اداره كل پژوهش هاي اسلامي رسانه افتخار دارد در طول بيست سال گذشته در جهت نشر و گسترش فرهنگ اهل بيت عليهم السلام در موضوعات مختلف آثار و تأليفاتي را با اهداف تأمين محتواي برنامه سازي رسانه ملي ارائه نموده است. كتاب حاضر، مجموعه اي است از متون مناسبتي درباره امام هادي عليه السلام كه در پنج بخش كلي شخصيتشناسي، سيرهشناسي، انديشهشناسي، بخش متون ادبي و بخش پاياني محورهاي برنامه سازي، با هدف كمك فكري به گروه هاي مختلف برنامهسازي تهيه و تدوين گرديده است در باب نوشتار حاضر چند نكته قابل ذكر ميباشد. 1. محتواي اين مجموعه شامل نوشتارهاي اكثراً كوتاهي است كه در هر كدام به صورت مستقل (بدون ارتباط الزامي به قبل و بعد) قابل استفاده مي باشد. 2. اين مجموعه به دليل اينكه از مطالب آثار مختلف در اين زمينه تجميع گرديده است ممكن است به صورت طبيعي از لحاظ قلم و نگارش متفاوت باشند. 3. تلاش شده است كه اين نوشتار به لحاظ منطقي در ذيل بخش هاي مختلف و منطقي تدوين گردد كه اميدواريم مورد استفاده برنامه سازان محترم قرار گيرد. 4. در بخش محورهاي برنامه سازي با هدف استفاده بهينه سعي شده تا بر اساس گروه هاي برنامه ساز محوريابي انجام شود و در عين حال نسبت به مسائل روز جامعه نيز تناسب بيشتري داشته باشد. 5. با توجه به اينكه در نظر است در خصوص همه معصومين عليهم السلام چنين مجموعه اي ارائه شود، از هر گونه انتقاد و پيشنهاد در جهت ارتقاي كيفي اين گونه آثار استقبال مي نمائيم. گروه تاريخ و مناسبت ها اداره كل پژوهشهاي اسلامي رسانه
انتظار، آمادگي و زمينهسازي براي ظهور است و رسالت منتظران هم تحقق جامعه منتظر و آماده است. جامعه منتظر و زمينهساز جامعهاي است كه اهداف، روابط و برنامه هاي خود را با مقاصد و خواستههاي امام خويش همسو ميكند. انتظار زمينهساز تحقق عدالت همگاني است. فلسفه انتظار، آماده شدن براي زندگي انساني و آرماني و آماده شدن مردم براي پذيرش ولايت امام معصوم عليه السلام است. ازاينرو، رسانه بايد پيشتاز بسيج عمومي براي آمادگي مردم براي پذيرش حكومت اسلامي باشد. بدون شك، اگر نظريهاي بخواهد در سطح عموم و نخبگان مطرح شود و به فراخور خود، مخاطب جذب كند، نيازمند فعاليت رسانهاي است؛ زيرا نقش اين نهاد حساس و تأثيرگذار در معرفي، تبيين و ترويج نظريهها انكارناپذير است. ازاينرو، رسانه اين توانايي را دارد كه مانند مركز قدرتمند فرهنگي، ارزشهاي اجتماعي و اخلاقي آموزههاي مهدويت را تبيين و ترويج كند و با بهرهگيري از فناوريهاي ارتباطي، بر نگرش و رفتار مردم تأثير مثبت بگذارد.
آن گاه كه شب تيره ناآگاهي با شعار علم گرايي، جهان را گرفته و لشكر تباهي با پرچم سكولاريسم و سلاح فناوري به سرزمين، روح و روان انسان قرن بيستم هجوم آورده و انسانيت در شُرف نابودي بود، ابرمردي از سلاله انبيا، فرياد بر آورد و خفتگان را به بيداري خواند. بي شك، شعاع خورشيد انقلاب اسلامي كه از افق ايران برآمد، گسترده تر از آن است كه بتوان در يك سرزمين محدودش كرد. امام خميني كبير(رحمة الله عليه) با احياي دستورالعمل ناب وخالص الهي، همه الگوهاي ارتباطي موجود را به چالش كشيد، و امواج اين انفجارِ نور، ديوارهاي ناآگاهي را شكست و پرده¬هاي شب تيره را دريد. آيا اين رود خروشان آگاه كه خواب آرام طاغوت هاي زمان را آشفته كرده بود، ميتوانست آن گونه كه ميخواست به راه خود ادامه دهد؟ هرگز، بيشك، آنان كه با پيروزي اين انقلاب، منافعشان به خطر افتاده، يا به باد رفته بود، ساكت و آرام ننشستند و بيوقفه، با انواع دسيسهها و تمام عِدّه و عُدّه به مقابله با آن برخاستند. تا كنون كه سي و چند سال از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي ايران گذشته، وقايع تاريخي بسياري به وقوع پيوسته است، و كشتي انقلاب به گردابهاي هايلي وارد و از آن به سلامت خارجشده، كه اگر برخي از آنها براي بسياري از كشورها رخ ميداد، طومار آنها را درهم مي-پيچيد. بالطبع همه اين وقايع در يك سطح و از يك جنس نيستند؛ برخي نقاط عطف و پيچ¬هاي تاريخي، گردنه هاي صعب العبوري هستند كه گذر از آنها نيازمند صرف هزينه هاي مادي و غيرمادي بسيار است. نگاشته پيش¬رو در صدد است به برخي از اين نقاط عطف تاريخي اشاره كرده، با بررسي مقدمات، شكل¬گيري و چگونگي برون رفت از آنها، آينه اي فراهم آورد تا گامي در مسير بصيرت افزايي خوانندگان، بهويژه مديران و برنامهسازان رسانه ملي برداشته باشد. در اين پژوهش به برخي از مهمترين وقايع و تحولاتي ميپردازيم كه از پيروزي انقلاب تا پس از حوادث سال 1388، در نظام جمهوري اسلامي به وجود آمده و در جهتگيري كلان نظام أثرگذار بوده است. نقاط بحرانياي كه در اين قسمت به اجمال بررسي ميشوند عبارتاند از: همهپرسي نظام جمهوري اسلامي؛ تسخير لانه جاسوسي امريكا؛ تجاوز نظامي عراق به ايران؛ توطئه آيات شيطاني؛ مهار منافقين در دهه 60 ؛ رحلت حضرت امام خميني رحمه الله ؛ ظهور جريان اصلاحطلب دوم خرداد؛ نهضت توليد علم؛ جنبش نرمافزاري؛ دستيابي به فناوري هستهاي؛ فتنه 1388.
نگاه سينماي غرب، به خصوص در سالهاي اخير، به مقوله دين و مذهب با مشرقزمين و ايران بسيار متفاوت است. از ديدگاه اسلامي دين در زندگي ساري و جاري است و همه شئون زندگي را در بر ميگيرد. به همين دليل پس از وقوع انقلاب اسلامي در يك دگرديسي فرهنگي سينما پاكسازي شد و انقلاب از اين ابزار در بستر ارزشهاي فرهنگي بهره گرفت. در سالهاي پس از انقلاب سينما كاركرد فرهنگي و آموزشي پيدا كرد و با عميقتر شدن اين نگاه و با حوادث پس از انقلاب و تولد ژانرهايي مانند ژانر دفاع مقدس و سينماي معناگرا كاركرد فرهنگي اين ابزار نمود بيشتري يافت و زمينهساز مباحث تئوريك و نظري در حوزه سينما و دين شد. در سينماي ديني هنگامي كه مفاهيم و انگارههاي ديني و يا برخي باورها و اعتقادات ديني دستمايه فيلمسازي قرار ميگيرد اگر سوژهاي برگزيده ميشود و يا داستاني روايت ميگردد بايد در ساحت تجربه ديني بگنجد حتي اگر ژانر آن با اين مفهوم خيلي تناسب نداشته باشد. اما اين بدان معنا نيست كه همين كه حرفهاي مهم و بزرگي زده شود و مفهوم عميقي به مخاطب منتقل شود كافي است، لذا بايد به فرم و ساختار روايي اثر نيز توجه داشت. مظاهر، نمادها و نشانههاي ديني بايد با زبان هنر و با نهايت ظرافت و در لايههاي پنهان اثر منتقل گردد. در صنعت فيلمسازي، نظام ژانري و ژانرها مفاهيمي انتزاعي هستند كه بر اساس توافقي اعلام نشده بين سازندگان و تماشاگران بنا شدهاند. ژانر مجموعهاي از قواعد براي ساختار روايي و تصويري فيلمها شكل ميدهد كه هم براي فيلمساز و هم براي بيننده آشنا هستند. در واقع اين خود فيلمها هستند كه به طور ضمني مفاهيم ژانري را موجوديت ميبخشند. ژانرها به مثابه ي نظامهاي رسمي الگوهاي قابل شناسايياند كه از دالها ساخته شدهاند. اينها مطابق با قوانين تركيب و ساختار به كار گرفته ميشوند و نتيجه چيزي است كاملا قراردادي و كاملا نمايان. به عنوان مثال ما در ميزانسن ژانري مثل فيلمهاي گنگستري دهه 30 برادران وارنر؛ تعدادي دال پيدا ميكنيم كه در تركيب باهم جنبههاي مهم هويت ژانري را به رخ ميكشند. (فيليپس، 1377؛ ص 121) به جهت پويايي سينما و صنعت آن، همه ابعاد دربرگيري اين هنر، مستلزم انعطاف و تغييرپذيري بوده و در طول زمان ژانرها نيز به اقتضاي فرم و محتواي هدف، تغييراتي را داشتهاند. گسترش كاركرد رسانهها در حوزه هاي آموزشي و هدايت عمومي، اين ضرورت را ايجاد نموده تا با بررسي ظرفيتها و ويژگي ژانرهاي سينمايي، انقال مفاهيم ديني و معنوي از طريق آنها امكانسنجي شود. در اين تحقيق با بررسي عمومي ژانرهاي مختلف و تحليل و تبيين اختصاصي چهار ژانر زندگينامهاي، نوآر، جنايي ـ پليسي و علمي ـ تخيلي، ظرفيت ارائه مفاهيم ديني مورد كنكاش قرار گرفته است. ويژگي مشترك اين ژانرهاي چهارگانه اين است كه هر چهار ژانر از طيف ژانرهاي متكي به زمان و مكان هستند. مجموعه پژوهش محقق محترم، جناب آقاي يوسف شيخي در چارچوب تحليل نئوفرماليستي فيلم شكل گرفته است و تلاش شده راهكارهايي را جهت نحوه بهرهمندي از ژانرهاي سينمايي به منظور انتقال مفاهيم ديني و معنوي نيز ارائه شود.
با وجود آن كه راههاي گوناگوني براي مشاركت و مداخله مردم به صورت فردي، جمعي و گروهي در سياست وجود دارد، انتخابات مهمترين، بارزترين و قابل اندازه گيريترين نوع مشاركت مردم در عرصه سياسي است. انتخابات هم ملاكي است براي ارزيابي توزيع قدرت سياسي و هم بازتابي از اخلاق اجتماعي و نشان دهنده پايههاي اجتماعي قدرت سياسي است. انتخابات محلي است براي ظهور و بروز افكار عمومي در روندهاي كلان سياسي و از طريق آن ميزان كمي و كيفي مشاركت سياسي مشخص ميشود. انتخابات يكي از موثرترين ساز و كارهاي موجود جهت تسهيل گردش نخبگان، راهبري جامعه توسط افرادي كه با اقبال بيشتر روبهرو هستند، حذف امكان ديكتاتوري و استبداد در طبقه حاكم و همچنين ارتقاي حس تعيين سرنوشت در جامعه است. انتخابات پديدهاي اجتماعي و فرهنگي است كه در نهايت بروندادي سياسي دارد به همين دليل است كه براي اهل انديشه مستمك خوبي براي تعمق و تأمل و شاخص براي تحصيلهاي متعدد است. در فرايند انتخابات مردم از طريق مسالمت آميز و با ساز و كارهاي مدني به بيان مطالبات و خواستههاي خود ميپردازند و با انتخاب فرد يا گروه خاص براي سپردن زمام امور جامعه به دست آنان نظر خود را در مورد جريان مطلوب سير امور در جامعه بيان ميكند. در اين فرايند هركس يا هر گروهي كه بخواهد حوزه عمومي را از خود متأثر و يا با خود همسو كند نياز به رسانه دارد. چرا كه رسانهها هم با ساختارهاي قدرت سياسي و اقتصادي در ارتباط هستند و هم در شكل گيري رفتارهاي سياسي و انتخاباتي مؤثر هستند و قابليت مديريت، كنترل، نظارت و هدايت روندهاي انتخاباتي را دارند. مطالعه رفتارهاي انتخاباتي پس از انقلاب نشان ميدهد كه هرگاه، مردم امكان شناخت خط مشيهاي نامزدها را نداشتهاند و قادر به تمايز بين خط مشي آنها نبودهاند و آنها را مشابه شمردهاند تحت تأثير تبليغات رسانهها قرار گرفتهاند. از سوي ديگر انتخابات يك رويداد ويژه غيرقابل تكرار و كاملاً قطعي است كه طي آن نامزدهاي انتخاباتي و توده مردم بيش از هر زمان ديگر در معرض حجم وسيعي از ارتباطات سياسي قرار ميگيرند و تلويزيون با تاثيري كه برمخاطب ميگذارد در حقيقت موثرترين و مهمترين عضو خانواده رسانه در ارتباطات سياسي است به همين دليل نامزدهاي انتخاباتي با ژستهاي مردمپسند يا تيپهاي متفاوت در برابر شبكههاي تلويزيوني ظاهر ميشوند و حتي رنگ لباس، آرايش مو، عينك، كفش و نحوه سخن گفتن آنها توسط مشاوران تبليغاتي تعيين ميشود. تلويزيون ميتواند با انتخاب زاويه دوربين چهرهاي مقتدر يا ضعيف، مهربان يا خشن و صميمي يا رسمي از نامزدها نشان دهد و يا حتي با انتخاب نماي تصوير نقش برجستهاي در ارائه تصوير مثبت يا منفي از نامزد ارائه دهد. با توجه به تاثيرگذاري تلويزيون افرادي كه برنامههاي بلندمدت براي حضور در عرصههاي سياسي را دارند تلاش ميكنند به مناسبتهاي مختلف در تلويزيون حضور يابند و مردم را با افكار و ديدگاههايشان آشنا كنند. لذا نبايد نقش رسانهها (به ويژه تلويزون) را در توسعه جوامع و كاركردهاي مثبت آن را در عرصه آموزش، اطلاع رساني و ترويج دانش و رفتارهاي اصلاح شده هدفمند از جمله رفتارهاي انتخاباتي و سياسي ناديده گرفت. از اين رو اداره كل پژوهشهاي اسلامي كه همواره با اتكاء به پشتوانه آموزههاي اسلامي پشتيباني راهبردي و محتوايي برنامههاي رسانه ملي را رسالت خطير خويش ميپندارد در آستانه انتخابات رياست جمهوري بر خود ميداند گامي ديگر در عرصه فعاليت انتخاباتي رسانه در كنار همكاران فرهيخته رسانه ملي بردارد.
«شايعه» پديدهاي اجتماعي است كه حيات «فرهنگي»، «سياسي» و «اقتصادي» انسانها را دستخوش دگرگوني زيادي ساخته است. «شايعات» پديدههايي مرموز هستند كه به صورت گفته يا نوشتههايي بيپايه و اساس، بيدليل و مدرك به صورت تركيبي از چيزهايي كه هم حقيقت دارند هم ندارند، به سرعت ميان مردم و جامعهاي معين، پخش ميشود.«وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولاً؛ و چيزي را كه بدان علم نداري دنبال مكن زيرا گوش و چشم و قلب همه مورد پرسش واقع خواهند شد» (اسراء: 36) در الگوي ارتباط انساني، فرستنده، پيامها را به اشكال گوناگون به سوي گيرنده ميفرستد. در دنياي امروز كه عصر گسترش و تنوع رسانههاست، همه ميكوشند علاوه بر گسترش دامنه مخاطبان، به اهداف خود دست يابند و پيام خود را بر دل و روح گيرندگان پيام بنشانند و در نهايت، گيرندگان در انتخاب و پذيرش هر پيامي آزادند و با ملاكها و معيارهاي متفاوتي كه دارند، اجازه ورود آن را به شهر دل و جان خود صادر ميكنند. بنابراين، اگر فرستندگان پيام بتوانند با شگردهاي گوناگون درست و نادرست در ناخودآگاه گيرندگان نفوذ كنند و بر آن اثر گذارند، موفق خواهند شد اين انتخاب را به خود اختصاص دهند. يكي از شگردهاي بسيار مؤثر و كارآمد اثرگذاري پيام بر گيرندگان آن «شايعهپراكني» است كه در اين پژوهش به ابعاد گوناگون آن پرداخته شده است. معمولاً شايعه خبر مهمي است كه در محتوا و همچنين اعتبار منبع، دچار ابهام است و ترويج آن در سطح جامعه، ميتواند آثار مخرب و زيانباري داشته باشد. ازاينرو، دين مبين اسلام به شدت از آن نهي كرده است. شايعه چگونه به وجود ميآيد و منتشر ميشود؟ چگونه ميتوان با آن مقابله كرد؟ و در نهايت نقش رسانه ملي در مقابله با آن چيست؟ پژوهشگر محترم جناب آقاي حسين رئيسي واناني در اين كتاب به اين پرسشها پاسخ گفته است. در پايان، علاوه بر تشكر از تلاش پژوهشگر محترم و همه افرادي كه در نشر اين كتاب سهيم بودهاند، اين اثر را به مديران و برنامهسازان رسانه ملي تقديم ميكنيم و اميدواريم گامي در راستاي پيشرفت و ارتقاي جريان آزاد و درست اطلاعات برداشته باشيم. گسترش فناوري رسانهها در يكصد سال اخير، سبب رشد و تقويت فضاي مجازي شده است. از اين رو، شاهد گسترش رسانههاي مجازي مانند وبلاگها، وبسايتها، پستهاي الكترونيكي، نرمافزارهاي ارتباطي مانند فيس بوك و واتس آپ، تلگرام، لاين، تانگو... هستيم. گسترش اين امكانات، به طور عملي امكان رديابي مرجع شايعهپراكني را دشوار ساخته است و تبادل غير رسمي اخبار و اطلاعات نيز به همين ترتيب در دنياي مجازي برابر كرده است. انتشار و گسترش «شايعه»، يكي از اثرگذارترين ابزارهايي است كه براي ايجاد «جنگ رواني» از آن استفاده ميشود. ازاينرو، افراد يا گروههايي با اهدافي خاص و از پيشتعيينشده و با استفاده از فناوريهاي ارتباطي جديدي كه در دست دارند (مانند رسانهها و مطبوعات و...) شايعات را در جامعه منتشر ميكنند تا بدين وسيله به جامعه ضربه بزنند يا افكار عمومي را منحرف كنند. بايد به اين نكته مهم توجه كرد كه امروزه رسانههاي سنتي و مدرن و همچنين شبكههاي اجتماعي، از ابزارهاي بسيار مهمي هستند كه هم ميتوانند در راه ايجاد «جنگ رواني» و هم مقابله با آن استفاده شوند. از آنجا كه شايعات در همه ايام، چه بحراني و چه عادي، چه جنگ و چه صلح، ظهور و بروز يابند، بايد براي تحليل آنها به انگيزهها، قوانين، تحريفها و توزيع و نشر شايعه توجه كرد. آسيبپذيري امنيت اجتماعي از رواج شايعات فرهنگي، سياسي، اقتصادي و اجتماعي با هدف ايجاد شكاف و بياعتمادي ميان جامعه و سطوح حاكميت، ميتواند دليل استواري باشد براي دستاندركاران امر به ويژه نهادهاي اثرگذار در اين حوزه (مانند رسانه ملي) تا با بررسي دقيق شايعات و ريشهيابي آنها، جامعه را از پيامدهاي ترويج آن، آگاه كند و براي مقابله با آن راهكارهاي درست در پيش گيرد. هر اندازه اين سازمانهاي ذيربط، ضعيفتر اقدام كنند، به همان نسبت ابزارها و شيوههاي شايعهپراكني نيز قويتر و منسجمتر خواهند بود. در نتيجه سرعت و ضريب تأثير شايعه نيز افزايش خواهد يافت. اطلاعرساني دقيق، شفاف و به موقع، درباره مسائل و موضوعات اساسي و چالشانگيز (كه ممكن است دشمن يا افراد ناسالم و مغرض، با استفاده از آن وجهه اسلام و انقلاب را تخريب كنند) كار مستمر و دقيق فرهنگي را در سطح جامعه ميطلبد. براي بالا بردن سطح تحليل افراد، نهادهاي اثرگذاري مانند صدا و سيما در خط مقدم اين نبرد فرهنگي هستند. اطلاعرساني بههنگام ميتواند تا اندازه زيادي از عواقب و خسارات احتمالي ناشي از «شايعه» بكاهد. اگر رسانه ملي به صورت منطقي و با تجزيه و تحليل علمي و روانشناختي به اين مقوله بپردازد، قبل از رخداد «شايعه»؛ يعني در مراحل پيشبيني و پيشگيري، بر توان و ظرفيت عموم جامعه براي آمادگي در برابر بحرانهاي احتمالي ناشي از انتشار شايعه افزوده خواهد شد. گفتني است كه اگر رسانه ملي به صورت درست اطلاعرساني نكند، نه تنها مؤثر نخواهد بود، بلكه سبب ايجاد تشويش و نگراني و آشفتگيهاي رواني در جامعه ميشود. بدون ترديد، اگر رسانه ملي درباره نحوه برخورد با پديده شايعه چارهانديشي نكند، به تدريج، تاثير شايعات بيشتر و دشمنان به اهداف خود نزديكتر خواهند شد. بنابراين، دستاندركاران رسانه ملي بايد با راهكارهاي مقابله با اين پديده آشنا شوند و به دنبال تحقق و پياده كردن آنها در جامعه باشند. نداشتن شناخت درست و دقيق صاحبان رسانه ملي از پديده «شايعه»، ميتواند براي جامعه اسلامي، خسارات و آسيبهاي جبرانناپذيري در پي داشته باشد. بنابراين، در عصر گسترش استفاده از اينترنت و نرمافزارهاي ارتباط جمعي، وظيفه رسانه ملي دو چندان ميشود.
مقدمه قال الامامُ الرِّضا عليه السلام : «رَحِمَ اللّهُ عَبْدا اَحْيا أمْرَنا» فَقُلْتُ لَهُ: «فَكَيْفَ يُحْيِي أمْرَكُمْ؟» قالَ: «يَتَعَلَّمُ عُلُومَنا و يُعَلِّمُها النّاسَ، فَإِنَّ النّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحاسِنَ كَلامِنا لاَتَّبَعُونا». بحارالانوار ج 2 ـ ص 30. اداره كل پژوهش هاي اسلامي رسانه افتخار دارد در طول بيست سال گذشته در جهت نشر و گسترش فرهنگ اهل بيت عليهم السلام در موضوعات مختلف آثار و تأليفاتي را با اهداف تأمين محتواي برنامه سازي رسانه ملي ارائه نموده است. كتاب حاضر، مجموعه اي است از متون مناسبتي درباره امام حسين عليه السلام كه در شش بخش كلي شخصيت شناسي، سيره شناسي، انديشه شناسي، بخش متون ادبي، بخش محورهاي برنامه سازي و بخش پاياني منبع شناسي، با هدف كمك فكري به گروه هاي مختلف برنامه سازي تهيه و تدوين گرديده است در باب نوشتار حاضر چند نكته قابل ذكر مي باشد. 1. محتواي اين مجموعه شامل نوشتارهاي اكثراً كوتاهي است كه هر كدام به صورت مستقل (بدون ارتباط الزامي به قبل و بعد) قابل استفاده ميباشد. 2. اين مجموعه به دليل اينكه از مطالب آثار مختلف در اين زمينه تجميع گرديده است ممكن است به صورت طبيعي از لحاظ قلم و نگارش متفاوت باشند. 3. تلاش شده است كه اين نوشتار به لحاظ منطقي در ذيل بخش هاي مختلف و منطقي تدوين گردد كه اميدواريم مورد استفاده برنامه سازان محترم قرار گيرد. 4. در بخش محورهاي برنامه سازي با هدف استفاده بهينه سعي شده تا بر اساس گروه هاي برنامه ساز محوريابي انجام شود و در عين حال نسبت به مسائل روز جامعه نيز تناسب بيشتري داشته باشد. 5. با توجه به اينكه در نظر است در خصوص همه معصومين عليهم السلام چنين مجموعهاي ارائه شود، از هر گونه انتقاد و پيشنهاد در جهت ارتقاي كيفي اين گونه آثار استقبال مي در پايان از آقايان سيد محمدحسين حسيني هرندي و حسين عباسي و سركار خانم سقلاطوني كه با تلاش هاي خود اين مجموعه را به سامان رساندند و نيز از ساير همكاران اداره كل و مديريت خدمات پژوهشي كه در چاپ اثر زحمات فراواني كشيدند تقدير و تشكر ميشود. گروه تاريخ و مناسبت ها اداره كل پژوهشهاي اسلامي رسانه
حج فراخواني عمومي و دعوتي عام است كه خالق، خلق خويش به آن ميخواند. حج فريضهاي است كه از منظر اسلام عملي عبادي و از ديدگاه مسلمين گرد آمدن عاشقان حضرت دوست بر گرد خانه اوست. اسلام ناب و حقيقي، هم حج را فريضهاي تعطيل ناشدني ميداند، مگر آنكه «سد عن سبيلالله» مطرح گردد و هم برپايي ساير شعائر ديني و مذهبي را از ديگر راههاي تقرب به خداوند بر ميشمارد. سياستهاي حج و حجگزاري و تبيين راههاي قرب به حضرت حق جل و علاء به گرد آمدن اين مجموعه انجاميده است.
قال الامامُ الرِّضا عليه السلام : «رَحِمَ اللّهُ عَبْدا اَحْيي أمْرَنا»فَقُلْتُ لَهُ: «فَكَيفَ يحْيي أمْرَكُمْ؟» قالَ: «يتَعَلَّمُ عُلُومَنا و يعَلِّمُها النّاسَ، فَإِنَّ النّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحاسِنَ كَلامِنا لاَتَّبَعُونا». 1. اداره كل پژوهش هاي اسلامي رسانه افتخار دارد در طول بيست سال گذشته در جهت نشر و گسترش فرهنگ اهل بيت: در موضوعات مختلف آثار و تأليفاتي را با اهداف تأمين محتواي برنامه سازي رسانه ملي ارائه نموده است. 2. كتاب حاضر، مجموعه اي است از متون مناسبتي درباره امام جعفرصادق عليه السلام كه در شش بخش كلي شخصيتشناسي، سيرهشناسي، انديشهشناسي، بخش متون ادبي، ايده ها و موضوعات برنامه سازي و بخش پاياني منبعشناسي، با هدف كمك فكري به گروه هاي مختلف برنامهسازي تهيه و تدوين گرديده است در باب نوشتار حاضر چند نكته قابل ذكر ميباشد. 3. محتواي اين مجموعه شامل نوشتارهاي اكثراً كوتاهي است كه در هر كدام به صورت مستقل (بدون ارتباط الزامي به قبل و بعد) قابل استفاده مي باشد. 4. اين مجموعه به دليل اينكه از مطالب آثار مختلف در اين زمينه تجميع گرديده است ممكن است به صورت طبيعي از لحاظ قلم و نگارش متفاوت باشند. 5. تلاش شده است كه اين نوشتار به لحاظ منطقي در ذيل بخش هاي مختلف و منطقي تدوين گردد كه اميدواريم مورد استفاده برنامه سازان محترم قرار گيرد. 6. در بخش محورهاي برنامه سازي با هدف استفاده بهينه سعي شده تا بر اساس گروه هاي برنامه ساز محوريابي انجام شود و در عين حال نسبت به مسائل روز جامعه نيز تناسب بيشتري داشته باشد. 7. با توجه به اينكه در نظر است در خصوص همه معصومين: چنين مجموعه-اي ارائه شود، از هر گونه انتقاد و پيشنهاد در جهت ارتقاي كيفي اين گونه آثار استقبال مي نمائيم. در پايان از همه عزيزاني كه ما را در تهيه وتدوين اين مجموعه ياري نمودند تقدير و تشكر فراوان داريم بويژه از آقايان حسيني هرندي و عباسي و سركار خانم سقلاطوني كه با تلاش هاي خود اين مجموعه را به سامان رساندند، و همچنين از ساير همكاران اداره كل و مديريت خدمات پژوهش كه در چاپ اثر زحمات فراواني كشيدند. گروه تاريخ و مناسبت ها اداره كل پژوهشهاي اسلامي رسانه
تقديم: به نخستين شهيد امامت كه همتايش دربارهاش فرمود: اي عمّار! هنگامي كه فاطمه عليها السلام را بر مكان غسل گذاشتم، ديدم يكي از استخوانهايش شكسته و ميخِ در، وارد سينهاش شده و آن را مجروح كرده و پهلويش از شدت ضربات سياه شده است. اي عمار! آنچه از قلبم بيرون نميرود، اين است كه او اين جراحات را از من مخفي ميكرد تا مبادا زندگي به كام من تلخ شود ... باعث گريه من نشد، مگر ديدن اثر تازيانهها بر جسم فاطمه عليها السلام كه همچون نيل سياه شده بود؛ او همينگونه روز قيامت مبعوث ميشود و خدا را ملاقات ميكند.