1. نقش اثرات فرهنگي رسانههاي جمعي در امنيت اجتماعي (الهه نوري و آسوده، 1391)
نويسندگان اين مقاله با اين پيشفرض كه چشمانداز مطالعاتي مردم هر جامعه در فرستادههايي ريشه دارد كه از رسانهها دريافت ميكنند و رسانههاي سپهر يادشده ميتوانند شفاف، تاريك يا مبهم باشند، كاركرد و تأثير رسانههاي گروهي را در برقراري امنيت اجتماعي بررسي ميكنند. در اين مقاله رسانهها ابزار كنترلكننده جامعه هستند كه از راه دور، نظم و امنيت جامعه را برعهده دارند. سپس نويسندگان، تأثير رسانههاي جمعي در امنيت اجتماعي را در چند نكته توضيح ميدهند كه بهطور خلاصه عبارتاند از:
1. نقش رسانهها در ايجاد فضاي تفسير عقلايي از رويدادها؛
2. نقش رسانهها در جامعهپذيركردن افراد و ايجاد يكپارچگي و هماهنگي اجتماعي؛
3. نقش رسانهها در ايجاد وجدان جمعي و فرهنگ ملي؛
4. دادن اطلاعات صحيح در اقدامات پيشگيرانه از ارتكاب جرايم و جلوگيري از آسيبهاي فردي و اجتماعي
تمام نكات گفتهشده ميتواند در افزايش امنيت اجتماعي جامعه ما اثر بگذارد. پژوهشگران درباره رسانهها و موضوع يكپارچگي به دو دسته از ديدگاههاي ارائهشده اشاره ميكند: دسته نخست نظرياتي است كه تأثير رسانهها را در يكپارچگي جامعه، مثبت ارزيابي ميكند و به نظريات «خوشبينانه» شهرت دارند. دسته ديگر مجموعه ديدگاههايي است كه تأثير رسانهها را بر يكپارچگي جامعه، چندان مثبت ارزيابي نميكنند و به نظريات «بدبينانه» معروفاند.
نظريات خوشبينانه رابطه بين رسانههاي همگاني و يكپارچگي اجتماعي را مثبت ارزيابي ميكنند. آنها بر اساس ويژگيهاي رسانههاي همگاني معتقدند رسانهها در ايجاد همبستگي ميان افراد پراكنده و متفرق در درون مخاطبان گسترده يا مهاجران تازهوارد به مناطق شهري، همبستگي ايجاد ميكنند؛ بدينترتيب ارزشها، ايدهها، اطلاعات، ذهنيات و تصاوير مشتركي را درباره جهان و محيط اطراف به آنها منتقل ميكنند و از اين طريق به يكپارچگي اجتماعي كمك ميكنند.
نظريات بدبينانه، رسانههاي همگاني را عاملي در ايجاد مشكلات اجتماعي ناشي از گسترش سريع شهرنشيني، پويايي اجتماعي و تضعيف اجتماعات سنتي ميدانند، بهويژه رسانهها با مسائلي چون جابهجايي اجتماعي، افزايش رفتارهاي غير اخلاقي در افراد، جرايم و بينظمي اجتماعي مربوط ميشوند. رسانههاي همگاني بيشتر فردي و غير شخصي تصور ميشوند و در عين حال، ارزشهاي سنتي را در پيامگيران تضعيف ميكنند و در نتيجه سبب ازبينرفتن كنترل اجتماعي و همبستگي ميشوند.
نويسندگان در اين مقاله به نقش دوگانه رسانهها اشاره ميكنند؛ اينكه رسانهها از بدو پيدايش خود، همواره نقش تأثيرگذاري داشتهاند. در اين ميان راديو، روزنامه، تلويزيون از رسانههاي شنيداري، نوشتاري و ديداري، كاركردي امنيتساز دارند و در ايجاد امنيت از نقشي مؤثر برخوردارند؛ اما زماني كه داراي كاركردي منفي و نقشي وارونه شوند، فضاي اطلاعاتي جامعه، آلوده، مبهم و تاريك خواهد شد.
در چنين وضعيتي، وجود شايعه كه بهعنوان معرفتي كاذب، ارتباطي غير عقلاني و واژگونه با واقعيت دارد، زمينهساز زوال و فروپاشي امنيت و آرامش ذهني، روحي و اجتماعي خواهد بود. همچنين رسانهها در برانگيختگي بيداري يا تحريف وجدان جمعي، بر افزايش يا كاهش امنيت اجتماعي تأثير مستقيم دارد.
2. تأثير دينداري و رسانههاي جمعي بر احساس امنيت دانشجويان (هاشميانفر و همكاران، 1392)
هدف از اين مقاله، بررسي تأثير دينداري و رسانههاي جمعي بر احساس امنيت اجتماعي است. روش تحقيق، پيمايشي است. جامعه آماري تحقيق، همه دانشجويان دانشگاه مازندران است. شاخصهاي احساس امنيت اجتماعي به اين ترتيب هستند: فضاي عمومي شهر، عملكرد نيروي انتظامي و پليس 110، عملكرد قوه قضاييه، بيان عقايد خود در حضور مسئولان، نقد و بررسي رفتار و عملكرد مسئولان و آزادي مشاركت يا عدم مشاركت در انتخابات.
نويسندگان در اين مقاله از نظريه گابريل تارد استفاده كردهاند. به عقيده تارد، مردم از رسانهها تأثير ميپذيرند و افكار و خواستههاي يك شخص يا گروهي از اشخاص را بهوسيله رسانهها بين مردم پخش ميكنند. همچنين بر اساس نظر هاير، مهمترين عوامل در خصوص روانگسستگي جمعي، تقليد و تلقين است و دستگاههاي ارتباط جمعي ميتوانند در تقويت و تضعيف اين پديدهها نقش مهمي ايفا كنند. روانگسستگي اجتماعي ترس، از راه وسايل ارتباط جمعي گسترش مييابد. رسانهها در فرايند جامعهپذيري و آموزش و يادگيري هنجارهاي فرهنگي و اجتماعي و سياسي نقش ويژهاي دارند.
نتايج حاصل از آزمون همبستگي نشان ميدهد كه احساس امنيت اجتماعي و ميزان استفاده از رسانههاي داخلي مانند تلويزيون، راديو و ماهواره، رابطه معناداري دارد، يعني هرچه رسانههاي داخلي، بيشتر بهكار گرفته شود، سطح احساس امنيت اجتماعي نيز افزايش مييابد؛ اما رابطه ضعيف ميشود. از سوي ديگر، رابطه احساس امنيت اجتماعي با ميزان استفاده از اينترنت، مجله و روزنامه معنادار نيست، رابطه احساس امنيت اجتماعي با ميزان استفاده از راديو، تلويزيون و رسانههاي داخلي بهطور كلي مستقيم؛ ولي با ميزان استفاده از ماهواره معكوس است. يافته ديگر اين تحقيق اين است كه استفاده از ماهواره، سبب كاهش احساس امنيت اجتماعي ميشود؛ بنابراين گسترش استفاده از وسايل ارتباط جمعي و سايتها و شبكههاي اينترنتي و ماهوارهاي بهنوعي، دولت و منافع ملي و امنيت اجتماعي را تهديد ميكند؛ زيرا از يكسو به ديگر بازيگران، توانايي تأثيرگذاري بر بخشهاي مختلف داخلي و خارجي دولت را ميدهد. از طرف ديگر، دولت كنترل انحصاري خود را بر اخبار و اطلاعات از دست ميدهد و ديگر بازيگران، به شيوهاي نرمافزاري، افكار عمومي و فرهنگ جوامع ديگر را هدف قرار ميدهند و با بزرگنمايي اطلاعات و اخباري كه در راستاي منافع ملي آنهاست، از احساس امنيت اجتماعي ميكاهند.
3. تأثير رسانههاي جمعي بر ايجاد امنيت (عظيمي و همكاران، 1391)
روش مطالعه اين مقاله از نوع مفهومي (مروري و اسنادي) است. يافتههاي اين مقاله نشان ميدهد كه بر خلاف تصور، برخي رسانهها مقابل امنيت عمومي و ملي نيستند، بلكه مكمل و مهمترين عامل تقويتكننده امنيت عمومي و ملي به حساب ميآيند. براي پيشگيري از هرگونه تهديد عليه امنيت ملي و عمومي، بيش از هر چيز به تقويت رسانهها نيازمنديم؛ زيرا امنيت ملي و عمومي بيش از هر چيز، در گرو توسعه اعتماد اجتماعي است و رسانهها مهمترين عامل ايجاد و توسعه اعتمادند.
پژوهشگر در اين تحقيق مهمترين كاركرد رسانهها، يعني كاركرد آموزشي رسانههاي جمعي را در نظر گرفته است؛ يعني كاركرد رسانهها، زمينهسازي براي تغيير، تعميق يا تعديل رفتار در راستاي تأمين و حفظ امنيت اجتماعي است. رسانهها در عين اينكه بهعنوان ابزار آموزشي قدرتمند، براي پيشگيري از وقوع جرم با پليس همكاري ميكنند، در قالب اطلاعرساني هم ميتوانند فعاليت نيروي انتظامي را ظريف و هنرمندانه پوشش دهند و همياري مردم را گسترش بخشند. در اين صورت، هريك از مردم، عملكرد خود را بهعنوان يك شهروند، بهبود ميبخشد و ضمن همكاري با پليس و دستگاه قضايي در تأمين امنيت عمومي نيز مشاركت ميكند.
رسانهها با پوشش خبري و اطلاعرساني وقايع امنيتي و جنايي به شيوههاي پسنديده و ارائه برنامههاي آموزشي مطلوب درباره ضرورت امنيت اجتماعي در جامعه و حتي آموزش چگونگي حفاظت از مال و جان و ناموس افراد، ميتواند داراي كاركرد مثبت يا با تحميل و تبليغ انديشهها و كالاها، بروز و بسط خشونت و ناامني و انتقال شگردهاي جرم و جنايت داراي كاركرد منفي در ايجاد و تقويت امنيت اجتماعي باشند.
4. آموزش رسانهاي تأمين و حفظ امنيت اجتماعي (سلطانيفر، 1387)
اين مقاله راهبردها و روشهاي آموزش مؤثر رسانهها را براي تأمين و حفظ امنيت اجتماعي بررسي ميكند. با اين ديدگاه كه از راهبردها و روشهاي يادشده، ميتوان براي متقاعدكردن مردم، تشويق آنان به تأمين و حفظ امنيت اجتماعي، متوقفكردن جرايم، كاهش بزهكاري و... استفاده كرد. در اين مقاله بر قدرت آموزشي رسانه تأكيد شده است. در واقع، ديدگاه مقاله حاضر آن است كه براي دستيابي به آموزشهاي مؤثر رسانهاي در حوزه امنيت اجتماعي، بر اصولي تأكيد شود كه مخاطب را از حالت انفعال خارج سازد و با مشاركت، روندي را بپيمايد كه در نهايت به توانمندي و قدرت او بينجامد. افزون برآن، آموزشِ رسانهايِ تأمين و حفظ امنيت اجتماعي، براي افزايش و كارايي خود، بايد شاخصهايي چون تغيير رفتار فردي و جمعي، تغيير سبك زندگي، تغيير شرايط اجتماعي، توانمندسازي و تفكر فعال را نيز داشته باشد.
5. رسانههاي جمعي و ارتقاي احساس امنيت اجتماعي زنان و دختران (رحيمي، 1387)
اين مقاله مبتني بر روش توصيفي است و هدف از آن، تحليل نقش رسانههاي جمعي بهمنظور افزايش احساس امنيت ميان زنان و دختران جامعه است. يافتههاي اين مقاله بيانگر آن است كه رسانههاي جمعي با انتشار موضوعهاي هيجاني و رويدادهاي منفي، حوادث و اخبار جنايي، بهويژه در عرصه جرايم، تأثير بسيار زيانآوري در سلامت رواني افراد و احساس ناامني بهويژه ميان زنان و دختران خواهد داشت، بهگونهاي كه در تحقيقي كه سالهاي اخير، درباره نقش رسانههاي جمعي در افزايش احساس امنيت اجتماعي زنان و دختران انجام گرفت، ثابت شد حدود 60درصد زنان با شنيدن يا خواندن اخبار جرايم و جنايات، دچار دلهره ميشوند.
تغيير نگرش در نوع خبر و چگونگي انتشار آن از جمله مسائلي است كه رسانهها، بايد بدان توجه كنند و براي دستيابي به اين مسئله، ابتدا بايد نگرش صاحبان و مسئولان رسانهاي را تغيير داد و ديدگاه آنها را به سمت كاركردهاي اصلي اين ابزار، يعني نظارت بر محيط، ايجاد همبستگي اجتماعي و انتقال ميراث فرهنگي از نسلي به نسل ديگر سوق داد. نويسنده در اين مقاله از نظريه برجستهسازي اجتماعي، استفاده كرده است (اين نظريه تأكيد دارد كه رسانهها اولويتبندي خود را تحميل ميكنند و اهميت بعضي موضوعات را بالا ميبرند و فقط بخشي از اخبار گوناگون را پوشش ميدهند) نكته تأملبرانگيز اينجاست كه طيف وسيعي از رسانههاي جمعي بهجاي تلاش بهمنظور ايجاد احساس امنيت، ناخودآگاه، احساس ناامني را در جامعه رواج ميدهند. اينگونه رسانهها كه تنها راه بقاي خود را در جذب مخاطب ميبينند، براي افزايش مخاطب، خود را به علايق و خواستههاي مردم وابسته ميكنند؛ بهنحويكه گاه بدون توجه به نقش بهسزايي كه ميتوانند در عرصه اجتماعي ايفا كنند، مطالب هيجاني و رخدادهاي منفي بهويژه در عرصه جرايم، حوادث و اخبار جنايي منتشر ميكنند؛ غافل از اينكه اين اخبار و گزارشها تأثير بسيار زيانآوري در سلامت رواني افراد جامعه بهويژه زنان و دختران خواهد داشت.
6. نقش رسانهها در كنترل امنيت اجتماعي (جهانبين، 1382)
مقاله حاضر تأثير رسانهها بر محيط ذهني مخاطب و تأثيرهاي القايي آن، تعيين نسبت رسانه با مقوله كنترل و ثبات اجتماعي را بررسي ميكند. در اين مقاله رسانه نه بهعنوان علت جرم، بلكه بهعنوان عاملي بررسي ميشود كه ميتواند دو نقش فرصتزا و تهديدزا را به همراه داشته باشد، و به فرصتها و تهديدها در حوزه امنيت و كنترل اجتماعي ميپردازد.
نويسنده در اين مقاله به نقش هريك از رسانهها در فرايند تبهكاري و تعيين نسبت جرم و رسانه پرداخته و با ذكر علل و عوامل تأثيرگذاري رسانهها و ارائه شواهد و مصاديقي درباره تأثيرهاي رسانهها در دو عرصه جرمزايي و جرمزدايي، به آثار رواني و اجتماعي تأثير نمايش فرايند تبهكاري و پديده جنايي را بررسي ميكند كه از طريق وسايل ارتباط جمعي به مخاطبان ارائه ميشود. تحقيقات در زمينه نمايش خشونت در رسانه و جرمزايي آن پيرامون دو فرضيه تخليه هيجاني و فرضيه تحريككنندگي است.
از ميان دو رهيافتِ نقش مقوّم و ايجادكننده جرايم رسانهها و اعمال محدوديت و سياستهاي انقباضي و نقش آگاهيبخشي و اطلاعرساني رسانهها بر جامعهپذيري و درونيكردن ارزشها، مقاله حاضر قائل به رهيافت تعادلي است و به نقش رسانهها بهعنوان ابزاري دو وجهي تهديدزا و فرصتبخش مينگرد، رسانهها با نقشي كه در ادراك مخاطبان از محيط اجتماعي و جامعهپذيري و انتقال ارزشها دارند، ميتوانند اين كاركرد دوگانه را ايفا كنند.
7. بررسي تأثير رسانههاي جمعي بر احساس امنيت اجتماعي؛ مطالعه موردي، افراد 18 ـ 38 سال استان چهارمحال و بختياري (شكربيگي و همكاران، 1390)
نويسنده در اين مقاله بهمنظور مطالعه تأثير رسانههاي جمعي بر احساس امنيت اجتماعي، از شاخصهاي مدت زمان استفاده از رسانهها ميزان توجه به رسانه، انتخاب برنامههاي خبري، سياسي، ميزان اعتماد به رسانه و نوع رسانه استفاده كرده است و امنيت اجتماعي را در پنج بعد عمومي، قضايي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي در قالب طيف ليكرت سنجيده است. نكته قابل توجه در نتايج تحقيق اين است كه وجود همبستگي بين متغير مستقل و وابسته، لزوماً به معناي تأثير رسانهها بر احساس امنيت نيست، بلكه ميتوان گفت افراد، با احساس امنيت متفاوت، در انتخاب و اعتماد به رسانههاي داخلي و خارجي گرايش متفاوت دارند و رسانهها فقط نگرش قبلي مخاطبان را تقويت ميكنند.
8. بررسي تأثير رسانههاي جمعي بر احساس امنيت اجتماعي در شهر اصفهان (آقايي، 1388)
پژوهشگر در اين نوشتار رابطه بين استفاده از رسانههاي جمعي و احساس امنيت اجتماعي را از سه ديدگاه قابل بررسي ميداند: ديدگاه كاركردگرايي كه قائل به كاركرد ايجاد احساس امنيت براي رسانههاي جمعي است؛ ديدگاه انتقادي كه قائل به استفاده نظامهاي سياسي از رسانهها براي ايجاد احساس امنيت كاذب در مخاطبان است؛ جامعهشناسي شناخت، كه رسانههاي جمعي را حاملان ثانويه تأثيرگذار در شناخت واقعيتهاي اجتماعي در مخاطبان ميداند. نتايج تحقيق حاكي از آن است كه وجود همبستگي بين دو متغير مستقل و وابسته، لزوماً به معناي تأثير رسانهها بر احساس امنيت نيست، بلكه ميتوان گفت افراد، با احساس امنيت متفاوت، در انتخاب و اعتماد به رسانههاي داخلي و خارجي گرايش متفاوتي دارند.
9. بررسي عوامل مؤثر بر احساس امنيت اجتماعي (مطالعه تجربي جوانان شهر تهران) (خادمي، 1392)
روش اين پژوهش (پاياننامه)، پيمايشي است كه با چهارصد نفر كه بهصورت تصادفي انتخاب شده بودند مصاحبه شده است. احساس امنيت اجتماعي را ميتوان نوعي ذهنيت و جهتگيري رواني مثبت به تأثير نگذاشتن حضور و بروز رويدادها و تهديدها در شرايط فعلي و آتي در حوزههاي امنيت اجتماعي دانست. احساس امنيت اجتماعي، متشكل از پنج شاخص فكري، رفاهي، هويتي، ناموسي و جاني در نظر گرفته شده است كه وضعيت احساس امنيت اجتماعي تقريباً در حد متوسط و براي شاخصهاي فكري، رفاهي و هويتي، تقريباً در حد كم و شاخصهاي جاني و ناموسي، تقريباً در حد زياد است.
10. بررسي رابطه بين ميزان استفاده از رسانههاي جمعي با ميزان امنيت اجتماعي (نوريان و همكاران، 1392)
نويسندگان اين پژوهش250 نفر از شهروندان اصفهاني منطقه هفت را با استفاده از روش نمونهگيري سهميهاي، انتخاب كردند و مورد مطالعه قرار دادند. يافتهها بيانگر اين است كه ميزان استفاده از رسانههاي جمعي ميان مردان بيشتر از زنان است و در بين افراد متأهل و مجرد نيز از اين لحاظ تفاوتي وجود ندارد. همچنين بين ميزان استفاده از رسانههاي جمعي با ابعاد مختلف امنيت اجتماعي، رابطه مستقيم و معناداري وجود دارد. به عبارت ديگر، با افزايش ميزان استفاده از رسانههاي جمعي، ميزان امنيت اجتماعي افزايش مييابد؛ اما بين استفاده از ماهواره و ميزان امنيت اجتماعي رابطهاي وجود ندارد.
11. امنيت اجتماعي در شهرها و نقش رسانهها (حيدري و پورزارع، 1391)
بر اساس اين تحقيق احساس ناامني و ترس از وقوع جرايم در محيطهاي عمومي، موجب تمايل به كنارهگيري از فضاهاي عمومي ميگردد. همچنين بياعتمادي به ديگران، دوريجستن از مكانهاي خاص، اخذ تدابير حفاظتي، تغيير فعاليتهاي روزمره و كاهش مشاركت در اعمال جمعي و تهديد سرمايه اجتماعي از ديگر نتايج كاهش امنيت در شهرها است و بر اين مبنا، تأمين امنيت شهري بهويژه در فضاهاي عمومي و گسترده، ضرورتي اجتنابناپذير است. در اين بين، رسانههاي جمعي بهعنوان ابزاري كه بيانكننده افكار عمومي هستند، ميتوانند نقش سازنده و ايجادكننده امنيت رواني براي شهروندان را ايفا كنند يا بهوجودآورنده و تشديدكننده ناامني باشند و اين مسئله در ساز و كار دو وجهي «امنيتبرانداز» و «امنيتگستر» رسانههاي ارتباط جمعي ريشه دارد.
12. بررسي رابطه مصرف رسانه با احساس امنيت اجتماعي زنان: مطالعه موردي زنان شهر شيراز (صداقتزادگان و كرمي، 1392)
در اين پژوهش پرسش اساسي اين است كه احساس امنيت اجتماعي و ابعاد آن در بين زنان به چه ميزان است و ايفاي نقش رسانهها در تعيين يا جهتدهي به اين ملاك چگونه است؟ نتايج نشان ميدهد كه همبستگي و رابطه معناداري بين ميزان استفاده از رسانه و احساس امنيت اجتماعي در بين زنان وجود دارد، يعني هرچه استفاده از رسانههاي جمعي بيشتر باشد، ميزان احساس امنيت اجتماعي در بين زنان نيز افزايش مييابد. بين ميزان مصرف رسانههاي داخلي و احساس امنيت اجتماعي زنان رابطه مثبت معناداري وجود دارد؛ اما بين ميزان استفاده از رسانههاي خارجي و احساس امنيت اجتماعي رابطه معناداري مشاهده نشده است.
13. مطالعه رابطه بين مصرف رسانهاي و احساس امنيت اجتماعي (خواجهنوري و كاوه، 1392)
يافتههاي اين مقاله نشان ميدهد كه 6/36درصد زنان 15-35 ساله سنندج احساس امنيت كمي دارند. همچنين 4/50درصد از پاسخگويان از ميزان احساس امنيت متوسط و 9/12درصد هم از احساس امنيت بسياري برخوردارند. دادهها درباره متغير امنيت اصلي تحقيق؛ يعني مصرف رسانهاي بر احساس امنيت، از رابطه مثبت بين مصرف رسانهاي و احساس امنيت حكايت دارند. بيشترين تأثير تعاملي درباره احساس امنيت، تعامل بين مشاهده تلويزيون داخلي و شنيدن راديوي داخلي است و كمترين تأثير تعاملي را تعامل اينترنت و ماهواره برجاي ميگذارند؛ بنابراين تشويق مخاطبان به استفاده از رسانههاي داخلي، ميتواند بيشترين تأثير را بر احساس امنيت آنها بگذارد.
14. تأثير رسانههاي جمعي بر احساس ناامني زنان (رباني، عباسزاده و مولايي كرماني، 1389)
در اين مقاله نويسندگان تأثير رسانههاي جمعي بر احساس ناامني زنان در ابعاد مالي، جاني، فكري و حقوقي و همچنين احساس قربانيشدن آنان را در جامعه آماري دانشجويان دختر دانشگاه اصفهان را از طريق نمونهگيري تصادفي، بررسي كردهاند. براساس نتايج بهدستآمده، احساس ناامني زنان با احساس قربانيشدن آنان، رابطه مستقيم دارد. همچنين بين ميزان استفاده از رسانههاي جمعي (تلويزيون و مجلات) و احساس ناامني زنان، همبستگي منفي وجود دارد؛ به اين ترتيب كه هرچه استفاده افراد از اين رسانهها بيشتر باشد، احساس ناامني آنان كمتر ميشود.
15. بررسي نقش دوگانه رسانههاي جمعي در پيشگيري و وقوع جرايم (حبيبزاده، افخمي و نادرپور، 1388)
نويسندگان در پي شناخت آثار مثبت و منفي رسانههاي جمعي در پيشگيري از وقوع جرم بوده و اثبات اينكه استفاده بهينه از آنها، ميتواند عامل مؤثري در كاهش جرم و جنايت در جامعه باشد. نتايج نشان ميدهد كه رسانههاي جمعي از يك طرف (بسته به نحوه انعكاس حوادث و اخبار) ميتوانند احساس ناامني را تشديد، بزهكاري را ترويج و افراد مستعد به ارتكاب جرم را تشويق كنند و از سوي ديگر با ايفاي نقش اطلاعرساني و ترويج الگوهاي زندگي سالم، ميتوانند در كاهش وقوع جرم و افزايش احساس امنيت مؤثر باشند.
16. نقش رسانهها در امنيت اجتماعي (مصطفوي كهنگي، 1394)
اين پژوهشگر در اين مقاله نشان ميدهد كه تا چه ميزان، رسانهها در برقراري امنيت اجتماعي، جامعهپذيركردن افراد، ايجاد يكپارچگي، هماهنگي اجتماعي و وجدان جمعي مؤثرند و تا چه ميزان، ميتوانند در افزايش امنيت اجتماعي جامعه ما اثر بگذارند. مقاله حاضر، گزارشي از مهمترين نظريههاي ارائهشده در اين ارتباط را ارائه ميدهد و بهطور خلاصه بيان ميدارد كه از چشماندازهاي نظري متفاوت، رسانهها به چه طريقي، امنيت اجتماعي را تحت تأثير قرار ميدهند.
17. تأثير رسانههاي جمعي در افزايش احساس ناامني و ايجاد رويكردهاي امنيتي (مهدويپور و شهراني كراني، 1392)
در اين مقاله آمده است كه رسانهها ميتوانند مرز بين واقعيت و غير واقعيت را كدر كنند و اطلاعات را به زير پرده بكشند و چهرههاي مشوش از جرم، مجرم و جنايت را به نمايش گذارند. بدينسان، رسانهها از طريق ارائه آمار نادرست و غيرواقعي در مورد ميزان جرم و عملكرد دستگاه عدالت كيفري، احساس ناامني را افزايش ميدهند. از سوي ديگر، در بسياري از موارد، رسانههاي جمعي از طريق ترسيم چهره خطرناك و شيطانگونه از مجرمان جرايم خاص، اين ديدگاه را تبليغ ميكنند كه آنها شايسته حضور در جامعه و برخورداري از حقوق شهروندي نيستند و در واقع، مستحق شديدترين كيفرها هستند كه اين مسائل در نهايت به ناديدهگرفتهشدن حقوق دفاعي متهمان منجر ميشود. اين تحقيق، گسترش پليس جامعهمحور و انجامدادن مطالعات بيشتر درباره احساس امنيت اجتماعي، بهمنظور شناخت دقيق احساس افراد جامعه درباره مفهوم امنيت و مصاديق آن را پيشنهاد ميكند.
18. استفاده از اينترنت و احساس امنيت اجتماعي؛ مورد مطالعه دانشگاه باهنر كرمان (رستگار خالد و محمديان، 1392)
در اين مقاله تأثير استفاده از اينترنت در ارتباط با احساس امنيت اجتماعي مطالعه شده است؛ اما بهدليل نزديكي به بحث حاضر، نتايج آن ارائه ميشود. نتايج بهدست آمده از بررسيها نشان ميدهد هرچه ميزان و سابقه استفاده از اينترنت بيشتر شود، احساس امنيت اجتماعي كاهش مييابد. همچنين بين نوع و ميزان استفاده از اينترنت و احساس امنيت اجتماعي نيز رابطه وجود دارد، بهگونهايكه از يكسو استفاده بيانگر از اينترنت در مقايسه با مصرف ابزاري آن، از احساس امنيت اجتماعي، بيشتر ميكاهد و از سوي ديگر، كساني كه از سايتهاي فيلترشده استفاده ميكنند، احساس امنيت اجتماعي پايينتري نسبت به بقيه دارند.