مذهب، آسیبهایی در زمینههای مختلف از جمله اجتماع، سبک زندگی، ارزشها و هنجارهای فرهنگی، هویّت ملّی و... پدید آورده است. این آسیبها که با قوّت و ضعف همراه هستند، گاهی به صورت جریان و یا شبهات و شایعات قوی، ضربات قابل تأمّلی بر پیکره نظام جمهوری اسلامی و مذهب تشیّع وارد میکنند که ازاینرو، لازم است با بصیرت لازم و آگاهی از نحوه مواجهه با آن آسیبها، راهکارهای لازم ارائه و عملیاتی شود. آنچه در مرحله اوّل، به منزله شناسایی در جبهههای واقعی جهاد علیه دشمنان، مورد اعتنا و استفاده قرار میگیرد، شناخت صحیح نسبت به آن است. این شناخت نیز با تبیین صحیح و مطابق با واقع از آسیبها شکل میگیرد که در نهایت، بتوان در صحنه عملیات، عملکرد مناسبی داشته و با تهاجم دشمن مقابله کرد. در اثر حاضر که با تلاش پژوهشگران این عرصه، آقایان محمدمهدی قربانی، محمدحسین کاظمی و احسان آذرکمند، به رشته تحریر درآمده، تلاش شده است با استناد به موارد و شاهد مثالهای واقعی از آسیبهایی که در فضای مجازی متوجّه اجتماع و فرهنگ است، ضمن ارائه دستهبندی مناسب، در دو بخش عمده، این آسیبها تبیین شود و امید است بتواند نظر مخاطبان خود را جلب نماید.
اثر حاضر چكيده مقالات اولين همايش علمي پژوهشي اخلاق ورسانه است كه اداره كل پژوهش هاي اسلامي سازمان صدا و سيما در راستاي دستيابي به رسانه تراز انقلاب اسلامي با همكاري پنجاه نهاد عالي حوزوي، دانشگاهي و رسانه اي و استادان، پژوهشگران، دانشجويان ، طلاب و فضلا برگزار كرده است .رويكرد اين همايش در بخشها و موضوعات پيشنهادي، مباني معرفتشناسي، هستيشناسي، انسانشناسي، دينشناسي، ارزششناسي و روششناسي اخلاق اسلامي و در دو محور اصلي بررسي، تبيين و آسيبشناسي رسانه اخلاقي و بررسي، تبيين و آسيبشناسي اخلاق رسانه اي است.
رعايت اخلاق در به دست آوردن اطلاعات از يك سوژه خبري چقدر اهميت دارد؟ آيا كنكاش در حريم خصوصي افراد مشهور براي انتشار يك تيتر داغ، امري اخلاقي است؟ ناديده گرفتن آراء و عقايد مخالف چطور؟ اگر يك مجري پخش زنده در ازاي دريافت مبلغي به صورت نامحسوس و تنها يك بار از يك "برند" نام ببرد، اخلاق را نقض كرده است؟ آيا تغيير در كنداكتور برنامه هاي تلويزيون به منظور برجسته تر كردن يك برنامه خاص با هنجارهاي اخلاقي در تضاد است؟ آيا مشكلات مالي يك شبكه تلويزيوني، انتشار تبليغاتي را كه با فرهنگ جامعه در تعارض است، توجيه مي كند؟ "سلبريتيها" چه كساني هستند؟ "منبع موثق" چيست و استفاده از آن چه شرايطي دارد؟ اينها سؤالاتي هستند كه ضرورت پرداختن به اخلاق رسانه را به وضوح مشخص مينمايند. با برجستهترشدن نقش رسانهها در دنياي امروز، موضوع اخلاق رسانه اهميت ويژها ي پيدا كرده و علاوه بر چالشهايي كه از گذشته در اين حوزه وجود داشت، مسائل جديدي نيز مطرح شده است. از آنجا كه مسائل اخلاقي در حوزه رسانه ميتوانند چالشهاي متعددي در فعاليتهاي روزمره اصحاب رسانه و مخاطبان آن ايجاد نمايند، پرداختن به اين موضوع يكي از نيازهاي مهم امروز رسانهها محسوب مي شود. كتاب حاضر در پاسخ به همين نياز ترجمه شده و مخاطب آن، همه علاقه مندان رسانه و به ويژه متخصصان، عوامل و دانشجويان رسانه هستند. اهالي رسانه بايد براي مواجهه و حل و فصل چالشهاي اخلاقي آماده باشند. آنها بايد بدانند كه در اين حرفه با چه مسائل اخلاقي روبهرو خواهند شد و چه انتظاراتي از آنها وجود دارد.
بدون شك تبيين و توجه به مناسبتهاي ديني با درون مايه برگرفته از معارف الهي و فرهنگ اسلامي در ذات خود علاوه بر تعظيم شعائر مذهبي و ارزش هايي همچون عزت ملي، وحدت ملي و روح مشاركت جويي، مي تواند عاملي براي ايجاد دلبستگي بيشتر مردم به آموزه هاي ديني و آرمان هاي ناب اسلامي باشد. از سويي بنابر تعاليم ديني و اسلامي، بزرگداشت مناسبتها و ايام الله و تعظيم شعائر الله بهعنوان مصاديق تحول انسان و تحقق شايسته اين مهم معرفي شده است و نقش عمدهاي در اشاعه فرهنگ غني اسلامي دارد. از ديگر سو بهدليل دو ويژگي مهم «ديني و مليبودن» سازمان صداوسيما، مناسبتهاي ديني و ملي جز جدانشدني از فرايند توليد و پخش در برنامه ريزي خرد و كلان اين رسانه بزرگ بهشمار ميآيند. اين موضوع بزرگترين فلسفه وجودي توليد اين اثر در اداره كل پژوهش هاي اسلامي رسانه است. اهميت اين موضوع، اداره كل پژوهشهاي اسلامي رسانه را بر آن داشت تا با تدوين مجموعهاي با عنوان «ايدهها؛ دستينهاي براي پژوهشگران و برنامهسازان» علاوه بر معرفي آثار مناسب با مناسبت هاي مذهبي كه در اداره كل منتشر شده است به معرفي محورها، موضوعها و ايده هاي پيشنهادي براي گروه هاي مختلف برنامهساز در رسانه ملي بپردازد. اميد است اين تلاش اندك، گامي مؤثر در پيشبرد اهداف رسانه ملي باشد. اين اثر دومين دفتر مجموعه «ايده ها»ست كه در آن به مناسبت هاي شمسي و قمري فصل تابستان مي پردازد. در طراحي اين كتاب سعي شده است برخي از مهمترين دغدغه هاي پژوهشگران و برنامه سازان در حوزه انقلاب اسلامي، تاريخ و مناسبتها مورد توجه قرار گيرد كه در ذيل به آنها اشاره ميشود. درج دقيق تاريخ و مناسبتهاي شمسي، قمري و ميلادي با استفاده از منابع معتبر و با آخرين اطلاعات جمع آوري شده از مركز تقويم ژئوفيزيك دانشگاه تهران (مصوبه شوراي فرهنگ عمومي) معرفي آيات و روايتهاي مناسب با مناسبت روز معرفي كتاب، نشريه و ويژهنامه هاي مناسب با مناسبتهاي مهم ملي و مذهبي معرفي موضوعها و ايده هاي پيشنهادي مناسبتهاي مذهبي براي گروه هاي مختلف برنامهساز با هدف جلوگيري از تكراريشدن مباحث كارشناسي شبكه ها در ايام منتسب به معصومان(ع).
مقام معظم رهبري طبق يك سنت حسنه، با توجه به ضرورتهاي موجود و شرايط سياسي و اقتصادي و اجتماعي و نيز ترفندها و توطئههاي دشمنان، براي هر سال، نام و شعار خاصي برميگزينند. رهبر فرزانه انقلاب، در اهميت اين موضوع ميفرمايند: ... شعار سال با دو منظور مطرح ميشود: يكي جهتدادن به سياستهاي اجرايي و عملكرد مسئولين دولتي و مسئولين حكومتي است، يكي توجيه افكار عمومي است؛ يعني افكار عمومي توجّه پيدا كنند به اينكه چه مسئلهاي امروز براي كشور مهم است. براين اساس، نام حمايت از كالاي ايراني را براي سال 1397 انتخاب و در توضيح آن ميفرمايند: ... امروز براي كشور، مسئله كالاي ايراني يك مسئله مهمّي است. .... شعار امسال، هم خطاب به مسئولين است، هم خطاب به مردم است. شعار امسال حمايت از كالاي ايراني است. كالاي ايراني يعني محصول نهايي كار و سرمايه و فعّاليّت اقتصادي و ذهن و ابتكار و همهچيز. سرمايهگذار با سرمايه خود، كارگر با كار خود، طرّاح با ذهن خود و با دانش خود، اينها همه تلاش ميكنند و محصول [كار آنها] ميشود كالاي ايراني. بنابراين چيز باعظمتي است، چيز بسيار مهمّي است، اين را بايستي حمايت كرد. در حمايت از اين كالاي ايراني، كه محصول تلاش فعّالان اقتصادي و فعّالان كارگري و سرمايهگذاران و برنامهريزان و طرّاحان و مانند اينها است، هم مردم نقش دارند بهعنوان توليدكننده كالاي ايراني، هم مردم نقش دارند بهعنوان مصرفكننده كالاي ايراني؛ هم بايد توليد كنند، هم بايد مصرف كنند؛ هم بايد در توليد تلاش كنند... در اينباره، مسئوليتهايي متوجه رسانه ملي است كه از جمله آنهاست: تبيين ابعاد مختلف موضوع، اصول و مباني و راه و روشهاي تحقق آن، وظايف مسئولين و مردم، پيگيري فعاليتهاي قواي سهگانه و ارائه گزارش از عملكردها و... بر اين اساس، يكي از كارهاي ضروري در انواع فعاليتهاي دستاندركاران رسانه ملي به ويژه برنامهسازان، تبيين مباني موضوع سال و بررسي موضوع از زواياي مختلف و مناسب با نياز مخاطبان است. ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه با درك اين نقش اساسي و بر اساس مأموريت راهبردي و وظايف ذاتي خويش و به هدف ياريرساندن به برنامهسازان محترم رسانه ملي اين مجموعه را تقديم ميكند . برخي از مهمترين عناوين اثر پيشرو به شرح ذيل است: ـ اصول و مباني توليد و مصرف كالاي داخلي (در آيات و روايات) ـ حمايت از توليد و مصرف كالاي داخلي از منظر امام خميني رحمه الله و مقام معظم رهبري(مدظله العالي) ـ خانواده و حمايت از كالاي ايراني با تأكيد بر نقش رسانه ملي (محورها و ايدههاي برنامهسازي) ـ تجربههاي موفق اقتصادي در كشورهاي جهان و... اين پژوهش در گروه انقلاب اسلامي، تاريخ و مناسبتهاي دفتر پژوهشهاي كاربردي دين و رسانه به سرانجام رسيده كه اميدواريم ويراست دوم كتاب ساخت ايران مورد استفاده مديران و برنامهسازان رسانه ملي قرار گيرد از همه عزيزاني كه در به ثمر نشستن اين مجموعه نقش داشتند بهويژه نويسندگان و پژوهشگران محترم آقايان: سيدصادق سيدنژاد، حجتالاسلام والمسلمين عبدالله جلالي، حجتالسلام والمسلمين محمد طوسي، احسان آذركمند، عيسي زارعي، حميد رحماني، محمدمهدي قرباني و خانمها: فريده پيشوايي، زهرا متعلم و فاطمه جهانگير صميمانه تشكر و قدرداني ميكنيم.
اهميت و ارزش اميد در فرد و اجتماع، امري مهم و بديهي است كه يكي از مؤلفههاي ارزشمند سرمايه اجتماعي بهشمار ميآيد. بيشك، يكي از سازمانهاي اثرگذار در ايجاد اميد و تقويت اين سرمايه اجتماعي، رسانهها بهويژه رسانههاي صوتي و تصويري است. صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران، يكي از رسانههاي مؤثر در مصاف جنگ نرمِ رسانهاي، موظف است اين سرمايه اجتماعي را تقويت كند و روح اميد را در جامعه بدمد. ازاينرو ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه در راستاي انجام وظايف محوله، اين مجموعه را كه داراي فصول مختلفي در باب اميد و اميدبخشي در رسانه است، تهيه كرده و در پنج فصل در اختيار مديران و برنامهسازان رسانه ملي قرار داده است. موضوع فصلهاي اين كتاب عبارت است از: فصل اول: كلياتي در باب اميد و اميدبخشي؛ فصل دوم: اميد و اميدواري در فرهنگ اسلامي؛ فصل سوم: راهبردها، سياستها، راهكارهاي رسانهاي و محورهاي موضوعي براي برنامهسازي؛ فصل چهارم: اميد در آينه حكايتهاي تاريخي و سيره معصومان(ع) و در پايان، كتابها و مقالاتي كه درباره اميد به رشته تحرير درآمدهاند، معرفي شده است. اميدواريم اين پژوهش بتواند براي خوانندگان محترم، مفيد باشد و گامي هرچند كوچك در راستاي تعميم اين سرمايه اجتماعي؛ يعني اميد برداشته باشيم. لازم است از گروه مطالعات اجتماعي و رسانه و گروه اعتقادات و رسانه سابق كه اين اثر در آنجا سامان يافته و نيز تمام كساني كه در پديدآمدن اين كتاب ما را ياري كردند تشكر و قدرداني كنيم، بهويژه از آقايان: سيدعلي موسوي ميركلايي، محمد اعتضادالسلطنه، مجيد خبازي و سركار خانم الهه صابري كه جمعآوري و تنظيم فصول مختلف كتاب به همت ايشان به نتيجه رسيد.
امروزه يكي از خلاءهاي محسوس در حوزه نظري سينماي ايران، اين است كه در پيوند ميان سينما، كه تأثيرگذارترين هنر در فضاي مدرن است، با دين (اسلام) كه ساماندهنده مناسبات انساني و اجتماعي است، زمينههاي نظري وجود ندارد. در اين راستا، شناخت ژانر و سبكهاي سينمايي و نسبتسنجي ميان آنها و آموزههاي ديني، از دغدغههاي مهم و مطرح سينماي ايران از ابتداي انقلاب تاكنون بوده است. از سويي واقعگرايي در فيلم و سينما نهتنها به عنوان يكي از سبكهاي مهم تاريخ سينما مطرح است، بلكه سبكي است كه بيشترين موفقيت را در سينماي ايران به همراه داشته و همواره تحليلگران هنري به آن توجه كردهاند. شناخت و نسبتسنجي ميان واقعگرايي سينما با دين و ظرفيتي كه اين سبك در ارائه مفاهيم ديني ميتواند داشته باشد، هدف اصلي اين پژوهش است. ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه در راستاي وظيفه ذاتي خود، كه پشتيباني از بنيانهاي نظري رسانه ديني است، از تلاشهاي پژوهشگر محترم اين اثر، آقاي وحيد حياتي و همچنين از گروه فرهنگ و هنر ديني رسانه سابق، كه اين اثر در آن گروه سامان يافته است، به دليل هدايتهاي كاربرديشان تشكر و قدرداني ميكند. اميد است اين اثر بتواند در زمينهها و مباحث نظري، راهكارهايي را براي رسانه ديني فراهم كرده باشد تا سينماي ديني، همپاي سينماي ايران، در نظريهپردازي به بالندگي برسد.
در اين پژوهش برآنيم با بهرهگيري از منابع ارزشمند ديني و ديدگاه كارشناسان، افزون بر روشن كردن ديدگاه اسلام درباره مسئله مد، به جلوهها، ويژگيها، علل پيدايش، آثار و پيآمدهاي مدهاي منفي در جامعه بپردازيم. همچنين براي كاهش پيآمدها و اصلاح مدگرايي، راهكارهايي اجرايي پيشنهاد ميدهيم، به اين اميد كه گامي هرچند كوچك، در اصلاح و تعديل مدگرايي منفي در جامعه باشد.
ادبيات ايران يكي از شاخصه هاي تمدن ديرپاي اين كشور است كه آدابورسوم و هنر اين سرزمين را دربردارد. نمايش نيز گونه اي ادبي است كه از ديرباز در فرهنگ اين سرزمين مطرح بوده و در قالب سوگ نامه، سورنامه، شبيهخواني و تعزيه و ديگر موارد برجايمانده است. در ادبيات فارسي كهن نمي توان بخش مستقلي را به عنوان ادبيات نمايشي در نظر گرفت، ولي ازآنجاكه ادبيات كهن فارسي و هنر، سرچشمه هاي واحدي دارند، مي توان گفت نوشتههاي اديبان هنرمند ايراني، نشان از اُنس آنها با هنر نمايش دارد و ادبيات نمايشي نيز از ديرباز، همگام با هنرهاي ديگر، چون موسيقي و نقّاشي در كنار ادبيات رشد كرده است. ادب فارسي، تصويرساز و معناآفرين است و مخاطب را بر آن مي دارد كه براي دريافت بهتر متن، در ذهن خود تصوير بسازد و از اينجاست كه تعاملي هنرمندانه ميان نويسنده و خواننده شكل مي گيرد و به وسيله كُنش خواندن و اجراي آنها، قابليت نمايشي آثار، جلوه¬گر ميشود. (محمدي و كرباسي، 1400، ص85) بي ترديد، ادبيات كهن، بستري براي «نمايشگونهها» است كه در بسياري آثار، مانند آثار نظامي، عطّار، مولوي، فردوسي، بيهقي، عوفي و... قابل مشاهده است. ازآنجاكه نمايش بهمنزله رسانه جهاني و يكي از بهترين راههاي معرفي ادبيات غني ايران است، پژوهش پيشِ رو مي كوشد با روش توصيفي و تحليلي، قابليتهاي نمايشي اين گونه آثار را كه گمنام مانده و ابزاري توانمند براي نمايش تاريخ، هنر، فرهنگ و انديشه هاي ايراني است، بررسي و جايگاه اين آثار را در حوزه ادبيات نمايشي بيان كند. شعر بهعنوان مهمترين ابزار بيان ايراني و به لحاظ دربرداشتن قالبهاي داستاني سرشار ميتواند به تقويتِ بخش مهمي از كمبودهاي ادبيات نمايشي در رسانه ملي كمك كند. بهعلاوه آنكه اين ابزار ادبي، بدون شك، برخاسته از نيازهاي تاريخي، فرهنگي، ملي و خاستگاه نيازهاي جمعي ايراني هم هست. برخي از اين ظرفيتها عبارتاند از: ظرفيت حماسي، تعليمي، نمايشي، اجتماعي، سياسي و بينالمللي و... . هرچند در اين مجال پرداختن به همه آنها ممكن نيست، اميد است اين اثر، مقدمهاي باشد تا ظرفيتهاي ديگر ادبيات نيز در رسانه، نقد و بررسي شود. در پايان شايسته است از زحمات پژوهشگر ارجمند، سركار خانم مريم سقلاطوني در ساماندهي اين پژوهش قدرداني كنيم و اميدواريم اين اثر، گامي هرچند كوچك در راستاي گسترش اخلاقمداري و ايدهبخشي پژوهشگران، برنامهسازان و مديران رسانه ملي در ساخت برنامههاي اخلاقي باشد. ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه
نويسنده تحقيق پيش رو، با مفروضدانستن اين مسئله، كه رسانه از ابزارهاي مهم براي الگو سازي در زمينه سبك زندگي و تأثيرگذار بر واقعيت هاي اجتماعي است، درباره تلويزيونهاي تعاملي مطالعه كرده است. در گذشته، گروه هاي اجتماعي، واقعيت ها را شكل مي¬ دادند، ولي امروزه، رسانه ها با پيشيگرفتن از واقعيت هاي اجتماعي، جايگاه مهمي در اين زمينه بهدست آوردهاند. در تلويزيون هاي تعاملي، رقابتيشدن آنها در جذب مخاطب و اهميتيافتن سودشان، رسالت اجتماعي و فرهنگي آنها را تحت تأثير رسالت تجاري قرار ميدهد؛ بهطوريكه وجود انبوهي از محتواها در موضوعات، مضامين و نگرش هاي مختلف در تلويزيون تعاملي، موجب مي شود مخاطب، برنامه هاي مورد علاقه و سازگار با سبك زندگي خود را انتخاب و دنبال كند. از سوي ديگر، هجوم محتواي متنوع، موجب شده بر ارزش ها و انديشههاي مخاطب اثر بگذارد و ارزش- هاي انساني وي را از سطح عقلانيت عملي به سلايق و ترجيحات فردي تنزل دهد و فرد را نه به بنده و عبد يا امت اسلامي، بلكه به شهروند تبديل كند. همچنين انعطاف زماني و مكاني تلويزيون تعاملي، موجب مصرف نامنظم و شناور مخاطب ميشود و نظم خواب و بيداري او را به هم ميريزد. مخاطب فكر مي كند زمان را مديريت مي كند، درحاليكه تنوع و داشتن حق انتخاب، نمي گذارد اين كار را بهدرستي انجام دهد. علاوه بر آنكه قدرت انتخاب فراوان مخاطب در تلويزيون تعاملي، به او اجازه انتخاب مي دهد؛ انتخاب او در تعارض با انتخاب هاي ديگر است. آستانه تحملش كم مي شود و فردگرايي رشد ميكند. همچنين باعث شدت اختلاف مخاطبان، ضعيف شدن درك متقابل، تعميق فاصله مياننسلي، سخت و دشوارشدن امكان مفاهمه و هم زباني و ايجاد و گسترش شكافهاي اجتماعي مي شود. اين اثر كوشيده است جايگاه تلويزيونهاي تعاملي را در تغيير سبك مصرف رسانهاي در سطوح مختلف محتوا و با روشهاي تازه، مطالعه و واكاوي كند. در پايان شايسته است از پژوهشگر محترم، جناب آقاي محمد خلجي در پديدآوري و ساماندهي اين پژوهش تشكر كنيم. اميدواريم اين اثر محل استفاده برنامهريزان و برنامهسازان رسانه ملي قرار گيرد و گامي در راستاي افزايش سواد رسانهاي مخاطبان بردارد. ادارهكل پژوهشهاي اسلامي رسانه