امنيت از موضوعاتي است كه اسلام تأكيد فراواني بر آن كرده است. پيامبر گرامي اسلام(ص) امنيت و سلامتي را در كنار هم قرار ميدهند و آن را دو نعمتي معرفي مي كنند كه كسي اندازه آن را نميشناسد و زماني قدر آن را ميداند كه از وجودش محروم باشد. امنيت از عوامل اصلي رشد، پيشرفت و رفاه و ... است و بدون آن، امكان زندگي راحت متصور نيست. در كنار امنيت، داشتن احساس امنيت نيز اهميت دارد؛ زيرا بدون اين احساس، كاركردهاي آن زير سؤال ميرود. احساس امنيت اجتماعي؛ يعني افراد جامعه بدون دغدغه و ترس در اجتماع رفتوآمد كنند و با يكديگر تعامل منطقي داشته باشند. در ايجاد امنيت و احساس آن، دستگاه هاي متعددي سهيم هستند و اين مسئله از عهده يك سازمان يا نهاد خارج است. با اين حال هيچيك از آنها به اندازه رسانه ها بهويژه رسانه ملي اثرگذار نيست. رسانه مي تواند با پخش يك خبر نابهجا يا نمايشدادن فيلمي نامناسب، احساس امنيت را از مردم بگيرد؛ اگرچه امنيت فيزيكي وجود دارد، ولي مردم آن را احساس نميكنند و بالعكس. ازاينرو برنامهريزي دقيق و نظارت در رسانه ملي براي ايجاد امنيت، امري ضروري است كه پژوهش در اين زمينه بر هر چيزي مقدم است. بنابراين بررسي نقش رسانه در ايجاد احساس امنيت موضوع مهمي است كه اين كتاب درصدد بيان آن است. در پايان از تلاشهاي پژوهشگر ارجمند جناب آقاي دكتر مجيد امامي در پديدآوري اين اثر قدرداني ميكنيم و اميدواريم نوشتار حاضر محل استفاده اصحاب رسانه قرار گيرد. ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه
رسانه و انقلاب دو واژهاي هستند كه در تعامل با يكديگر قرار دارند؛ رسانهها در مسير شكلگيري و بهنتيجهرسيدن انقلاب، نقش آفريني ميكنند و انقلاب براي شكلگرفتن و بهوقوعپيوستن به رسانه نيازمند است. اين واقعيت در تمامي انقلابها و نهضتها، هرچند به شكلهاي گوناگون، خود را نشان داده است. رسانه در يك تعريف عام به معناي رساندن است كه اين تعريف لغوي، دراصطلاح، بهصورت «رساندن پيام از طريق يك ابزار به دست مخاطب» بازتعريف ميشود. رسانه خود بهعنوان ابزاري كه نشر و ترويج بسياري از ابعاد فرهنگ را برعهده دارد، ميتواند زمينهساز يك گفتمان، يا جريانساز در بسترهاي مختلف جامعه شود. اين موضوع باعث شده است جايگاه اين ابزار در زندگي امروزي، به يكي از مهمترين ابزارها تبديل شود كه ميتواند ساختار اجتماعي، فرهنگي و حتي سياسي يك كشور را تحت تأثير خود قرار دهد. ازسوي ديگر، انقلاب؛ يعني دگرگوني در اركان سياسي يك نظام و تغيير اساسيِ حداقل در سطوحي از ساختار سياسي جامعه و با اين تعريف، يكي از بزرگترين انقلابها در قرن بيستم، انقلاب اسلامي ايران است كه در بهمن 1357 به پيروزي رسيد و هرچند در اواخر قرنِ رشد و اوجگيري تكنولوژي بهوقوع پيوست؛ اما بهصورت گستردهاي از رسانههاي سنتي در ايران آن روزگار بهره گرفت و در مسير خود، در دوره اوج و دستيابي به پيروزي، رسانههاي مدرن آن مقطع را نيز بهخدمت درآورد. البته بايد دانست كه رسانههاي دوران انقلاب، شامل مسجد و خطابه، اطلاعيه و اعلاميه، ديوارنويسي و شبنامههايي بودند كه در زمان قبل از انقلاب براي رساندن پيامهاي رهبران نهضت در ابعاد مختلف و با روشهاي متفاوت انجام ميگرفت. اين ابزارها در مقابل ابزارهاي امروز، اعم از تلويزيون، ماهواره، اينترنت، شبكههاي اجتماعي و...، هرچند كوچك بهنظر ميرسند؛ اما ابزارهايي بودند كه در زمان انقلاب توانستند كارايي خود را با پيروزي انقلاب اسلامي به نمايش بگذارند؛ ازسوي ديگر، ابزارها و رسانههاي مدرن آن زمان شامل تلويزيون، راديو، كاست و... بودند كه در اختيار رژيم شاهنشاهي قرار داشتند. درواقع، آن ابزارهاي كوچك رسانهاي، در مقابل اين ابزارهاي بزرگ دولتي قرار گرفته بود و به نوعي ميتوان گفت كه انقلاب در يك محور؛ يعني جنگ رسانهاي نيز به حركت خود ادامه ميداد. اين نوشتار در پي آن است كه با نگاهي موردي و مصداقي به كاركرد آن رسانهها و چندوچون كاربرد آنها در انقلاب و در ادامه، تسلط بر رسانههاي مدرن دولتي بپردازد و نشان دهد كه انقلاب اسلامي، نماد پيروزي رسانههاي كوچك و سنتي بر رسانههاي بزرگ و دولتي بود. همچنين تلاش شده است كه به يكي از ابعاد اصلي اين انقلاب؛ يعني بازشناسي، واكاوي و بازتعريف رسانهاي انقلاب ـ كه در بيشتر نوشتارهاي رسمي مغفول مانده ـ پرداخته شود. مجموعه حاضر تلاش و كوششي مجدانه در گردآوري و تدوين نقشآفريني رسانههاي سنتي و مدرن در شكلگيري و پيروزي انقلاب اسلامي است كه با سعي و همت پژوهشگر ارجمند، جناب آقاي سيدمحمدحسين حسيني هرندي بهصورت پژوهشي دائرهالمعارفگونه تجميع شده است. اميد است اين نوشتار بهعنوان پشتوانهاي براي برنامهسازان و پژوهشگران رسانه ايفاي نقش نمايد. اداره كل پژوهشهاي اسلامي رسانه
هدف از انجامدادن اين طرحواره، در دسترس قراردادن اطلاعات مرتبط با شخصيت و انديشه حضرت فاطمه زهرا(س) براي مخاطبان هدف؛ يعني كارشناسان و فعالان عرضه پيام در حوزه رسانههاي گوناگون است. در اين مجموعه تلاش شده است، اطلاعات و آگاهيهاي فراواني درباره شخصيت، زندگاني و فرهنگ فاطمي، بهصورت چكيده و منسجم به برنامهسازان رسانههاي شنيداري و ديداري و فعالان فضاي مجازي، اصحاب فرهنگ و هنر و هر كسي كه رسالت انتقال پيام را در جامعه به عهده دارد، تقديم شود تا با مراجعه كمتر به منابع پراكنده اوليه، بتوانند از آن در تمامي فرايندهاي برنامهسازي اعم از علمي، ادبي يا در قالب ترجمان ديداري و تصويري ثابت و متحرك بهره ببرند.
معاد از اركان اعتقادي دين اسلام است و بخش زيادي از متون اين دين، به معاد و جهان پس از مرگ اختصاص دارد؛ زيرا اعتقاد به توحيد و عدالت و قدرت خداوند فقط در سايه معاد كامل مي گردد؛ ايمان به معاد، به زندگي انسان، معنا و مفهوم ميبخشد و زندگي را از پوچي و بيهودگي خارج ميسازد و ايمان به جهان ديگر، ضامن اجراي قوانين الهي، ايثار و فداكاري و انگيزه مهم پرهيزكاري است. معادباوري، روح دنياپرستي و شهوات زودگذر را از دل آدمي ميزدايد و انسان را به انجامدادن كارهاي خير و خداپسندانه تشويق ميكند. برايناساس ترويج معادباوري در نظام اسلامي، رسالت همه نهادهاي فرهنگي است. دراينميان، رسانه ها بهدليل جايگاه ويژهاي كه دارند، وظيفه بسيار سنگين تري در مقايسه با ديگر نهادهاي فرهنگي برعهده دارند. متأسفانه در دنياي امروز، اكثر رسانه ها در نشر فرهنگ ماديگري و ابتذال از يكديگر سبقت مي گيرند و نفي جهان آخرت و معادباوري از پيشفرض هاي توليدات آنها است. صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران از معدود رسانههايي است كه در راستاي نشر فرهنگ توحيدي و قرآني و اهلبيت عصمت و طهارت(عع)، پرچمدار رسانههاي ديني و آرمان گرا است. به همين منظور، براي تحقق سياستگذاري و برنامهسازي در موضوع معاد انسان و جهان، پژوهش حاضر در دستور كار ادارهكل پژوهش هاي اسلامي رسانه قرار گرفت و متن پيش رو، منظومه محتوايي و پشتيباني تبييني سند تدبير «معاد انسان و جهان» است كه براي بهرهگيري مديران و برنامهسازان، تحقيق و تنظيم شده است. در اين پژوهش، تلاش كردهايم به موضوعات اصلي بپردازيم كه بيشتر انديشمندان ديني (با تمركز بر نظرات امامين انقلاب) روي آنها توافق دارند و از اشاره و تحليل مسائل پراكنده، كه طرح آن در افكار عمومي نفعي ندارد، بپرهيزيم. در پايان لازم است از پژوهشگر ارجمند سركار خانم فاطمه سليماني پور كه در پديدآوري اين پژوهش تلاش داشتند، سپاسگزاري كنيم. همچنين از همكاريهاي جناب آقاي محمد اعتضادالسلطنه در به ثمررساندن اين اثر تشكر ميكنيم. اميدواريم اين پژوهش، گام كوچكي در بازنمايي فرهنگ معاد و معادباوري در رسانه ملي باشد. ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه
بدون شك تبيين و توجه به مناسبتهاي ديني با درونمايه برگرفته از معارف الهي در ذات خود علاوه بر تعظيم شعائر مذهبي و ارزشهايي همچون ولايتمداري، عزتطلبي، وحدت ملي و روح مشاركتجويي، ميتواند عاملي براي ايجاد دلبستگي بيشتر به آموزههاي ديني و آرمانهاي اسلامي باشد. از سويي با توجه به تعاليم اسلامي، بزرگداشت مناسبتها و ايامالله، تكريم شخصيتهاي ديني، علمي و... از جمله مصاديق مهم تعظيم شعائرالله محسوب ميشود و در عين حال نقش مهمي در اشاعه فرهنگ غني اسلامي دارد. در سازمان صداوسيما، مناسبتهاي ديني و ملي جزء جدانشدني از فرايند «توليد و پخش» در برنامهريزي خرد و كلان بهشمار ميآيد. اهميت اين موضوع، ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه را بر آن داشت تا با تدوين مجموعهاي با عنوان «ايدهها؛ دستينهاي براي پژوهشگران و برنامهسازان»، به معرفي محورها، موضوعها و ايدههاي پيشنهادي براي گروههاي مختلف برنامهساز در رسانه ملي بپردازد. درآستانه بزرگداشت اولين سالگرد شهادت سپهبد حاج قاسم سليماني، اين شماره در چهار بخش به شرح ذيل تهيه و توليد شده است: بخش اول: محورها و موضوعات برنامهسازي فرهنگ مقاومت اسلامي بخش دوم: محورها، موضوعات و ايدههاي برنامهسازي، شخصيت، سيره و مكتب سردار سليماني بخش سوم: معرفي كتاب بخش پاياني: ايده هاي برنامهسازي به مناسبت شهادت دكتر محسن فخري زاده دانشمند برجسته هسته اي و دفاعي. اميد است اين تلاش اندك، در معرفي فرهنگ مقاومت، سيره، شخصيت و مكتب سردار شهيد حاج قاسم سليماني و همچنين شناساندن جبهه مقاومت اسلامي به دستاندركاران و برنامهسازان فهيم رسانه ملي، در آستانه افتتاح راديو مقاومت مؤثر واقع شود. لازم به ذكر است فايل اين مجموعه در سايت ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه (www.irc.ir) بارگذاري شده است. ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه
در عصري قرار گرفتهايم كه تاخت وتاز پيشرفت فناوري واقعاً حيرت انگيز است و روزبهروز و لحظهبهلحظه شرايط تغيير ميكند. اكنون هزينه هاي مربوط به ارتباطات جمعي كاهش يافته است، متون با تصوير و صوت تكميل شده اند و مي توان با داشتن كمي اطلاعات و خريد يك تلفن هوشمند، همه آنها را تقريباً در كل دنيا به اشتراك گذاشت. پيشرفت فناوريهاي ارتباطي، نه تنها روش هاي ارتباطي ما را كارآمدتر كرده، بلكه از بسياري جهات، ماهيت تلاش هاي ما در ارتباطات جمعي را نيز تغيير داده است. در اين ميان در حالي كه مردم به دلايل گوناگون مي خواهند مطالب گوناگوني را به اشتراك بگذارند، عنصر پرمعناي اشتراكگذاري، در حال ايجاد پويايي نويني است و شركت هاي رسانه اي جديد كه بر محيط برخط ما تسلط دارند، قدرت عظيمي يافتهاند. به تدريج با نمايانساختن تناقض دروني مباني انديشه دموكراسي نقش عملي رسانههاي نوين، كه بزرگ ترين و تأثيرگذارترين ناشران محتواهاي پيش روي ماست، روشن ميشود. اكنون شاهديم كه تحولات دنياي ارتباطات و رسانهها چگونه مرزهاي آزادي بيان و اخلاق را به چالش كشيدهاند. كتاب حاضر ترجمه كتاب اخلاق رسانه، آزادي بيان و الزامات دموكراسي، شامل مجموعهاي از مقالات در حوزه اخلاق و رسانه و حاصل انديشه جمعي از متفكران غربي است كه در پيشرفت فزاينده مشاركت، تعامل عمومي در فرايند ارتباطات و دسترسي افسارگسيخته مردم به فناوريهاي ارتباطي، دغدغه حل تناقض ميان اخلاق و آزادي بيان را دارند. آنها بر اين باورند كه در دنياي كنوني در معرض حملات اغراق آميز و خصمانه قرار گرفته اند و از درون، در استثمار اخبار فريبنده اي هستند كه قالب ها و آداب و رسوم آن اخبار را تقليد مي كنند. يكي از اهداف اين مجموعه مقالات، درك بهتر نقش و دامنه حق آزادي بيان با درنظرگرفتن آن در بستر ارزش هاي دموكراتيك است. اين مجموعه حاوي كنكاشي عميق براي تعيين ارزش هاي اخلاقي در محدوده آزادي بيان، همزمان با بررسي نقاط اصلي اختلاف و توافق درنظريه دموكراسي و مقايسه طيفي از مدل هاي مختلف دموكراسي است كه سعي دارد در چهارچوب نظام دموكراتيك مسئله را حل كند. ادارهكل پژوهشهاي اسلامي صداوسيما، كه افتخار برگزاري اولين همايش ملي علمي- پژوهشي اخلاق و رسانه را در كارنامه فعاليتهاي علمي خود دارد، همچنان با جديت و دغدغهمندي در اين حوزه قدم برميدارد. ترجمه حاضر شاهدي بر پويايي علمي اين مجموعه در حوزه اخلاق و رسانه، نشانه روزآمدي آن در رصد ديدگاههاي انديشمندان غربي در اين حوزه و ارائه آن به جامعه علمي و نخبگان كشور و اهالي رسانه است. اين دست از آثار انديشمندان غربي علاوه بر تلنگر و دلالت ما بر مباني بينقض ايدئولوژيك خود و محتواي غني اخلاق اسلامي، به درك درست از رسانههاي امروز و چگونگي رويارويي با آن از منظر اخلاق، كمك شاياني ميكند. در پايان از زحمات ارزنده مترجم محترم سركار خانم محدثه عقبايي كه اين ترجمه، حاصل تلاش مدققانه ايشان است و نيز از همكاري آقاي ابوالفضل ايماني راغب قدرداني ميكنيم و اميدواريم اين صاحبان انديشه، مديران و برنامهسازان رسانهاي از محتواي اين كتاب بهره ببرند. ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه
طنز بهمعناي عام آن، از عوامل مهم ايجاد نشاط و شادماني، سرگرمسازي و تعديل مشكلات روحي - رواني است. از آنجا كه طنز با پيامهاي ضمني، بر افكار و احساسات مخاطبان اثر مي گذارد، عامل مهمي در فرهنگسازي بهشمار ميآيد. به همين دليل، طنز از مؤثرترين عوامل جذابيت براي رسانه هاست و انواع گوناگون رسانهها در سراسر جهان براي رسيدن به اهداف خود، طنز را در قالبهاي مختلف صوتي، تصويري و مكتوب بهكار ميگيرند. براي رسانه ملي نيز كه رسالتي چون هدايت افكار عمومي و ارتقاي فرهنگ جامعه را به عهده دارد، اين هنر، فرصتي مغتنم و بسيار باارزش است. مسئله مهم در اين زمينه، خلأ تفسيري روشن از ماهيت و جايگاه طنز براساس جهانبيني و تفكر اصيل الهي است كه سردرگميها و ترديدهاي بسياري را در سلوك با اين رشته هنري در پي داشته است. اين امر در حوزه فعاليت سازمانها و مراكز فرهنگي، بهويژه رسانههايي كه بهصورت جمعي و سازمانيافته فعاليت ميكنند، اهميت بيشتري دارد. برخي تلاش هاي پژوهشي (در قالب مقالات، پاياننامه و...) در اين زمينه انجام گرفته است؛ اما بررسي هاي انجامشده نشان ميدهد اين پژوهش¬ها براي ارائه تصويري روشن و جامع از موضوع و مشخصساختنِ كيفيت بهرهگيري از طنز در مسير اعتلاي فرهنگ و افكار عمومي جامعه اسلامي ما كافي نيست. به همين علت، شيوهها و فنون طنزپردازي در رسانه، در بسياري از برنامهها با استفاده از شيوهها و فنون متداولِ دنيا بهويژه شيوههاي غربي انجام ميشود. گرچه برنامهسازان طنز برخي مرزها و خطوط قرمز ديني را رعايت و برخي را دور ميزنند، ولي بسياري از آنان به طرز واضحي تقليد از طنزهاي مشابه خارجي است. پژوهش حاضر از مدتها قبل با مطالعه و بحث¬هاي گروهي (روش گروه كانوني) در خصوص مفاهيم و ماهيت طنز آغاز و پس از گذشت يك دوره، نتايج كار، جمعبندي و تدوين شد؛ اما به سبب برخي ابهامات و نواقص، از ارائه آن بهعنوان نتيجه نهايي خودداري و پس از وقفه اي نهچندان كوتاه، موضوع بار ديگر بهطور گستردهتر مطالعه و بررسي گرديد و علاوهبر مباني نظري، حكمتهاي عمليِ طنز و شاخصهاي كاربردي آن در رسانه را نيز مورد مطالعه قرار گرفت. همچنين مقرر شد تا در همه مباحث، رهنمودها و آموزههاي اسلاميِ مربوطه نيز مورد كنكاش و بهرهبرداري اساسي قرار گيرد. در پايان لازم است از پژوهشگر ارجمند جناب آقاي دكتر محمد سليمي كه زحمت پژوهش اين اثر را متقبل شدند و نيز از فرهيخته گرامي جناب حجتالاسلام والمسلمين دكتر عبدالحسين خسروپناه و ناظر طرح جناب آقاي مهندس عباس معلمي و آقايان حسن ابراهيمزاده، مجتبي شاكري و دكتر سيدعليمحمد رضوي (آذربخش) و ديگر عزيزان كه به ما در اين زمينه ياري رساندهاند، تشكر كنيم. اداره كل پژوهشهاي اسلامي رسانه
با پيروزي انقلاب اسلامي در ايران دريچه جديدي از اقبال به دين در جهان گشوده شد. اين انقلاب حرف هاي تازه اي براي جوانان، زنان، انديشمندان و صاحبان خرد داشت. ليبراليسم غربي كه تا آن زمان، تنها صداي اميدبخش بود و خود را حريف بلامنازع در عرصه فكر و انديشه و حكمراني مي¬كرد به يكباره پايه هاي خود را لرزان و شكننده ديد و ارزش هاي ديني و خداپرستي به عنوان گفتمان حاكم جلوهگر شد. آنچه كه به تحكيم اين نگرش الهي در جهان كمك كرد، فطرت پاك مردم و استواري دستورات بدون تحريف اسلام بود كه دل ها را اقناع و عقل ها را مجاب كرد. بيشك كساني كه هموژني خود را در عدم دينداري مردم مي ديدند احساس خطر كردند و به مقابله با آن پرداختند. از اينرو در هزاره سوم كه جنگ ها بيشتر تبديل به جنگ هاي نرم و رسانه اي شده است امپرياليسم جهاني مي كوشد تا به مدد فناوري هاي مدرن در حوزه رسانه ها شكل جديد و نرم جنگ را عليه كشورهاي مسلمان و از جمله ايران بهكار گيرد. عدم ايستادگي در برابر اين هجوم رسانه اي مي تواند بنيان هاي اعتقادي ديني مردم را در پي داشته باشد. به نظر مي رسد يكي از پايگاه هاي مقاومت در مقابل اين هجوم، رسانه ملي است. ازاينرو در اين پژوهش سعي شده است تا با آيندهپژوهي فعاليت رسانه اي غربي در حوزه دين اسلام راه كارهاي مقابله با آن را در اختيار دست-اندركاران رسانه ملي قرار دهد. در پايان از زحمات پژوهشگر ارجمند سركار خانم فاطمه عموعبداللهي كه اين پژوهش را نگاشتند و همچنين جناب آقاي ايرج حجازي كه به ويرايش متن و تكميل منابع پرداختند، كمال تشكر و قدرداني را داريم. اميد است اين اثر گامي مهم در جهت پيشبرد اهداف رسانه ملي باشد. اداره كل پژوهشهاي اسلامي رسانه
در اين تحقيق تلاش كردهايم تا با بازخواني بيانيه گام دوم انقلاب كه رهبر معظم انقلاب، همزمان با چهلسالگي پيروزي انقلاب اسلامي در اختيار ملت بزرگ ايران قرار دادند، بر نقش مشاركت مردمي در تحولات اقتصادي كشور با رويكرد رسانه بپردازيم؛ ازاينرو بعد از بررسي مسئله مشاركت مردم در متون ديني و بيانات امام راحل(ره) و رهبر معظم انقلاب، راهبردها و راهكارهاي رسانهاي را در اختيار برنامهسازان و مديران محترم سازمان قرار ميدهيم. اميدواريم اين نوشتار گامي در راستاي تحقق اين شعار باشد. اداره كل پژوهشهاي اسلامي رسانه
كشور ايران در سالهاي اخير به موقعيتي دست يافته است كه زمينه شكوفايي استعدادها و آزادشدنِ يكباره ظرفيتهاي توليدي، امري قابل دسترس است. شكستخوردن گفتمان مذاكره به جاي تكيه به توان داخلي، كاهش شديد درآمدهاي نفتي و محدودشدن منابع ارزي دولت، فراگيري گفتمان حمايت از كالاي ايراني، صعود ايران در شاخصهاي جهاني نوآوري، پيشرفتهاي بخش دانشبنيان كشور، رشد بخشهاي معادن و صنايع معدني، ظرفيتهاي بخش نفت و گاز، ظرفيتهاي بخش كشاورزي، زيربخشهاي خدمات كشاورزي، صنايع تبديلي و تكميلي، انبارداري و گردشگري، ازجمله ظرفيتهاي اقتصادي است كه باروركردن و استفاده از آنها زمينه شكوفايي و جهش را در اقتصاد كشور ايجاد خواهد كرد. مشكلات اقتصادي و معيشتي بهويژه در چند سال اخير، تحريمهاي ظالمانه دشمنان و جنگ اقتصادي عليه ايران اسلامي، سبب شده است برنامهريزي لازم براي دستيابي به اقتصاد قوي و مقاوم صورت گيرد. تحليل اوضاع فعلي و ظرفيتهاي اقتصادي كشور و نيازهاي واقعي آن، سبب شد رهبر معظم انقلاب دامظلهالعالي، سال 1399 را سال «جهش توليد» بنامند. با توجه به ظرفيتها و مشكلات اقتصادي در كشور، جهش توليد نهتنها مسئلهاي ممكن، بلكه ضروري است. جهش توليد ميتواند بسياري از ضعفها را برطرف و آثار و پيامدهاي مثبتي در اقتصاد كشور آشكار سازد. رفع مشكل بيكاري، افزايش درآمد خانوارها، افزايش درآمد دولت از بخش ماليات، كاهش وابستگي به نفت، جلوگيري از خامفروشي، افزايش صادرات، حفظ ارزش پول ملي و تأمين ثبات اقتصادي، ازجمله اين آثار است كه ضرورت پيگيري و تلاش مجدّانه تحقق جهش توليد را براي مسئولان و مردم روشن ميسازد.