طنز بهمعناي عام آن، از عوامل مهم ايجاد نشاط و شادماني، سرگرمسازي و تعديل مشكلات روحي - رواني است. از آنجا كه طنز با پيامهاي ضمني، بر افكار و احساسات مخاطبان اثر مي گذارد، عامل مهمي در فرهنگسازي بهشمار ميآيد. به همين دليل، طنز از مؤثرترين عوامل جذابيت براي رسانه هاست و انواع گوناگون رسانهها در سراسر جهان براي رسيدن به اهداف خود، طنز را در قالبهاي مختلف صوتي، تصويري و مكتوب بهكار ميگيرند. براي رسانه ملي نيز كه رسالتي چون هدايت افكار عمومي و ارتقاي فرهنگ جامعه را به عهده دارد، اين هنر، فرصتي مغتنم و بسيار باارزش است. مسئله مهم در اين زمينه، خلأ تفسيري روشن از ماهيت و جايگاه طنز براساس جهانبيني و تفكر اصيل الهي است كه سردرگميها و ترديدهاي بسياري را در سلوك با اين رشته هنري در پي داشته است. اين امر در حوزه فعاليت سازمانها و مراكز فرهنگي، بهويژه رسانههايي كه بهصورت جمعي و سازمانيافته فعاليت ميكنند، اهميت بيشتري دارد. برخي تلاش هاي پژوهشي (در قالب مقالات، پاياننامه و...) در اين زمينه انجام گرفته است؛ اما بررسي هاي انجامشده نشان ميدهد اين پژوهش¬ها براي ارائه تصويري روشن و جامع از موضوع و مشخصساختنِ كيفيت بهرهگيري از طنز در مسير اعتلاي فرهنگ و افكار عمومي جامعه اسلامي ما كافي نيست. به همين علت، شيوهها و فنون طنزپردازي در رسانه، در بسياري از برنامهها با استفاده از شيوهها و فنون متداولِ دنيا بهويژه شيوههاي غربي انجام ميشود. گرچه برنامهسازان طنز برخي مرزها و خطوط قرمز ديني را رعايت و برخي را دور ميزنند، ولي بسياري از آنان به طرز واضحي تقليد از طنزهاي مشابه خارجي است. پژوهش حاضر از مدتها قبل با مطالعه و بحث¬هاي گروهي (روش گروه كانوني) در خصوص مفاهيم و ماهيت طنز آغاز و پس از گذشت يك دوره، نتايج كار، جمعبندي و تدوين شد؛ اما به سبب برخي ابهامات و نواقص، از ارائه آن بهعنوان نتيجه نهايي خودداري و پس از وقفه اي نهچندان كوتاه، موضوع بار ديگر بهطور گستردهتر مطالعه و بررسي گرديد و علاوهبر مباني نظري، حكمتهاي عمليِ طنز و شاخصهاي كاربردي آن در رسانه را نيز مورد مطالعه قرار گرفت. همچنين مقرر شد تا در همه مباحث، رهنمودها و آموزههاي اسلاميِ مربوطه نيز مورد كنكاش و بهرهبرداري اساسي قرار گيرد. در پايان لازم است از پژوهشگر ارجمند جناب آقاي دكتر محمد سليمي كه زحمت پژوهش اين اثر را متقبل شدند و نيز از فرهيخته گرامي جناب حجتالاسلام والمسلمين دكتر عبدالحسين خسروپناه و ناظر طرح جناب آقاي مهندس عباس معلمي و آقايان حسن ابراهيمزاده، مجتبي شاكري و دكتر سيدعليمحمد رضوي (آذربخش) و ديگر عزيزان كه به ما در اين زمينه ياري رساندهاند، تشكر كنيم. اداره كل پژوهشهاي اسلامي رسانه
با پيروزي انقلاب اسلامي در ايران دريچه جديدي از اقبال به دين در جهان گشوده شد. اين انقلاب حرف هاي تازه اي براي جوانان، زنان، انديشمندان و صاحبان خرد داشت. ليبراليسم غربي كه تا آن زمان، تنها صداي اميدبخش بود و خود را حريف بلامنازع در عرصه فكر و انديشه و حكمراني مي¬كرد به يكباره پايه هاي خود را لرزان و شكننده ديد و ارزش هاي ديني و خداپرستي به عنوان گفتمان حاكم جلوهگر شد. آنچه كه به تحكيم اين نگرش الهي در جهان كمك كرد، فطرت پاك مردم و استواري دستورات بدون تحريف اسلام بود كه دل ها را اقناع و عقل ها را مجاب كرد. بيشك كساني كه هموژني خود را در عدم دينداري مردم مي ديدند احساس خطر كردند و به مقابله با آن پرداختند. از اينرو در هزاره سوم كه جنگ ها بيشتر تبديل به جنگ هاي نرم و رسانه اي شده است امپرياليسم جهاني مي كوشد تا به مدد فناوري هاي مدرن در حوزه رسانه ها شكل جديد و نرم جنگ را عليه كشورهاي مسلمان و از جمله ايران بهكار گيرد. عدم ايستادگي در برابر اين هجوم رسانه اي مي تواند بنيان هاي اعتقادي ديني مردم را در پي داشته باشد. به نظر مي رسد يكي از پايگاه هاي مقاومت در مقابل اين هجوم، رسانه ملي است. ازاينرو در اين پژوهش سعي شده است تا با آيندهپژوهي فعاليت رسانه اي غربي در حوزه دين اسلام راه كارهاي مقابله با آن را در اختيار دست-اندركاران رسانه ملي قرار دهد. در پايان از زحمات پژوهشگر ارجمند سركار خانم فاطمه عموعبداللهي كه اين پژوهش را نگاشتند و همچنين جناب آقاي ايرج حجازي كه به ويرايش متن و تكميل منابع پرداختند، كمال تشكر و قدرداني را داريم. اميد است اين اثر گامي مهم در جهت پيشبرد اهداف رسانه ملي باشد. اداره كل پژوهشهاي اسلامي رسانه
در اين تحقيق تلاش كردهايم تا با بازخواني بيانيه گام دوم انقلاب كه رهبر معظم انقلاب، همزمان با چهلسالگي پيروزي انقلاب اسلامي در اختيار ملت بزرگ ايران قرار دادند، بر نقش مشاركت مردمي در تحولات اقتصادي كشور با رويكرد رسانه بپردازيم؛ ازاينرو بعد از بررسي مسئله مشاركت مردم در متون ديني و بيانات امام راحل(ره) و رهبر معظم انقلاب، راهبردها و راهكارهاي رسانهاي را در اختيار برنامهسازان و مديران محترم سازمان قرار ميدهيم. اميدواريم اين نوشتار گامي در راستاي تحقق اين شعار باشد. اداره كل پژوهشهاي اسلامي رسانه
كشور ايران در سالهاي اخير به موقعيتي دست يافته است كه زمينه شكوفايي استعدادها و آزادشدنِ يكباره ظرفيتهاي توليدي، امري قابل دسترس است. شكستخوردن گفتمان مذاكره به جاي تكيه به توان داخلي، كاهش شديد درآمدهاي نفتي و محدودشدن منابع ارزي دولت، فراگيري گفتمان حمايت از كالاي ايراني، صعود ايران در شاخصهاي جهاني نوآوري، پيشرفتهاي بخش دانشبنيان كشور، رشد بخشهاي معادن و صنايع معدني، ظرفيتهاي بخش نفت و گاز، ظرفيتهاي بخش كشاورزي، زيربخشهاي خدمات كشاورزي، صنايع تبديلي و تكميلي، انبارداري و گردشگري، ازجمله ظرفيتهاي اقتصادي است كه باروركردن و استفاده از آنها زمينه شكوفايي و جهش را در اقتصاد كشور ايجاد خواهد كرد. مشكلات اقتصادي و معيشتي بهويژه در چند سال اخير، تحريمهاي ظالمانه دشمنان و جنگ اقتصادي عليه ايران اسلامي، سبب شده است برنامهريزي لازم براي دستيابي به اقتصاد قوي و مقاوم صورت گيرد. تحليل اوضاع فعلي و ظرفيتهاي اقتصادي كشور و نيازهاي واقعي آن، سبب شد رهبر معظم انقلاب دامظلهالعالي، سال 1399 را سال «جهش توليد» بنامند. با توجه به ظرفيتها و مشكلات اقتصادي در كشور، جهش توليد نهتنها مسئلهاي ممكن، بلكه ضروري است. جهش توليد ميتواند بسياري از ضعفها را برطرف و آثار و پيامدهاي مثبتي در اقتصاد كشور آشكار سازد. رفع مشكل بيكاري، افزايش درآمد خانوارها، افزايش درآمد دولت از بخش ماليات، كاهش وابستگي به نفت، جلوگيري از خامفروشي، افزايش صادرات، حفظ ارزش پول ملي و تأمين ثبات اقتصادي، ازجمله اين آثار است كه ضرورت پيگيري و تلاش مجدّانه تحقق جهش توليد را براي مسئولان و مردم روشن ميسازد.
در آستانه اربعين حسيني، ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه با توجه به شرايط كرونا و بستهشدن مرزهاي زميني و هوايي، مجموعهاي را در موضوع «راهبردها و ايدههاي اربعيني ناظر به تعطيلي ناشي از بحران كرونا در سال 1399» بهمنظور استفاده مديران و برنامهسازان محترم رسانه ملي آماده كرده است. در اين اثر، اولويتهاي برنامهسازي، موضوعات و محورها در قالبهاي متنوع معرفي شده است؛ بهگونهاي كه با توليد برنامههاي ويژه در رسانهها و فرصتهاي تبليغي، جامعه مومنان ضمن اينكه همچنان خود را در حال و هوا و فضاي اربعين و حماسه اربعين حس كنند، در اين شرايط ويژه فرصتي براي بازانديشي نسبت به حقيقت اربعين و حماسه اجتماعي آن داشته باشند.رويكرد كلي استخراج ايدهها برگرفته از آناليز و واشكافي حقيقت اربعين از منظر نظام ارزشي و شعائر فرهنگي و رفتارهاي اجتماعي و الگوهاي سبك زندگي در زيست اربعيني و هويت جهان جغرافيايي اربعين و بازخواني احاديث و زيارات اربعيني و رسالتها و مسئوليتهاي ميزبان/زائر اربعين ... و استخراج ايدههاي برنامهاي/تبليغي ناشي از آن است. لازم به يادآوري است، در اين اثر سعي شده با آگاهيبخشي به مباحث كمترموردتوجه مانند جغرافياي تشيع، از سطحينگري و شعارزدگي در ايدههاي تبليغي و برنامهاي كه موجب افت جايگاه رسانه، آن هم در زمان دورافتادگي مخاطب از اربعين ميشود، پرهيزشده و با نزديكسازي مخاطب به فضاي واقعي اربعين و جلب اعتماد او، زمينه را براي حال و هوا و پيامسازيهاي جديد در فضاي جاري هماهنگ با فرصتهاي مجازي پيشروي او يا ظرفيت اقدامات محلي و بومي فراهم سازد.ضمن سپاس از نويسندگان اين مجموعه، بهويژه حجتالاسلام محمد رضايي آدرياني و كارشناسان محترم حوزه رسانه، اميد است اين اثر مورد توجه مديران و برنامهسازان رسانه ملي قرار بگيرد. اداره كل پژوهشهاي اسلامي رسانه
در آستانه ورود به چهلمين سال دوران ارزشمند دفاع مقدس در تاريخ انقلاب اسلامي هستيم. رهبر فرزانه انقلاب درباره دفاع مقدس ميفرمايد: «ما هرچه براي دوره دفاع مقدس سرمايهگذاري و كار كنيم، زياد نيست؛ چون ظرفيت هنري و ادبي كشور براي تبيين اين دوره، خيلي گسترده، وسيع و عميق است و از اين ظرفيت، تاكنون استفاده خوب و درخوري نشده است» (31/6/1384). اگر نگاه جامعي به اين دوره از انقلاب اسلامي داشته باشيم، نوع و حجم مجموعه فعاليتهايي كه توسط مردم و مسئولان كشور انجام شده، شگفتآور بوده و داراي ابعاد مختلف و ظرفيت گستردهاي است كه رسانه ملي ميتواند سالها از اين گنجينه بيپايان بهرههاي مختلف ببرد.
سبك زندگي مجموعهاي از الگوهاي نظاممند رفتاري است كه خاستگاه آن را باورها، ارزشها و هنجارهاي شكلگرفته در يك فرهنگ تشكيل ميدهد. دين اسلام بهعنوان يك ايدئولوژي، توجه ويژهاي به سبك زيستن دارد و از طريق آموزههاي وحيانياش ميتواند منشأ شكلگيري سبك زندگي باشد؛ بر همين اساس، كاملترين سبك زندگي را به بشريت ارائه داده است؛ سبكي كه احكام و دستورهاي آن، تمام حوزههاي فردي، خانوادگي و اجتماعي را دربرميگيرد. پس از ورود اسلام به ايران، جامعه ايراني به تدريج، تحت تأثير آموزههاي اين نوع از سبك زندگي قرار گرفت، تا جايي كه فرايند درهم تنيدگي آموزههاي اسلامي با مشي زندگي ايرانيان موجب شكلگيري سبك زندگي اسلامي ايراني شد؛ سبكي از زندگي كه به مثابه، گنجينهاي ارزشمند رهنمودهايي را براي تمام جنبههاي زندگي انسان ارائه ميدهد. با توجه به اسلاميبودن جامعه ايراني، نهادينهسازي مؤلفههاي سبك زندگي اسلامي ايراني و جاري و ساريكردن اين مؤلفهها در تمامي ابعاد زندگي از ضروريات جامعه خواهد بود. از همين روست كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي، تحقق و ترويج اين سبك از زندگي، بهعنوان يكي از اهداف عالي نظام جمهوري اسلامي مورد توجه قرار گرفت و رهبر معظم انقلاب نيز همواره در تبيين مسير تمدنسازي اسلامي بر ضرورت تحقق اين سبك زندگي تأكيد داشتهاند. ايشان حتي در 23 مهر ۱۳۹۱ در ديدار با جوانان استان خراسان شمالي با طرح سؤالات بيستگانهاي با محوريت سبك زندگي اسلامي ايراني، ابعاد مهمي از اين نوع از سبك زندگي متناسب با مقتضيات زمان را مورد تبيين قرار داده، بر ضرورت اهتمام ويژه تمامي دستگاهها و نهادهاي نظام براي تحقق و ترويج آن تأكيد فرمودند. از آنجايي كه سبك زندگي بهويژه سبك زندگي اسلامي ايراني، بحثي كتابخانهاي نيست و نميتوان آن را در قالب قانون يا بخشنامه ارائه كرد، براي تحقق و ترويج آن بايد بسترسازيهاي لازم صورت گيرد تا ارزشهاي ديني بهصورت هنجارهاي اجتماعي جامعه ايران درآيد. در اين ميان، رسانه و محصولات رسانهاي بهسبب گيرايي و جذابيتهاي خاص خود در تحقق اين فرايند و انتقال و فرهنگسازي درباره مؤلفههاي سبك زندگي اسلامي ايراني از مهمترين عوامل اثرگذار خواهند بود. بهويژه رسانه ملي كه بهواسطه ابتناء رويكردش به اهداف عاليه نظام از يك سو و فراگيري گسترهاش از سوي ديگر، ميتواند در تزريق و نهادينهسازي مؤلفههاي سبك زندگي اسلامي در جامعه ايراني، ايفاگر مهمترين و مؤثرترين نقش در بين ساير نهادهاي اجتماعي باشد. همين اهميت و تأثيرگذاري رسانه ملي در حوزه سبك زندگي اسلامي ايراني و نيز تأكيدات مقام معظم رهبري بر ضرورت نهادينهسازي اين سبك از زندگي در جامعه، نويسنده را برآن داشت تا مبتني بر سؤالات بيستگانه رهبر معظم انقلاب اسلامي در حوزه سبك زندگي اسلامي ايراني به استخراج فهرستي حداكثري از سوژههاي برنامهسازي مبادرت و با بهرهگيري از حضور جمعي از كارشناسان حوزه سبك زندگي اسلامي ايراني و آشنا با امور رسانه، مهمترين اين سوژهها را به برنامهسازان رسانه ملي ارائه كند. در اينجا لازم است از پژوهشگر ارجمند، سركار خانم سيده مريم چاوشي و كارشناسان محترمي كه ايشان را در انتخاب مهمترين سوژههاي برنامهسازي حوزه سبك زندگي اسلامي ايراني ياري رساندند و نيز از ساير عزيزاني كه در بهثمررسيدن اين مجموعه نقش داشتند كمال تشكر و قدرداني را داشته باشيم. ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه
پيدايش و شيوع غافلگيرانه ويروس كوويد 19، در سال 1398 قلمرو دين و دينداري و عرصه رسانه و ارتباطات را دستخوش تحولاتي كرد. تعطيلي مناسك جمعي از جمله نمازهاي جمعه و جماعت و اجتماعات مذهبي بهويژه برنامههاي فراگير در ماههاي شريف رجب، شعبان و رمضان المبارك از يك سو و بهميدانآمدن ظرفيت آشكار و نهفته رسانه از راديو و تلويزيون گرفته تا فضاي مجازي، نمونهاي قابل مطالعه براي فهم نسبت و درك تعامل دين و رسانه است. در اين ميان، صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران در اين آوردگاه دشوار توانست توانمنديهاي خود را بار ديگر بهدرستي بروز دهد و بخش قابل اعتنايي از نياز معنوي و مناسكي مخاطبان را پاسخ دهد. اين اما، قدم نخست است و جا دارد تا با تتبّع فراوان، نقاط قوت و ضعف كارنامه رسانهها را مورد مداقّه قرار دهيم و قدمهاي بلندتري را براي تحقق رسانه ديني برداريم. ادارهكل پژوهشهاي اسلامي سازمان صداوسيما، بهمثابه يگانه مركز راهبردي مطالعات دين و رسانه، با درك اين مهم، از صاحبنظران اين قلمرو سترگ براي عرضه دانش سودمند و ديدگاههاي عالمانه خود و تقديم آن به جامعه علمي رسانهاي دعوت نمود و اثر ارزشمند «دين، رسانه، كرونا» به اهتمام دانشمند ارجمند جناب آقاي دكتر حسن بشير، عضو محترم هيئت علمي و استاد دانشگاه امام صادق(ع) فراهم آمد. با سپاس از اين فرزانه فرهيخته و نويسندگان محترم مقالات اميد ميرود اين اثر موجب بهرهبرداري صاحبنظران، پژوهشگران و برنامهسازان قرار گيرد و اين مركز را از نقدهاي سازنده و پيشنهادهاي ارزنده خود بهرهمند فرمايند
تولّي و تبرّي از اركان اعتقادي مكتب اسلام و از شئون قلبي و پايه بسياري از شئون رفتاري انسان وارسته و مؤمن است. اگر اين خصلت زنده و مؤثر ايجاد نشود و انسان اهل تولّي و تبرّي نباشد، نه تنها حلقههاي فضائل اخلاقي و عملي او آسيب ميبيند، بلكه صورتبنديهاي اعتقادي او هم سست و بيبنيان شده و به سوي ويراني ميرود. ازاين رو، پذيرش ولايت الهي و ورود در حصن حصين توحيد منوط به پذيرش ولايت رسول خدا(ص) و اهلبيت(ع) ايشان و التزام عملي به تولّي و تبرّي است. تولّي اولياي الهي و تبرّي از دشمنان آنان به مقدار شناخت انسان از ايشان وابسته است. زيرا دوستي با كسي يا دشمني با شخصي، مرهون معرفت به اوست. در اين ميان، تعاليم قرآن و اهلبيت(ع) به انسان نشان ميدهد كه هر مؤمني بايد چهره جان خود را به روي چه كساني بگشايد و از چه كساني روي گرداند. بنابراين بر انسان مسلمان لازم است بداند ولايت چه كسي را بپذيرد و از ولايت چه كسي پرهيز كند و در اين زمينه از هوشياري لازم برخوردار باشد. اظهار برائت و انزجار كه پوششدهنده حيثيت تبرّي در اسلام است، در درون خود، درس بزرگ دشمن شناسي را به همراه دارد و از ضرورتهاي زندگي اجتماعي در حيات انساني بشر است. بي شك دشمن شناسي از اساسي ترين موضوعات سياسي و اجتماعي هر ملتي است كه رهبران بيدار بر توجه به آن تأكيد ورزيده اند. با آغاز بزرگترين پديده قرن حاضر يعني انقلاب اسلامي ايران به رهبري فقيهي بزرگ، نظام سلطه جهاني با چالشهاي زياد نظري و عملي روبهرو شد و بيشترين توان خود و كشورهاي متبوع خود را به هماوردي با آن به ميدان آورد. در اين راستا، از همه ابزارها به ويژه از رسانهها براي مقابله با نظام اسلامي ايران بهعنوان يكي از ميوههاي مبارك تفكر انقلاب اسلامي استفاده ميكند. گرچه رهبر معظم انقلاب حضرت آيت الله خامنه اي(دامت بركاته) با اقتدا به آموزههاي قرآن و اهلبيت(ع) همگان را به شناخت دشمن توصيه كردهاند؛ اما تاكنون تحقيقي كه بتواند بر مبناي خوانش رسانهايِ بيانات معظم له، نقشه راه را فراروي اهالي رسانه قرار دهد، صورت نگرفته، تا با رويكرد تحليل بتوان چيزي از مجموع سخنان رهبري و ساخت نظام معنايي دريافت كه براي استفاده در برنامه سازي فهم پذير شده و با صورتبندي مفهومي الگوي درون متني دادهها استخراج شود، ازسوي ديگر نيز با شناسايي مضامين، نكات تازه و جذاب و ايدههاي نوآورانه از متن بيانات رهبري ارائه شود. به لحاظ اهميت موضوع و ضرورت تبيين سخنان رهبري و شناسايي رهيافتها و راهبردهاي رسانهايِ دشمن براي مديران و برنامه سازان رسانه ملي، بر آن شديم تا از پژوهشگر محترم، جناب آقاي سيدعلي محمدي متكازيني، تحقيقي در اين موضوع با رويكرد رسانه اي به فرجام رسانيم كه تقديم خوانندگان عزيز ميشود. اميدواريم ما هم به سهم خود توانسته باشيم در شناساندن دشمنان سرسخت نظام اسلامي و ارائه راهبردها و راهكارهاي رسانهاي گامي برداشته و به اهالي رسانه خدمتي كرده باشيم. ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه
جايگاه امامت، همانند مقام نبوت، منصبي الهي است و همان گونه كه خداوند سبحان فردي را به مقام نبوت و رسالت برمي گزيند و با معجزه، كه همانند نص خدا است، تأييد مي كند، همان خداوند، كسي را براي امامت برمي گزيند و به پيامبرش فرمان مي دهد كه آن را به مردم برساند و او را به عنوان پيشواي بعد از خود در ميان مردم نصب كند. امامت، خلافت خداوند و جانشيني رسول خدا، رشته پيوند اجزاي دين، نظام بخش جامعه مسلمين، سامان دهنده دنيا، سعادت آفرين آخرت و عزت دهنده مؤمنين است. امامت، زيربناي بنيادين شجره اسلام و ثمره شاخسار شكوفاي آيين خدايي است. امامت ادامه نبوت است و بدون شناخت امام و درك جايگاه امام، نبوت و توحيد نيز بي اثر خواهد بود و كارآيي خود را از دست خواهد داد؛ همچنان كه خداوند در آيه 67 سوره مائده به پيامبرش مي فرمايد: اگر (امر امامت اميرالمؤمنين(ع) را) ابلاغ نكني، هرآينه رسالتت را انجام نداده اي. امامت، رحمت و خيري است كه خداوند بر بندگان ارزاني داشته و به سبب آن، دينش را كامل كرده است. از همين روست كه مسئله امامت در ميان شيعه، در شمار اصول دين و امر آن به دست خداوند است؛ بر خلاف اهل سنت كه آن را از فروع دين و تعيين امام را به دست مردم مي دانند. مسئله امامت از ديرباز محل اختلاف و معركه آراء در بين مسلمانان بوده وكتاب هاي فراواني در تبيين آن نوشته شده است. در عصر حاضر كه شيعه موفق به تشكيل حكومت گرديده و پرچمدار عدالتخواهي و مبارزه با استكبار جهاني شده است، موج اتهامات و شبهات به اصول مذهب تشيع و اصل امامت فزونييافته و دشمنان با تمام توان خود مي كوشند مسلمانان را از فرهنگ شيعه به ويژه اصل امامت دور سازند. رسانه ملي به عنوان يك ابَرسازمان فرهنگي، كه تبيين و نشر معارف اسلامي و شيعي را بر عهده دارد، موظف است در بسط فرهنگ امامت و رفع شبهات آن تلاش كرده و معارف اهل بيت را به دنيا معرفي كند. در اين ميان، آنچه اهميت دارد بيان مطالب اساسي و متناسب با رسانه در اين باب و پرهيز از ارايه مباحث حاشيه اي است. با اقرار به اين كه كنه و كرانه امامت و ژرفاي حقيقت امام و با اين دست تهي، در پيمانه هيچ انديشه و پژوهشي نمي گنجد، با مدد از آستان اهل بيت(ع) برشي از حقيقت و ماهيت امامت را در برابر ديده انديشه وران و پژوهشگران عرصه امامت مي گشاييم. پژوهش پيش رو در پنج فصل سامان يافته است. در فصل اول، كليات پژوهش از قبيل مفاهيم، پيشينه و تبيين معنا و تعريف امامت بيان شده و فصل دوم، عهده دار بازنمايي، دلايل و ضرورت امامت عامه است. فصل سوم شامل مباحث امامت خاصه و گزارش اجمالي از دوره امامت هر كدام از پيشوايان دوازده گانه است و در بخش پاياني اينفصل، مباحثي درباره نظريه ولايت فقيه در دوره غيبت امام بيان مي شود. فصل چهارم به بازخواني امامت و رسانه اختصاص دارد و بايدها و نبايدهاي رسانه و ايده ها، محورها و موضوعات برنامه سازي را پيش روي برنامه سازان قرار داده است. فصل پاياني به معرفي منابع مكتوب، موسسات و مراكز تخصصي و معرفي كارشناسان و پژوهشگران حوزه امامت پرداخته است. در پژوهش حاضر تلاش شده است در فرم و قالب جديدي كه منطبق بر اصول رسانه اي است، اصحاب رسانه را در امر برنامه سازي مرتبط با امامت ياري رساند. در پايان از زحمات پژوهشگر ارجمند جناب آقاي ايرج حجازي در تحقيق و تدوين اين اثر سپاسگزاري مي كنيم و اميد داريم مديران، برنامه سازان و پژوهشگران رسانه ملي، با ارائه نظرات خود، ما را در هرچه بهترشدن پژوهش ها ياري رسانند. ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه