازه سياليت و اتخاذ تصميمهاي متفاوت و متضاد را به تصميمگيرندگان ميدهد و موجبات رقابت نادرست ميان رسانههاي گوناگون را به وجود ميآورد. در اين صورت ممكن است منافع مردم، مخاطبان (خانواده آنها) و جامعه، قرباني اين رقابت غيرمنطقي شود و چهبسا براي منفعت اندك سازمان رسانهاي، ضرر و زيان فردي و اجتماعي جبرانناپذيري نصيب جامعه يا مخاطب خاصي شود. در آن صورت اگر به رسانه انتقاد و ايرادي گرفته شود، براي فرار از آن موقعيت، دلايل متعدد و متنوعي ميتواند ارائه كند؛ يعني براي گريز و توجيه رفتار و عمل خود راه فرار دارد، چراكه منشور اخلاقي و حرفهاي روشن و مدون و مكتوبي وجود ندارد تا بتوان بر مبنا و بر اساس آن منشور، رفتار متفاوت آن رسانه را مورد قضاوت قرار داد. اگر اين منشور معلوم باشد و هر رسانه تكليف خودش را با آن روشن كند در اين صورت ميتوان رفتار و عملكرد آن رسانه را مورد ارزيابي و داوري قرار داده و بر اساس آن منشور، با دستاندركاران آن رسانه محاجّه يا استدلال منطقي كرد و بر همان اساس و معيار نيز پاسخها را به قضاوت گذاشت و از تكرار خطاها و عملكردهاي غيراخلاقي ممانعت به عمل آورد و اصلاح رفتار و عملكرد را از آن رسانه مبتني بر منشور اخلاق حرفهاي موجود خواستار شد. شايد سرگرداني يا به تعبيري افراطي، فروپاشي اخلاقي كه امروز در فضاي مجازي وجود دارد ناشي از دو موضوع اساسي باشد: نخست، در اين فضا برخلاف جريان جاري و حرفهاي رسانهاي در سازمانهاي ارتباطي و رسانهاي رسمي و حرفهاي، اغلب، افرادي غيرحرفهاي فعاليت ميكنند كه ميتوانند به اخلاقيات نانوشته يا نوشتهشده بههيچعنوان پايبند نباشند يا مسئوليتي در قبال آن احساس نكنند، دوم اينكه در اين فضا، اصالت با سرعت است و نه صحت و دقت. بنابراين در اين شرايط و وضعيت، انتظار رعايت اخلاق حرفهاي حتي در سطحي كمتر از سطح فعليِ جريانِ جاري رسانهاي، چندان موجه نيست. از انزوا و مظلوميت اخلاق حرفهاي در نظام آموزشي ايران، همين بس كه در رشتههاي ارتباطات و مديريت رسانه، مباحث مربوط به اخلاق رسانه تدريس نميشود يا جزء دروس انتخابي است، كه معناي هم ضمني و هم روشن آن چندان مهم نيست. اينكه در اين كتاب، علاوهبر مبناي اخلاقي و هنجار رسانه، بر ماهيت رسانهها نيز تأكيد ميشود برگرفته از اين واقعيت است كه تدوين اخلاق كاربردي رسانه، امري دشوار و پيچيده است؛ چون حداقل سه عنصر بنيادي يا اصولي در آن نقش دارند. اين سه عنصر عبارتند از مبناي اخلاقي كه در آن حداقل چهار بنياد اخلاقي رايج است و هر كدام داراي نقاط ضعف و قوتي هستند و شايد مبناي پنجم بر اساس آموزههاي اسلامي، لازم است تا گزارهها يا كدهاي اخلاقي از پشتوانه قويتري برخوردار باشند. عنصر ديگر، هنجار رسانه است كه در ادبيات ارتباطات با عنوان نظريه هنجاري مورد بحث قرار ميگيرد و هر هنجاري نيز تأكيدات خاصي دارد؛ يعني ميتوان گفت در ميان رسانهها با هنجارهاي گوناگون، هم مشتركات اخلاق رسانهاي وجود دارد و هم تفاوتهايي. شش نظريه رايج هنجار رسانه، توان و ظرفيت تحليل كامل هنجار حاكم بر رسانههاي جمهوري اسلامي ايران را ندارند. سومين عنصر تأثيرگذار بر گزارههاي اخلاقي رسانه، ماهيت يا نوع رسانه است كه موجب تفاوتهايي بعضاً بسيار جدي در تحقق اخلاق حرفهاي ميشود. اهميت و ضرورت وجود منشور اخلاق حرفهاي رسانه و نيز با توجه به فقدان چنين مبحثي مهم در سپهر رسانهاي كشور و حتي در نظام آموزشي، پژوهش پيش رو، برآمده از همين دغدغههاست تا نهفقط به حركت دقيق و مسئولانه رسانهها با تكيه بر اخلاقياتِ روشن كمك كند، بلكه بتواند براي درك و شناخت دوراهيها و گرههاي اخلاقي رسانهها و جامعه رسانهاي در بستري روشن و منطقي فرصتي جديد ايجاد كند. اين كتاب در چهار فصل و يك بخشِ مربوط به «پيوستها و ضمائم» سامان يافته است. در فصل اول به مباني نظري و تبيين برخي مفاهيم و موضوعات مرتبط از جمله تبيين رابطه اخلاق و رسانه، ارائه مهمترين مباني و اصول و قواعد اخلاق حرفهاي آن مبتني بر مباني اسلامي و غنيسازي حوزه نظري و آموزشي مرتبط با بحث، اشاره شده است. بررسي برخي نقصانها و كمبودها در منابع موجود، از جمله مباحث ديگر اين فصل است. در فصل دوم به مباني سه گانه اخلاق حرفهاي رسانهها در جمهوري اسلامي ايران پرداخته و علاوه بر بررسي مفهوم «اخلاق» و «اصول اخلاقي» و تعاريف و تمايز آنها و مفهوم مدنظر در اين كتاب، به بررسي و شناسايي مفهوم «قلمرو مسئوليت اخلاقي» و حوزههاي چهارگانه مسئوليت رسانه، تبيين مفهوم و تعاريف «فلسفه اخلاق»، «اخلاق كاربردي»، «اخلاق حرفهاي» و رابطه اين دو مفهوم، ضرورت و اهميت رعايت اخلاق حرفهاي در رسانهها جهت روشن و شفافشدن حوزه فعاليت و عملكرد رسانه، اشاره شده و در ادامه معرفي و تبيين «مباني و اصول عام اخلاق حرفهاي» از قبيل «اصل صداقت»، «اصل عدالت و انصاف»، «اصل امانتداري» و.... مد نظر بوده است. مفاد و اصول دهگانه مهم و بينالمللي اخلاق حرفهاي رسانهها كه در اغلب نقاط دنيا به آنها تا حدودي عمل و رفتار ميشود از جمله مباحث فصل دوم است كه براي روشن شدن تفاوتها، تمايزها و نكات اشتراك اصول اخلاق حرفهاي رسانهها در جمهوري اسلامي ايران و جهان، مورد مطالعه و بررسي واقع شده است. در فصل سوم با عنوان اصول اخلاق حرفهاي رسانه - كه از فصول و مباحث ابداعي و شايسته توجه بيشتر اين كتاب است- پس از بررسي و ارائه مقدمهاي تبييني در اين خصوص، به ارائه پيشنهادات، اصول و قواعد اخلاق حرفهاي در دو حوزه عمده و متفاوت الف. ناظر بر محتوا و ب. ناظر بر حِرَف اصلي رسانه اشاره شده است. در بخش الف، اصول پيشنهادي، ذيل مفاهيم و ساختارهاي اصلي حوزه پيام از قبيل «معارف اسلامي و فرهنگي»، «مباحث اجتماعي»، «مباحث سياسي»، «مباحث علمي»، «رفتار سازماني» و... از همديگر تفكيك شده، و در بخش ب، «اصول اخلاق حرفهاي رسانه ناظر به حِرَف اصلي رسانه» از قبيل «نويسندگي»، «تهيهكنندگي»، «گزارشگري»، «گويندگي و اجرا» و «خبر و خبررساني» به صورت مجزا و متمايز از همديگر ارائه و پيشنهاد شده است. در فصل چهارم با عنوان پيشنهادها، جمعبندي و نتيجهگيري به چگونگي و شيوههاي كاربست و رعايت اصول اخلاق حرفهاي در نهادها و سازمانهاي رسانهاي از قبيل «اتيان سوگند و امضاي سوگندنامه»، «ارائه درسي به نام اخلاق حرفهاي در رسانهها» در مراكز آموزشي، پژوهشي و رسانهاي، «مجامع صنفي رسانهاي» و ... اشاره شده و درنهايت با مرور پرسشهاي آغازين به بررسي نتايج و جمعبندي و ارائه پيشنهادات پرداختهايم. در بخش ضمائم و پيوستها با توجه به اين كه يكي از اهداف عمده اين پژوهش، غنيسازي حوزه نظري و آموزشي در حوزه «اخلاق حرفهاي رسانه» و رويكرد آموزشيداشتن اين پژوهش بود، ابتدا به مطالعه و بررسي مرحله به مرحلهاي «روش پژوهش در اين كتاب» پرداخته ايم و در ادامه به ارائه «نمونه فرم طرح برنامهسازي» راديويي و تلويزيوني و نيز به نمونه سؤالاتي كه در اين پژوهش از مصاحبهشوندگان، پرسيده شده بود، جهت آشنايي بيشتر دانشجويان و پژوهشگران با شيوههاي عملياتيسازي فرايندهاي يك پژوهش و نيز چگونگي استفاده و نتيجهگيري از مصاحبهها و فرايندهاي دادهيابي و تحليل و تبيين دادهها و... ارائه شده است. بخش منابع و مآخذ كتاب نيز به تفصيل به معرفي همه منابعي كه به صورت مستقيم يا غير مستقيم در اين پژوهش مورد مطالعه، نقد و بررسي يا ارجاع و استناد قرار گرفته اند، پرداخته است. بعون الله. جا دارد در اين مجال از تلاش پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در حمايت از اين اثر و حمايت اداره كل پژوهش هاي اسلامي صداو سيما در انتشار آن كمال سپاس و قدرشناسي را ابراز داشته و اميدواريم اين اثر كه چاپ نخست آن در اولين همايش علمي ، پژوهشي « اخلاق و رسانه» منتشر مي شود بتواند مورد توجه و امعان نظر صاحبنظران و اساتيد قلمرو « دين و رسانه» قرار گيرد و مولفان اين اثر را از نقدها، رهنمودها و راهكارهاي خويش بهره مند نمايد. باسپاس دكتر حسن خجسته- دكتر ظهير احمدي
انسان همواره در معرض تغيير و تحول قرار دارد و يكي از مهمترين عوامل تحولپذيري انسان، تأثيرپذيري او از سرنوشت و راهي است كه الگوها پيمودهاند. الگوهاي نيكو نمونههاي عيني و مشهود يك انديشه و عمل در ابعاد گوناگون براي رسيدن به كمال هستند. سلمان فارسي يا بهتر است بگوييم سلمان محمدي يكي از الگوهاي وارسته و كماليافته اسلام و تربيتيافته مكتب نبوي، علوي و فاطمي است. او با همه تجربههاي ارزشمندي كه پيش از اسلام داشت، پس از اسلام و آشنايي با رسول خدا(ص) و عترت پاك او، حيات ديگري يافت و چون پروانهاي رهاشده از پيله خود، در آسمان معنويت پرواز كرد و بهسان ذرهاي، مسير روشن آفتاب توحيد را پيمود. با بهرهگيري از شخصيت، سيره و انديشه اين الگوي شاخص و ممتاز در بين صحابه، رسانه ملي ميتواند براي نسل جوان و تشنگان معرفت، ابعاد مختلف زندگي سلمان را تبيين و ترويج كند. اين مجموعه كه به همت پژوهشگر ارجمند، آقاي حميد رحماني تهيه شده است، مشتمل بر شش بخش است. در اين بخشها، ابعاد شخصيت، سيره و انديشه سلمان مورد بررسي و تبيين قرار گرفته است. سپس مهمترين محورهاي زندگي سلمان، شبهات مطرحشده درباره اين شخصيت به همراه پاسخهاي آن بيان شده و در پايان نيز آثار مكتوب كه مستقلاً درباره سلمان نگاشته شدهاند معرفي شده است. اين مجموعه ميتواند به عنوان دستمايهاي براي برنامهسازان ارجمند رسانه ملي، درباره زندگي سلمان فارسي مورد بهرهبرداري قرار بگيرد.
در تاريخ معاصر ايران حادثهاي به اهميت وقوع انقلاب اسلامي وجود ندارد. پديده انقلاب اسلامي را نميتوان فقط جابهجايي قدرت در ميان حكمرانان دانست؛ حادثهاي كه فقط سلسلهاي سقوط كند و جاي خود را به قدرتي ديگر دهد. در شكلگيري انقلاب اسلامي نقش شخصيتهاي انقلاب، سخنرانيها، اعلاميهها و بيانيهها و حتي برخي از مناسبتهاي مذهبي تأثير بسزايي داشته است. ادارهكل پژوهش هاي اسلامي رسانه با درك اهميت اين موضوع، در آستانه چهلمين سال پيروزي انقلاب اسلامي ايران با هدف تأمينبخشي از محتواي برنامههاي صداوسيما به ويژه «راديو انقلاب» اين اثر را چاپ و منتشر كرده است. در طراحي اين اثر سعي كردهايم به برخي از دغدغههاي مهم برنامه سازان رسانه ملي به ويژه برنامه سازان راديو انقلاب توجه كنيم كه در ذيل به آن اشاره ميشود: درج منتخبي از مهمترين رويدادهاي تأثيرگذار در شكلگيري نهضت امام خميني(ره) و پيروزي انقلاب اسلامي؛ معرفي شخصيتهاي مهم و تأثيرگذار در پيروزي انقلاب اسلامي؛ معرفي اعلاميهها و بيانيههاي برجسته. در پايان ضمن سپاس و قدرداني از زحمات پژوهشگران ارجمند آقايان:سيدمحمدحسين حسيني هرندي، حميد رحماني و علي حائريمجد؛ اميدواريم ويراست اول اين اثر مورد توجه و بهرهبرداري مديران محترم، پژوهشگران و برنامهسازان رسانه ملي و ديگر نهادهاي مرتبط قرار گيرد.