بسيج عبارت است از مجموعهاي كه در آنها پاكترين انسان ها ، فداكارترين و آماده به كارترين جوانان كشور، در راه اهداف عالي اين ملت و براي كمال رساندن و به خوشبختي رساندن اين كشور جمع شدهاند. ... مجموعهاي كه دشمن را بيمناك و دوستان را اميدوار و خاطرجمع ميكند...بسيج در حقيقت مظهر يك وحدت مقدس ميان افراد ملت است... بسيج در واقع مظهر عشق و ايمان و آگاهي و مجاهدت و آمادگي كامل، براي سربلند كردن كشور و ملت است. كتاب حاضر در نه فصل به سامان رسيده است. فصل اول با موضوع بسيج و فرهنگ بسيجي در قرآن كريم و روايات اهل بيت: آغاز شده است. فصل دوم به بسيج در بيانات امام خميني(ره) و رهبر معظم انقلاب اختصاص دارد. در فصل سوم با بيانات مراجع عظام تقليد و كلام شهداي هشت سال دفاع مقدس آشنا ميشويم. در فصل چهارم به بسيج، نقشها، كاركردها و دستاوردها پرداختهايم. در فصل پنجم از جهاد و جهادگران در اسلام، در فصل ششم از گونهشناسي مجاهدان و مدافعان گفتوگو كردهايم و در فصل هفتم نيز به چيستي و چگونگي جنگ نرم رسانهاي و تبيين وظايف بسيجيان در اين زمينه پرداختهايم. در فصل هشتم به متون ادبي و در فصل نهم به معرفي آثار چاپ شده در موضوع بسيج اهتمام داشتهايم . اميد كه اين اثر پژوهشي گامي در ترويج و تبيين مكتب گمنامان اين سرزمين مقدس جمهوري اسلامي باشد.
رويكرد پژوهش حاضر به موضوع باستان گرايي، نگرشي منتقدانه بر برنامه هاي پخش شده از شبكه هاي ماهواره اي بي.بي.سي، من و تو و صداي آمريكا با موضوع باستان گرايي مبتني بر آموزه هاي ديني است. سعي نگارنده بر اين بود كه شبكه انديشه باتوجه به ماهيت سلطنت طلبياش بررسي شود، ولي علي رغم ماهيت اين شبكه و انتظاري كه از آن مبني بر پخش برنامههايي با رويكرد باستان گرايي مي رفت، كمابيش هيچ برنامه اي با اين موضوع، در اين شبكه تهيه و پخش نشده است، لذا در تحليل پيش رو، برنامه اي از شبكه انديشه وجود ندارد.
با توجه به مأموريت ادارهكل پژوهشهاي اسلامي صداوسيما، بهعنوان يگانه مرجع مطالعاتِ دو حوزه دين و رسانه در ترويج و گسترش آموزههاي ديني در رسانه ملي و نيز مأموريت گروه تربيت، خانواده و سبك زندگي در حوزه ترويج سبك زندگي اسلامي ايراني، بررسي بازنمايي نقش والدين در تربيت ديني فرزندان در سريال كلاه پهلوي و مقايسه آن با سريال شهرزاد در اولويت كاري اين گروه قرار گرفت.
سياست اسلامهراسي راهبردي مهم بهشمار ميآيد كه در دستور كار نظام سلطه و رسانههاي وابسته به آن قرار گرفته است. سؤال اصلي اين پژوهش اين است: روند اسلامهراسي در چه گسترهاي از تاريخ و در چه حوزههايي از جامعه، سياست و رسانه مطرح بوده است و چگونه ميتوان با محوريت سياستهاي رسانهاي، اين تهديد را به فرصت تبديل كرد؟ تحقيق پيش رو با روش آيندهپژوهشي صورت گرفته است. يافتهها نشان ميدهد رسانه ملي ميتواند با افشاگري عليه ماهيت واقعي اسلامهراسي، برجستهسازي وجه تمدني اسلام و پيگيري راهبرد مهم گفتوگوي نخبگاني بينالادياني و ترويج گفتمان اسلام انقلابي، غرب را در موقعيت بحراني قرار دهد و بين مليگرايي معقولي كه انقلاب اسلامي هم از آن حمايت ميكند با امتگرايي كه آرمان اسلامي است، قرابت و نزديكي برقرار سازد. در پايان لازم ميدانيم از پژوهشگر ارجمند جناب آقاي سجاد رستميپور كه اين پژوهش را سامان دادند، سپاسگزاري كنيم و اميدواريم مديران و برنامهسازان رسانه ملي بهويژه معاونت برونمرزي از نتايج اين تحقيق بهرهمند شوند.
برای پیگیری و تحقق شایسته شعار سال، رسانه ملی نیازمند اقدامات ذیل است: معرفی ظرفیتهای بالفعل و بالقوه تولید کشور برای جهش مطلوب؛ ایجاد ارتباط میان سه ضلع دانش، صنعت و بازار و پرداختن به موانع جهش تولید در برنامهها و ایجاد فهم درست از اقتصاد مقاومتی در بین مخاطبان عام و خاص خود. ازاینرو ادارهکل پژوهشهای اسلامی رسانه یکی از موضوعات پژوهشی خود را به شعار سال اختصاص داده است؛ اما با توجه به رسم مألوف مرکز که همه ساله از مراکز مختلف سازمان صداوسیما، نیازسنجی پژوهشی میکند، موضوع پیشنهادی شبکه ایرانکالا در دستور کار گروه مدیریت، سیاست و اقتصاد اسلامی قرار گرفت. بنابراین بررسی و تحلیل برنامههای گفتوگومحور شش ماهه اول سال 1399 که در زمینه جهش تولید بود و از شبکه ایرانکالا پخش گردید بر عهده پژوهشگر محترم سرکار خانم زهرا تیزچنگ قرار گرفت. شایسته است از ایشان در ساماندهی این پژوهش، تشکر و قدردانی کنیم. امیدواریم مدیران و برنامهسازان رسانه از دستاوردهای این پژوهش که از تعامل مرکز با آن شبکه انجام یافته است، بهره ببرند و رسانه ملی بتواند در تحقق این شعار راهبردی نظام اسلامی بیش از پیش موفق باشد.
مناسبتهاي ديني و ملي، جزء جدانشدني از فرايند توليد و پخش در برنامهريزي خرد و كلان رسانه ملي بهشمار ميآيند. بدون شك، تبيين و توجه به مناسبتهاي ملي و ديني در رسانه ملي ميتواند عاملي براي ارتقاي فرهنگ مخاطبان باشد. از طرفي، يكي از نيازهاي اساسي و ديرپاي انسان، كه عمري به درازي عمر بشر دارد و همواره به گونههاي خاص متناسب با درك و تقاضاي جمعي و امكانات و ظرفيتهاي محيطي در چهارچوب فرايندهايي پاسخيافته، تفريح و سرگرمي است. بخش بزرگي از فعاليتهاي تمهيدشده در رسانه ملي نيز پركردن اين ظرفيت مهم است كه يكي از اين ظرفيتها، طرح سؤالات مسابقهاي است. سؤالات مسابقهاي علاوه بر آنكه نقش مشاركت مخاطبان در برنامه را ارتقا ميبخشد در افزايش سواد فرهنگي، سياسي و اجتماعي مخاطبان نيز اثر ميگذارد. بيشك، توجه به اين مقوله ميتواند در اشاعه فرهنگ ايراني_اسلامي نقشي عمده ايفا كند. اهميت اين موضوع، بزرگترين فلسفه وجودي توليد اين اثر است. اين امر، ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه را بر آن داشت تا به درخواست صداوسيماي مركز يزد، جامه عمل بپوشاند و با تدوين مجموعهاي با عنوان «سؤالات مسابقهاي ويژه مناسبتهاي شمسي و قمري» علاوه بر طرح سؤالاتي پيرامون محور مناسبتها همراه با پاسخ آنها، در تقويت اطلاعات فردي، اجتماعي و انتقال هويت فرهنگي و تاريخي به نسلهاي آينده گام بردارد. لازم است يادآوري كنيم بهدليل حجم زياد مناسبتهاي تقويم شمسي و قمري، در اين اثر تنها به موضوعات و مناسبتهايي پرداختيم كه در برنامهسازي مهمترند. اين اثر كه شامل دو فصل مناسبتهاي ملي (شمسي) و مناسبتهاي مذهبي (قمري) است به برنامهسازان بخش مسابقه و سرگرمي تقديم ميشود. اميد است محتواي تهيهشده در اين مجموعه بتواند نياز برنامهسازان محترم را برطرف كند. در پايان لازم است از همكارمان مرحومه زهرا متعلم ياد كنيم كه با وجود داشتن بيماري سخت در هنگام نگارش اين اثر، خالصانه براي تهيه و توليد آن بسيار كوشيد. از خداوند متعال براي روح پاكش علو درجات را خواستاريم؛ اميد است كه اين تلاش مجدانه، باقياتالصالحاتي براي آن عزيز سفركرده باشد. همچنين از ديگر همكارانمان آقايان سيدصادق سيدنژاد و سيدمحمدحسين حسيني هرندي كه در پديدآوري اين نوشته ما را ياري كردند، سپاسگزاريم. گفتني است فايل اين اثر در پايگاه اطلاعرساني ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه به آدرس www.irc.ir بارگذاري شده است. ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه
خانواده نهادي كوچك اما مهم در بين نهادهاي اجتماعي است كه سلامت و تحكيم آن بر سلامت جامعه تأثيرگذار است؛ به عبارت ديگر نهاد خانواده از كاركردهاي زيادي برخوردار است كه هر يك از اين كاركردها بر حسب نقشآفريني صحيح اعضاي خانواده معضلات زيادي را از جامعه خواهد كاست. در اين بين نقش والدين در راستاي اجراي صحيح كاركردها اهميت ويژه اي دارد، لذا پدران بر حسب جايگاه مديريتي خود و اجراي هرچه بهتر كاركردها، نقشهاي مديريتي و قواميتي و مادران نقشهاي عاطفي و احساسي را اجرا خواهند كرد؛ اما در اين بين به علت قواميّت مردان، ايفاي درست نقش پدر از اهميت خاصي برخوردار است. با تأمل و مداقه در بين الزامات ديني، به راحتي ميتوان اذعان نمود كه رعايت حق پدري خصوصاً با تأكيد بر ولايت و قواميت وي، از مهمترين، ويژهترين و خاصترين حقوق اثباتي در بين اين آموزهها محسوب مي شود؛ لذا پرداختن به اين مهم از طريق رسانههاي ديداري، مكتوب و شنيداري با توجه به بازخوردهاي فرهنگي آن و در راستاي مهندسي فرهنگي جامعه از اهميت فوقالعادهاي برخوردار است. در اين ميان يكي از ابزارها و نهادهايي كه در عصر حاضر ميتواند جايگاه پدر را در جامعه بررسي كند، رسانههاي ارتباطجمعي به ويژه برنامههاي رسانه ملي است. رسانه ملي به عنوان يك پيامرسان فعال و پرمخاطب ميتواند در جهت احياي ارزشهاي اصيل يك خانواده مسلمان مانند جايگاه پدر، خوانشهاي فرهنگي مناسبي را رقم بزند. اين امر با بازنمايي جايگاه پدر در سياستهاي برساخته فيلمها و سريالهاي پرمخاطب كه همواره ذهن اصحاب رسانه و محققين حوزه مسائل اجتماعي را به خود مشغول ساخته، با نظر به تأثيرات آن بر كليه اعضاي خانوادههاي ايراني، اعم از كودكان تا بزرگسالان، از اهميت ويژهاي برخوردار است. نظر به نكات يادشده و تأثير شگرف رسانههاي ديداري بر ديدگاه افراد خانواده و جامعه و ترسيم نقشهاي خانوادگي از طريق اين نوع رسانهها، پژوهش حاضر در مرحله اول به بازخواني جايگاه خانواده و اعضاي آن بهويژه پدر در منابع اسلامي اشاره كرده و سپس با تحليل انتقادي سه سريال منتخب، ضمن بازنمايي جايگاه پدر در اين نوع سريالها با روش تحليل گفتمان پدام، برحسب نياز، راهكارهاي رسانهاي مناسبي را براي بازنمايي مطلوب نقش پدري در مجموعههاي تلويزيوني ارائه كرده است. در پايان از زحمات پژوهشگر محترم سركار خانم دكتر راضيه ميرعليملك در تهيه و ساماندهي اين پژوهش قدرداني ميكنيم. ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه
انقلاب اسلامی ایران در مقابله با نظام سلطه جهانی و گسترش فرهنگ مقاومت، بازتاب درخشانی در بینالملل دارد. این واقعیت را مناسبات آمریکا با جمهوری اسلامی ایران نشان میدهد؛ بهطوریکه در دهه اول پیروزی انقلاب، آمریکا بیشتر از قدرت سخت علیه ایران استفاده کرده است؛ مانند تحریمهای اقتصادی، ماجرای طبس، طراحی کودتا، همکاری آمریکا با عراق در طول جنگ تحمیلی و وقوع درگیریهای مستقیم و غیرمستقیم نظامی این کشور با ایران؛ اما اکنون پس از گذشت چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، سیاست سلطه، بهویژه آمریکای مستکبر، دربرابر ایران، بهخصوص پس از حادثه یازده سپتامبر، آمیزهای از شاخصهای جنگ نرم و سخت است. دولتمردان آمریکایی با اعمال فشار به ایران در زمینههایی چون آزادی بیان و اندیشه، برابری حقوق زنان و مردان و متهمکردن و مطرحنمودن ایران بهعنوان ناقض حقوق بشر، برای منزویساختن ایران در جامعه بینالمللی و القای رویگردانی مردم از حاکمیت سیاسی، در راستای تزِ جداسازی ملت از دولت و تقویت گزینه منازعه قدرت در داخل تلاش میکنند. اخیراً تهدید کشورهای غربی، ماهیت ایدئولوژیک و استراتژیک پیدا کرده و خطرهای امنیتی بسیاری را برای جمهوری اسلامی ایران در سطوح مختلف پدید آورده است. استراتژی امنیتی و دفاعی نظام سلطه برای مقابله با کشورهایی همانند جمهوری اسلامی ایران، بر مبنای رهیافتهای مقابلهجویانه سازماندهی شده است؛ اما آنچه استراتژیستها و تئورسینهای آمریکایی دریافتهاند، هزینه بالای استفاده از قدرت سخت است؛ بههمیندلیل، به قدرت نرم فرهنگی گرایش پیدا کردند (جعفری و قربی، 1392) تا با انواع جنگ سخت و نرم، به انقلاب ایران حمله کنند و آن را سرنگون سازند. آنها با قدرت سخت و هوشمند، اعمال تحریمها و جنگهای نیابتی علیه ایران و متحدان منطقهای آن و نیز ایرانهراسی در منطقه تلاش کردهاند علاوه بر ایجاد موانع برای صدور انقلاب ایران، موجب فروپاشی حکومت جمهوری اسلامی ایران شوند. تحریمهای ظالمانه مالی و دارویی، ترور سردار سلیمانی و بقیه موارد نشان میدهد که حرکتهای نظام سلطه، در حال رشد و تقویت است و عوامل متعددی در شکلگیری این روندها مؤثر است؛ چراکه انقلاب اسلامی ایران، عامل مهم و تأثیرگذاری در تقویت فرهنگ مقاومت، اعم از باورها، ارزشها، نمادها و ساختارها بوده است. رویدادهای بعد از آذرماه 98 و شهادت سردار سلیمانی نشان میدهد قدرت ایران در منطقه و شکست فضاحتبار داعش و حامیانش سبب شده است تا روند مخالفت با سیاستها و رفتارهای نظام سلطه دربرابر ایران بیشتر شود. یکی از اهداف سیاست خارجی ایران در قانون اساسی، تداوم تفکر انقلاب در داخل و خارج است (فلاحنژاد، 1384، ص63)؛ ازاینرو، رهبری مهمترین راهحلها را جهت مقابله و دفع نقشههای شیطانی نظام سلطه و استبداد آمریکایی ارائه میدهد. در این نوشتار سعی کردهایم به بخشی از راهبردهای رهبری در خطبههای نماز جمعه 27 دیماه 98 و نقش و وظیفه رسانه ملی در تبیین رهنمودها اشاره کنیم.
اين پژوهش تلاش دارد ضمن تبيين ميزان نقش رسانه ملي در اقتصاد مقاومتي، با استنباط از متن بيانات رهبر معظم انقلاب، راهكارهاي رسانهاي جديد و مغفولمانده در گفتمانسازي اقتصاد مقاومتي را ارائه دهد. همچنين نگاه مديران و برنامهسازان رسانه ملي را به ابعاد مختلف موضوع در منظومه فكري معظمله معطوف نمايد و با بهكارگيري رسانه و توليد محتواي همگون با فرهنگ و زيرساختهاي ايدئولوژيك مخاطبان، پيامها، ايدهها و سوژههاي موردنظر، بهصورت هدفدار، نظاممند و در قالبهاي گوناگون برنامهسازي با جذابيتهاي رسانهاي، برجسته و ارائه شود تا فرهنگ عمومي كشور و گفتمان اقتصاد مقاومتي در بستري هنري بهخوبي جريانسازي شود. در پايان لازم ميدانيم از پژوهشگر ارجمند جناب آقاي محمدكاظم جعفرزاده فيروزآبادي كه اين تحقيق را سامان دادند سپاسگزاري كنيم. اميدواريم مديران و برنامهسازان محترم رسانه ملي از نتايج اين اثر علمي بهره ببرند و همگي بتوانيم در تبيين رسانهاي موضوع اقتصاد مقاومتي سهيم باشيم. ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه
يكي از نهادهاي فرهنگي كه امروزه مي تواند نقش بسزايي در تبليغ معماري خانه مطلوب اسلامي داشته باشد، رسانه ملي است. قدرت نفوذ رسانه ملي بر مخاطبان خود به حدي است كه نمي توان نقش آن را در شكل گيري فرهنگ مخاطبان و تربيت و هدايت آن ها انكار كرد. ازاينرو بازنمايي خانه در آثار توليدي رسانه ملي از مسائل مهمي است كه بايستي در راستاي معرفي ويژگيهاي عناصر داخلي خانه مطلوب به آن پرداخته شود؛ بر اين اساس تلاش شده است تا با درنظرگرفتن محدوديتهاي فضاي زندگي امروزي و بهويژه كوچكبودن فضاي آپارتماننشيني و با توجه به اقتضائات فني و هنري آثار نمايشي در رسانه ملي، بايستههاي بازنمايي خانه را از متون ديني استخراج و آن را بررسي كنيم. پژوهش پيش رو به منظور آگاهيبخشي نسبت به ويژگي هاي معماري داخلي خانه مطلوب اسلامي، با روش تحليل مضمون و نشانه شناسي انجام يافته كه اميد است نتايج آن در روند توليدات رسانه ملي بهويژه تلويزيون مشاهده شود. در پايان از پژوهشگر ارجمند، سركار خانم عالمه جمالزاده و كارشناسان محترمي كه ايشان را در انجام اين پژوهش ياري رساندند كمال تشكر و قدرداني را داريم؛ همچنين از زحمات خالصانه سركار خانم دكتر فريده پيشوايي در همكاري و همفكري با پژوهشگر محترم تقدير ميكنيم. ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه