عيد در لغتنامهها
واژه «عيد» در فرهنگ لغت، به معناي روز مبارك و روز شاد آمده است؛ روزي كه مردم با جمع شدن در مكانهاي خاصي به جشن و شادي ميپردازند.
عيد در لغت عربي نيز از ماده «عود» به معناي بازگشت گرفته شده و در اصطلاح، بازگشت بهسوي خداوند است. ازاينرو، به روزهايي كه از قوم و جمعيتي مشكلات برطرف ميشود و انسان به پيروزيها و راحتيهاي نخستين بازميگردد، عيد گفته ميشود. به روز اول ماه شوال كه در پرتو اطاعت يك ماه روزهداري و عبادت، صفا و پاكي فطري نخستين، به روح و جان باز ميگردد و آلودگيهاي خلاف فطرت، از ميان ميرود، عيد فطر گفته شده است.
به نقل از بسياري از فرهنگها، واژه «عيد» از ماده «عاده» گرفته شده و به معناي روز مباركي است كه مردم عادت كردهاند بهطور گروهي در مكاني جمع شوند.
در تفسير نمونه نيز «به روزي كه مشكلات قومي حل شده و پيروزي و آسايش به آنها باز ميگردد»، عيد گفته شده است.
عيد، بازگشت به اصل است، نه بازگشت به زندگي معمولي و دنيوي پيشين. واژه ديگري كه از ريشه «عاد، يعود» ميآيد، واژه معاد است. «معاد»؛ يعني بازگشت نزد پروردگار. در حقيقت، عيد، معاد و عود، همه از يك ريشه هستند.