نويسنده: سانگيت كومار
مترجم: فاطمه عامريان
چكيده
اين مقاله به تجزيه و تحليل ماهيت حق حاكميت و نقش رسانههاي نوين در دنيايي ميپردازد كه در حال جهاني شدن است. در اين راستا، اختلافات طولانيمدت شركت گوگل و دولتهاي مختلف بر سر قابليت نرمافزار تازهتأسيس گوگل ارث، براي تمركز روي مكانهاي خاص بررسي ميشود. نوشتار حاضر، اين اختلافات را مناقشه ميان نوع قديميتر حق حاكميت و نوع جديدتر آن برميشمارد و چنين ادعا ميكند كه رسانههاي نوين نظير گوگل، شكل جديدي از قدرت را ارائه ميكنند كه به طور فزايندهاي، نظامهاي حكومتي وستفالي را تهديد ميكند. اين گونه جديد قدرت با «نامتمركز» نشان دادن خود، ادعاي فعاليت براي منافع جهاني را دارد. ساختار «شبكه توزيعي» اين رسانههاي نوين موجب شده است تا نظارت بر آنها و مقابله با چالشهايي كه ايجاد ميكنند، روز به روز پيچيدهتر شود. مقاله حاضر ضمن زير سؤال بردن ادعاي اين رسانهها مبني بر نداشتن منافع شخصي، ثابت ميكند كه شبكههاي ديجيتال برخلاف ادعايشان در تلاش براي از بين بردن سلسله مراتب قديمي نظم جهاني، در واقع، در راه تثبيت باز آن گام برميدارند.
كليدواژگان
جهاني شدن، رسانههاي نوين، هند، شبكهها، گوگل، حق حاكميت.
در حالي كه پيشگوييهاي مربوط به نابودي حاكميت دولتها در عصر جهاني شدن، هميشه در نظريههاي جهانيسازي مطرح ميشود، جزئيات سازوكاري كه از طريق آن، شكل نوين حاكميت جايگزين شكل كلاسيك آن ميشود، نياز به تبيين دارد. نظم جهاني حاكميت كشورها و دولتها كه در سال 1648 در معاهده وستفالي مطرح شد و در طول قرنها تغييرات قابل توجهي پيدا كرد، در حال حاضر نيز در نتيجه ورود به عصر جهاني شدن دستخوش دگرگونيهاي مهمي شده است.(Appadurai, 1996; Sassen, 1999: Held, 2004;Rosenau, 1999; Hardt and Negri, 2000)?. اين دگرگونيها شامل روند دايمي مذاكراتي ميشود كه به بازيگران ويژهاي بستگي دارد كه در آن نقش دارند. تجزيه و تحليل دقيق موارد اختلاف ميان كشورها و قدرتهايي كه حاكميت آنها را به چالش ميكشند، به درك بهتر اين تغييرات كمك ميكند. بررسي اين موارد ضمن عميقتر كردن درك ما از ماهيت در حال تغيير قدرت، نظريههاي مربوط به نابودي حاكميت دولتها را از حالت حدسي و تخميني به حالت قطعي در ميآورد.
اين مقاله يكي از چنين مواردي را بررسي ميكند كه در آن، يك نهاد رسانهاي نوين مانند گوگل به وسيله وبسايت خود، گوگل ارث، اعتراض دولتها را برانگيخت. گوگل ارث، نرمافزاري با قابليت نقشهبرداري است كه به كاربران خود اجازه ميدهد روي مكانهايي خاص در سراسر جهان متمركز شوند. اين سايت اينترنتي زماني در كانون توجه جهانيان قرار گرفت كه كشورها به علت ماهيت و نوع كاركردش، آن را تهديدي براي حق حاكميت خود قلمداد كردند. اين احساس خطر به علت قابليت گوگل ارث در ارائه اطلاعات دقيق مربوط به مرزهاي بينالمللي و اجازه دسترسي كاربران به تصاوير نزديك از مكانهايي بود كه به صورت بالقوه ميتوانستند هدف حمله قرار گيرند. اعتراضهاي شديد دولتها و ترديد و تعلل گوگل در تن دادن به خواستههاي آنها، به رقابتي سخت ميان صورتهاي قديمي و جديد حاكميت تبديل شد. اين منازعات به ويژه ميان گوگل و دولت هند بسيار شديد و برجسته بود و بيش از يك سال و نيم به طول انجاميد. من براي درك ماهيت رويارويي اين دو صورت قدرت؛ يكي، جديد و ديگري، قديمي، روي اين مورد تمركز كرده و آن را در متن ديگر مناقشهها قرار دادهام.
در اين مقاله، لزوم اختصاص دادن جايگاه ويژه براي مؤسسات رسانهاي نوين در ميان بازيگران غير دولتي تأييد ميشود. پژوهش حاضر با نشان دادن اقدام گوگل در ناديده گرفتن درخواستهاي مكرر دولتها و تأكيد بر ناكارآمدي ابزارهاي قانوني، فني يا ديپلماتيك دولتها براي اثرگذاري بر گوگل، مثالي عيني از چالشي ارائه ميكند كه رسانههاي نوين ايجاد ميكنند. مؤسسات رسانهاي ديجيتال مانند گوگل، در حالي كه به راحتي به مرزها تجاوز ميكنند و محدوديتهاي سنتي جريان اطلاعات را دور ميزنند، دولتها را به طور بيسابقهاي زير فشار قرار ميدهند (Vick, 2000; Waisbord and Morris, 2001). آنچه اين رسانهها را قادر به اعمال نفوذ ميكند، پديدهاي است كه پژوهشگران آن را قدرت شبكهاي ميخوانند؛ شبكهاي بيشكل از پيمانها، سازمانها و مؤسسات كه منافع شخصي خود را به عنوان منافع جهاني معرفي ميكند(Hardt and Negri, 2000; Waisbord and Morris, 2001). در مناقشههاي بررسي شده در اين پژوهش نيز گوگل بارها اين شعار آزاديخواهانه را سر ميدهد كه جريان آزاد اطلاعات ميتواند دستاوردي به نفع همگان باشد و به اين ترتيب، منافع خود را منافع جهاني عنوان ميكند.
همچنين اين مناقشه طولانيمدت نشان ميدهد چالش ايجاد شد به وسيله رسانههاي نوين براي همه كشورها يكسان نيست. با وجود ماهيت غير مادي آنها، تفاوتهاي تكنولوژيكي ميان كشورها و همچنين مكان استقرار رسانههاي ديجيتال تضمين ميكند كه آنها براي برخي رژيمهاي خاص، بيش از ديگران، سودمند هستند (boyd-Barrett,2006). اين تفاوتها به ميزان تفاوت كشورها در استفاده از قدرت سياسي، اقتصادي و فرهنگي براي زير فشار قرار دادن رسانههاي ديجيتال بستگي دارد. اين تفاوت در توانايي كشورها براي مقابله با چالشها در دنياي اينترنت به ما كمك ميكند از قدرت شبكهاي و شيوههاي متفاوتي كه اين قدرت براي تحت فشار قرار دادن حاكميت كشورها از آنها استفاده ميكند درك عميقتري داشته باشيم. آگاهي از اين تفاوتها موجب تنوع نظريههاي مربوط به حاكميتهاي در معرض نابودي ميشود.