اين شماره نشريه «سياحت غرب» بخش ويژه اي دارد با عنوان اسلام هراسي در امريكا. در اين مقاله جريان هاي فعال ضد اسلام در امريكا در قالب سازمان هاي مردمنهاد معرفي ميشود. وجه اشتراك جريان هاي مذكور در چند چيز خلاصه مي شود: اسلام نابودكننده تمدن كنوني غرب است و گروه هاي اسلامي ميكوشند بر غرب مسلط شوند و شريعت اسلام را در همه سطوح جامعه غرب حاكم كنند. اگر مسلمانان حاكم شوند، آزادي هاي فردي، اقتصاد و حقوق اجتماعي مردم جامعه امريكا از بين مي رود. مسلمانان نفرت از يهوديان و مسيحيان را از كودكي آموخته و جنگ و كشتهشدن در راه مبارزه با كفار را بالاترين افتخار خود مي دانند و مقصودشان از كفار، غير مسلمانان است كه اكنون اكثريت جامعه امريكا را تشكيل مي دهند. اسلام تنها مذهبي است كه داراي دكترين پيشرفته و داراي نظام و قانون است و به منظور برتري طبقه اجتماعي مسلمانان، فرمان خشونت عليه غير مسلمانان را صادر و سراسر جهان را به جنگ دعوت مي كند. مساجد فقط مكان عبادت نيست، بلكه همچون اسب تراوا، مكان هايي براي طراحي ها و پيشبرد نقشه هاي ايدئولوژي اسلام عليه تمدن غرب است و مسمانان امريكا با تأسيس و گسترش مساجد اسلامي ميكوشند فعاليت ها و عقايد خود را توسعه دهند. جريان هاي اسلامهراسي در امريكا به مخاطبان خود اينگونه القا مي كنند كه اسلام، ايدئولوژي تماميتخواه و نابودكننده دستاوردهاي تمدن غرب است با بيان تعابيري مانند: «شريعت خزنده»، «دين فاشيستي» و «اسلام جهادي» تلاش مي كنند خطر رو به افزايش اسلام و مسلمانان را نشان دهند. آنها مي گويند دين اسلام به لايه هاي دروني جامعه، حكومت و دولت امريكا نيز سرايت كرده تا آنجا كه يك مسلمانزاده به نام «باراك اوباما» به قدرت ميرسد. نوع تعاملات وي نشان مي دهد كه وي به اسلام گرايش دارد و تحت تأثير انديشه اخوانالمسلمين مصر و برخي جريانات ديگر اسلامي است؛ از اين رو در سفر به مصر و عربستان، به اسلام و مسلمانان بسيار احترام ميگذارد و نشانههايي در سخنان وي نمايان مي¬شود كه بيانگر اعتقاد عميق وي به اسلام است. نويسندگان مقالات مذكور ضمن بيان ديدگاه هاي گروه هاي مردمي اسلامهراس در امريكا، تفكرات آنان را نقد ميكنند و ميگويند آنان اطلاعات نادرستي را از اسلام و مسلمانان در اختيار جامعه امريكا قرار مي دهند. آنها بين اسلام افراطي و تندرو با اسلام ميانه رو تفاوت نمي گذارند. توضيحات آنان بيشتر مربوط به اسلام افراطي است و با بيان اغراقآميز خود ميكوشند همه مسلمانان را دشمن امريكا معرفي كنند. نويسندگان مذكور در ادامه به حاميان مالي و پشت پرده گروه هاي اسلامهراسي در امريكا ميپردازند و افشا مي كنند كه سالانه ميلياردها دلار، صرف حمايت و ترويج اسلامهراسي در امريكا مي شود. برخي از اين حاميان آشكارا از اسرائيل حمايت و از يهوديان و دموكراسي مورد نظر اسرائيل طرفداري ميكنند. ساير مقالات نشريه حاضر اختصاص به چند موضوع دارد: نفي فمنيسم توسط مدافعان سابق اين تفكر: برخي چهره¬هاي مشهور مدافع فمينيسم، اكنون از ديدگاه خود، عقبنشيني كرده و تفكرات جنبش¬هاي موسوم به فمينيسم در غرب را مايه عقب¬ماندگي زنان مي¬دانند و معتقدند اين جنبش¬ها با القا اين تفكر كه زنان قربانيان مردان هستند، پيشرفت¬هاي زنان دانشمند و متخصص را ناديده مي¬گيرند. حقيقت اين است كه زنان امروزه ما، وضعيت بهتري نسبت به مردان دارند و وقت آن رسيده كه از تفكر فمينيسم رها شويم. گسترش سريع اسلام در جهان: پيش¬بيني مي¬شود در پايان قرن بيستويكم تعداد مسلمانان جهان از تعداد مسيحيان بيشتر شود. نقش دولتمردان غربي در شكلگيري داعش: اكنون اين مطلب به وضوح مبرهن شده كه دولت¬هاي غربي بهويژه بريتانيا نقش مؤثري در شكل¬گيري داعش داشته¬اند. لذا بايد مسئوليت و عواقب آن را نيز بپذيرند. انحراف افكار عمومي درباره مبارزه مردم يمن: نويسنده اين مقاله ابراز مي¬دارد امريكا با تبليغات گسترده خود و با طرح موضوع انحرافي، حمايت ايران از شيعيان حوثي يمن، پيشرفت¬ها و قابليت¬هاي جنگي مبارزان يمني را در دستيابي به دانش نظامي ساخت موشك ناديده ميگيرند. در حالي كه اين تبليغات نمي¬تواند مانع پيشرفت يمني ها در كسب قابليت¬هاي نظامي رو به گسترش باشد. واقعيت اين است كه ائتلاف سعودي، اكنون در مقابل مردم مقاوم و شكستناپذير يمن، دچار جنگ فرسايشي شده و ناگزير از يك مصالحه معقول با شيعيان حوثي است.