بدون ترديد ميتوان ادعا كرد كه يكي از اركان اصلي قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، «ولايت فقيه» بوده و در جايجاي قانون، به اين مبحث پرداخته شده است. از نظر قانون اساسي، رهبري ايران، منتخب خبرگان است و ولايت امر و همه مسئوليتهاي ناشي از آن را بر عهده خواهد داشت (قانون اساسي، اصل 107). به اين ترتيب، رهبر در مقام رياست و حاكميت كشور، در رأس هرم نظام قرار ميگيرد و آنگونه كه قانون اساسي مشخص كرده، احكام و دستورهايش نافذ و لازمالاتباع خواهد بود. ولايت فقيه در همه اركان حكومتي جمهوري اسلامي ايران، حضور مؤثر دارد و بههميندليل، بر مؤلفههاي مختلف تأثيرگذار است.
يكي از مؤلفههاي مهم نظام سياسي، مؤلفه امنيت و دفاع ملي، بهويژه در مواقع ضروري و حساس است كه وليفقيه در نظام جمهوري اسلامي ايران، بهطور مستقيم يا غيرمستقيم بر آن تأثير ميگذارد. (دشتي، 1390، ص75)
در اهميت و ضرورت اين مطالعه ميتوان گفت كه تبيين راهبردهاي ارائهشده رهبري در نماز جمعه 27 ديماه سال 1398، بعد از شهادت جانسوز حاج قاسم سليماني، ابومهدي و يارانشان در فرودگاه بغداد توسط رژيم بزدل و كوردل آمريكا و صهيونيست كه در پي اين حادثه، انتقام سپاه پاسداران و سيلي محكمي كه بر اُبهت پوشالي آمريكاييها نواخته شد و پيشآمدن حادثه هواپيمايي بوئينگ اوكرايني، دشمنان اسلام و ايران، با خوشحالي وصفناشدني تمام تلاش خويش را به كار گرفتند تا بهزعم خودشان با ايجاد شبهه، شيريني اين انتقام را بر مردم زهر كنند؛ اما ازآنجاكه رهبر معظم انقلاب اسلامي در هر بُرههاي، متناسب با شرايط آن روز، التهابات را با بيان و تحليل و استدلال كاهش ميدهند، در ديماه پُرحادثه، مانند ناخدايي ماهر و مثل هميشه، كشتي نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران را از ميان امواج و سيلاب و طوفان و حوادث، ماهرانه عبور دادند و سرنشينان خود را سالم به مقصد رساندند.
رهبري معظم در شرايط حساس پس از شهادت سردار سليماني و پاسخ مقتدرانه ايران به جنايات و خباثت آمريكا و سيلي محكمي كه بر پيكره استكبار نواخته شد، پس از سالها در نماز جمعه حاضر شدند. سقوط هواپيماي مسافربري، التهابهايي را در جامعه ايجاد كرد و متأسفانه عدهاي نيز به دنبال فراهمكردن خواست دشمن شدند؛ درواقع، در زمين دشمن بازي كردند تا طعم پيروزي را بر اين ملت تلخ كنند. در اين شرايط، امام خامنهاي ضمن حضور در نماز جمعه، خطبههاي مهمي را ايراد فرمودند.
رهبر انقلاب اسلامي، بخش اصلي خطبه دوم را به زبان عربي بيان كردند. بنابراين، تبيين كاركردهاي نماز جمعه سبب شناخت بيشازپيش مسئولان از ظرفيت عبادي سياسي نماز جمعه خواهد شد؛ شناخت مؤلفهها و شاخصهاي مؤثر نماز جمعه، چراغ هدايتي جهت بهرهگيري از فرصت موجود براي تحقق اهداف و رسيدن به آرمانهاي ازپيشتعيينشده انقلاب اسلامي است. با توجه به جايگاه نماز جمعه و نقش ائمه در الگوبودن براي ساير اقشار جامعه لازم است براي گسترش نقش نماز جمعه در نظام اسلامي تلاش خود را مضاعف نمايند. نپرداختن به كاركردهاي نماز جمعه موجب فراموشي ظرفيتها و توانمنديهاي اين نهاد ميشود و عدم بهرهگيري مناسب از فرصت ميز خطابه نماز جمعه را در پي خواهد داشت.
بنابراين، پس از گذراندن روزهاي پُرتلاطم ايران، بررسي مهمترين راهبردهاي بيانشده در بيانات رهبري انقلاب در نماز جمعه 27 ديماه 98 براي مقابله با استبداد و استكبار جهاني ميتواند سبب شناخت بيشازپيش مردم و مسئولان درباره دشمن شود و مهمترين وظايف آنها را براي دفع اين خطرها مشخص ميكند. شناخت مؤلفهها و شاخصهاي كلام ايشان در روزهاي پس از التهاب ايران بهعنوان فصلالخطاب، چراغ هدايتي جهت بهرهگيري رسانه ملي از فرصتِ مطالعه فرهنگ انقلاب اسلامي در نظام جهاني، شناسايي ماهيت و عملكرد نظام سلطه، شناسايي نكات كليدي كلام رهبري جهت مقابله با نظام استكبار و استبداد و راهبردهاي محققكردن آرمانهاي انقلاب اسلامي است.
به دليل تأثير شديد جريانهاي رسانه، اين جريانها به هر سمتي كه باشد، افكار عمومي نيز به همان سمت متمايل ميگردد. در عرصه نوين رويارويي، رسانهها نقش بسيار مهمي را در قدرت ملي هر كشور دارند؛ بهعبارتي، رسانه ملي نقش حياتي در ميزان افزايش مشاركت، انسجام، اعتماد، وفاداري ملي و درنهايت، افزايش مشروعيت سياسي دارد و قادر است بهعنوان يكي از مؤلفههاي اساسي قدرت نرم و توليد امنيت براي مقابله با جنگ نرم موردتوجه قرار گيرد (قدسي، 1390، ص75). شايد بتوان گفت در حال حاضر، يك جنگ نرم رسانهاي عليه جمهوري اسلامي و نظام مردمسالاري ديني راه افتاده است. خطمشي كلي و مشترك همه رسانههاي استكبار عليه جمهوري اسلامي اين است كه هيچ نقطه مثبتي را از ايران منعكس نميكنند؛ حتي اخبار مثبت را با هنرمنديهاي فني و حرفهاي بهگونهاي منفي جلوه ميدهند. (شريفي، 1389، ص92)
رهبري، درباره صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران كه در جامعه تحت عنوان «رسانه ملي» نام برده ميشود، گفتهاند: «در يك جنگ بهشدت نابرابر رسانهاي، وظيفه دفاع از حريم فكري، فرهنگي، ارزشي و انقلابي مردم را بر عهده دارد. امروز آرايش رسانهاي و فرهنگي كه در مقابل جمهوري اسلامي قرار دارد، بسيار آرايش پيچيده، متنوع، متكثر، كارآمد، فني و پيشرفته است». (مقام معظم رهبري، 28/2/1383)
امري كه رسانه ملي را به قرارگاه مقدّم و فعال عرصه نبرد در جنگ عليه استبداد تبديل كرده است. ايشان در ديدار با رئيس و مديران سازمان صداوسيما در سال 1383 درباره نقش رسانه ملي اينگونه متذكر ميشوند:
مسئله اين است كه ما جايگاه كشور و نظام جمهوري اسلامي را در جغرافياي بشري عالم بشناسيم و ببينيم در جبههبنديهاي بسيار وسيع و متنوع و پيچيدهاي كه در دنيا وجود دارد، ما كجا قرار داريم. وقتي به اين نكته توجه شد، «رسانه ملي» در اين مجموعه، بيشتر و بارز و آشكار خواهد شد. اين دستگاه حساس و پُراهميت كه امام كبيرمان آن را دانشگاهي فراتر از پهناي تمامي كشور و ملت ميدانستند، وظيفه ايجاد رشد فكري، فرهنگي، سياسي، تبيين اسلام و مقابله با توطئههاي تبليغاتي را بر عهده دارد و در آن بايد پيام، هنر، انتخاب زبان و موضوع متناسب و تهي از هر بدآموزي بهعنوان چهار اصل هميشگي مورد توجه مديران و كاركنان و برنامهريزان و مجريان باشد. در همه برنامهها، با وجود تنوع موضوعات، شرط اصلي آن است كه به نحوي در خدمت هدفهاي اسلام و انقلاب قرار گيرند. (مقام معظم رهبري، 2/6/1368)
بنابراين، با توجه به رسالت رسانه ملي دربرابر حفظ اسلام و انقلاب، ضروري است وظايف اين رسانه، در تبيين راهبردهاي ارائهشده توسط مقام معظم رهبري نيز بررسي شود.