انقلاب اسلامي ايران در مقابله با نظام سلطه جهاني و گسترش فرهنگ مقاومت، بازتاب درخشاني در بينالملل دارد. اين واقعيت را مناسبات آمريكا با جمهوري اسلامي ايران نشان ميدهد؛ بهطوريكه در دهه اول پيروزي انقلاب، آمريكا بيشتر از قدرت سخت عليه ايران استفاده كرده است؛ مانند تحريمهاي اقتصادي، ماجراي طبس، طراحي كودتا، همكاري آمريكا با عراق در طول جنگ تحميلي و وقوع درگيريهاي مستقيم و غيرمستقيم نظامي اين كشور با ايران؛ اما اكنون پس از گذشت چهار دهه از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، سياست سلطه، بهويژه آمريكاي مستكبر، دربرابر ايران، بهخصوص پس از حادثه يازده سپتامبر، آميزهاي از شاخصهاي جنگ نرم و سخت است. دولتمردان آمريكايي با اعمال فشار به ايران در زمينههايي چون آزادي بيان و انديشه، برابري حقوق زنان و مردان و متهمكردن و مطرحنمودن ايران بهعنوان ناقض حقوق بشر، براي منزويساختن ايران در جامعه بينالمللي و القاي رويگرداني مردم از حاكميت سياسي، در راستاي تزِ جداسازي ملت از دولت و تقويت گزينه منازعه قدرت در داخل تلاش ميكنند. اخيراً تهديد كشورهاي غربي، ماهيت ايدئولوژيك و استراتژيك پيدا كرده و خطرهاي امنيتي بسياري را براي جمهوري اسلامي ايران در سطوح مختلف پديد آورده است. استراتژي امنيتي و دفاعي نظام سلطه براي مقابله با كشورهايي همانند جمهوري اسلامي ايران، بر مبناي رهيافتهاي مقابلهجويانه سازماندهي شده است؛ اما آنچه استراتژيستها و تئورسينهاي آمريكايي دريافتهاند، هزينه بالاي استفاده از قدرت سخت است؛ بههميندليل، به قدرت نرم فرهنگي گرايش پيدا كردند (جعفري و قربي، 1392) تا با انواع جنگ سخت و نرم، به انقلاب ايران حمله كنند و آن را سرنگون سازند. آنها با قدرت سخت و هوشمند، اعمال تحريمها و جنگهاي نيابتي عليه ايران و متحدان منطقهاي آن و نيز ايرانهراسي در منطقه تلاش كردهاند علاوه بر ايجاد موانع براي صدور انقلاب ايران، موجب فروپاشي حكومت جمهوري اسلامي ايران شوند. تحريمهاي ظالمانه مالي و دارويي، ترور سردار سليماني و بقيه موارد نشان ميدهد كه حركتهاي نظام سلطه، در حال رشد و تقويت است و عوامل متعددي در شكلگيري اين روندها مؤثر است؛ چراكه انقلاب اسلامي ايران، عامل مهم و تأثيرگذاري در تقويت فرهنگ مقاومت، اعم از باورها، ارزشها، نمادها و ساختارها بوده است. رويدادهاي بعد از آذرماه 98 و شهادت سردار سليماني نشان ميدهد قدرت ايران در منطقه و شكست فضاحتبار داعش و حاميانش سبب شده است تا روند مخالفت با سياستها و رفتارهاي نظام سلطه دربرابر ايران بيشتر شود. يكي از اهداف سياست خارجي ايران در قانون اساسي، تداوم تفكر انقلاب در داخل و خارج است (فلاحنژاد، 1384، ص63)؛ ازاينرو، رهبري مهمترين راهحلها را جهت مقابله و دفع نقشههاي شيطاني نظام سلطه و استبداد آمريكايي ارائه ميدهد. در اين نوشتار سعي كردهايم به بخشي از راهبردهاي رهبري در خطبههاي نماز جمعه 27 ديماه 98 و نقش و وظيفه رسانه ملي در تبيين رهنمودها اشاره كنيم.