امروزه به دنبال صنعتي شدن جوامع، جنبههاي گوناگون زندگي فردي و اجتماعي، از جمله ازدواج، دستخوش دگرگونيهاي ژرف و فراگيري شده است. در كشور ما نيز در جايگاه يك كشور در حال توسعه، دگرگونيهاي فراواني در موضوع ازدواج پديدار شده است. هماكنون جوامع پيشرفته با مسائلي؛ همچون افزايش ميانگين سن ازدواج، تغيير ديدگاههاي جوانان در امر ازدواج و مواردي از اين دست روبهرو هستند. مشكلهايي كه به گفته كارشناسان كموبيش بين جوانان ما نيز قابل مشاهده است.
بيگمان همواره دگرگوني در زندگي بشر، امري ضروري و گريزناپذير بوده است، اما آنچه ازدواج را در روزگار ما متفاوت از گذشته ساخته و آن را تبديل به نگراني انديشمندان علوم اجتماعي كرده است، گستردگي دامنه دگرگونيها در ازدواج، هم به لحاظ كميت و هم به لحاظ كيفيت است؛ براي نمونه از مهمترين پيامدهاي دگرگونيهاي يادشده، ميتوان به تأخير در سن ازدواج جوانان، تجردگزيني و همچنين وقوع ازدواجهاي ناموفق در سنين جواني اشاره كرد. روشن است كه با تعويق ازدواج يا ترك آن به طور كلي، يكي از نيازهاي فطري جوان بيپاسخ ميماند و پيامدهاي ناخوشايند فردي و اجتماعي بسياري به وجود ميآيد؛ از جمله پيدايش نااميدي، افسردگي، بروز خلأهاي عاطفي و احساس تنهايي و نيز گسترش فساد. بنابراين، ضروري است پيش از آنكه اين معضلات به بحراني در سطح كلي جامعه تبديل شود، براي حل و رفع و حتي پيشگيري از آن كارهاي لازم انجام شود.
گفتني است، افزون بر تغييرات كمي در ازدواج، امروزه ارزشها و هنجارهاي ازدواج نيز در كشورهايي با فرهنگ و تمدن ديرينه كه سنتها و آداب و رسوم ريشهداري در موضوع ازدواج دارند، دستخوش دگرگوني شده است كه ميتوان ريشه آن را در پديده جهاني شدن دانست. امروزه جهاني شدن خواستهها، سبك زندگي و همچنين ارزشها و رفتارهاي بسياري از افراد را به يكديگر نزديك ساخته است. براي نمونه، در جوامع در حال پيشرفت نيز مانند جوامع پيشرفته و صنعتي، ارتباط با جنس مخ الف؛ حتي در امور جنسي يك مسئله پذيرفتني شده است؛ اما خوشبختانه اين پديده هنوز به شيوه آشكار در جامعه ما مرسوم نشده است. توجه به اين نكته ضروري است كه تأخير ازدواج و ايجاد فاصله سني زياد ميان بلوغ تا ازدواج، مخاطرات و آسيبهاي قابل توجه و تأملي را ايجاد خواهد كرد. آنچه مخاطرات اين دوره طولاني را دو چندان ميكند، فضاي رسانهاي ـ رسمي و غيررسمي مانند شبكههاي مجازي اجتماعي است كه متأسفانه با انواع تحريكهاي جنسي آميخته شده است و نبايد درباره آن بيتفاوت بود.
كارشناسان ازدواج در كشور معتقدند هماكنون افزون بر عوامل يادشده، مهمترين دليل تأخير ازدواج جوانان در كشور، موانع خانوادگي، فرهنگي و اجتماعي است و مسائل مالي و اشتغال در رغبت نداشتن جوانان به ازدواج نقش كمتري دارد. به عبارت ديگر مشكل امروز ما دگرگوني نگرش و فرهنگ جوانها است كه از فرهنگ غربي مانند گرايش به سبك زندگي تجملي، حضور نداشتن اعضاي خانواده در كنار يكديگر، فردگرايي، لذتمحوري و... آن سرچشمه گرفته است. از همين رو، نقش و كاركرد فرهنگسازي رسانهها در اين ميان ميتواند راهگشا باشد. بيگمان نقش رسانه در القاي تفكر ازدواج به موقع، آگاهانه، آسان و پايدار و فرهنگسازي درباره آن انكارناپذير است. اين در حالي كه شايد بسياري از موضوعاتي كه امروز در رسانه ملي به آن پرداخته ميشود، نگراني جوانان ما نباشد. رسانه ملي (راديو و تلويزيون) ميتواند نقش پيامرساني فرهنگي را در ازدواج بر عهده داشته باشد كه از آموزههاي ديني سرچشمه ميگيرد. اهميت اين موضوع دستاندركاران فصلنامه تخصصي مطالعات جوان و رسانه را بر آن داشته تا افزون بر دو شماره گذشته در اين شماره از فصلنامه نيز موضوع ازدواج و معضلات پيشِ روي آن را بررسي كنند تا بستر مناسبي به منظور ورود رسانه ملي در اين زمينه فراهم شود.
آنچه در اين شماره به آن خواهيم پرداخت، عبارتند از:
ـ شاخصهاي ازدواج موفق از ديدگاه روانشناسي و شيوه بازنمايي آن در رسانه ملي؛
ـ ضرورت ازدواج و بررسي علل رويگرداني جوانان از ازدواج در گفتوگو با كارشناسان حوزه جامعهشناسي و خانواده؛
ـ نقش ازدواج موفق جوانان در سلامت روان و تصوير آن در رسانه ملي؛
ـ گزارشي از بحران ازدواج در غرب؛ آسيبها و راهكارها (برگزيدهاي از مقالات دوماهنامه سياحت غرب)؛
ـ شبكههاي اجتماعي، كيفيت ازدواج و طلاق: پژوهش ميداني و شواهد ايالتي از ايالات متحده.